پرش به محتوا

ادیان و مذاهب در بنگلادش (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' نمی ش' به ' نمی‌ش'
جز (جایگزینی متن - 'رقابتها' به 'رقابت‌ها')
جز (جایگزینی متن - ' نمی ش' به ' نمی‌ش')
خط ۱۲۵: خط ۱۲۵:
رهبران معنوی اهل سنت که به صوفیه معروف‌اند، برای حفظ جان خود دچار مشکلاتی بودند. در سال 75 قمری، رهبر صوفیه حسن بصری مجبور شد پنهان شود و تا مرگ حجاج حاکم اموی در سال 714م (مطابق 95 قمری) محل اختفای او معلوم نشد. ائمه (ع) و صوفیان بر جسته، کسی را تشویق به شورش علیه حکومت نکردند. صوفیها بعضی از تعلیمات معنوی ائمه (ع) را در طریقه خودشان وارد کردند. به عقیده شیعه، فقط ائمه (ع) حجت واقعی خدا هستند، اما صوفیه، «حجت» را به اولیای زنده و همچنین اولیای خیالی تعمیم دادند.
رهبران معنوی اهل سنت که به صوفیه معروف‌اند، برای حفظ جان خود دچار مشکلاتی بودند. در سال 75 قمری، رهبر صوفیه حسن بصری مجبور شد پنهان شود و تا مرگ حجاج حاکم اموی در سال 714م (مطابق 95 قمری) محل اختفای او معلوم نشد. ائمه (ع) و صوفیان بر جسته، کسی را تشویق به شورش علیه حکومت نکردند. صوفیها بعضی از تعلیمات معنوی ائمه (ع) را در طریقه خودشان وارد کردند. به عقیده شیعه، فقط ائمه (ع) حجت واقعی خدا هستند، اما صوفیه، «حجت» را به اولیای زنده و همچنین اولیای خیالی تعمیم دادند.
هجویری می‌گوید:  
هجویری می‌گوید:  
خداوند اولیا را حاکمان جهان قرار داده است. آنها کاملاً شیفته و مجذوب اوامر اویند و از پیروی هواهای نفسانی به دورند. از برکت وجود آنهاست که از آسمان باران نازل می‌شود و به خاطر زندگانی خالصانه آنها گیاهان از زمین می‌رویند و به خاطر تاثیر روحانی آنها، مسلمانان بر کافران پیروز می‌شوند. در میان آنها چهار هزار نفر هستند که پنهان می‌باشند و همدیگر را نمی شناسند و به شان والای خویش توجهی ندارند. اینان در همه شرایط برای خودشان و دیگران ناشناخته و پنهان‌اند. احادیثی دال بر این حقیقت وارد شده است و من خودم بحمدالله در این مورد مشهوداتی داشته ام. اما از این میان، کسانی که قدرت قبض وبسط دارند و ماموران بار گاه الهی هستند، سیصد نفرند که «اخیار» نامیده می‌شوند و چهل نفر «ابدال»، هفت نفر «ابرار» و چهار نفر «اوتاد» و سه نفر«نقبا» و یک نفر «قطب» یا «قوس» خوانده می‌شوند که همه اینها یکدیگر را می‌شناسند و جز با رضایت همدیگر نمی‌توانند عمل کنند.  
خداوند اولیا را حاکمان جهان قرار داده است. آنها کاملاً شیفته و مجذوب اوامر اویند و از پیروی هواهای نفسانی به دورند. از برکت وجود آنهاست که از آسمان باران نازل می‌شود و به خاطر زندگانی خالصانه آنها گیاهان از زمین می‌رویند و به خاطر تاثیر روحانی آنها، مسلمانان بر کافران پیروز می‌شوند. در میان آنها چهار هزار نفر هستند که پنهان می‌باشند و همدیگر را نمی‌شناسند و به شان والای خویش توجهی ندارند. اینان در همه شرایط برای خودشان و دیگران ناشناخته و پنهان‌اند. احادیثی دال بر این حقیقت وارد شده است و من خودم بحمدالله در این مورد مشهوداتی داشته ام. اما از این میان، کسانی که قدرت قبض وبسط دارند و ماموران بار گاه الهی هستند، سیصد نفرند که «اخیار» نامیده می‌شوند و چهل نفر «ابدال»، هفت نفر «ابرار» و چهار نفر «اوتاد» و سه نفر«نقبا» و یک نفر «قطب» یا «قوس» خوانده می‌شوند که همه اینها یکدیگر را می‌شناسند و جز با رضایت همدیگر نمی‌توانند عمل کنند.  
علمای سنی سرسختانه با عقیده شیعه در مورد غیبت امام دوازدهم مخالفت می‌کنند، اما با اولیای پنهان و آشکار چون اخیار، ابدال، نقبا و قطب یا قوس مخالفتی ندارند. تنها وهابیون معاصر می‌توانند اظهارات هجویری را زیر سؤال برند، ولی بر همین مبنا وهابی‌ها نمی‌توانند اختیارات پیامبر (ص) را هم قبول کنند.
علمای سنی سرسختانه با عقیده شیعه در مورد غیبت امام دوازدهم مخالفت می‌کنند، اما با اولیای پنهان و آشکار چون اخیار، ابدال، نقبا و قطب یا قوس مخالفتی ندارند. تنها وهابیون معاصر می‌توانند اظهارات هجویری را زیر سؤال برند، ولی بر همین مبنا وهابی‌ها نمی‌توانند اختیارات پیامبر (ص) را هم قبول کنند.
مسئله انتظار ظهور در اعتقاد اهل سنت نیز به همان گونه که در احادیث شیعه وجود دارد، ریشه دار است. ابن خلدون- دانشمند مشهور اهل سنت- با بررسی احادیث مربوط به حضرت مهدی (عج) در کتاب‌های اهل سنت می‌گوید:  
مسئله انتظار ظهور در اعتقاد اهل سنت نیز به همان گونه که در احادیث شیعه وجود دارد، ریشه دار است. ابن خلدون- دانشمند مشهور اهل سنت- با بررسی احادیث مربوط به حضرت مهدی (عج) در کتاب‌های اهل سنت می‌گوید:  
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعه‌ای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنی‌ها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن می‌خوانند که به آن «تراویح» گفته می‌شود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بوده‌اند و سخنرانی‌ها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کرده‌اند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیر‌های قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز می‌دادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشاره‌هایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان می‌کنند و یا مورد سوء برداشت‌های خود قرار می‌دهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمه‌های اردو و فارسی قرآن را توصیه کرده‌اند و مطالعه تفسیر‌ها را هرگز توصیه نکرده‌اند.
از زمانی که عثمان، خلیفه سوم، قرآن را انتشار داد، شیعه‌ای با آن مخالفت نکرد. بی شک سنی‌ها در حفظ و تلاوت قرآن اهتمام دارند. آنان در ماه رمضان و پس از نماز عشا قرآن می‌خوانند که به آن «تراویح» گفته می‌شود. حتی عمر خلیفه دوم نیز آن را اجباری کرد. مع الوصف، از صدر اسلام تا کنون، تعداد علمای شیعی که حافظ قرآن بوده‌اند و سخنرانی‌ها و مباحثی را در تفسیر قرآن ایراد کرده‌اند، به هیچ وجه ناچیز و کم اهمیت نیست. اصول گرایان اهل سنت همچون مجدد، به طور جدی در اندیشه حفظ حرمت و قداست قرآن بودند و از عمومی شدن آن ودستیابی عامه مردم به تفسیر‌های قرآن که مبتنی بر نظریات شیعه و فلاسفه معتزلی بود، پرهیز می‌دادند. تفاسیر شیعه به طور عمده بر اساس تعلیمات ائمه(ع) تهیه شده است و به اشاره‌هایی که در آیات قرآن به امامت شده، تاکید دارد، در حالی که مفسرین سنی یا آنها را کتمان می‌کنند و یا مورد سوء برداشت‌های خود قرار می‌دهند. شاه ولی الله و جانشینان او، صرفاً مطالعه ترجمه‌های اردو و فارسی قرآن را توصیه کرده‌اند و مطالعه تفسیر‌ها را هرگز توصیه نکرده‌اند.
این تقیه و اختفای کتاب‌های شیعه نبود که سنی‌ها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسه‌ای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم‌انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستان‌های خیالی را که آنها نقل و شرح کرده‌اند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتاب‌های شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی می‌خواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانه‌های شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانه‌ای که در کتابخانه‌های عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است.
این تقیه و اختفای کتاب‌های شیعه نبود که سنی‌ها را از آثار شیعه بی خبر نگه داشت، بلکه آنان عمدتاً به این خاطر آنها را از نظر دور داشتند که ممکن بود یک بررسی مقایسه‌ای و تحقیقی از تفسیر، حدیث، فقه و تاریخ، چشم‌انداز وافق فکری اهل سنت را توسعه دهد و اساس داستان‌های خیالی را که آنها نقل و شرح کرده‌اند، فروریزد. از همه اینها گذشته، وقتی که شخصی چون مولانا نعمانی توانست کتاب‌های شیعی را از یک مرکز سنی واقع در لکنهو به دست آورد، چرا دیگران نتوانستند؟ مولانا ندوی می‌خواهد خوانند گانش را متقاعد کند که کتابخانه‌های شیعی اثناعشری از خدمات ماندگار و جاودانه‌ای که در کتابخانه‌های عمومی اسلامی وجود داشت، تهی بوده است.
شاید مولانا کتابخانه‌های حوزه‌های قم یا مشهد را ندیده و یا اگر هم دیده، توجه چندانی به آنها نکرده است. تعداد کتب علوم قرآنی هیچ کتابخانه‌ای غیر از کتابخانه دانشگاه الازهر قاهره به عدد کتاب‌های علوم قرآن در کتابخانه‌های مذکور نمی‌رسد. به هیچ وجه موجودی کتابخانه‌های مسعودی و خود ندوه و کتابخانه‌های دئوبند نمی‌تواند در موضوع علوم قرآنی، با انبوه کتاب‌های کتابخانه‌های قم و مشهد برابری کند. باید از مولانا ندوی درباره کتابفروشیهای ایران و نشریات آنها سؤال کرد. آیا در ایران قدیم و یا معاصر اصلاً کتاب خرید و فروش نمی شده و نمی‌شود؟ چرا مولانا که رئیس یک آکادمی سنی پیشرفته در لکنهو می‌باشد، کتب شیعی مورد انتقاد مثل اصول کافی و دیگر آثار اصلی شیعه را برای استفاده محققان سنی فراهم نکرد؟ شاید اگر این کتاب‌ها فراهم شده بود، مطالعات و بررسیهای مولانا درسن پیری بسیار آسان تر می‌شد و حداقل در حق وی به همان اندازه که در حق فرزند مولانا عبدالشکور، مولانا عبدالعالم فروغی دعا می‌شود، دعا می‌کردند.
شاید مولانا کتابخانه‌های حوزه‌های قم یا مشهد را ندیده و یا اگر هم دیده، توجه چندانی به آنها نکرده است. تعداد کتب علوم قرآنی هیچ کتابخانه‌ای غیر از کتابخانه دانشگاه الازهر قاهره به عدد کتاب‌های علوم قرآن در کتابخانه‌های مذکور نمی‌رسد. به هیچ وجه موجودی کتابخانه‌های مسعودی و خود ندوه و کتابخانه‌های دئوبند نمی‌تواند در موضوع علوم قرآنی، با انبوه کتاب‌های کتابخانه‌های قم و مشهد برابری کند. باید از مولانا ندوی درباره کتابفروشیهای ایران و نشریات آنها سؤال کرد. آیا در ایران قدیم و یا معاصر اصلاً کتاب خرید و فروش نمی‌شده و نمی‌شود؟ چرا مولانا که رئیس یک آکادمی سنی پیشرفته در لکنهو می‌باشد، کتب شیعی مورد انتقاد مثل اصول کافی و دیگر آثار اصلی شیعه را برای استفاده محققان سنی فراهم نکرد؟ شاید اگر این کتاب‌ها فراهم شده بود، مطالعات و بررسیهای مولانا درسن پیری بسیار آسان تر می‌شد و حداقل در حق وی به همان اندازه که در حق فرزند مولانا عبدالشکور، مولانا عبدالعالم فروغی دعا می‌شود، دعا می‌کردند.
شیعیانی که در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در هندوستان سکنا گزیدند، کوشش‌های فراوانی در جهت ایجاد تفاهم میان دو فرقه انجام دادند. آنها در پیشبرد مذهب اهل بیت(ع) در میان سنی‌ها موفق شدند، اما تعداد روبه رشد تفضیلیه‌ها یا سنی‌هایی که حضرت علی(ع) را برتر از سه خلیفه اول می‌دانستند، موجب شد کسانی همچون مجدد الف ثانی احساس خطر کنند و حتی برقراری روابط اجتماعی با شیعیان را ممنوع سازند.
شیعیانی که در قرن شانزدهم و هفدهم میلادی در هندوستان سکنا گزیدند، کوشش‌های فراوانی در جهت ایجاد تفاهم میان دو فرقه انجام دادند. آنها در پیشبرد مذهب اهل بیت(ع) در میان سنی‌ها موفق شدند، اما تعداد روبه رشد تفضیلیه‌ها یا سنی‌هایی که حضرت علی(ع) را برتر از سه خلیفه اول می‌دانستند، موجب شد کسانی همچون مجدد الف ثانی احساس خطر کنند و حتی برقراری روابط اجتماعی با شیعیان را ممنوع سازند.
به هر حال، مصالح سیاسی و اقتصادی حکومت مغول کوشش‌های اورا خنثا کرد. جانشینان او نیز توانستند حتی در حکومت اورنگ زیب، که مطالعه یاد داشت‌های مجدد را ممنوع کرده بود، احساسات عامه را در مقابل شیعیان برانگیزند. متفکرین شیعه نه تنها قرن‌ها نقش مهمی در تقویت دولت‌های شیعی دکن ایفا کردند، بلکه موجب شدند از آغاز حکومت اکبر شاه تا پایان حکومت مغول، تمام دولت‌ها به آنها احساس نیاز کنند. آنها در قرن شانز دهم میلادی، طرح تحقیقات فلسفی و علمی را در شمال هندوستان پایه‌ریزی کردند و از همین راه، تاثیر عمیقی حتی بر افکار دیگر فرق اسلامی گذاشتند. شهادت قاضی نورالله شوشتری به طور جدی موجب تضعیف شیعه شد، اما تفوق فکری و استعداد نظامی شیعه همچنان پابرجا بود. نفوذ آنها نسبت به تعدادشان بسیار بیشتر بود و منجر به رشد مداوم شیعه در بنگلادش شد.  
به هر حال، مصالح سیاسی و اقتصادی حکومت مغول کوشش‌های اورا خنثا کرد. جانشینان او نیز توانستند حتی در حکومت اورنگ زیب، که مطالعه یاد داشت‌های مجدد را ممنوع کرده بود، احساسات عامه را در مقابل شیعیان برانگیزند. متفکرین شیعه نه تنها قرن‌ها نقش مهمی در تقویت دولت‌های شیعی دکن ایفا کردند، بلکه موجب شدند از آغاز حکومت اکبر شاه تا پایان حکومت مغول، تمام دولت‌ها به آنها احساس نیاز کنند. آنها در قرن شانز دهم میلادی، طرح تحقیقات فلسفی و علمی را در شمال هندوستان پایه‌ریزی کردند و از همین راه، تاثیر عمیقی حتی بر افکار دیگر فرق اسلامی گذاشتند. شهادت قاضی نورالله شوشتری به طور جدی موجب تضعیف شیعه شد، اما تفوق فکری و استعداد نظامی شیعه همچنان پابرجا بود. نفوذ آنها نسبت به تعدادشان بسیار بیشتر بود و منجر به رشد مداوم شیعه در بنگلادش شد.  
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۸۰

ویرایش