۸۷٬۹۳۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی ش' به ' نمیش') |
جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' میش') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
داستان پیشنهاد منصور عباسی به امام مالک بن انس، آموزنده است. منصور به امام مالک پیشنهاد کرد تا او را رسماً امام مردم و کتابش را مبنای فتوا و قضا قرار دهد، ولی وی این پیشنهاد را رد کرد و گفت: اصحاب رسول خدا درمیان ملتها پراکنده شدند و در میان اهل هر منطقه به تناسب وضع آنان سخن گفتند و همگی برصواب رفتهاند. <br> | داستان پیشنهاد منصور عباسی به امام مالک بن انس، آموزنده است. منصور به امام مالک پیشنهاد کرد تا او را رسماً امام مردم و کتابش را مبنای فتوا و قضا قرار دهد، ولی وی این پیشنهاد را رد کرد و گفت: اصحاب رسول خدا درمیان ملتها پراکنده شدند و در میان اهل هر منطقه به تناسب وضع آنان سخن گفتند و همگی برصواب رفتهاند. <br> | ||
امامان اهل بیت نیز بر این اساس، اصحاب صاحب فتوای خویش را به احترام روشها و مکاتب فقهی دیگر و گفتن احکام فقهی برای پیروان مذاهب دیگر براساس فقه آنان سفارش میکردند. امام صادق (ع) به فقیه شیعی امامی، ابان بن تغلب که در مسجد نبوی نشسته بود و برای مردم فتوا صادر میکرد سفارش کرد: انظر ما عملت انه من قولهم فاخبرهم بذلک؛ دقت کن و ببین که خود آنان (پیروان مذاهب فقهی دیگر) چه باوری دارند و آنان را از حکم فقهی خودشان آگاه کن. بنابراین ما وظیفه داریم دراین مسیر گام برداریم. این هدف در مذاهب چهارگانه اهل سنت تحقق یافته است. <br> | امامان اهل بیت نیز بر این اساس، اصحاب صاحب فتوای خویش را به احترام روشها و مکاتب فقهی دیگر و گفتن احکام فقهی برای پیروان مذاهب دیگر براساس فقه آنان سفارش میکردند. امام صادق (ع) به فقیه شیعی امامی، ابان بن تغلب که در مسجد نبوی نشسته بود و برای مردم فتوا صادر میکرد سفارش کرد: انظر ما عملت انه من قولهم فاخبرهم بذلک؛ دقت کن و ببین که خود آنان (پیروان مذاهب فقهی دیگر) چه باوری دارند و آنان را از حکم فقهی خودشان آگاه کن. بنابراین ما وظیفه داریم دراین مسیر گام برداریم. این هدف در مذاهب چهارگانه اهل سنت تحقق یافته است. <br> | ||
یعنی این مذاهب، عموماً و غالباً به نوعی یکدیگر را به رسمیت | یعنی این مذاهب، عموماً و غالباً به نوعی یکدیگر را به رسمیت میشناسند، اما همچنان گاه مشکلاتی میان این مذاهب و یا مجموعه آنها با مذهب شیعه امامیه یا زیدیه و یا اباضیه وجود دارد. این همان مشکلی است که ما میخواهیم برای حل آن چاره ای بیندیشیم تا همه این مذاهب بر مبنای فهم علمی و آگاهی حقیقی، یکدیگر را به رسمیت بشناسند، زیرا حق هر کدام از این مذاهب بر یکدیگر این است که اسلامیتش را به رسمیت بشناسند.<br> | ||
=به رسمیت شناختن یا هضم= | =به رسمیت شناختن یا هضم= | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
با ملاحظه مقتضیات عقائد شیعه امامیه در می یابیم که شیعه، اهل جماعت است، زیرا معتقد به عدم جواز تفرقه مسلمانان است و درمسأله وحدت، موضعی قطعی وقاطع و بی ابهام دارد. شیعه معتقد است اقدام و سخنی که به فتنه میان مسلمانان بینجامد، حرام است و شیوه اهل بیت علیهمالسلام نیز در زمانی که آتش فتنهها و جنگ های داخلی زبانه میکشید، مبتنی بر اجتناب از جنگ های داخلی و یاری ندادن به طرفهای درگیر و درعین حال عدم همکاری با قدرت حاکم بوده است. اما این موضع نسبت به فتنهها و قدرت حاکم به انزوا و اعتزال از امامت و بیاعتنایی نسبت به وحدت امت نمی انجامید، بلکه مبتنی بر پیوست و ادغام کامل با امت و پرهیز از تفرقه بود.<br> | با ملاحظه مقتضیات عقائد شیعه امامیه در می یابیم که شیعه، اهل جماعت است، زیرا معتقد به عدم جواز تفرقه مسلمانان است و درمسأله وحدت، موضعی قطعی وقاطع و بی ابهام دارد. شیعه معتقد است اقدام و سخنی که به فتنه میان مسلمانان بینجامد، حرام است و شیوه اهل بیت علیهمالسلام نیز در زمانی که آتش فتنهها و جنگ های داخلی زبانه میکشید، مبتنی بر اجتناب از جنگ های داخلی و یاری ندادن به طرفهای درگیر و درعین حال عدم همکاری با قدرت حاکم بوده است. اما این موضع نسبت به فتنهها و قدرت حاکم به انزوا و اعتزال از امامت و بیاعتنایی نسبت به وحدت امت نمی انجامید، بلکه مبتنی بر پیوست و ادغام کامل با امت و پرهیز از تفرقه بود.<br> | ||
بنابراین نمیتوان گفت که شیعه در تأکید برحفظ جماعت از اهل سنت عقب تر است. نکته دیگری که دراین جا لازم است بدان اشاره کنم این است که نامگذاری «اهل سنت» بر پیروان مذاهب چهارگانه حنفی و شافعی و مالکی و حنبلی فقط به معنای "اهل سنت پیامبر" نیست؛ بلکه معنای وسیع سنت، مراد است که شامل تمام گذشته میشود. یعنی آنان نماینده خط فکری ای هستند که تمام گذشته و میراث را محترم | بنابراین نمیتوان گفت که شیعه در تأکید برحفظ جماعت از اهل سنت عقب تر است. نکته دیگری که دراین جا لازم است بدان اشاره کنم این است که نامگذاری «اهل سنت» بر پیروان مذاهب چهارگانه حنفی و شافعی و مالکی و حنبلی فقط به معنای "اهل سنت پیامبر" نیست؛ بلکه معنای وسیع سنت، مراد است که شامل تمام گذشته میشود. یعنی آنان نماینده خط فکری ای هستند که تمام گذشته و میراث را محترم میشمارند و شاید همین امر سبب شده تا آنان آرای صحابه و تابعان را هم حجت بشمرند.<br> | ||
موضع شیعه درباره مسلمانی یک فرد، آن است که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان است و ایمان هم دارای مراتب کمال و کاستی است. اهل سنت هم همین عقیده را دارند و از این رو احکام اسلام را بر تـمـام اهـل قبـله _ تـا زمانی که اقدام خلاف مقتضای اعتراف علنی به شهادتین از آنان سر نزند- جاری میدانند. | موضع شیعه درباره مسلمانی یک فرد، آن است که هرکس شهادتین را بر زبان جاری کند مسلمان است و ایمان هم دارای مراتب کمال و کاستی است. اهل سنت هم همین عقیده را دارند و از این رو احکام اسلام را بر تـمـام اهـل قبـله _ تـا زمانی که اقدام خلاف مقتضای اعتراف علنی به شهادتین از آنان سر نزند- جاری میدانند. |