۸۸٬۱۷۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' نمی ک' به ' نمیک') |
جز (جایگزینی متن - ' می ر' به ' میر') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
== جدا شدن پاکستان شرقی و تاسیس کشور بنگلادش == | == جدا شدن پاکستان شرقی و تاسیس کشور بنگلادش == | ||
شیخ مجیب الرحمن دیگر به پاکستان اعتقاد نداشت و مصمم بود بنگلادش را بسازد. بسیاری نیز معتقد بودند که بوتو خواهان قدرت در غرب حتی به قیمت جدایی پاکستان شرقی بود. یحییخان یک کنفرانس مذاکره در داکا برای دستیابی به توافقی بین آن دو آغاز کرد. انتظار | شیخ مجیب الرحمن دیگر به پاکستان اعتقاد نداشت و مصمم بود بنگلادش را بسازد. بسیاری نیز معتقد بودند که بوتو خواهان قدرت در غرب حتی به قیمت جدایی پاکستان شرقی بود. یحییخان یک کنفرانس مذاکره در داکا برای دستیابی به توافقی بین آن دو آغاز کرد. انتظار میرفت که این بحث ثمر بخش باشد تا اینکه رئیسجمهور در شامگاه 25 مارس 1971 به پاکستان غربی رفت. در آن شب 25 مارس 1971، ارتش عملیات نورافکن را آغاز کرد توسط حکومت نظامی یحییخان برای سرکوب فعالیتها و جنبشهای سیاسی بنگالی ها طراحی شده بود. مجیب الرحمن در غرب پاکستان دستگیر و زندانی شد. | ||
بوتو در حالی که از اقدامات ارتش حمایت میکرد و برای جلب حمایت بینالمللی تلاش میکرد، از دولت یحییخان فاصله گرفت و شروع به انتقاد از یحییخان برای مدیریت نادرست اوضاع کرد. او از پذیرش طرح یحییخان برای انتصاب نورالامین سیاستمدار بنگالی به عنوان نخستوزیر و وی به عنوان معاون نخستوزیر خودداری کرد. بلافاصله پس از امتناع او و نارضایتی مداوم از مدیریت نادرست یحییخان، رئیسجمهور به پلیس نظامی دستور داد تا وی را به اتهام خیانت دستگیر کند.او در زندان آدیالا زندانی شد. سرکوب ارتش بر بنگالیهای پاکستان شرقی به مقاومت مسلحانه نیروی چریکی که توسط هند آموزش دیده بودند مواجه شد. پاکستان حمله هوایی به هند در مرز غربی انجام داد که منجر به مداخله هند در شرق پاکستان شد که منجر به شکست بسیار تلخ نیروهای پاکستانی شد، نیروهای پاکستانی در 16 دسامبر 1971م، تسلیم شدند. در نتیجه دولت بنگلادش متولد شد و بوتو و دیگران یحییخان را به خاطر کوتاهی در حفاظت از وحدت پاکستان محکوم کردند <ref>[http://t27.ir/calender/4550 برگرفته از سایت t27.ir]</ref>. | بوتو در حالی که از اقدامات ارتش حمایت میکرد و برای جلب حمایت بینالمللی تلاش میکرد، از دولت یحییخان فاصله گرفت و شروع به انتقاد از یحییخان برای مدیریت نادرست اوضاع کرد. او از پذیرش طرح یحییخان برای انتصاب نورالامین سیاستمدار بنگالی به عنوان نخستوزیر و وی به عنوان معاون نخستوزیر خودداری کرد. بلافاصله پس از امتناع او و نارضایتی مداوم از مدیریت نادرست یحییخان، رئیسجمهور به پلیس نظامی دستور داد تا وی را به اتهام خیانت دستگیر کند.او در زندان آدیالا زندانی شد. سرکوب ارتش بر بنگالیهای پاکستان شرقی به مقاومت مسلحانه نیروی چریکی که توسط هند آموزش دیده بودند مواجه شد. پاکستان حمله هوایی به هند در مرز غربی انجام داد که منجر به مداخله هند در شرق پاکستان شد که منجر به شکست بسیار تلخ نیروهای پاکستانی شد، نیروهای پاکستانی در 16 دسامبر 1971م، تسلیم شدند. در نتیجه دولت بنگلادش متولد شد و بوتو و دیگران یحییخان را به خاطر کوتاهی در حفاظت از وحدت پاکستان محکوم کردند <ref>[http://t27.ir/calender/4550 برگرفته از سایت t27.ir]</ref>. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
پس از آزمایش هستهای هند با اسم رمز بودای خندان در می 1974م، او این آزمایش را پیشبینی نهایی برای مرگ پاکستان دانست. در یک کنفرانس مطبوعاتی که اندکی پس از آزمایش هسته ای هند برگزار شد. وی گفت: برنامه هسته ای هند برای ارعاب پاکستان و ایجاد هژمونی در شبه قاره طراحی شده است. علیرغم منابع مالی محدود پاکستان، او بسیار مشتاق برای پروژه انرژی هسته ای بود. | پس از آزمایش هستهای هند با اسم رمز بودای خندان در می 1974م، او این آزمایش را پیشبینی نهایی برای مرگ پاکستان دانست. در یک کنفرانس مطبوعاتی که اندکی پس از آزمایش هسته ای هند برگزار شد. وی گفت: برنامه هسته ای هند برای ارعاب پاکستان و ایجاد هژمونی در شبه قاره طراحی شده است. علیرغم منابع مالی محدود پاکستان، او بسیار مشتاق برای پروژه انرژی هسته ای بود. | ||
او به آرامی هر گونه تلاش آمریکا برای نفوذ در برنامه هستهای را برعکس و خنثی کرد زیرا بسیاری از مقامات دیپلماتیک آمریکایی را اخراج کرده بود. در کشور، تحت عملیات طلوع خورشید وی حمایت قاطع خود را تشدید کرد و از عبدالقدیرخان حمایت کرد تا بی سر و صدا فن آوری تسلیحاتی را به پاکستان بیاورد و آزمایشگاههای هستهای را مخفی نگه دارد. رقبای منطقهای مانند هند و شوروی، هیچ اطلاعات اولیه ای در مورد پروژه انرژی هستهای پاکستان در طول دهه 1970م، نداشتند و به نظر | او به آرامی هر گونه تلاش آمریکا برای نفوذ در برنامه هستهای را برعکس و خنثی کرد زیرا بسیاری از مقامات دیپلماتیک آمریکایی را اخراج کرده بود. در کشور، تحت عملیات طلوع خورشید وی حمایت قاطع خود را تشدید کرد و از عبدالقدیرخان حمایت کرد تا بی سر و صدا فن آوری تسلیحاتی را به پاکستان بیاورد و آزمایشگاههای هستهای را مخفی نگه دارد. رقبای منطقهای مانند هند و شوروی، هیچ اطلاعات اولیه ای در مورد پروژه انرژی هستهای پاکستان در طول دهه 1970م، نداشتند و به نظر میرسید که تشدید تلاشهای مخفیانه او در سال 1978م، زمانی که برنامه به طور کامل به بلوغ رسیده بود نتیجه داد. | ||
او این استدلال داشت که سلاحهای هسته ای به هند اجازه میدهد تا از هواپیماهای جنگی نیروی هوایی خود با تجهیزات هسته ای کوچک میدان نبرد علیه کانونهای ارتش پاکستان، ستونهای زرهی و پیاده نظام و پایگاههای نظامی و تأسیسات صنعتی هستهای استفاده کند. تا زمانی که تلفات غیرنظامیان به حداقل برسد، نیروی هوایی هند با واکنش نامطلوب جامعه جهانی مواجه نخواهد شد. به این ترتیب، هند پاکستان را شکست داده نیروهای مسلح خود را مجبور به تسلیم تحقیرآمیز کرده و مناطق شمالی پاکستان و کشمیر آزاد را اشغال و ضمیمه خواهد کرد. سپس هند، پاکستان را بر اساس تقسیمات قومی به کشورهای کوچک تقسیم خواهد کرد و این یک بار برای همیشه پایان مشکل پاکستان برای هند خواهد بود. در مجموع او میدانست که پاکستان در سال 1978م، زمانی که دوستش منیر احمدخان از او در سلول زندان ملاقات کرد به یک کشور دارای سلاح هستهای تبدیل شده است. در آنجا منیر احمدخان به وی گفت که فرآیند طراحی سلاح به پایان رسیده است و نقطه عطفی در غنی سازی پیچیده و دشوار سوخت هستهای انجام شد. وی خواستار انجام یک آزمایش هسته ای فوری شد و هیچ پاسخی از سوی [[ضیاءالحق]] یا هیچ یک از اعضای دولت وی صادر نشد. | او این استدلال داشت که سلاحهای هسته ای به هند اجازه میدهد تا از هواپیماهای جنگی نیروی هوایی خود با تجهیزات هسته ای کوچک میدان نبرد علیه کانونهای ارتش پاکستان، ستونهای زرهی و پیاده نظام و پایگاههای نظامی و تأسیسات صنعتی هستهای استفاده کند. تا زمانی که تلفات غیرنظامیان به حداقل برسد، نیروی هوایی هند با واکنش نامطلوب جامعه جهانی مواجه نخواهد شد. به این ترتیب، هند پاکستان را شکست داده نیروهای مسلح خود را مجبور به تسلیم تحقیرآمیز کرده و مناطق شمالی پاکستان و کشمیر آزاد را اشغال و ضمیمه خواهد کرد. سپس هند، پاکستان را بر اساس تقسیمات قومی به کشورهای کوچک تقسیم خواهد کرد و این یک بار برای همیشه پایان مشکل پاکستان برای هند خواهد بود. در مجموع او میدانست که پاکستان در سال 1978م، زمانی که دوستش منیر احمدخان از او در سلول زندان ملاقات کرد به یک کشور دارای سلاح هستهای تبدیل شده است. در آنجا منیر احمدخان به وی گفت که فرآیند طراحی سلاح به پایان رسیده است و نقطه عطفی در غنی سازی پیچیده و دشوار سوخت هستهای انجام شد. وی خواستار انجام یک آزمایش هسته ای فوری شد و هیچ پاسخی از سوی [[ضیاءالحق]] یا هیچ یک از اعضای دولت وی صادر نشد. |