پرش به محتوا

تبری: تفاوت میان نسخه‌ها

۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ مارس ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - ' می ج' به ' می‌ج'
جز (جایگزینی متن - ' اگر چه' به ' اگر‌چه')
جز (جایگزینی متن - ' می ج' به ' می‌ج')
خط ۲۳: خط ۲۳:
بیشتر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی با توجه به تأکید قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم معتقد به تبرّی بوده و اختلافی در مفهوم کلی قرآنی و ضرورت و اهمیت آن نداشته‌اند ولی در خصوص مصداق دشمنی خدا و نیز معیار خروج از دین اختلافاتی پیدا کرده‌اند؛ برخی از آنها با تکیه بر حقانیت خویش در دینداری خود را مصداق دوستان خدا دانسته و مخالفانشان را خارج از دین، اهل باطل و دشمن خدا به شمار آورده و تبرّی از آنان را واجب شمرده اند.<ref>قس د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "ف"Tabarru؛ نیز رجوع کنید به ایرانیکا، ذیل a" ف¦"Bara</ref>
بیشتر فرقه‌ها و مذاهب اسلامی با توجه به تأکید قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم معتقد به تبرّی بوده و اختلافی در مفهوم کلی قرآنی و ضرورت و اهمیت آن نداشته‌اند ولی در خصوص مصداق دشمنی خدا و نیز معیار خروج از دین اختلافاتی پیدا کرده‌اند؛ برخی از آنها با تکیه بر حقانیت خویش در دینداری خود را مصداق دوستان خدا دانسته و مخالفانشان را خارج از دین، اهل باطل و دشمن خدا به شمار آورده و تبرّی از آنان را واجب شمرده اند.<ref>قس د. اسلام، چاپ دوم، ذیل "ف"Tabarru؛ نیز رجوع کنید به ایرانیکا، ذیل a" ف¦"Bara</ref>


به گفته بغدادی<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص16، 278، 281</ref>، شمار بزرگی از مسلمانان درباره رافضیان شامل زیدیّه، امامیّه، کیسانیّه و غُلات و چند فرقه دیگر با وجود انتساب آنان به اسلام معتقد بودند که آنان گمراه و کافرند و از ایشان تبرّی می جستند. این نظر بغدادی را همه متکلمان و علمای اسلام تأیید نکرده‌اند<ref>برای نمونه رجوع کنید به عضدالدین ایجی، المواقف فی علم الکلام، ص 394ـ395</ref>، هر چند برخی از علمای متأخر اهل سنّت، از جمله علی بن علی بن ابی العزّ حنفی (متوفی 792) در شرح الطحاویه فی العقیده السلفیّه<ref> حنفی، شرح الطحاویه، ص398ـ403</ref> نظر وی را تأیید کرده‌اند<ref>نیز رجوع کنید به امین، کشف الارتیاب، ص148؛ آلوسی، تاریخ نجد، ص80؛ آل شیخ، فتح المجید، ص501ـ505</ref>.
به گفته بغدادی<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ص16، 278، 281</ref>، شمار بزرگی از مسلمانان درباره رافضیان شامل زیدیّه، امامیّه، کیسانیّه و غُلات و چند فرقه دیگر با وجود انتساب آنان به اسلام معتقد بودند که آنان گمراه و کافرند و از ایشان تبرّی می‌جستند. این نظر بغدادی را همه متکلمان و علمای اسلام تأیید نکرده‌اند<ref>برای نمونه رجوع کنید به عضدالدین ایجی، المواقف فی علم الکلام، ص 394ـ395</ref>، هر چند برخی از علمای متأخر اهل سنّت، از جمله علی بن علی بن ابی العزّ حنفی (متوفی 792) در شرح الطحاویه فی العقیده السلفیّه<ref> حنفی، شرح الطحاویه، ص398ـ403</ref> نظر وی را تأیید کرده‌اند<ref>نیز رجوع کنید به امین، کشف الارتیاب، ص148؛ آلوسی، تاریخ نجد، ص80؛ آل شیخ، فتح المجید، ص501ـ505</ref>.


== تبری نزد خوارج ==
== تبری نزد خوارج ==
خط ۴۶: خط ۴۶:
از نظر تاریخی، خوارج نخستین فرقه‌ای بودند که تبرّی از عثمان و علی را مقدّم بر هر طاعتی اعلام کردند و شرط صحت عقد ازدواج را بیزاری از آن دو دانستند.<ref>رجوع کنید به اشعری، مقالات الاسلامیّین، ص86، 88؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج1، 106؛ طبری، تاریخ، ج5، ص72</ref>
از نظر تاریخی، خوارج نخستین فرقه‌ای بودند که تبرّی از عثمان و علی را مقدّم بر هر طاعتی اعلام کردند و شرط صحت عقد ازدواج را بیزاری از آن دو دانستند.<ref>رجوع کنید به اشعری، مقالات الاسلامیّین، ص86، 88؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج1، 106؛ طبری، تاریخ، ج5، ص72</ref>


خوارج همچنین از حَکَمَیْن و معاویه و یاران و دوستداران آنها تبرّی می جستند<ref>مسعودی، مروج، ج3، ص153؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص206</ref> و علاوه بر آن تبرّی جستن از یکدیگر میان شاخه‌های مختلف خوارج بسیار رایج بود.<ref>رجوع کنید به اشعری، مقالات الاسلامیّین، ص86ـ131؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج1، ص105ـ124</ref>
خوارج همچنین از حَکَمَیْن و معاویه و یاران و دوستداران آنها تبرّی می‌جستند<ref>مسعودی، مروج، ج3، ص153؛ دینوری، الاخبار الطوال، ص206</ref> و علاوه بر آن تبرّی جستن از یکدیگر میان شاخه‌های مختلف خوارج بسیار رایج بود.<ref>رجوع کنید به اشعری، مقالات الاسلامیّین، ص86ـ131؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج1، ص105ـ124</ref>


معاویه نیز با تمهیدات بسیار کوشید تا سَبّ علی ‌علیه‌السلام و برائت از آن حضرت را در شهرهای تحت فرمانش رواج دهد. در مواقعی شرط مأموران معاویه برای گذشتن از خون مردم یک ناحیه این بود که آنان از حضرت علی برائت جویند و او را لعن کنند.<ref>طبری، تاریخ، ج5، ص168، 253، 275؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج4، ص58</ref>
معاویه نیز با تمهیدات بسیار کوشید تا سَبّ علی ‌علیه‌السلام و برائت از آن حضرت را در شهرهای تحت فرمانش رواج دهد. در مواقعی شرط مأموران معاویه برای گذشتن از خون مردم یک ناحیه این بود که آنان از حضرت علی برائت جویند و او را لعن کنند.<ref>طبری، تاریخ، ج5، ص168، 253، 275؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج4، ص58</ref>


مروان بن حکم در زمان حکومت بر مدینه به رغم مُفاد صلحنامه امام حسن ‌علیه‌السلام و معاویه حتی در حضور امام حسن، حضرت علی را سبّ می‌کرد و از وی تبرّی می جست و نیز در ترویج سبّ و دشنام و تبرّی از ایشان می‌کوشید. وی در زمان حکومت بر مصر نیز این شیوه را ادامه داد. تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز 9ـ101 در بیشتر بلاد اسلامی وضع به همین منوال بود و او با صدور بخشنامه برائت جستن از امیرمؤمنان ‌علیه‌السلام و سبّ آن حضرت را منع کرد.<ref>رجوع کنید به مسعودی، مروج، ج4، ص17؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج4، ص58ـ59</ref>
مروان بن حکم در زمان حکومت بر مدینه به رغم مُفاد صلحنامه امام حسن ‌علیه‌السلام و معاویه حتی در حضور امام حسن، حضرت علی را سبّ می‌کرد و از وی تبرّی می‌جست و نیز در ترویج سبّ و دشنام و تبرّی از ایشان می‌کوشید. وی در زمان حکومت بر مصر نیز این شیوه را ادامه داد. تا زمان حکومت عمر بن عبدالعزیز 9ـ101 در بیشتر بلاد اسلامی وضع به همین منوال بود و او با صدور بخشنامه برائت جستن از امیرمؤمنان ‌علیه‌السلام و سبّ آن حضرت را منع کرد.<ref>رجوع کنید به مسعودی، مروج، ج4، ص17؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج4، ص58ـ59</ref>


با این همه تا زمان قدرت یافتن عباسیان همان سنّت اموی ادامه یافت.<ref>ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص143ـ144؛ مَقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص338</ref> در میان خلفای عباسی، متوکل<ref>حک: 232ـ247</ref> به دشمنی با علی ‌علیه‌السلام و خاندان او مشهور است. وی در 236 دستور داد تا شیعیانِ علی را آزار و اذیت و از مصر اخراج کنند.<ref>ابن اثیر، ج7، ص55ـ56؛ مقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص339</ref> موارد دیگری نیز از این گونه تضییقات و تبرّی جویی های برخی پیروان مذاهب نسبت به شیعیان علی ‌علیه‌السلام گزارش شده که گاه به مداخله خلفا و حاکمان برای پایان دادن به آن آزارها می انجامیده است.<ref>رجوع کنید به تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج2، ص44، 231ـ233؛ صولی، اخبار الراضی بالله و المتقی بالله، ص135ـ136؛ مسکویه، ج1، ص322؛ ابن اثیر، ج8، ص307ـ308؛ یاقوت حموی، معجم الادباء، ج18، ص57ـ58</ref>
با این همه تا زمان قدرت یافتن عباسیان همان سنّت اموی ادامه یافت.<ref>ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص143ـ144؛ مَقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص338</ref> در میان خلفای عباسی، متوکل<ref>حک: 232ـ247</ref> به دشمنی با علی ‌علیه‌السلام و خاندان او مشهور است. وی در 236 دستور داد تا شیعیانِ علی را آزار و اذیت و از مصر اخراج کنند.<ref>ابن اثیر، ج7، ص55ـ56؛ مقریزی، اتعاظ الحنفا، 1270، ج2، ص339</ref> موارد دیگری نیز از این گونه تضییقات و تبرّی جویی های برخی پیروان مذاهب نسبت به شیعیان علی ‌علیه‌السلام گزارش شده که گاه به مداخله خلفا و حاکمان برای پایان دادن به آن آزارها می انجامیده است.<ref>رجوع کنید به تنوخی، نشوار المحاضره و اخبار المذاکره، ج2، ص44، 231ـ233؛ صولی، اخبار الراضی بالله و المتقی بالله، ص135ـ136؛ مسکویه، ج1، ص322؛ ابن اثیر، ج8، ص307ـ308؛ یاقوت حموی، معجم الادباء، ج18، ص57ـ58</ref>
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۰۹۳

ویرایش