confirmed
۵٬۹۲۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ش' به ' میش') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اصحاب الاعراف''' گروهی هستند که | '''اصحاب الاعراف''' گروهی هستند که نامشان در [[قرآن]] و در ضمن آیات 46 تا 49 سوره اعراف آمده است. | ||
== معنای اصحاب الاعراف == | == معنای اصحاب الاعراف == | ||
اصحاب؛ جمع صاحب و در لغت به معنای رفیق و ملازم است<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق، چاپ اول، ص۴۷۵.</ref> و اعراف جمع عُرف و در لغت به معنای کشتزاری است که بالاتر از سطح چشمهها و برفراز بلندیها قرار میگیرد.<ref> ابن منظور، لسان العرب، ج۹، ص۲۴۲.</ref>و برخی گفتهاند به هر مکان بلندی اعراف میگویند.<ref>طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تهران، نشر مرتضوی، ۱۳۷۵ ش، چاپ سوم، ج ۵ ص۹۳</ref> با اینحال، عرف که مفرد اعراف است، معانی گوناگون دارد؛ از جمله به بخش زبَرین کوه و توده شن، و نیز رستنگاهِ مو در پشت گردن جانوران و گاه انسان نیز عرف میگویند.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل ماده عرف.</ref>که در هر دو کاربرد به فارسی آن را «یال» میخوانند. اعرافِ بادها و ابرها که به بخش زبرین یا پیشین آنها اطلاق میشده است نیز نزدیک به همین معنا میباشد.<ref>ازهری محمد، معجم تهذیب اللغه، ج۲، ص۳۴۷، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> | |||
== اعراف در اصطلاح قرآنی == | == اعراف در اصطلاح قرآنی == | ||
اعراف در اصطلاح قرآنی به معنای دیواری میان [[بهشت]] و [[جهنم]] است. <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۵۶۲.</ref> برخی از مفسران در تفسیر آیات مربوط به اصحابالااعراف، | اعراف در اصطلاح قرآنی به معنای دیواری میان [[بهشت]] و [[جهنم]] است. <ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم، ۱۴۱۲ ق چاپ اول، ص۵۶۲.</ref> برخی از مفسران در تفسیر آیات مربوط به اصحابالااعراف، مفهوم لغویِ عُرف را «هر چیز بلندپایه و مرتفع» دانستهاند | ||
<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶.</ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م، ج۱، ص۱۶۸،</ref> <ref>ازهری محمد، معجم تهذیباللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> | <ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶.</ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م، ج۱، ص۱۶۸،</ref> <ref>ازهری محمد، معجم تهذیباللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> | ||
و بر همین پایه، اعرافِ مورد نظر در آیات [[قرآن]] را همان حجاب میان بهشت و [[دوزخ]] <ref>سوره اعراف، سوره۷، آیه۴۶.</ref> شمرده و غالباً در تفسیر این حجاب، آن را سوری (دیواری) میان آندو دانستهاند. <ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> <ref>یحیی فراء، معانی القرآن، ج۱، ص۳۷۹، به کوشش احمد یوسف نجاتی و محمدعلی نجار، قاهره، ۱۹۷۲م. </ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ج۱، ص۱۶۸، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.</ref> برخی دیگر از مفسران با در نظر داشتن کاربردهای شناخته شده عُرف، اعراف را بخش زبرین از سورِ حائل میان بهشت و دوزخ دانستهاند.<ref>ازهری محمد، معجم تهذیب اللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی ج۱۴، ص۸۷.</ref> <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل عرف، به نقل از زجّاج.</ref> <ref>سیوطی، الدر المنثور، به نقل از سعید بن جبیر، قاهره، ۱۳۱۴ق،ج۳، ص۸۶، </ref> | و بر همین پایه، اعرافِ مورد نظر در آیات [[قرآن]] را همان حجاب میان بهشت و [[دوزخ]] <ref>سوره اعراف، سوره۷، آیه۴۶.</ref> شمرده و غالباً در تفسیر این حجاب، آن را سوری (دیواری) میان آندو دانستهاند.<ref>طبری، تفسیر طبری، ج۸، ص۱۳۶-۱۳۷.</ref> <ref>یحیی فراء، معانی القرآن، ج۱، ص۳۷۹، به کوشش احمد یوسف نجاتی و محمدعلی نجار، قاهره، ۱۹۷۲م. </ref> <ref>عبدالله بن قتیبه، تفسیر غریب القرآن، ج۱، ص۱۶۸، به کوشش احمد صقر، بیروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م.</ref> برخی دیگر از مفسران با در نظر داشتن کاربردهای شناخته شده عُرف، اعراف را بخش زبرین از سورِ حائل میان بهشت و دوزخ دانستهاند.<ref>ازهری محمد، معجم تهذیب اللغه، ج۲، ص۳۴۶، به کوشش عبدالله محمدهارون و دیگران، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م.</ref> <ref>فخر رازی، التفسیر الکبیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی ج۱۴، ص۸۷.</ref> <ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل عرف، به نقل از زجّاج.</ref> <ref>سیوطی، الدر المنثور، به نقل از سعید بن جبیر، قاهره، ۱۳۱۴ق،ج۳، ص۸۶، </ref> | ||
== مقصود از اعراف در قرآن == | == مقصود از اعراف در قرآن == | ||
خط ۱۲: | خط ۱۳: | ||
== بررسی آیات مربوط به اصحاب الاعراف در قرآن و روایات == | == بررسی آیات مربوط به اصحاب الاعراف در قرآن و روایات == | ||
در قرآن و در ضمن آیات 46 تا 49 مباحث مربوط به اصحابالاعراف | در قرآن و در ضمن آیات 46 تا 49 مباحث مربوط به اصحابالاعراف بیان شده است که در ادامه به آن اشاره میشود. | ||
میفرماید: | میفرماید: | ||
1.وَبَینَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَی الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یعْرِفُونَ کلًّا بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَیکمْ لَمْ یدْخُلُوهَا وَهُمْ یطْمَعُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 46</ref> | 1.وَبَینَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَی الْأَعْرَافِ رِجَالٌ یعْرِفُونَ کلًّا بِسِیمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَیکمْ لَمْ یدْخُلُوهَا وَهُمْ یطْمَعُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 46</ref> | ||
و میان آن دو [گروه] حایلی است و بر اعراف مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از | و میان آن دو [گروه] حایلی است و بر اعراف مردانی هستند که هر یک [از آن دو دسته] را از سیمایشان میشناسند و بهشتییان را که هنوز وارد آن نشده ولی [بدان] امید دارند آواز میدهند که سلام بر شما. | ||
2.وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ. <ref>سوره اعراف، آیه 47</ref> و چون | 2.وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ. <ref>سوره اعراف، آیه 47</ref> و چون چشمانشان به سوی دوزخیان گردانیده شود، میگویند پروردگارا ما را در زمره گروه ستمکاران قرار مده. | ||
3.وَنَادَی أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا یعْرِفُونَهُمْ بِسِیمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَی عَنْکمْ جَمْعُکمْ وَمَا کنْتُمْ تَسْتَکبِرُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 48</ref> | 3.وَنَادَی أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا یعْرِفُونَهُمْ بِسِیمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَی عَنْکمْ جَمْعُکمْ وَمَا کنْتُمْ تَسْتَکبِرُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 48</ref> | ||
و اهل اعراف مردانی را که آنان را از | و اهل اعراف مردانی را که آنان را از سیمایشان میشناسند ندا میدهند [و] میگویند جمعیت شما و آن [همه] گردنکشی که میکردید به حال شما سودی نداشت. | ||
4.أَهَؤُلَاءِ الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لَا ینَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَیکمْ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 49</ref> | 4.أَهَؤُلَاءِ الَّذِینَ أَقْسَمْتُمْ لَا ینَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَیکمْ وَلَا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ. <ref>سوره اعراف، آیه 49</ref> | ||
آیا اینان همان کسانی نبودند که سوگند یاد میکردید که خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید! [اینک] به بهشت درآیید نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین میشوید. | |||
بررسی آیات فوق نشان میدهد که دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذکر شده است: در آیه اول و دوم، افرادی که بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شدهاند که آرزو دارند وارد بهشت شوند، ولی موانعی از این امر جلوگیری کرده است به هنگامی که نگاه به بهشتیان میکنند بر آنها درود میفرستند و میخواهند با آنها باشند، اما هنوز نمیتوانند و به هنگامی که نظر به دوزخیان میافکنند، از سرنوشت آنها وحشت کرده و به خدا پناه میبرند، ولی از آیه سوم و چهارم استفاده میشود که آنها افرادی با نفوذ و صاحب قدرت هستند که دوزخیان را مؤاخذه و سرزنش میکنند و به واماندگان در اعراف کمک مینمایند که از آن بگذرند و به سر منزل سعادت برسند. | بررسی آیات فوق نشان میدهد که دو گونه صفات مختلف و متضاد برای این اشخاص ذکر شده است: در آیه اول و دوم، افرادی که بر اعراف قرار دارند چنین معرفی شدهاند که آرزو دارند وارد بهشت شوند، ولی موانعی از این امر جلوگیری کرده است به هنگامی که نگاه به بهشتیان میکنند بر آنها درود میفرستند و میخواهند با آنها باشند، اما هنوز نمیتوانند و به هنگامی که نظر به دوزخیان میافکنند، از سرنوشت آنها وحشت کرده و به خدا پناه میبرند، ولی از آیه سوم و چهارم استفاده میشود که آنها افرادی با نفوذ و صاحب قدرت هستند که دوزخیان را مؤاخذه و سرزنش میکنند و به واماندگان در اعراف کمک مینمایند که از آن بگذرند و به سر منزل سعادت برسند. |