۸۷٬۱۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'علیهم السلام' به 'علیهمالسلام') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:کافر-1.jpg|بیقاب|چپ]] | |||
| | |||
'''کافِر'''، دینناباور، بیکتاب، ناگرونده، ناگرویده، ناخستو، به کسی گفته میشود که دارای [[دین]] نباشد. در قدیم [[زندیق]] هم میگفتند. | '''کافِر'''، دینناباور، بیکتاب، ناگرونده، ناگرویده، ناخستو، به کسی گفته میشود که دارای [[دین]] نباشد. در قدیم [[زندیق]] هم میگفتند. | ||
کافِر در [[اصطلاح فقهی]] به کسی گفته میشود که [[دین اسلام]] یا یکی از ضروریات | [[کافر|کافِر]] در [[اصطلاح فقهی]] به کسی گفته میشود که [[دین اسلام]] یا یکی از ضروریات آن را نپذیرد. کافر در لغت، از ریشه <big>کُفر</big> به معنای جَحد و انکار یک چیز یا از ریشه <big>کَفر</big> به معنای پوشش است. کافر یعنی کسی که حق را نادیده میگیرد. | ||
== کافر در اصطلاح علم فقه == | == کافر در اصطلاح علم فقه == | ||
در اصطلاح فقهی کافر به کسی گفته میشود که دین اسلام یا یکی از ضروریات | در اصطلاح فقهی کافر به کسی گفته میشود که دین اسلام یا یکی از ضروریات آن را نپذیرد<ref>حلّی، محقق، نجم الدین، جعفر بن حسن، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ج 1، ص 45، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، 1408ق؛ طباطبائی یزدی، سید محمد کاظم، العروة الوثقی فیما تعم به البلوی(المحشّٰی)، ج 1، ص 139، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1419ق؛ خمینی، سید روح اللّٰه، تحریر الوسیلة، ج 1، ص 118، قم، مؤسسه مطبوعات دار العلم، چاپ اول، بیتا</ref>. بنابراین هم کسی که پیرو هیچ دینی نبوده مانند [[دهریها]]، یا پیرو دین دیگری است، مانند [[مسیحیت|مسیحیان]] و [[آیین یهودیت|یهودیان]]، کافر نامیده میشود و هم مسلمانی که یکی از ضروریات اسلام را انکار کند؛ مانند [[ناصبیها]] و [[غالیان]]. | ||
== تقسیمات و اصطلاحات کافر در علم فقه == | == تقسیمات و اصطلاحات کافر در علم فقه == | ||
خط ۲۳: | خط ۱۹: | ||
=== اهلکتاب(کتابیّ) === | === اهلکتاب(کتابیّ) === | ||
کافری است که به یکی از [[کتابهای آسمانی]] انتساب دارد، که به لحاظ فقهی شامل مسیحیان، یهودیان([[کلیمیان]]) و [[زرتشتیان]] میشود<ref>تحریر الوسیله، ج 2، ص 497؛ عمید زنجانی، عباس علی، فقه سیاسی، ج 3، ص 219، تهران، امیر کبیر، چاپ چهارم، 1421ق</ref>. | کافری است که به یکی از [[کتابهای آسمانی]] انتساب دارد، که به لحاظ فقهی شامل مسیحیان، یهودیان ([[کلیمی|کلیمیان]]) و [[زرتشت|زرتشتیان]] میشود<ref>تحریر الوسیله، ج 2، ص 497؛ عمید زنجانی، عباس علی، فقه سیاسی، ج 3، ص 219، تهران، امیر کبیر، چاپ چهارم، 1421ق</ref>. | ||
=== کافر ذِمی(اهلجزیه) === | === کافر ذِمی(اهلجزیه) === | ||
خط ۳۱: | خط ۲۷: | ||
به غیر [[اهل کتاب]] و یا اهل کتابی که عقد ذمه را نپذیرد و یا به تعهدات آن عمل نکند، <big>کافر حربی</big> گفته میشود. کافر حربی خود نیز به <big>معاهَد</big> و <big>غیر معاهَد</big> تقسیم میشود<ref>عاملی، شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة(المحشّٰی- کلانتر)، ج 2، ص 377-378، قم، کتابفروشی داوری، 1410ق</ref>. البته -با توجه به معنای لغوی <big>حربی</big>- گاهی این واژه، فقط به کافری اطلاق میشود که در جنگ با مسلمانان باشد<ref>مجله فقه اهل بیت(علیه السلام) (فارسی)، ج 45، ص 207</ref>. | به غیر [[اهل کتاب]] و یا اهل کتابی که عقد ذمه را نپذیرد و یا به تعهدات آن عمل نکند، <big>کافر حربی</big> گفته میشود. کافر حربی خود نیز به <big>معاهَد</big> و <big>غیر معاهَد</big> تقسیم میشود<ref>عاملی، شهید ثانی، زین الدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة(المحشّٰی- کلانتر)، ج 2، ص 377-378، قم، کتابفروشی داوری، 1410ق</ref>. البته -با توجه به معنای لغوی <big>حربی</big>- گاهی این واژه، فقط به کافری اطلاق میشود که در جنگ با مسلمانان باشد<ref>مجله فقه اهل بیت(علیه السلام) (فارسی)، ج 45، ص 207</ref>. | ||
=== حربی معاهَد(مستأمَن) === | === حربی معاهَد (مستأمَن) === | ||
کفّار -غیر ذمی- که با مسلمانان قراردادی از قبیل <big>صلح</big> یا <big>امان</big> برقرار میکنند <big>حربی معاهد</big> نامیده میشوند، که به موجب آن، کافر حربی مانند کافر ذمّی، در بین مسلمانان مصونیت پیدا میکند<ref>حلّی، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، ج 2، ص 210، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام، چاپ اول، 1420ق</ref>. | کفّار -غیر ذمی- که با مسلمانان قراردادی از قبیل <big>صلح</big> یا <big>امان</big> برقرار میکنند <big>حربی معاهد</big> نامیده میشوند، که به موجب آن، کافر حربی مانند کافر ذمّی، در بین مسلمانان مصونیت پیدا میکند<ref>حلّی، علامه، حسن بن یوسف بن مطهر اسدی، تحریر الأحکام الشرعیة علی مذهب الإمامیة، ج 2، ص 210، قم، مؤسسه امام صادق علیه السلام، چاپ اول، 1420ق</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۳۷: | ||
'''در علم کلام کافر عبارت است از''' | '''در علم کلام کافر عبارت است از''' | ||
کسی که [[توحید]] یا یکی از لوازم آن را قبول ندارد، اگرچه در لفظ [[شهادتین]] را بگوید و به ضروریات دین عمل نماید. به عبارت دیگر، کافر کلامی و کافر فقهی عموم و خصوص مطلقاند؛ یعنی هر کافر فقهی کافر کلامی نیز هست، ولی ممکن است فردی کافری کلامی باشد، ولی کافر فقهی نباشد<ref>این مسئله اختلافی است. برخی از متکلمان که فقیه نیز هستند کافر کلامی را مانند کافر فقهی تعریف میکنند، ولی برخی دیگر هرگونه کاستی در ایمان به توحید و لوازم | کسی که [[توحید]] یا یکی از لوازم آن را قبول ندارد، اگرچه در لفظ [[شهادتین]] را بگوید و به ضروریات دین عمل نماید. به عبارت دیگر، کافر کلامی و کافر فقهی عموم و خصوص مطلقاند؛ یعنی هر کافر فقهی کافر کلامی نیز هست، ولی ممکن است فردی کافری کلامی باشد، ولی کافر فقهی نباشد<ref>این مسئله اختلافی است. برخی از متکلمان که فقیه نیز هستند کافر کلامی را مانند کافر فقهی تعریف میکنند، ولی برخی دیگر هرگونه کاستی در ایمان به توحید و لوازم آن را درجهای از کفر تلقی کردهاند، اگرچه حکم فقهیای بر آن بار نکنند.</ref>. | ||
=== کافر غیر توحیدی === | ===کافر غیر توحیدی=== | ||
یعنی کسی که یکی از لوازم توحید را قبول ندارد. مثلا قائل به عدل الاهی نیست، یا منکر معاد است و یا یکی از ضروریات دین را قبول ندارد. | یعنی کسی که یکی از لوازم توحید را قبول ندارد. مثلا قائل به عدل الاهی نیست، یا منکر معاد است و یا یکی از ضروریات دین را قبول ندارد. | ||
=== کافر توحیدی === | ===کافر توحیدی=== | ||
کافر توحیدی نیز با توجه به رتبهای که به آن کافر است، به کافر توحید ذاتی، <ref>منظور از کافر توحید ذاتی، همان مشرک است که برای خداوند شریکی قرار داده و خدا را واحد احد نمیداند</ref> صفاتی، <ref>. یعنی کافری که صفت یا صفاتی را عین ذات حضرتش نمیداند و در اصطلاح قائل به قدماء سبعه است</ref> افعالی، <ref>. کسی است که همه عالم و افعال و حوادث را معلول خداوند نمیداند. چه برخی از آنها را منسوب به خدا نداند و چه هیچکدام را.</ref> استعانی، <ref>کسی است که به غیر خداوند در انجام عملی و یا برآورده شدن حاجتی تمسک بجوید</ref> تشریعی، <ref>یعنی کسی که به حکم غیر خدا در موردی از امور زندگی راضی شود.</ref> عبادی <ref>. یعنی کسی که غیر خدا را بپرستد و یا مستحق عبادت بشمارد</ref> و حبی <ref>. یعنی کسی که کل کمال و جمال را از خدا نداند و به هر کمالی غیر او دل ببندد.</ref> تقسیم میشود. | کافر توحیدی نیز با توجه به رتبهای که به آن کافر است، به کافر توحید ذاتی، <ref>منظور از کافر توحید ذاتی، همان مشرک است که برای خداوند شریکی قرار داده و خدا را واحد احد نمیداند</ref> صفاتی، <ref>. یعنی کافری که صفت یا صفاتی را عین ذات حضرتش نمیداند و در اصطلاح قائل به قدماء سبعه است</ref> افعالی، <ref>. کسی است که همه عالم و افعال و حوادث را معلول خداوند نمیداند. چه برخی از آنها را منسوب به خدا نداند و چه هیچکدام را.</ref> استعانی، <ref>کسی است که به غیر خداوند در انجام عملی و یا برآورده شدن حاجتی تمسک بجوید</ref> تشریعی، <ref>یعنی کسی که به حکم غیر خدا در موردی از امور زندگی راضی شود.</ref> عبادی <ref>. یعنی کسی که غیر خدا را بپرستد و یا مستحق عبادت بشمارد</ref> و حبی <ref>. یعنی کسی که کل کمال و جمال را از خدا نداند و به هر کمالی غیر او دل ببندد.</ref> تقسیم میشود. | ||
== مراتب کافر == | ==مراتب کافر== | ||
[[صدرالمتالهین]] فیلسوف بزرگ شیعی بر اساس مشرب فلسفی خود کافر را چنین تعریف میکند: «کفر عبارت از احتجاب است و احتجاب از حق است همان طور که مشرکان حاجب از حق بودند و یا حجاب از دین است مانند اهل کتاب که محجوب از دین حق بودند و قهرا محجوب از حق، محجوب از دین هم میباشد ولکن محجوب از دین ممکن است محجوب از خداوند نباشد که اینان منافق اند که با [[خداوند]] و مومنان خدعه میکنند<ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر آیه الکرسی، ص۲۷۳</ref>». | [[صدرالمتالهین]] فیلسوف بزرگ شیعی بر اساس مشرب فلسفی خود کافر را چنین تعریف میکند: «کفر عبارت از احتجاب است و احتجاب از حق است همان طور که مشرکان حاجب از حق بودند و یا حجاب از دین است مانند اهل کتاب که محجوب از دین حق بودند و قهرا محجوب از حق، محجوب از دین هم میباشد ولکن محجوب از دین ممکن است محجوب از خداوند نباشد که اینان منافق اند که با [[خداوند]] و مومنان خدعه میکنند<ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، تفسیر آیه الکرسی، ص۲۷۳</ref>». | ||
وی براساس همین تعریف و با قرار دادن کفر در مقابل [[ایمان]] معتقد است کفر دارای درجات مختلفی است و در ازای هر مرتبهای از ایمان، مرتبهای از کفر قرار دارد که عبارتند از: «نخستین درجات کفر، مفر قالب است که هر کس از آن آگاه است بنابراین هر کس که منکر ضروریات دین یا حکمی از احکام شریعت گردد قتل او واجب و عذاب اخروی وی قطعی است. دوم کفر نفس است، زیرا در واقع بت بزرگ و طاغوت اعظم است. «ارایت من اتخذ الهه هواه<ref>آیه 43 سوره فرقان</ref>». | وی براساس همین تعریف و با قرار دادن کفر در مقابل [[ایمان]] معتقد است کفر دارای درجات مختلفی است و در ازای هر مرتبهای از ایمان، مرتبهای از کفر قرار دارد که عبارتند از: «نخستین درجات کفر، مفر قالب است که هر کس از آن آگاه است بنابراین هر کس که منکر ضروریات دین یا حکمی از احکام شریعت گردد قتل او واجب و عذاب اخروی وی قطعی است. دوم کفر نفس است، زیرا در واقع بت بزرگ و طاغوت اعظم است. «ارایت من اتخذ الهه هواه<ref>آیه 43 سوره فرقان</ref>». | ||
اجتناب کردن از [[بت]] هوای نفس واجب است چه بسا دعای ابراهیم (علیه السلام) که در قرآن آمده است به همین معنا باشد: {{متن قرآن| | اجتناب کردن از [[بت]] هوای نفس واجب است چه بسا دعای ابراهیم (علیه السلام) که در قرآن آمده است به همین معنا باشد: {{متن قرآن |وَاجْنُبْنِی وَبَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنَامَ | سوره = ابراهیم |آیه = ۳۵}}؛ پروردگارا! من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگاه دار! سوم کفر قلب است و آن این است که هرگاه حق در مرآت سر عارف تجلی کند و پرده از روی قلبش بردارد و کدورت و زنگار را از آن برطرف کند، نور حق در آن ظهور و بروز کرده و جمال احدیت در آن (قلب) تجلی میکند. اما اگر این تجلی کامل نباشد و به گونهای که خود را حق بپندارد و ذره ای انانیت و نفسانیت در وجود او باقی باشد در این صورت کفر قلب در او راه پیدا کرده است<ref>صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، مفاتیح الغیب، موسسه مطالعات و تحقیقات اسلامی، ۱۳۶۳شمسی، ص۱۷۵-۱۷۴</ref>. | ||
== پانویس == | ==جستارهای وابسته== | ||
*[[زنادقه|زندیق]] | |||
*[[مسیحیت|مسیحیان]] | |||
*[[آیین یهودیت|یهودیان]] | |||
*[[زرتشت|زرتشتیان]] | |||
==پانویس== | |||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات دینی]] |