۲٬۸۸۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
ناچار ابراهیم را در برابر چشم همه احضار نموده و او را استنطاق کرده، پرسیدند: آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟ ابراهیم (علیه السلام) گفت: شاید این کار را بت بزرگ کرده است و اگر قبول ندارید از خود او بپرسید تا اگر قدرت بر حرف زدن دارد بگوید چه کسی به بت ها را به این صورت درآورده. | ناچار ابراهیم را در برابر چشم همه احضار نموده و او را استنطاق کرده، پرسیدند: آیا تو با خدایان ما چنین کردی؟ ابراهیم (علیه السلام) گفت: شاید این کار را بت بزرگ کرده است و اگر قبول ندارید از خود او بپرسید تا اگر قدرت بر حرف زدن دارد بگوید چه کسی به بت ها را به این صورت درآورده. | ||
ابراهیم (علیه السلام) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (علیه السلام) میدانست که مردم درباره | ابراهیم (علیه السلام) قبلا به همین منظور تبر را به دوش بت بزرگ نهاده بود تا خود شاهد حال باشد. ابراهیم (علیه السلام) میدانست که مردم درباره بتهای خود قائل به حیات و نطق نیستند، ولیکن میخواست با طرح این نقشه، زمینهای بچیند که مردم را به اعتراف و اقرار بر بیشعوری و بیجانی بت ها وادار سازد، ولذا مردم پس از شنیدن جواب ابراهیم (علیه السلام) به فکر فرورفتند و به انحراف خود اقرار نمودند و با سرافکندگی گفتند: تو که میدانی این بت ها قادر بر تکلم نیستند. | ||
ابراهیم (علیه السلام) که غرضی جز شنیدن این حرف از خود آنان نداشت بیدرنگ گفت: آیا خدای را گذاشته و این بت ها را که جماداتی بیجان و بیسود و زیانند میپرستید؟ اف بر شما و بر آنچه میپرستید، آیا راستی فکر نمیکنید؟ و چیزهایی را که خود به دست خودتان میتراشید میپرستید و حاضر نیستید خدا را که خالق شما و خالق همه مصنوعات شما (یا اعمال شما) است بپرستید؟ | ابراهیم (علیه السلام) که غرضی جز شنیدن این حرف از خود آنان نداشت بیدرنگ گفت: آیا خدای را گذاشته و این بت ها را که جماداتی بیجان و بیسود و زیانند میپرستید؟ اف بر شما و بر آنچه میپرستید، آیا راستی فکر نمیکنید؟ و چیزهایی را که خود به دست خودتان میتراشید میپرستید و حاضر نیستید خدا را که خالق شما و خالق همه مصنوعات شما (یا اعمال شما) است بپرستید؟ |
ویرایش