۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مسالمت آمیز' به 'مسالمتآمیز') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
یوسف در سال 864 ق به همراه عمادالدین تاجر به هند رفت و پس از مدتی به احمد آباد بیدر وارد شد. در این ایام خواجه محمد گاوان که تازه به مقام وزارت رسیده بود به درخواست خواجه عمادالدین یوسف را در سلک غلامان ترک دربار وارد کرد. <ref>هندوشاه، پیشین، ص2؛ هاشمخان، پیشین، ص270-271؛ مقیم هروی، بیتا، ج3، ص277؛ نهاوندی، 1925م ،ج2، 406</ref>.<br> | یوسف در سال 864 ق به همراه عمادالدین تاجر به هند رفت و پس از مدتی به احمد آباد بیدر وارد شد. در این ایام خواجه محمد گاوان که تازه به مقام وزارت رسیده بود به درخواست خواجه عمادالدین یوسف را در سلک غلامان ترک دربار وارد کرد. <ref>هندوشاه، پیشین، ص2؛ هاشمخان، پیشین، ص270-271؛ مقیم هروی، بیتا، ج3، ص277؛ نهاوندی، 1925م ،ج2، 406</ref>.<br> | ||
خواجه عمادالدین محمود گیلانی مشهور به محمود گاوان، ملکالتجار و خواجه جهان از | خواجه عمادالدین محمود گیلانی مشهور به محمود گاوان، ملکالتجار و خواجه جهان از بزرگزادههای گیلانی بود که اجداد او در گیلان وزیران سلاطین این منطقه بودند و خانواده وی از خانوادههای اشرافی گیلان به شمار میرفت که برخی از آنها دارای مشاغل و مناصب مهم حکومتی در گیلان بودند. <ref>هندوشاه، پیشین، ج 1، ص358</ref>. خواجه عمادالدین با شغل تجارت، بسیاری از بلاد عراق و خراسان را دید و با عده زیادی از علما و مشایخ عصر همنشینی داشت. <ref>گاوان، 1381ش، ص 13؛ هندوشاه، پیشین، ص352</ref>. او در ادامه همین تجارت به دکن آمده مورد توجه سلاطین بهمنی قرار گرفت. در سال 856ق و در زمان حکومت احمد شاه دوم بهمنی (837-861ق) به دربار بهمنیان راه یافت. <ref>هندوشاه، پیشین، ص358؛ طباطبا، 1355ق، ص 89</ref>. در زمان حکومت همایون شاه بهمنی خواجه همچنان در دستگاه حکومت بهمنیان رشد کرد. در این دوره به سبب خدماتی که داشت از شاه لقب ملکالتجار گرفت که از القاب مهم حکومت بهمنیان بود و به حکومت بیجاپور <ref>هندوشاه، پیشین؛ طباطبا، پیشین</ref> منصوب شد. <ref>گاوان، پیشین، ص 14؛ طباطبا، پیشین، ص 92؛ هاشمخان، پیشین، ج3، ص 112؛ وثوقی، شماره 51 و 52، دی و بهمن 1380، ص6</ref>.<br> | ||
خواجه عمادالدین مدارج ترقی را در دربار بهمنیان طی میکرد تا اینکه همایون شاه بهمنی در اواخر عمر خود خواجه را به وزارت برگزید <ref>گاوان، پیشین؛ هاشمخان، پیشین، طریحی، 1427ق، ص61</ref>. اوج قدرت محمود گاوان در دربار بهمنیان در زمان حکومت محمد شاه سوم بود. او در این دوره با بهکارگیری وسیع ایرانیان در دستگاه حکومت به اداره قلمرو بهمنیان میپرداخت. <br> | خواجه عمادالدین مدارج ترقی را در دربار بهمنیان طی میکرد تا اینکه همایون شاه بهمنی در اواخر عمر خود خواجه را به وزارت برگزید <ref>گاوان، پیشین؛ هاشمخان، پیشین، طریحی، 1427ق، ص61</ref>. اوج قدرت محمود گاوان در دربار بهمنیان در زمان حکومت محمد شاه سوم بود. او در این دوره با بهکارگیری وسیع ایرانیان در دستگاه حکومت به اداره قلمرو بهمنیان میپرداخت. <br> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
در فتح نقاط مختلف نیز شاه اسماعیل یکی از شروط اصلی بخشش یا ابقای حاکمان سابق مناطق مفتوحه را تولی و تبری قرار میداد و در صورت عدم پذیرش این شرط به شدت با آنها میجنگید. برای نمونه، در فتح منطقه فیروزکوه، دو نفر به نامهای حسین کیا و علی کیا که قلعههایی در اختیار داشتند و حاضر به پذیرش این شرط از سوی شاه اسماعیل نشدند، در جنگ کشته شدند. <ref>پیشین، ص124-125</ref>. در دوره صفوی هر تحول سیاسی تأثیری ژرف بر ساختار دینی میگذاشت، چون دودمان صفوی خاستگاهی دینی داشته و در عین حال داعیه دینی نیز در عرصه ساختار سیاسی مطرح میکرد. بنابراین در این دوران تحولات دینی و سیاسی مستقل از یکدیگر عمل نمیکرد. <ref>صفتگل، 1381ش، ص129</ref>.<br> | در فتح نقاط مختلف نیز شاه اسماعیل یکی از شروط اصلی بخشش یا ابقای حاکمان سابق مناطق مفتوحه را تولی و تبری قرار میداد و در صورت عدم پذیرش این شرط به شدت با آنها میجنگید. برای نمونه، در فتح منطقه فیروزکوه، دو نفر به نامهای حسین کیا و علی کیا که قلعههایی در اختیار داشتند و حاضر به پذیرش این شرط از سوی شاه اسماعیل نشدند، در جنگ کشته شدند. <ref>پیشین، ص124-125</ref>. در دوره صفوی هر تحول سیاسی تأثیری ژرف بر ساختار دینی میگذاشت، چون دودمان صفوی خاستگاهی دینی داشته و در عین حال داعیه دینی نیز در عرصه ساختار سیاسی مطرح میکرد. بنابراین در این دوران تحولات دینی و سیاسی مستقل از یکدیگر عمل نمیکرد. <ref>صفتگل، 1381ش، ص129</ref>.<br> | ||
شاهان صفوی در تغییر مذهب خود تنها به تأیید مذهب جدید و سعی در ترویج آن بسنده نکردند بلکه به هرصورتی که میتوانستند، به مذهب سابق، یعنی مذهب اهل سنت، حمله نموده و سعی میکردند آن را از بین ببرند. این امر از همان روز اول رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع آغاز شد. شاه اسماعیل پس از اعلام مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور، دستور داد همه مردم به اجبار تبری کرده و به سه خلیفه بد بگویند. <ref>عالم آرای شاه اسماعیل، ص 60؛ عالم آرای صفوی، پیشین</ref>. وی همچنین فرمان داد که در بازارها زبان به طعن خلفا بگشایند و هر کسی خلاف این امر عمل کند سر از تنش جدا کنند. <ref>روملو، پیشین؛ خواندمیر، بیتا، ج4، ص442</ref>. همچنین به گزارش خواندمیر، شاه اسماعیل دستور داد مساجد و | شاهان صفوی در تغییر مذهب خود تنها به تأیید مذهب جدید و سعی در ترویج آن بسنده نکردند بلکه به هرصورتی که میتوانستند، به مذهب سابق، یعنی مذهب اهل سنت، حمله نموده و سعی میکردند آن را از بین ببرند. این امر از همان روز اول رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع آغاز شد. شاه اسماعیل پس از اعلام مذهب تشیع به عنوان مذهب رسمی کشور، دستور داد همه مردم به اجبار تبری کرده و به سه خلیفه بد بگویند. <ref>عالم آرای شاه اسماعیل، ص 60؛ عالم آرای صفوی، پیشین</ref>. وی همچنین فرمان داد که در بازارها زبان به طعن خلفا بگشایند و هر کسی خلاف این امر عمل کند سر از تنش جدا کنند. <ref>روملو، پیشین؛ خواندمیر، بیتا، ج4، ص442</ref>. همچنین به گزارش خواندمیر، شاه اسماعیل دستور داد مساجد و محرابهای اهل سنت را تغییر دهند و عبارات <ref>حی علی خیرالعمل و اشهد ان علیا ولی الله</ref> را در اذان وارد کنند و هر کس به شیوه اهل سنت نماز بخواند سر از تنش جدا کنند و کسانی را که پیش از این شیعیان را آزار میرسانیدهاند عقوبت کنند. <ref>خواندمیر، 1370ش، ص65-66</ref>. در بعد سیاسی نیز، چنان که پیشتر ذکر شد، یکی از شروط ابقای حاکمان پیشین مناطق مختلف را تولی و تبری قرار داده بودند. <ref>عالم آرای شاه اسماعیل، ص 64</ref>.<br> | ||
برقراری مذهب تشیع توسط صفویان در ایران باعث ناملایمات بسیاری نسبت به اهل سنت شد که تنها دامنگیر عوام و سیاسیون نبود بلکه شعلههای آن دامنگیر علمای اهل سنت نیز شد، بهطوری که تعدادی از آنها در رابطه با این تغییر مذهب در ایران جان خود را از دست دادند. اعدام قاضی میرحسین یزدی در سال909ق <ref>پیشین، ص132</ref>، قتل خطبای کازرون در همان سال و مرگ شیخ الاسلام خراسان در سال916 ق نمونههایی از کشتار اهل سنت در این دوره است <ref>سیوری، 1380ش، ص 79-80</ref>. این اقدامات صفویان عکسالعملهایی را در قلمرو همسایگان سنیمذهب ایران در پی داشت. ازبکها بسیاری از مردم را به جرم شیعه بودن در هرات و دیگر شهرهای خراسان با بیرحمی کشتند. <ref>اسکندربیک ترکمان، 1382ش، ج1، ص 64-65</ref>. عثمانیها هم مانند ازبکها صفویان را افرادی از دین برگشته میدانستند که طبق حکم اسلامی قتل آنان واجب بود. سلطان سلیمان برای حفظ اعتبار عنوان مذهبی خود در جهان اسلام و جلب رضایت علمای مذهب تسنن در عثمانی خود را ناگزیر به جنگ با شاه طهماسب و برانداختن دودمان صفویان و از بین بردن مذهب شیعه در ایران میدانست. <ref>نوایی، 1368ش، ص 275</ref>.<br> | برقراری مذهب تشیع توسط صفویان در ایران باعث ناملایمات بسیاری نسبت به اهل سنت شد که تنها دامنگیر عوام و سیاسیون نبود بلکه شعلههای آن دامنگیر علمای اهل سنت نیز شد، بهطوری که تعدادی از آنها در رابطه با این تغییر مذهب در ایران جان خود را از دست دادند. اعدام قاضی میرحسین یزدی در سال909ق <ref>پیشین، ص132</ref>، قتل خطبای کازرون در همان سال و مرگ شیخ الاسلام خراسان در سال916 ق نمونههایی از کشتار اهل سنت در این دوره است <ref>سیوری، 1380ش، ص 79-80</ref>. این اقدامات صفویان عکسالعملهایی را در قلمرو همسایگان سنیمذهب ایران در پی داشت. ازبکها بسیاری از مردم را به جرم شیعه بودن در هرات و دیگر شهرهای خراسان با بیرحمی کشتند. <ref>اسکندربیک ترکمان، 1382ش، ج1، ص 64-65</ref>. عثمانیها هم مانند ازبکها صفویان را افرادی از دین برگشته میدانستند که طبق حکم اسلامی قتل آنان واجب بود. سلطان سلیمان برای حفظ اعتبار عنوان مذهبی خود در جهان اسلام و جلب رضایت علمای مذهب تسنن در عثمانی خود را ناگزیر به جنگ با شاه طهماسب و برانداختن دودمان صفویان و از بین بردن مذهب شیعه در ایران میدانست. <ref>نوایی، 1368ش، ص 275</ref>.<br> |
ویرایش