پرش به محتوا

تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی (مقاله): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' های ' به '‌های '
جز (جایگزینی متن - 'پی گیر' به 'پی‌گیر')
جز (جایگزینی متن - ' های ' به '‌های ')
خط ۱: خط ۱:
'''تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی''' عنوان مدخلی است از مرحوم [[آیت‌الله تسخیری]] درباره رابطه مذاهب با تقریب و برخی از چالش‌ها و راه حل های پیش روی [[تقریب بین مذاهب اسلامی]] که در نشریه [[اندیشه تقریب]] به چاپ رسیده است <ref>اندیشه تقریب (1389ش)، شماره 25، ص11</ref>
'''تعدد مذاهب و مسأله تقریب و وحدت اسلامی''' عنوان مدخلی است از مرحوم [[آیت‌الله تسخیری]] درباره رابطه مذاهب با تقریب و برخی از چالش‌ها و راه حل‌های پیش روی [[تقریب بین مذاهب اسلامی]] که در نشریه [[اندیشه تقریب]] به چاپ رسیده است <ref>اندیشه تقریب (1389ش)، شماره 25، ص11</ref>


=چکیده=
=چکیده=
خط ۴۸: خط ۴۸:
ما در این جا در پی بررسی زمینه‌های پیدایش مذاهب یا عوامل از میان رفتن یا گسترش آنها ـ که شامل عوامل علمی، شخصی، سیاسی و اجتماعی و.... می‌گردد، نیستیم؛ آنچه بیش از هر چیز در این بحث برای ما اهمیت دارد، یادآوری نکات زیر است:
ما در این جا در پی بررسی زمینه‌های پیدایش مذاهب یا عوامل از میان رفتن یا گسترش آنها ـ که شامل عوامل علمی، شخصی، سیاسی و اجتماعی و.... می‌گردد، نیستیم؛ آنچه بیش از هر چیز در این بحث برای ما اهمیت دارد، یادآوری نکات زیر است:


1ـ پیدایش مذاهب، نشان دهندۀ تکامل خرد اسلامی به منظور جبران غیبت پیامبر بزرگوار اسلام«صلی الله علیه و آله» و گسستن رشته وحی از یک سو و گستردگی نیازها، فراوانی اتفاق‌ها و پیچیدگی جوامع از سوی دیگر و چه بسا به دلیل تراکم دانش فقهی و مطرح گشتن باب های گوناگون دانش فقه است. بنابراین حالتی طبیعی و در راستای حرکت تمدنی به شمار می‌رود.
1ـ پیدایش مذاهب، نشان دهندۀ تکامل خرد اسلامی به منظور جبران غیبت پیامبر بزرگوار اسلام«صلی الله علیه و آله» و گسستن رشته وحی از یک سو و گستردگی نیازها، فراوانی اتفاق‌ها و پیچیدگی جوامع از سوی دیگر و چه بسا به دلیل تراکم دانش فقهی و مطرح گشتن باب‌های گوناگون دانش فقه است. بنابراین حالتی طبیعی و در راستای حرکت تمدنی به شمار می‌رود.


2ـ این مذاهب، در واقع یک ثروت گران قدر فکری برای تمدن اسلامی است که هرگز نمی‌توان آن را دست کم گرفت، همچنان که هم برای حاکم اسلامی و هم برای مسلمانان، گستره ای برای انتخاب و گزینش بهینه در عرصه اجرای شریعت و پیاده کردن آن در زندگی فردی (به ویژه در شرایط عدم تقلید از اعلم) و اجتماعی، فراهم می‌آورد؛ زیرا رأی حاصل از یک روند به رسمیت شناخته‌ شده‌ای چون اجتهاد، کاملاً قابل انتساب به اسلام است و عرصه وسیعی برای مانور و گزینش بهترین نظریات و آرا (حتی اگر حاکم خود و با اجتهاد شخصی خویش با آن رأی موافقت نداشته باشد) فراروی حاکم شرع قرار می‌دهد. [[حاکم شرع]] می‌تواند برای دست یابی به نظریه و دیدگاه برتر اجتماعی، به تلفیق و ترکیب آرای مختلف فقهی دست بزند که خود صادقانه‌ترین بیان انعطاف پذیری اسلامی است.
2ـ این مذاهب، در واقع یک ثروت گران قدر فکری برای تمدن اسلامی است که هرگز نمی‌توان آن را دست کم گرفت، همچنان که هم برای حاکم اسلامی و هم برای مسلمانان، گستره ای برای انتخاب و گزینش بهینه در عرصه اجرای شریعت و پیاده کردن آن در زندگی فردی (به ویژه در شرایط عدم تقلید از اعلم) و اجتماعی، فراهم می‌آورد؛ زیرا رأی حاصل از یک روند به رسمیت شناخته‌ شده‌ای چون اجتهاد، کاملاً قابل انتساب به اسلام است و عرصه وسیعی برای مانور و گزینش بهترین نظریات و آرا (حتی اگر حاکم خود و با اجتهاد شخصی خویش با آن رأی موافقت نداشته باشد) فراروی حاکم شرع قرار می‌دهد. [[حاکم شرع]] می‌تواند برای دست یابی به نظریه و دیدگاه برتر اجتماعی، به تلفیق و ترکیب آرای مختلف فقهی دست بزند که خود صادقانه‌ترین بیان انعطاف پذیری اسلامی است.
خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
بنابر اصول و پایه‌هایی که ذکر شد و به پیروی از آن چه که علما و مبلغان تقریب از آن سخن گفته‌اند ما به پای‌بندی به ارزش‌های زیر فرا می‌خوانیم و این ارزش‌ها را خطوط کلی سیاست‌هایی تلقی می‌کنیم که برای تحقق اهداف مورد نظر، مد نظر قرار نمی‌گیرد.
بنابر اصول و پایه‌هایی که ذکر شد و به پیروی از آن چه که علما و مبلغان تقریب از آن سخن گفته‌اند ما به پای‌بندی به ارزش‌های زیر فرا می‌خوانیم و این ارزش‌ها را خطوط کلی سیاست‌هایی تلقی می‌کنیم که برای تحقق اهداف مورد نظر، مد نظر قرار نمی‌گیرد.
== همکاری در موارد اتفاق ==
== همکاری در موارد اتفاق ==
آن چه در عرصه‌های مختلف، مورد توافق است، بسیار زیاد است. مذاهب اسلامی، در اصول اعتقادی یا در عرصه‌های احکام تشریعی (که برخی علما این میزان را تا 95% مجموعه کلی ذکر کرده‌اند) یا در گستره های اخلاقی که تقریباً اتفاق نظر کامل حاصل است و نیز در عرصه مفاهیم و فرهنگ اسلامی و حتی در روند تاریخ و نقاط عطف اصلی، به رغم وجود برخی اختلاف‌ها در ارزیابی مواضع معین، از مواضع مشترک فراوانی برخوردارند.
آن چه در عرصه‌های مختلف، مورد توافق است، بسیار زیاد است. مذاهب اسلامی، در اصول اعتقادی یا در عرصه‌های احکام تشریعی (که برخی علما این میزان را تا 95% مجموعه کلی ذکر کرده‌اند) یا در گستره‌های اخلاقی که تقریباً اتفاق نظر کامل حاصل است و نیز در عرصه مفاهیم و فرهنگ اسلامی و حتی در روند تاریخ و نقاط عطف اصلی، به رغم وجود برخی اختلاف‌ها در ارزیابی مواضع معین، از مواضع مشترک فراوانی برخوردارند.


در مورد مواضع عملی نیز آنها همگی متفق اند که این مواضع باید از طریق هم گرایی و هم بستگی اجتماعی و طی یک تصمیم جمعی یکسانی که رهبران دینی اتخاذ می‌کنند، از وحدت و یگانگی برخوردار باشد. تردیدی نیست که همکاری در وجوه مشترک فکری به معنای تلاش مشترک برای استحکام آنها در اذهان و اجتناب از هر اقدام متضاد با آنها و در نتیجه، عمق بخشیدن به آنها در کل حرکت جامعه اسلامی است.
در مورد مواضع عملی نیز آنها همگی متفق اند که این مواضع باید از طریق هم گرایی و هم بستگی اجتماعی و طی یک تصمیم جمعی یکسانی که رهبران دینی اتخاذ می‌کنند، از وحدت و یگانگی برخوردار باشد. تردیدی نیست که همکاری در وجوه مشترک فکری به معنای تلاش مشترک برای استحکام آنها در اذهان و اجتناب از هر اقدام متضاد با آنها و در نتیجه، عمق بخشیدن به آنها در کل حرکت جامعه اسلامی است.
خط ۱۰۷: خط ۱۰۷:
یادآور می‌شویم که حرکت تقریب باید حداکثر تلاش خود را برای کشف این عرصه‌های مشترک و آگاهی دادن به توده‌های مسلمان و حتی به نخبگان به کار گیرد و در جهت گسترش هر چه بیشتر این عرصه‌ها گام بردارد.
یادآور می‌شویم که حرکت تقریب باید حداکثر تلاش خود را برای کشف این عرصه‌های مشترک و آگاهی دادن به توده‌های مسلمان و حتی به نخبگان به کار گیرد و در جهت گسترش هر چه بیشتر این عرصه‌ها گام بردارد.
== معذور داشتن یکدیگر در اختلاف‌ها ==
== معذور داشتن یکدیگر در اختلاف‌ها ==
تا وقتی به گشودگی باب اجتهاد ـ که حالتی طبیعی است و نمی‌توان با یک تصمیم آن را بست ـ ایمان داریم و تا زمانی که دلایل و علل اختلاف از نتایج اجتهادی، پا بر جا و طبیعی است، باید نتیجه گرفت که اختلاف در آرا و فتواها، پذیرفتنی است. به لحاظ اسلامی نیز وجود اختلاف نظر نهی نشده است؛ آنچه نهی شده و ناپسندیده است، نزاع های عملی بیهوده و تضعیف کننده، تفرقه در دین، دسته‌بندی‌های مخرّب و امثال آن است و این خود دلیلی بر عقلانیت و منطقی بودن اسلام است.
تا وقتی به گشودگی باب اجتهاد ـ که حالتی طبیعی است و نمی‌توان با یک تصمیم آن را بست ـ ایمان داریم و تا زمانی که دلایل و علل اختلاف از نتایج اجتهادی، پا بر جا و طبیعی است، باید نتیجه گرفت که اختلاف در آرا و فتواها، پذیرفتنی است. به لحاظ اسلامی نیز وجود اختلاف نظر نهی نشده است؛ آنچه نهی شده و ناپسندیده است، نزاع‌های عملی بیهوده و تضعیف کننده، تفرقه در دین، دسته‌بندی‌های مخرّب و امثال آن است و این خود دلیلی بر عقلانیت و منطقی بودن اسلام است.


بنابراین هر کدام از مسلمانان، اعم از استاد یا شاگرد و مجتهد یا مقلّد، باید تحمل رأی مخالف را داشته باشند و به شیوه‌های تهدید و ارعاب و تکفیر متوسل نگردند. در این صورت است که اختلاف نظرها، برادرانه و دوستانه خواهد بود و آسیبی به دوستی‌ها نخواهد زد.
بنابراین هر کدام از مسلمانان، اعم از استاد یا شاگرد و مجتهد یا مقلّد، باید تحمل رأی مخالف را داشته باشند و به شیوه‌های تهدید و ارعاب و تکفیر متوسل نگردند. در این صورت است که اختلاف نظرها، برادرانه و دوستانه خواهد بود و آسیبی به دوستی‌ها نخواهد زد.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
از آن جا که ما پذیرفته ایم وجود مذاهب مختلف اسلامی نتیجه اجتهادهایی است که اسلام روا داشته است، باید آنها را راه‌هایی برای دست یابی به رضای خداوند بدانیم و وقتی اختلافی میان آنها مطرح می‌شود طبیعی است که انسان مسلمان این مذاهب را مورد پژوهش و مطالعه قرار دهد و بهترین را ـ طبق معیارهایی که بدان ها ایمان دارد و معتقد است که با چنان معیارهایی وظیفه خود را در برابر خدا به انجام رسانده و امانت و عهد خود را بجای آورده است ـ برگزیند و در این صورت کسی نباید او را برای گزینشی که به عمل آورده ـ هر چند او را خوش نیاید ـ مورد نکوهش قرار دهد. هم چنان که معنا ندارد که کسی را وادار به انتخاب مذهب معینی کرد، زیرا این انتخاب، در پیوند با باورهای ایمانی است و جز با دلیل و برهان، نمی‌توان بدان دست یافت.
از آن جا که ما پذیرفته ایم وجود مذاهب مختلف اسلامی نتیجه اجتهادهایی است که اسلام روا داشته است، باید آنها را راه‌هایی برای دست یابی به رضای خداوند بدانیم و وقتی اختلافی میان آنها مطرح می‌شود طبیعی است که انسان مسلمان این مذاهب را مورد پژوهش و مطالعه قرار دهد و بهترین را ـ طبق معیارهایی که بدان ها ایمان دارد و معتقد است که با چنان معیارهایی وظیفه خود را در برابر خدا به انجام رسانده و امانت و عهد خود را بجای آورده است ـ برگزیند و در این صورت کسی نباید او را برای گزینشی که به عمل آورده ـ هر چند او را خوش نیاید ـ مورد نکوهش قرار دهد. هم چنان که معنا ندارد که کسی را وادار به انتخاب مذهب معینی کرد، زیرا این انتخاب، در پیوند با باورهای ایمانی است و جز با دلیل و برهان، نمی‌توان بدان دست یافت.


در این جا تأکید می‌کنیم که هر مذهبی بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و بی آن که متوسل به جار و جنجال و توهین گردد حق دارد نظرات و دیدگاه‌های خود را توضیح دهد. ما نمی‌گوییم باید باب بحث‌های سالم منطقی در اعتقادات، فقه یا تاریخ بسته شود بلکه با سوءاستفاده، جدال های بیهوده و تحمیل نظر خود بر دیگران و حق کشی مخالفیم.
در این جا تأکید می‌کنیم که هر مذهبی بدون آسیب رساندن به حقوق دیگران و بی آن که متوسل به جار و جنجال و توهین گردد حق دارد نظرات و دیدگاه‌های خود را توضیح دهد. ما نمی‌گوییم باید باب بحث‌های سالم منطقی در اعتقادات، فقه یا تاریخ بسته شود بلکه با سوءاستفاده، جدال‌های بیهوده و تحمیل نظر خود بر دیگران و حق کشی مخالفیم.


ما معتقدیم تجاوزهایی که در طول تاریخ صورت گرفته ناشی از عدم پای بندی به اصول و قواعد گفت وگوی سازنده و به فراموشی سپردن این حقیقت است که همه مذاهب در راه اعتلای کلمه اسلام ـ البته طبق تصوّری که خود از آن دارند ـ گام برمی‌دارند.
ما معتقدیم تجاوزهایی که در طول تاریخ صورت گرفته ناشی از عدم پای بندی به اصول و قواعد گفت وگوی سازنده و به فراموشی سپردن این حقیقت است که همه مذاهب در راه اعتلای کلمه اسلام ـ البته طبق تصوّری که خود از آن دارند ـ گام برمی‌دارند.
خط ۱۶۰: خط ۱۶۰:
آن چه که آنها می‌توانند در راستای ایفای نقش خود بدان بپردازند، از این قرار است:
آن چه که آنها می‌توانند در راستای ایفای نقش خود بدان بپردازند، از این قرار است:


1ـ تعمق و تأمل در پایه‌ها و ارزش‌های حرکت تقریب و درک عمیق و انعکاس آنها در مباحث، بررسی‌ها و نوشته‌های خود و از آن مهم تر، توجه به آنها در استنباط های فقهی و فکری خود و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک اصل راهنما و مصلحت مرسلی (مطلقی) که بر اساس قاعده معروف تزاحم در اصول فقه، باید بر همه احکام با اهمیت کمتر، ترجیح داده شود. از این رو ما در برخی گردهمایی‌های بین‌المللی تقریب، به حمایت از حرکت «تقریب فقهی» فراخواندیم و سعی کردیم نظریات فقهی را به یک‌دیگر نزدیک سازیم.
1ـ تعمق و تأمل در پایه‌ها و ارزش‌های حرکت تقریب و درک عمیق و انعکاس آنها در مباحث، بررسی‌ها و نوشته‌های خود و از آن مهم تر، توجه به آنها در استنباط‌های فقهی و فکری خود و در نظر گرفتن آنها به عنوان یک اصل راهنما و مصلحت مرسلی (مطلقی) که بر اساس قاعده معروف تزاحم در اصول فقه، باید بر همه احکام با اهمیت کمتر، ترجیح داده شود. از این رو ما در برخی گردهمایی‌های بین‌المللی تقریب، به حمایت از حرکت «تقریب فقهی» فراخواندیم و سعی کردیم نظریات فقهی را به یک‌دیگر نزدیک سازیم.


پس از تأمل در برخی نزاع های فقهی، متوجه می‌شویم که آنها در واقع اختلاف‌های لفظی ناشی از اختلاف دیدگاه‌ها یا اختلاف در اصطلاح هاست. در برخی مباحث اصولی، از جمله در مورد «قیاس»، «استحسان» و «ممانعت از مفسده جویی» (سد الذرائع) و امثال آن نیز مسئله از همین قرار است. توجه به این نکته، گرایشی است که در برخی کتاب‌های اصولی از جمله «اصول فقه» مرحوم علامه شیخ محمدرضا مظفر و مرحوم علامه سید محمدتقی حکیم که افتخار شاگردی آنها را داشته ایم، دیده می‌شود.
پس از تأمل در برخی نزاع‌های فقهی، متوجه می‌شویم که آنها در واقع اختلاف‌های لفظی ناشی از اختلاف دیدگاه‌ها یا اختلاف در اصطلاح هاست. در برخی مباحث اصولی، از جمله در مورد «قیاس»، «استحسان» و «ممانعت از مفسده جویی» (سد الذرائع) و امثال آن نیز مسئله از همین قرار است. توجه به این نکته، گرایشی است که در برخی کتاب‌های اصولی از جمله «اصول فقه» مرحوم علامه شیخ محمدرضا مظفر و مرحوم علامه سید محمدتقی حکیم که افتخار شاگردی آنها را داشته ایم، دیده می‌شود.


در این جا ناگزیر باید به نوشته‌ها و کتاب‌های فراوانی اشاره نماییم که آن چنان اختلاف‌ها را بزرگ کرده و عمق بخشیده‌اند که این برداشت در خواننده آنها قوت می‌گیرد که هم گرایی و تفاهم، ناممکن است و همه عرصه‌ها را فراگرفته و تصور هرگونه تقریب و تفاهمی، بی‌معناست. این نوشته‌ها، به حقیقت جفا نموده و وحدت منابع و وحدت شیوه‌ها و معیارها و هدف را کاملاً نادیده می‌گیرند.
در این جا ناگزیر باید به نوشته‌ها و کتاب‌های فراوانی اشاره نماییم که آن چنان اختلاف‌ها را بزرگ کرده و عمق بخشیده‌اند که این برداشت در خواننده آنها قوت می‌گیرد که هم گرایی و تفاهم، ناممکن است و همه عرصه‌ها را فراگرفته و تصور هرگونه تقریب و تفاهمی، بی‌معناست. این نوشته‌ها، به حقیقت جفا نموده و وحدت منابع و وحدت شیوه‌ها و معیارها و هدف را کاملاً نادیده می‌گیرند.
خط ۱۸۳: خط ۱۸۳:


4ـ تشویق به تأسیس نهادهای تقریبی، از جمله:
4ـ تشویق به تأسیس نهادهای تقریبی، از جمله:
الف ـ باشگاه های اجتماعی مشترک میان پیروان مذاهب گوناگون؛
الف ـ باشگاه‌های اجتماعی مشترک میان پیروان مذاهب گوناگون؛
ب ـ اردوگاه های «تقریبی» در مسایل مختلف؛
ب ـ اردوگاه‌های «تقریبی» در مسایل مختلف؛


5ـ ایجاد گروه‌های «تقریب» در جاهایی که مسلمانان حضور دارند.
5ـ ایجاد گروه‌های «تقریب» در جاهایی که مسلمانان حضور دارند.