۲٬۸۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' می ب' به ' میب') |
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
راشد الغنوشی در ۱۹۴۱ میلادی در روستایی کوچک در جنوب شرقی [[تونس]] چشم به جهان گشود. او در مدرسه زیتونیه قابس تحصیلات ابتدایی خود را گذراند و سپس وارد الخلدونیه شد. در ۱۹۶۲ میلادی از آن مدرسه فارغالتحصیل شد و بعدها در شهر قفصه به شغل معلمی روی آورد. وی یکسال در قفصه ماند؛ سپس در اوایل پاییز ۱۹۶۳ میلادی به منظور ادامه تحصیل در دانشگاه به قاهره رفت و یک سال و نیم بعد به سبب بحرانی شدن روابط تونس و مصر به ناچار به سوریه مهاجرت کرد. غنوشی در دانشگاه دمشق در ۱۹۶۸ میلادی به مقام استادی نایل آمد و سپس به پاریس رفت و تحصیلات عالیه خود را ادامه داد. اما پس از یکسال به دلیل مشکلات خانوادگی، تحصیل در اروپا را رها کرد و به تونس بازگشت و به عنوان استاد فلسفه مشغول به فعالیت شد. الغنوشی در سفر به سوریه، فرهنگ اسلامی را فراگرفت و آن را با تجربه عملی که در زمینه فعالیتهای اسلامی در پاریس از مبلغان در ۱۹۶۸ به دست آورده بود، درآمیخت. | راشد الغنوشی در ۱۹۴۱ میلادی در روستایی کوچک در جنوب شرقی [[تونس]] چشم به جهان گشود. او در مدرسه زیتونیه قابس تحصیلات ابتدایی خود را گذراند و سپس وارد الخلدونیه شد. در ۱۹۶۲ میلادی از آن مدرسه فارغالتحصیل شد و بعدها در شهر قفصه به شغل معلمی روی آورد. وی یکسال در قفصه ماند؛ سپس در اوایل پاییز ۱۹۶۳ میلادی به منظور ادامه تحصیل در دانشگاه به قاهره رفت و یک سال و نیم بعد به سبب بحرانی شدن روابط تونس و مصر به ناچار به سوریه مهاجرت کرد. غنوشی در دانشگاه دمشق در ۱۹۶۸ میلادی به مقام استادی نایل آمد و سپس به پاریس رفت و تحصیلات عالیه خود را ادامه داد. اما پس از یکسال به دلیل مشکلات خانوادگی، تحصیل در اروپا را رها کرد و به تونس بازگشت و به عنوان استاد فلسفه مشغول به فعالیت شد. الغنوشی در سفر به سوریه، فرهنگ اسلامی را فراگرفت و آن را با تجربه عملی که در زمینه فعالیتهای اسلامی در پاریس از مبلغان در ۱۹۶۸ به دست آورده بود، درآمیخت. | ||
غنوشی پس از مراجعت به تونس، نخستین | غنوشی پس از مراجعت به تونس، نخستین هستههای حرکت اسلامی را در میهن خود تشکیل داد و در ۱۹۷۰ میلادی، مجله المعرفه را به عنوان ارگان حرکت «الاتجاه الاسلامی» که موجودیت رسمی حرکت را اعلام کرده بود، منتشر ساخت و با نشر مقالاتی متعدد در آن مجله از انقلاب اسلامی ایران و رهبری امام خمینی(ره) به شدت حمایت و پشتیبانی کرد و به تبیین افکار و اندیشههای بنیانگذار جمهوری اسلامی پرداخت. به همین دلیل در دوران حبیب بورقبیه رییسجمهوری سکولار و وابسته به امپریالیسم فرانسه به ۱۱ سال زندان محکوم شد. او پس از سالیانی که در زندان به سر برد به محض آزادی موقت از کشور خود بیرون آمد اما دیری نپایید که او را ۲۲ سال تمام به انگلیس تبعید کردند. هنگام تبعید در لندن خبرنگاری از غنوشی میپرسد که اگر مردم یک نامزد کمونیست را به رهبری تونس انتخاب کنند، واکنش او چگونه خواهد بود، وی در پاسخ گفت آن را خواهد پذیرفت و تنها تلاش خواهد کرد که رأی مردم را در انتخابات بعدی به طرف حزب خود جلب کند. | ||
غنوشی پس از آنکه مردم تونس بر ضد نظام دیکتاتوری قیام کردند و طاغوت حاکم را بیرون راندند به میهن خود بازگشت. | غنوشی پس از آنکه مردم تونس بر ضد نظام دیکتاتوری قیام کردند و طاغوت حاکم را بیرون راندند به میهن خود بازگشت. | ||
<ref>[https://www.irna.ir/news/83668752/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B4%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D9%86%D9%88%D8%B4%DB%8C%20https://www.irna.ir/news برگرفته از سایت: www.irna.ir]</ref> | <ref>[https://www.irna.ir/news/83668752/%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D8%A7%D8%B4%D8%AF-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D9%86%D9%88%D8%B4%DB%8C%20https://www.irna.ir/news برگرفته از سایت: www.irna.ir]</ref> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
== تحزب == | == تحزب == | ||
از | از لازمههای دموکراسی وجود احزاب مستقل با اندیشهها و نظرات مختلف است که بسیاری از اندیشمندان اهل سنت معاصر همچون مودودی و سیدقطب با ایجاد آنان مخالف بودند اما راشد الغنوشی حزب گرایی را از دو منظر مفید به فایده برای جامعه اسلامی میداند: | ||
1- اینکه مجرایی برای امر به معروف و نهی از منکر حاکمان و نصیحت آنان است که اگر از مدار حق خارج شدند توانایی اصلاح و یا برکناری آنان وجود داشته باشد | 1- اینکه مجرایی برای امر به معروف و نهی از منکر حاکمان و نصیحت آنان است که اگر از مدار حق خارج شدند توانایی اصلاح و یا برکناری آنان وجود داشته باشد | ||
2- و دیگری اینکه بستری برای تربیت و آموزش امت برای امر حکومت داری و مدیریت است | 2- و دیگری اینکه بستری برای تربیت و آموزش امت برای امر حکومت داری و مدیریت است | ||
== سکولاریسم یا اسلامگرایی == | == سکولاریسم یا اسلامگرایی == | ||
گفتیم که در کنار دیکتاتوری حکام مستبد سکولاریسم نیز از جمله | گفتیم که در کنار دیکتاتوری حکام مستبد سکولاریسم نیز از جمله دلمشغولیهای راشد الغنوشی بوده که اساسا یکی از دلایل اصلی رویکرد اسلامگرایی را پاسخی به این دو پدیده عنوان میکند که بعد از انقلاب با برطرف شدن این دو مسئله دیگر توجیهی برای اسلام سیاسی نیست اتفاقی که باعث حذف این پسوند در کنگره دهم شد. با گذشت زمان نحوه تعریف سکولاریسم و نوع مواجهه با آن در جنبش النهضه دچار تغییرات اساسی شده است. | ||
الغنوشی سکولاریسمی را که بتوان ضدیت با دین توسط دولت تعریف کرد تقبیح میکند که لزوما طرف مقابل آن دولت دینی قرار ننمیگیرد وی پس از انقلاب به صراحت اعلام کرد که دولت باید انعکاس کلی جامعه باشد نه اینکه به نمایندگی از دین بر آن ولایت داشته باشد او تاکید کرد که نهاد دولت باید نسبت به دین بی طرف باشد یعنی نه موضع ضدیت و نه موضع حمایت به خود بگیرد | الغنوشی سکولاریسمی را که بتوان ضدیت با دین توسط دولت تعریف کرد تقبیح میکند که لزوما طرف مقابل آن دولت دینی قرار ننمیگیرد وی پس از انقلاب به صراحت اعلام کرد که دولت باید انعکاس کلی جامعه باشد نه اینکه به نمایندگی از دین بر آن ولایت داشته باشد او تاکید کرد که نهاد دولت باید نسبت به دین بی طرف باشد یعنی نه موضع ضدیت و نه موضع حمایت به خود بگیرد | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
او در همین زمینه در یک مصاحبه ضمن انتقاد از سکولاریسم بوقیبه از دیکتاتورهای تونس میگوید: | او در همین زمینه در یک مصاحبه ضمن انتقاد از سکولاریسم بوقیبه از دیکتاتورهای تونس میگوید: | ||
«بورقیبه یک سکولار افراطی بود نه یک سکولار میانه رو. زیرا سکولاریسم الزاما به این معنا نیست که ضد دین باشد، بلکه در بسیاری از مواقع با آن همزیستی دارد. کما اینکه در فرهنگ انگلوساکسونی برای مثال وجود دارد. اما زمینههای فرانسوی سکولاریسم آن را فرهنگی ضد دینی معرفی میکند. یعنی به گونهای که دیگر بی طرف نیست. در این برداشت دولت دیگر در برابر دین بی طرف نیست بلکه با آن جنگ دارد. از این رو برای مثال میبینیم که مشکل حجاب و تحریم آن در سنتهای سکولاریسم غربی به جز فرانسه دیده نمیشود. در انگلستان حتی نحوه پوشش اسلامی | «بورقیبه یک سکولار افراطی بود نه یک سکولار میانه رو. زیرا سکولاریسم الزاما به این معنا نیست که ضد دین باشد، بلکه در بسیاری از مواقع با آن همزیستی دارد. کما اینکه در فرهنگ انگلوساکسونی برای مثال وجود دارد. اما زمینههای فرانسوی سکولاریسم آن را فرهنگی ضد دینی معرفی میکند. یعنی به گونهای که دیگر بی طرف نیست. در این برداشت دولت دیگر در برابر دین بی طرف نیست بلکه با آن جنگ دارد. از این رو برای مثال میبینیم که مشکل حجاب و تحریم آن در سنتهای سکولاریسم غربی به جز فرانسه دیده نمیشود. در انگلستان حتی نحوه پوشش اسلامی پلیسهای مسلمان را جدا کردند. به همین دلیل میگویم سکولاریسم بورقیبه افراطی و حتی فاشیستی بود. مکتبی که نه تنها به دموکراسی اعتقادی نداشت بلکه طرفدار تسلط دولت بر کل جامعه بود و قصد داشت بنیانهای دینی جامعه را متلاشی کرده و از نو بسازد. به جای اینکه دولت نماینده جامعه باشد اراده خودش را تحمیل میکرد و این کاملا با آن چیزی که گفته میشود دولت باید در قبال دین بی طرف باشد تناقض دارد.» | ||
الغنوشی رویکرد اسلامگرایی خود را با هدف مقابله با دشمنی حکام مستبد تونس با دین تعریف کرد که لزوما معنایش تلاش برای ایجاد دولت دینی نیست. این سیر تغییرات در کنگره دهم به اوج خودش رسید که به صورت علنی النهضه اعلام کرد که از یک حزب تبلیغی به یک حزب سیاسی تبدیل میشود و بعد دینی را از بعد سیاسی جدا میکند. | الغنوشی رویکرد اسلامگرایی خود را با هدف مقابله با دشمنی حکام مستبد تونس با دین تعریف کرد که لزوما معنایش تلاش برای ایجاد دولت دینی نیست. این سیر تغییرات در کنگره دهم به اوج خودش رسید که به صورت علنی النهضه اعلام کرد که از یک حزب تبلیغی به یک حزب سیاسی تبدیل میشود و بعد دینی را از بعد سیاسی جدا میکند. |
ویرایش