۸۷٬۷۸۵
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
جز (جایگزینی متن - 'عقل گرا' به 'عقلگرا') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
=== جایگاه عقل نزد معتزله === | === جایگاه عقل نزد معتزله === | ||
باید توجه داشت که معتزله به اصالت [[عقل]]، اعتقاد کاملی داشتند. اینان | باید توجه داشت که معتزله به اصالت [[عقل]]، اعتقاد کاملی داشتند. اینان عقلگرایانی بودند که میخواست، هر آنچه را که از طریق وحی رسیده است به محک عقل خویش بسنجند و در این مقصود راه افراط و زیاده روی در پیش گرفتند تا جایی که اگر چیزی را در قرآن و حدیث نمیتوانستند با عقل خود تطبیق کنند آن را انکار میکردند. این ظاهربینی و زیاده روی در مشی استدلالی سبب عکسالعمل شدیدی در عالم اسلام گردید وابوالحسن اشعری که خود عمری در اعتزال گذرانده بود، بر علیه معتزله شورید و عقاید آنها را مخالف دین دانست و پیروان زیادی پیدا کرد. | ||
گروهی از معتزله در اواخر قرن سوم هجری و اوائل قرن چهارم تبدیل به یک جامعه نخبه روشنفکر شده بودند که مردم به آنها با سوءظن و تردید مینگریستند. چرا که در آثار و افکارشان، دوری از قرآن و حدیث و تقرب به مفاهیم نظری و کاملاً ذهنی [[فلسفه]] [[هند]] و [[یونان]] مشهود و محسوس بود. آنان، با بینشی روشنفکرانه و ذهنی گرایانه، از واقعیتهای جامعه غافل شده و در عوالم خاصی سیر میکردند. تداوم این شرایط، سقوط و اضمحلال محتوم معتزله را به دنبال داشت. | گروهی از معتزله در اواخر قرن سوم هجری و اوائل قرن چهارم تبدیل به یک جامعه نخبه روشنفکر شده بودند که مردم به آنها با سوءظن و تردید مینگریستند. چرا که در آثار و افکارشان، دوری از قرآن و حدیث و تقرب به مفاهیم نظری و کاملاً ذهنی [[فلسفه]] [[هند]] و [[یونان]] مشهود و محسوس بود. آنان، با بینشی روشنفکرانه و ذهنی گرایانه، از واقعیتهای جامعه غافل شده و در عوالم خاصی سیر میکردند. تداوم این شرایط، سقوط و اضمحلال محتوم معتزله را به دنبال داشت. |