confirmed
۵٬۹۲۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== پیشینه تجسیم == | == پیشینه تجسیم == | ||
اعتقاد به تجسیم در ابتدا از طرف افرادی چون یحیی بن معین، احمد بن حنبل، سفیان ثوری، اسحاق بن راهویه، داوود اصفهانی و هشام بن الحکم مطرح شد. | |||
== افسانه مجسمه == | == افسانه مجسمه == | ||
در برخی از منابع <ref>حسنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.</ref> ضمن بیان مطالب مربوط به مجسمه و مشبهه، این | در برخی از منابع <ref>حسنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.</ref> ضمن بیان مطالب مربوط به مجسمه و مشبهه، این جملات آمده است که: روز قیامت حضرت فاطمه (س) در حالیکه پیراهن خونآلود امام حسین(ع) را بر دوش خود حمل میکند نزد خدا آمده دادخواهی میکند و وقتی خداوند او را میبیند، به یزید میگوید که برو زیر عرش مخفی شو تا فاطمه(س) تو را نبیند. یزید زیر عرش پنهان میشود. چون فاطمه حاضر میشود فریاد دادخواهی سر میدهد، در این هنگام خداوند پای خود را برهنه کرده دستارچه بر روی خود میبندد و خطاب به فاطمه(س) میگوید که ای فاطمه(س) اینک پای من از تیر نمرود مجروح است، آنگاه که تیر را به سوی من انداخت و من نمرود را عفو کردم و تو نیز یزید را عفو کن! در این هنگام فاطمه (س) یزید را عفو میکند. | ||
= عقاید مجسمه = | = عقاید مجسمه = | ||
== خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد == | == خداوند شبیه خلق است و جا و مکان دارد == | ||
تمامی مجسمه و مشبهه خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند جا و مکان دارد و عرش مکان اوست در حالیکه | تمامی مجسمه و مشبهه خداوند را به خلق تشبیه میکنند و معتقدند که خداوند مثل دیگر موجودات مادی، جا و مکان دارد و عرش مکان اوست در حالیکه پاهای خود را بر کرسی عرش قرار داده است. او دارای سر و دست و سایر اعضای بدن است. بنابراین، نمیتوان موجودی را تصور کرد که دارای جسم باشد اما جا و مکان نداشته بلکه غایب باشد. | ||
== خداوند خود را شبیه آدم آفرید == | == خداوند خود را شبیه آدم آفرید == | ||
مجسمه و مشبهه معتقدند هنگامی که خداوند اراده کرد تا آدم را بیافریند، آیینهای پیش روی خود نهاد و آدم را به صورت خود بیافرید. از یکی از بزرگان «[[حشویه]]» پرسیدند که خدای متعال اعضاء دارد؟ گفت: آری همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. ابوالمهزام از ابوهریره روایت میکند که از رسول (ص) خدا پرسیدند خداوند از چیست؟ گفت: از آب و لیکن نه از آب زمین و نه از آب آسمان، لکن او اسب را بیافرید و بدوانید تا عرق کرد پس خود را از آن عرق بیافرید. | مجسمه و مشبهه معتقدند هنگامی که خداوند اراده کرد تا آدم را بیافریند، آیینهای پیش روی خود نهاد و آدم را به صورت خود بیافرید. از یکی از بزرگان «[[حشویه]]» پرسیدند که خدای متعال اعضاء دارد؟ گفت: آری همان اعضایی که ما داریم او نیز دارد. ابوالمهزام از ابوهریره روایت میکند که از رسول (ص) خدا پرسیدند خداوند از چیست؟ گفت: از آب و لیکن نه از آب زمین و نه از آب آسمان، لکن او اسب را بیافرید و بدوانید تا عرق کرد پس خود را از آن عرق بیافرید. | ||
== خداوند دارای اعضا و صورت است == | |||
== خداوند دارای اعضا و صورت == | |||
«مغیریه» که پیروان مغیرة بن سعید عجلی بودند گفتند که: پروردگارشان دارای اعضایی به صورت حروف هجا است. | «مغیریه» که پیروان مغیرة بن سعید عجلی بودند گفتند که: پروردگارشان دارای اعضایی به صورت حروف هجا است. | ||
== خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام == | == خداوند جسم است نه مثل دیگر اجسام == | ||
برخی از مجسّمه گفتند: خدای | برخی از مجسّمه گفتند: خدای متعال جسم است، ولی نه مانند دیگر اجسام. شیء است نه مانند دیگر اشیاء. نفس است نه مانند دیگر نفسها. عالم است نه مانند دیگر عالمان. | ||
== آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا == | == آفرینش ملائک از موی سینه و دست خدا == | ||
عروه از عبد اللّه بن عمرو بن عاص روایت میکند که گفت: خدای متعال ملائکه را از موی سینه و دستهای خود بیافرید. | عروه از عبد اللّه بن عمرو بن عاص روایت میکند که گفت: خدای متعال ملائکه را از موی سینه و دستهای خود بیافرید. | ||
== خداوند شبیه حضرت علی(ع) است == | |||
«سبائیه» حضرت علی (ع) را به خداوند تشبیه کردند و گفتند: او خداوند است. | |||
== سلام خدا بر اهل بهشت == | == سلام خدا بر اهل بهشت == | ||
قرطی از عمر بن عبدالعزیز روایت | قرطی از عمر بن عبدالعزیز روایت میکند که چون خداوند در قیامت از حساب خلق فارغ شود، با جماعتی از ملائکه برود و بر اهل بهشت سلام کند و میگویند که این سلام همان سلامی است که خداوند در قرآن فرمود: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ.» <ref>سوره یاسین، آیه 58</ref>. ابو هریره از رسول خدا روایت میکند که: چون پیامبر (ص) قرآن میخواند و به آیه «أَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ بَصِیرٌ» <ref>سوره حج، آیه 75</ref> میرسید، دستهایش را بر چشم و گوشهایش مینهاد. | ||
== تقسیمبندی مشبهه(مجسمه) در | == تقسیمبندی مشبهه(مجسمه) در علم کلام و فقه == | ||
مشبهه در امور | مشبهه در امور اعتقادی همرأی و در یک فرقه هستند، ولی در امور شرعی(فقهی) به هفت فرقه تقسیم میشوند. 1. طایفهای از فرقه کرّامیان هستند که در فروع شرع پیرو مذهب ابوحنیفه میباشند. 2. برخی از اصحاب مالک هستند. 3. برخی از اصحاب شافعی هستند. 4. تمامی اصحاب سفیان ثوری هستند. 5. تمامی اصحاب اسحاق بن راهویه هستند. 6. تمامی اصحاب احمد بن حنبل هستند. 7. بیشتر کرامیّان هستند که در اصول در فروع پیرو مذهب ابوعبدالله کراماند. | ||
== تقسیمبندی دیگر == | == تقسیمبندی دیگر == | ||
بغدادی مینویسد: مشبهه بر دو دستهاند: دستهای که ذات خداوند را به ذاتی جز او | بغدادی مینویسد: مشبهه بر دو دستهاند: دستهای که ذات خداوند را به ذاتی جز او و گروهی دیگر که صفات او را به صفات غیر او تشبیه کنند.<ref>مشکور محمد جواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، نشر آستان قدس رضوی، سال 1372 شمسی، چاپ دوم، ص 390 با ویرایش و اصلاح و جابجایی گسترده عبارات.</ref><ref>حسنی رازی سید مرتضی، تبصرة العوام فى معرفة مقالات الانام، با اهتمام عباس اقبال آشتيانى، تهران، سال 1313 هجری شمسی، ص 75- 86.</ref> <ref>بغدادی عبدالقاهر، الفرق بين الفرق، با اهتمام محمد زاهد بن حسن الكوثرى، قاهره، سال 1948 میلادی، ص 138- 140.</ref><ref>اشعری ابوالحسن، مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، مصر، مجلد اول 1950، مجلد دوم 1954، ص 257.</ref> <ref>عراقی ابو محمد عثمان بن عبدالله، الفرق المفترقة بين اهل الزيغ و الزندقة، تحقيق يشار قوتلو آى، آنكارا، سال 1961 میلادی، ص 76.</ref>. | ||
<br /> | <br /> | ||