confirmed
۵٬۹۰۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
همه مکاتب اعتقادی دارای اصولی هستند و معتزلیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و همچون سایر مکاتب و فرق اسلامی داری اصول اعتقادی میباشند. اما اصول اعتقادی این مکتب بر پنج محور به نام اصول خمسه قرار میگیرد و کسی که هر یک از این اصول را قبول نکند، معتزلی به حساب نمیآید و آن عبارت است از: | همه مکاتب اعتقادی دارای اصولی هستند و معتزلیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند و همچون سایر مکاتب و فرق اسلامی داری اصول اعتقادی میباشند. اما اصول اعتقادی این مکتب بر پنج محور به نام اصول خمسه قرار میگیرد و کسی که هر یک از این اصول را قبول نکند، معتزلی به حساب نمیآید و آن عبارت است از: | ||
== توحید== | |||
معتزلیان مثل [[امامیه]] [[صفات خدا]] را عین ذات او میدانند و صفات زاید بر ذات را انکار میکنند. این مسئله بیش از هر چیز دیگر مورد تاکید این مذهب میباشد. بر همین اساس، به عنوان نفیکنندگان صفات یا قایلان به نیابت ذات از صفات نامیده میشوند. البته بهنظر میآید که معتزله منکر صفات کمالی خداوند نیستند.<ref>ر. ک، شیخ مفید، اوایل المقالات، سال ۱۳۷۲شمسی، ص۵۲</ref> <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، سال ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۴۴</ref> | معتزلیان مثل [[امامیه]] [[صفات خدا]] را عین ذات او میدانند و صفات زاید بر ذات را انکار میکنند. این مسئله بیش از هر چیز دیگر مورد تاکید این مذهب میباشد. بر همین اساس، به عنوان نفیکنندگان صفات یا قایلان به نیابت ذات از صفات نامیده میشوند. البته بهنظر میآید که معتزله منکر صفات کمالی خداوند نیستند.<ref>ر. ک، شیخ مفید، اوایل المقالات، سال ۱۳۷۲شمسی، ص۵۲</ref> <ref> شهرستانی عبدالکریم، الملل و النحل، سال ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۴۴</ref> | ||
==عدل== | |||
معتزله معتقد بودند که عقل انسانی به درک احکام کلی اخلاقی تواناست و کار شریعت تأیید و تعیین حدود دقیق آن ها بوده است. از این عقیده به «حسن و قبح عقلی» تعبیر میشود. بر این مبنا، معیارهای عرفیای که انسانها در باره عدالت و به طور کلی درباره نظام ارزشی افعال انسانی باور دارند، معیارهایی عام است که فعل خداوند از آن مستثنی نیست. بنابراین، اگر مثلاً تکلیف خارج از طاقت یا کیفر دادن کسی به دلیل عمل غیرارادی او در میان انسانها کاری ناعادلانه و قبیح است، همینطور نمیتوان پذیرفت که پروردگار عادل - که عمل قبیح از او سر نمیزند - با بندگانش چنین رفتار کند.<ref>انواری، محمدجواد، «اصول خمسه»، ص۲۸۰</ref> معتزله در حسن و قبح عقلی و عدل خداوند با امامیه همعقیده است و این دو در برابر اشاعره که با آنها در این عقیده مخالفاند به «عدلیه» معروفاند.<ref>محمدی ری شهری، دانشنامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۸، ص۱۰۴</ref> | معتزله معتقد بودند که عقل انسانی به درک احکام کلی اخلاقی تواناست و کار شریعت تأیید و تعیین حدود دقیق آن ها بوده است. از این عقیده به «حسن و قبح عقلی» تعبیر میشود. بر این مبنا، معیارهای عرفیای که انسانها در باره عدالت و به طور کلی درباره نظام ارزشی افعال انسانی باور دارند، معیارهایی عام است که فعل خداوند از آن مستثنی نیست. بنابراین، اگر مثلاً تکلیف خارج از طاقت یا کیفر دادن کسی به دلیل عمل غیرارادی او در میان انسانها کاری ناعادلانه و قبیح است، همینطور نمیتوان پذیرفت که پروردگار عادل - که عمل قبیح از او سر نمیزند - با بندگانش چنین رفتار کند.<ref>انواری، محمدجواد، «اصول خمسه»، ص۲۸۰</ref> معتزله در حسن و قبح عقلی و عدل خداوند با امامیه همعقیده است و این دو در برابر اشاعره که با آنها در این عقیده مخالفاند به «عدلیه» معروفاند.<ref>محمدی ری شهری، دانشنامه عقاید اسلامی، ۱۳۸۶ش، ج۸، ص۱۰۴</ref> | ||
== وعد و وعید== | |||
براساس اصل [[وعد و وعید]]، خداوند به [[مؤمنان]] مطابق با وعده اش پاداش میدهد و [[کافران]] را مطابق با وعیدش مجازات میکند و آن ورود در آتش ابدی است. به همین دلیل افراد مومنی که مرتکب گناه شدهاند، اگر توبه نکنند عذاب خواهند شد که البته عذاب ایشان از عذاب کافران خفیفتر خواهد بود<ref> با استفاده از کتاب اصول خمسه، نوشته محمد جواد انوری، ص۲۸۰</ref> | براساس اصل [[وعد و وعید]]، خداوند به [[مؤمنان]] مطابق با وعده اش پاداش میدهد و [[کافران]] را مطابق با وعیدش مجازات میکند و آن ورود در آتش ابدی است. به همین دلیل افراد مومنی که مرتکب گناه شدهاند، اگر توبه نکنند عذاب خواهند شد که البته عذاب ایشان از عذاب کافران خفیفتر خواهد بود<ref> با استفاده از کتاب اصول خمسه، نوشته محمد جواد انوری، ص۲۸۰</ref> | ||
==منزلة بین المنزلتین== | |||
این واژه در فارسی به معنای جایگاهی میان دو جایگاه و از نخستین اصولی است که توسط پیشوای معتزله یعنی واصلبنعطا مطرح شد. با این توضیح که مرتکبان [[گناهان کبیره]] مطابق با عقیده [[مرجئه]] از ایمان خارج نمیشوند، ولی مطابق با عقیده [[خوارج]]، از ایمان خارج شده کافر میشوند. اما به اعتقاد معتزله، چنین شخصی نه مومن است و نه کافر و اگر بدون توبه از دنیا برود، به عذابی حتمی گرفتار خواهد شد. اما این عذاب به شدت عذاب کافران نخواهد بود.<ref> قاضی عبدالجبار معتزلی، شرح الأصول الخمسة، سال ۱۴۲۲ق، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref> [[شیخ مفید]] معتقد است هر کسی در این مسئله با معتزله هم رای باشد، معتزلی خواهد بود هر چند با آنها در مباحث دیگر اختلاف نظر داشته باشد.<ref> شیخ مفید، اوائل المقالات، سال ۱۳۷۲ش، ص۴۵</ref> | این واژه در فارسی به معنای جایگاهی میان دو جایگاه و از نخستین اصولی است که توسط پیشوای معتزله یعنی واصلبنعطا مطرح شد. با این توضیح که مرتکبان [[گناهان کبیره]] مطابق با عقیده [[مرجئه]] از ایمان خارج نمیشوند، ولی مطابق با عقیده [[خوارج]]، از ایمان خارج شده کافر میشوند. اما به اعتقاد معتزله، چنین شخصی نه مومن است و نه کافر و اگر بدون توبه از دنیا برود، به عذابی حتمی گرفتار خواهد شد. اما این عذاب به شدت عذاب کافران نخواهد بود.<ref> قاضی عبدالجبار معتزلی، شرح الأصول الخمسة، سال ۱۴۲۲ق، ص۴۷۱-۴۷۲.</ref> [[شیخ مفید]] معتقد است هر کسی در این مسئله با معتزله هم رای باشد، معتزلی خواهد بود هر چند با آنها در مباحث دیگر اختلاف نظر داشته باشد.<ref> شیخ مفید، اوائل المقالات، سال ۱۳۷۲ش، ص۴۵</ref> | ||
== امر به معروف و نهی از منکر== | |||
از جمله احکام ضروری اسلام، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و میشود گفت همه مذاهب اسلامی بر وجود این اصل توافق دارند به گونهای که نمیتوان آن را از ویژگیهای یک مذهب خاص دانست، ولی معتزلیان روی این اصل تاکید کرده و آن را یکی از محورهای عقیدتی خود قرار دادند. [[زمخشری]] میگوید عقیده معتزله این است که امر به معروف و نهی از منکر [[واجب کفایی]] اما مشروط به شرایط خاصی است که شدیدترین آن مرحله جنگ میباشد که این مرحله از شئونات حکومت اسلامی و از وظایف رهبری اسلامی است. <ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، صص۳۹۸-۳۹۶</ref> | از جمله احکام ضروری اسلام، [[امر به معروف و نهی از منکر]] است و میشود گفت همه مذاهب اسلامی بر وجود این اصل توافق دارند به گونهای که نمیتوان آن را از ویژگیهای یک مذهب خاص دانست، ولی معتزلیان روی این اصل تاکید کرده و آن را یکی از محورهای عقیدتی خود قرار دادند. [[زمخشری]] میگوید عقیده معتزله این است که امر به معروف و نهی از منکر [[واجب کفایی]] اما مشروط به شرایط خاصی است که شدیدترین آن مرحله جنگ میباشد که این مرحله از شئونات حکومت اسلامی و از وظایف رهبری اسلامی است. <ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، صص۳۹۸-۳۹۶</ref> | ||