پرش به محتوا

آخرت: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ آوریل ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
این دو کلمه متضایف هستند؛ یعنی بین دو امر که تقدم و تأخری نسبت به هم دارند، یکی اول، و دیگری آخر است؛ یکی پیشین است، و دیگری پسین. استعمال واژه «آخرة» با تاء تأنیث هم بر اساس این قاعده در ادبیات عربی است که گاهی بر اثر کثرت استعمال، موصوف مؤنث بعضی صفات حذف می‌شود؛ مثل «حسنة»، «سیئة» و «خطیئة». «حسنة» در اصل «الخصلة الحسنة» بوده که کلمه «الخصلة» تدریجا حذف شده و صفت «حسنة» باقی مانده است.
این دو کلمه متضایف هستند؛ یعنی بین دو امر که تقدم و تأخری نسبت به هم دارند، یکی اول، و دیگری آخر است؛ یکی پیشین است، و دیگری پسین. استعمال واژه «آخرة» با تاء تأنیث هم بر اساس این قاعده در ادبیات عربی است که گاهی بر اثر کثرت استعمال، موصوف مؤنث بعضی صفات حذف می‌شود؛ مثل «حسنة»، «سیئة» و «خطیئة». «حسنة» در اصل «الخصلة الحسنة» بوده که کلمه «الخصلة» تدریجا حذف شده و صفت «حسنة» باقی مانده است.


در [[قرآن]] نیز این کلمه به کار رفته است مثل: {{متن قرآن |مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا |سوره = نمل(۲۷) |آیه = ۸۹}}. «آخرة» هم مکرراً در [[قرآن کریم]] به عنوان صفت کلمات مؤنث ذکر شده که از آنها می‌توان فهمید در سایر موارد نیز این واژه صفت موصوف مونثی بوده و تدریجاً موصوفش فراموش شده و صفت به جای آن نشسته است؛ مثل {{متن قرآن|«الدَّارَ الْآخِرَةَ |سوره = قصص(۲۸) |آیه = ۷۷}}». و {{متن قرآن|«النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ» |سوره = عنکبوت(۲۹) |آیه = ۲۰}}». از معنای لغوی «آخرة» و استعمالات قرآنی آن که گاهی در مقابل «دنیا»، و گاهی نیز در مقابل «اولی» به کار رفته، می‌توان فهمید ما دو زندگی داریم: {{متن قرآن |إِنَ‏ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏ |سوره = لیل(۹۲) |آیه = ۱۳}}؛ زندگی پیشین که در این دنیا و نزدیک است؛ و زندگی پسین که در عالم دیگر و دور است.
در [[قرآن]] نیز این کلمه به کار رفته است مثل: {{متن قرآن |مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِّنْهَا |سوره = نمل(۲۷) |آیه = ۸۹}}. «آخرة» هم مکرراً در [[قرآن کریم]] به عنوان صفت کلمات مؤنث ذکر شده که از آنها می‌توان فهمید در سایر موارد نیز این واژه صفت موصوف مونثی بوده و تدریجاً موصوفش فراموش شده و صفت به جای آن نشسته است؛ مثل {{متن قرآن|الدَّارَ الْآخِرَةَ |سوره = قصص(۲۸) |آیه = ۷۷}}. و {{متن قرآن|النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ |سوره = عنکبوت(۲۹) |آیه = ۲۰}}». از معنای لغوی «آخرة» و استعمالات قرآنی آن که گاهی در مقابل «دنیا»، و گاهی نیز در مقابل «اولی» به کار رفته، می‌توان فهمید ما دو زندگی داریم: {{متن قرآن |إِنَ‏ لَنا لَلْآخِرَةَ وَ الْأُولی‏ |سوره = لیل(۹۲) |آیه = ۱۳}}؛ زندگی پیشین که در این دنیا و نزدیک است؛ و زندگی پسین که در عالم دیگر و دور است.


== واژه آخرت ==
== واژه آخرت ==
خط ۱۳: خط ۱۳:
قرآن کریم زندگی انسان را به دو بخش پایان‌پذیر و جاودان تقسیم و از اولی به الدنیا و الاولی و از دومی به الاخرة و الیوم الاخر تعبیر کرده است.
قرآن کریم زندگی انسان را به دو بخش پایان‌پذیر و جاودان تقسیم و از اولی به الدنیا و الاولی و از دومی به الاخرة و الیوم الاخر تعبیر کرده است.


واژه آخرت به معنای عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن ذکر شده است: <ref>المعجم المفهوس، أ خ ر</ref> نه بار صفت یا مضاف الیه دار، مانند: {{متن قرآن |«وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ |سوره = عنکبوت |آیه = 64»}}.
واژه آخرت به معنای عالم بعد از دنیا، 113 بار در قرآن ذکر شده است: <ref>المعجم المفهوس، أ خ ر</ref> نه بار صفت یا مضاف الیه دار، مانند: {{متن قرآن |وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ |سوره = عنکبوت |آیه = 64}}.


{{متن قرآن |«وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ |سوره = یوسف |آیه = 109}}»، یک مورد صفت النشأة: {{متن قرآن |یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ |سوره = عنکبوت |آیه = 20}}؛ پنج بار در برابر الاولی، مانند: {{متن قرآن |«فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَی |سوره = نجم |آیه = 25}}»؛ 48 مورد در برابر الدنیا، مانند: {{متن قرآن |«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً}}»؛ و 26 بار صفت یوم، مانند: {{متن قرآن |«آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ |سوره = بقره |آیه = 8}}». در مواردی نیز واژه آخرت به تنهایی بکار رفته است، مانند: {{متن قرآن|«أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآَخِرَةِ |سوره = بقره |آیه = 86}}». لفظ آخرت در این گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده که یکی از واژه‌های الدار، الکرة <ref>مجمع البیان، ج 1، ص 123</ref>، النشأة <ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج 1، ص 303</ref> یا الحیاة<ref> التفسیر الکبیر، ج 28، ص 303</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال می‌گردد.  
{{متن قرآن |وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَیْرٌ |سوره = یوسف |آیه = 109}}، یک مورد صفت النشأة: {{متن قرآن |یُنشِئُ النَّشْأَةَ الْآخِرَةَ |سوره = عنکبوت |آیه = 20}}؛ پنج بار در برابر الاولی، مانند: {{متن قرآن |فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَی |سوره = نجم |آیه = 25}}؛ 48 مورد در برابر الدنیا، مانند: {{متن قرآن |ربَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الآخِرَةِ حَسَنَةً}}؛ و 26 بار صفت یوم، مانند: {{متن قرآن |آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ |سوره = بقره |آیه = 8}}. در مواردی نیز واژه آخرت به تنهایی بکار رفته است، مانند: {{متن قرآن|أُولَـئِکَ الَّذِینَ اشْتَرَوُاْ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا بِالآَخِرَةِ |سوره = بقره |آیه = 86}}. لفظ آخرت در این گونه موارد، از آن جهت مؤنث آمده که یکی از واژه‌های الدار، الکرة <ref>مجمع البیان، ج 1، ص 123</ref>، النشأة <ref>تفسیر صدرالمتألهین، ج 1، ص 303</ref> یا الحیاة<ref> التفسیر الکبیر، ج 28، ص 303</ref> موصوف مقدر آن است و چون موصوف مؤنث بوده، صفت به تبع آن مؤنث استعمال می‌گردد.  


== آخرت، در قرآن و حدیث ==
== آخرت، در قرآن و حدیث ==
خط ۲۱: خط ۲۱:
قرآن کریم، زندگیِ پیش از مرگ را زندگی اوّل و زندگیِ پس از مرگ را زندگیِ آخِر نامیده است، مانند:
قرآن کریم، زندگیِ پیش از مرگ را زندگی اوّل و زندگیِ پس از مرگ را زندگیِ آخِر نامیده است، مانند:


{{متن قرآن|«لَهُ الْحَمْدُ فِی الاْءُولَی وَ الاْآخِرَةِ |سوره = قصص |آیه = ۷۰}}. در این [سرای] نخستین و در آخرت ستایش از آنِ اوست».
{{متن قرآن|لَهُ الْحَمْدُ فِی الاْءُولَی وَ الاْآخِرَةِ |سوره = قصص |آیه = ۷۰}}. در این [سرای] نخستین و در آخرت ستایش از آنِ اوست.


{{متن قرآن|«وَ إِنَّ لَنَا لَلاْآخِرَةَ وَ الاْءُولَی |سوره = لیل |آیه = ۱۳}}. و در حقیقت دنیا و آخرت، از آنِ ماست».
{{متن قرآن|وَ إِنَّ لَنَا لَلاْآخِرَةَ وَ الاْءُولَی |سوره = لیل |آیه = ۱۳}}. و در حقیقت دنیا و آخرت، از آنِ ماست.


{{متن قرآن|«وَ لَلاْآخِرَةُ خَیْرٌ لَّکَ مِنَ الاْءُولَی |سوره = ضحی |آیه = ۴}}. و آخرت برای تو بهتر از سرای نخستین است».
{{متن قرآن|وَ لَلاْآخِرَةُ خَیْرٌ لَّکَ مِنَ الاْءُولَی |سوره = ضحی |آیه = ۴}}. و آخرت برای تو بهتر از سرای نخستین است.


در واقع، قرآن کریم و نیز [[احادیث اسلامی]]، کلمه «آخرة» را در یکی از بارزترین مصادیق لغوی آن به کار می‌برند. از‌این‌رو هنگامی که یزید بن سلام از پیامبر صلی الله علیه و آله می‌پرسد: «چرا آخرت را آخرت نامیده‌اند؟»، ایشان در جواب می‌فرماید:
در واقع، قرآن کریم و نیز [[احادیث اسلامی]]، کلمه «آخرة» را در یکی از بارزترین مصادیق لغوی آن به کار می‌برند. از‌این‌رو هنگامی که یزید بن سلام از پیامبر صلی الله علیه و آله می‌پرسد: «چرا آخرت را آخرت نامیده‌اند؟»، ایشان در جواب می‌فرماید:
خط ۳۷: خط ۳۷:
همان طور که [[علامه مجلسی محمد باقر]] توضیح داده<ref> بحار الأنوار: ج ۱۰ ص ۱۳</ref>، مقصود، آن است که چون در آخرت، سزا و [[ثواب]] است و جزا متأخّر از عمل است، زندگی پس از مرگ، آخرت نامیده شده است.
همان طور که [[علامه مجلسی محمد باقر]] توضیح داده<ref> بحار الأنوار: ج ۱۰ ص ۱۳</ref>، مقصود، آن است که چون در آخرت، سزا و [[ثواب]] است و جزا متأخّر از عمل است، زندگی پس از مرگ، آخرت نامیده شده است.


این واژه در قرآن، گاه صفت «النشأة» است (مانند: {{متن قرآن|«ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الاْآخِرَةَ |سوره = عنکبوت |آیه = ۲۰}}؛ پس خداوند است که نشأه آخرت را پدید می‌آورد») ، گاه صفت «الدار» (مانند: {{متن قرآن|«وَ إِنَّ الدَّارَ الاْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ؛ و زندگی حقیقی همان سرای آخرت است») |سوره = عنکبوت |آیه = ۶۴ و ر. ک: قصص: آیه ۸۳}}، گاه مضاف الیه «دار» (مانند: {{متن قرآن |«وَ لَدَارُ الاْءَخِرَةِ خَیْرٌ |سوره = یوسف |آیه = ۱۰۹}}؛ و سرای آخرت بهتر است») و گاه صفت «الیوم» (مانند: {{متن قرآن |«مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الاْآخِرِ |سوره = بقره |آیه = ۸}}؛ و برخی از مردم می‌گویند که به خدا و روز واپسین ایمان آوردیم»)  قرار گرفته است. البتّه در بیشتر موارد، موصوف، حذف گردیده و کلمه «آخرت» در مقابل «دنیا» و درباره زندگی پس از مرگ به کار رفته است.
این واژه در قرآن، گاه صفت «النشأة» است (مانند: {{متن قرآن|ثُمَّ اللَّهُ یُنشِئُ النَّشْأَةَ الاْآخِرَةَ |سوره = عنکبوت |آیه = ۲۰}}؛ پس خداوند است که نشأه آخرت را پدید می‌آورد) ، گاه صفت «الدار» (مانند: {{متن قرآن|وَ إِنَّ الدَّارَ الاْآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ؛ و زندگی حقیقی همان سرای آخرت است) |سوره = عنکبوت |آیه = ۶۴ و ر. ک: قصص: آیه ۸۳}}، گاه مضاف الیه «دار» (مانند: {{متن قرآن |وَ لَدَارُ الاْءَخِرَةِ خَیْرٌ |سوره = یوسف |آیه = ۱۰۹}}؛ و سرای آخرت بهتر است) و گاه صفت «الیوم» (مانند: {{متن قرآن |«مِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ ءَامَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالْیَوْمِ الاْآخِرِ |سوره = بقره |آیه = ۸}}؛ و برخی از مردم می‌گویند که به خدا و روز واپسین ایمان آوردیم»)  قرار گرفته است. البتّه در بیشتر موارد، موصوف، حذف گردیده و کلمه «آخرت» در مقابل «دنیا» و درباره زندگی پس از مرگ به کار رفته است.


در قرآن کریم، این کلمه در مجموع، ۱۴۳ بار تکرار شده است: چهار بار به معنای لغوی آن و ۱۳۹ بار به معنای «زندگی پس از مرگ»، و از این تعداد، ۸۸ بار به صورت «الآخرة» و ۲۲ بار به صورت «بالآخرة» و سه بار به صورت «لَلآخرة» و ۲۶ بار به صورت «الآخِر» (که صفت «الیوم» قرار گرفته است).
در قرآن کریم، این کلمه در مجموع، ۱۴۳ بار تکرار شده است: چهار بار به معنای لغوی آن و ۱۳۹ بار به معنای «زندگی پس از مرگ»، و از این تعداد، ۸۸ بار به صورت «الآخرة» و ۲۲ بار به صورت «بالآخرة» و سه بار به صورت «لَلآخرة» و ۲۶ بار به صورت «الآخِر» (که صفت «الیوم» قرار گرفته است).
خط ۴۸: خط ۴۸:


== آخرت در دیگر ادیان ==
== آخرت در دیگر ادیان ==
[[یهود]] می‌گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: {{متن قرآن|«قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ |سوره = بقره |آیه = 94}}». اینسان فرقه‌ای بودند بنام فری‌سیان؛ فرقه‌ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی |حضرت موسی (علیه‌السلام)]] [[قارون]] را پند می‌داد که {{متن قرآن |«وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ |سوره = قصص |آیه = 77}}» از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فری‌سیان است. [[تورات]] گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. <ref>مثنی فصل 32، آیه 31</ref>
[[یهود]] می‌گفتند: عالم آخرت خاص ماست یعنی به عالم آخرت معتقد بودند: {{متن قرآن|قُلْ إِن کَانَتْ لَکُمُ الدَّارُ الآَخِرَةُ |سوره = بقره |آیه = 94}}. اینسان فرقه‌ای بودند بنام فری‌سیان؛ فرقه‌ای نیز به آخرت معتقد نبودند بنام صادوقیان و [[حضرت موسی |حضرت موسی (علیه‌السلام)]] [[قارون]] را پند می‌داد که {{متن قرآن |وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ |سوره = قصص |آیه = 77}} از این نعمت که خداوند به تو داد طلب آخرت کن. این آیه دلیل صحت قول فری‌سیان است. [[تورات]] گوید: الحال ببینید من هستم و با من خدای دیگر نیست من میراننده و زنده کننده و زخم زننده و التیام دهنده هستم که از دستم رهاننده نیست. <ref>مثنی فصل 32، آیه 31</ref>


[[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت‌های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می‌کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی |حضرت عیسی (علیه‌السلام)]] پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می‌پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در قرآن به آنها اشارت فرموده است: {{متن قرآن |«قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ |سوره = توبه |آیه = 29}}».
[[مسیحیان]] نیز به عالم آخرت معتقدند اما این نعمت‌های جسمانی که خداوند وعده داده است و همچنین آتش و عذاب را به معنی روحانی مناسب آن عالم تفسیر می‌کنند. گویند: کسی از [[حضرت عیسی |حضرت عیسی (علیه‌السلام)]] پرسید: زنی که در دنیا دو شوهر کرده باشد در آخرت به کدام می‌پیوندد؟ او جواب داد در آن عالم نکاح نیست اما به هر حال یهود و [[نصاری]] از معتقدین به آخرت هستند مگر جماعتی که در قرآن به آنها اشارت فرموده است: {{متن قرآن |قَاتِلُواْ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلاَ یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ |سوره = توبه |آیه = 29}}.


جماعتی از مردم عهد [[حضرت محمد (ص)|پیغمبر (صلی الله علیه)]] دهری و طبیعی بودند: {{متن قرآن |«وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا |سوره = جاثیه |آیه = 24}}» زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می‌شویم. خداوند در جواب آنها گوید: {{متن قرآن|«مَا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ}}» به آنچه می‌گویند علم ندارند و گمان است آنچه می‌گویند، چون شهادت بر عدم می‌دهند به علت آن که ندیده‌اند و ندیده شهادت بر عدم نمی‌توان داد.
جماعتی از مردم عهد [[حضرت محمد (ص)|پیغمبر (صلی الله علیه)]] دهری و طبیعی بودند: {{متن قرآن |وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا |سوره = جاثیه |آیه = 24}} زندگی غیر از این زندگی دنیا نیست میمیریم و زنده می‌شویم. خداوند در جواب آنها گوید: {{متن قرآن|«مَا لَهُم بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ}}» به آنچه می‌گویند علم ندارند و گمان است آنچه می‌گویند، چون شهادت بر عدم می‌دهند به علت آن که ندیده‌اند و ندیده شهادت بر عدم نمی‌توان داد.


{{متن قرآن |«قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ |سوره = ممتحنه |آیه = 13}}» درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان‌که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می‌دانستند، می‌گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر به شریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت؛ و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می‌دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن<ref> نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة»</ref>.
{{متن قرآن |قَدْ یَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کَمَا یَئِسَ الْکُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ |سوره = ممتحنه |آیه = 13}} درباره یهود فرماید: از آخرت مأیوس گشتند چنان‌که کفار از صاحبان قبرها. یک فرقه از یهود بنام صادوقیان عالم آخرت را باور نداشتند و مجازات عاصیان را در همین جهان می‌دانستند، می‌گفتند: در تورات وعید آخرت نیست، اگر به شریعت عمل کنند در این جهان عزت و دولت و نعمت یابند و اگر خلاف کنند بلا و ذلت؛ و گروه دیگر بنام فریسیان به عالم آخرت معتقد بودند. مراد از کفار در آیه ملاحده و مادیانند که به وجود غیرمحسوس ایمان ندارند. انسان را همان می‌دانند که زیر خاک پنهان شود پس از مردن<ref> نثر طوبی، ذیل واژه «آخرة»</ref>.


== پانویس ==
== پانویس ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱

ویرایش