۱٬۲۳۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
'''شیخ محمد عبدُه'''، فقیه و حقوقدان مصری و اصلاحگری دینی است که به روایت طرفدارانش،از پیشگامان نواندیشی دینی و طلایه داران وحدت امت اسلامی در مقابل توطئه های استعمار محسوب می گردد.<ref>Ahmed H. Al-Rahim (January 2006). "Islam and Liberty", ''Journal of Democracy'' '''17 (1), p. 166-169.'''</ref> | '''شیخ محمد عبدُه'''، فقیه و حقوقدان مصری و اصلاحگری دینی است که به روایت طرفدارانش،از پیشگامان نواندیشی دینی و طلایه داران وحدت امت اسلامی در مقابل توطئه های استعمار محسوب می گردد.<ref>Ahmed H. Al-Rahim (January 2006). "Islam and Liberty", ''Journal of Democracy'' '''17 (1), p. 166-169.'''</ref> | ||
<references /> | <references /> | ||
== ولادت == | ==ولادت== | ||
محمّد عبده در سال 1266ق در یکی از دهکدههای مصر به نام «محله نصر» در شهر«شبراخیت» از توابع استان «بحیره» واقع در شمال مصر، از پدری ترکمن و مادری عربتبار متولد شد. نامش محمّد بود و پدرش را عبده خطاب میکردند، شغل او در ابتدا کشاورزی بود، قرآن را پس از 10 سالگی یاد گرفت و حافظ قرآن شد.. | محمّد عبده در سال 1266ق در یکی از دهکدههای مصر به نام «محله نصر» در شهر«شبراخیت» از توابع استان «بحیره» واقع در شمال مصر، از پدری ترکمن و مادری عربتبار متولد شد. نامش محمّد بود و پدرش را عبده خطاب میکردند، شغل او در ابتدا کشاورزی بود، قرآن را پس از 10 سالگی یاد گرفت و حافظ قرآن شد.. | ||
== تحصیلات == | ==تحصیلات== | ||
در سن 13 سالگی به اجبار پدر برای تعلیم معارف اسلامی وارد مرکز «جامع احمدی» شد. او آموزههای آنجا را به جهت سختی معلومات و خشکی و جمودی روش درسی، دوست نداشت، چیزی هم از آنجا یاد نگرفت، به همین خاطر آنجا را رها کرد و به روستای خود برگشت و به کشاورزی پرداخت. امّا پس از مدتی به سفارش شیخ درویش خضر(دایی پدرش) که نظرات او را میپسندید، دوباره به جامع احمدی بازگشت و بعد به الأزهر رفت. علاوه بر شیخ درویش او از محضر شیخ حسنالطویل و سید جمالالدین اسدآبادی بهره برد. همچنین به توصیه سید جمال به مطالعه علوم عقلی پرداخت و وارد شغل معلمی شد و شاگردان زیادی را تربیت نمود که از جمله آنها میتوان به محمد رشید رضا، سعد زغلول، طه حسین، عبدالغادر مغربی، مصطفی عبدالرزاق و شیخ محمود شلتوت اشاره کرد. عبده علاوه بر کار معلمی کار سیاسی هم میکرد و به خاطر همین کار وارد حزب وطنی مصر شد. وی همچنین بنا به پیشنهاد ریاض پاشا (وزیر خدیو پاشا) به سردبیری روزنامه «وقایع مصریه» منصوب شد. عبده همچنین در انتشار روزنامه «عروةالوثقی» با سید جمال نیز همکاری میکرد. محمد عبده پس از چند سال و با تغییر و تحولی که در بدنه سیاسی- اجتماعی جامعه ایجاد شد، با عضویت انتصابی در اواخر عمر در مجلس شورا که هیئتی مشورتی بود، زندگی خویش را سراسر به اصلاح فکر دینی، سازمانهای دینی و فعالیتهای خیریه وقف کرد. در سال 1899م خدیو مصر، عبده را به مقام مفتی منصوب کرد و تا پایان عمر بر این مسند باقی ماند. | در سن 13 سالگی به اجبار پدر برای تعلیم معارف اسلامی وارد مرکز «جامع احمدی» شد. او آموزههای آنجا را به جهت سختی معلومات و خشکی و جمودی روش درسی، دوست نداشت، چیزی هم از آنجا یاد نگرفت، به همین خاطر آنجا را رها کرد و به روستای خود برگشت و به کشاورزی پرداخت. امّا پس از مدتی به سفارش شیخ درویش خضر(دایی پدرش) که نظرات او را میپسندید، دوباره به جامع احمدی بازگشت و بعد به الأزهر رفت. علاوه بر شیخ درویش او از محضر شیخ حسنالطویل و سید جمالالدین اسدآبادی بهره برد. همچنین به توصیه سید جمال به مطالعه علوم عقلی پرداخت و وارد شغل معلمی شد و شاگردان زیادی را تربیت نمود که از جمله آنها میتوان به محمد رشید رضا، سعد زغلول، طه حسین، عبدالغادر مغربی، مصطفی عبدالرزاق و شیخ محمود شلتوت اشاره کرد. عبده علاوه بر کار معلمی کار سیاسی هم میکرد و به خاطر همین کار وارد حزب وطنی مصر شد. وی همچنین بنا به پیشنهاد ریاض پاشا (وزیر خدیو پاشا) به سردبیری روزنامه «وقایع مصریه» منصوب شد. عبده همچنین در انتشار روزنامه «عروةالوثقی» با سید جمال نیز همکاری میکرد. محمد عبده پس از چند سال و با تغییر و تحولی که در بدنه سیاسی- اجتماعی جامعه ایجاد شد، با عضویت انتصابی در اواخر عمر در مجلس شورا که هیئتی مشورتی بود، زندگی خویش را سراسر به اصلاح فکر دینی، سازمانهای دینی و فعالیتهای خیریه وقف کرد. در سال 1899م خدیو مصر، عبده را به مقام مفتی منصوب کرد و تا پایان عمر بر این مسند باقی ماند. | ||
== مهم ترین مراحل زندگی == | ==مهم ترین مراحل زندگی== | ||
تعلیمات اولیه آشنایی و شاگردی سید جمالالدین اسدآبادی پیگیری نهضت پس از تبعید سید جمال و دعوت از مردم مصر سفر به مغرب زمین و آشنایی با تمدن جدید غرب بازگشت به مصر و گذار از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی به اشتغالات آموزشی و قضایی | تعلیمات اولیه آشنایی و شاگردی سید جمالالدین اسدآبادی پیگیری نهضت پس از تبعید سید جمال و دعوت از مردم مصر سفر به مغرب زمین و آشنایی با تمدن جدید غرب بازگشت به مصر و گذار از فعالیتهای اجتماعی و سیاسی به اشتغالات آموزشی و قضایی | ||
== اندیشه های تقریبی و اصلاحی محمد عبده == | ==اندیشه های تقریبی و اصلاحی محمد عبده== | ||
اندیشه های اصلاحی شیخ عبده اصلاح از دیدگاه اندیشمندان اسلامی، مفهوم قرآنی است که در برابر فساد معنا مییابد و در راستای فساد هر آنچه که دچار فساد شده باشد، کاربرد دارد <ref>موثقی، 1377ش، ص74</ref> از دیدگاه عبده، هر گونه تحول سیاسی بدون، زیر بنای فرهنگی و تربیتی به شکست می انجامد. اما می توان از موارد زیر به عنوان مهم ترین اندیشه های اصلاحی و تقریبی شیخ عبده نام برد: | اندیشه های اصلاحی شیخ عبده اصلاح از دیدگاه اندیشمندان اسلامی، مفهوم قرآنی است که در برابر فساد معنا مییابد و در راستای فساد هر آنچه که دچار فساد شده باشد، کاربرد دارد <ref>موثقی، 1377ش، ص74</ref> از دیدگاه عبده، هر گونه تحول سیاسی بدون، زیر بنای فرهنگی و تربیتی به شکست می انجامد. اما می توان از موارد زیر به عنوان مهم ترین اندیشه های اصلاحی و تقریبی شیخ عبده نام برد: | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
- اندیشه های سیاسی: | - اندیشه های سیاسی: | ||
عبده دو آرزو داشت. یکی آرزوی وحدت و اتحاد ملت مسلمان و دوم آرزوی یگانگی ملت مصر که شاخهای از امت اسلامی بود. گرچه این دو آرزو چندان با هم قرابت نداشتند اما او سعی کرد که هرگز از جدایی بین سیاست و دیانت صحبت نکند و اعتقادی هم به آن نداشت. او حکومتی را می پسندید که در آن کارها بر اساس مشورت مردم پیش رود و معتقد بود که حاکم اسلامی باید به پیروی از شریعت اسلامی و مشورت با اهل حلّ و عقد به دادگری حکومت کند (همان). | |||
- عبده و اندیشه وحدت دنیای اسلام: | - عبده و اندیشه وحدت دنیای اسلام: | ||
شیخ محمد عبده مانند سید جمال به وحدت دنیای اسلام میاندیشید و با تعصبات فرقهای رابطهای نداشت، همسازگری او با پیروان مذاهب دیگر به ویژه دوستان شیعی و ایرانی سید جمالالدین بهترین نشانه وسعت مشرب و اعتقاد او به همگرایی و اتحاد مذهبی است. همچنین شرح نهج البلاغه او گامی مؤثر در جهت وحدت و تقریب بین مذاهب اسلامی بود. در جای جای این کتاب میتوان ارادت و علاقه قلبی وافر شیخ عبده را به حضرت علی(ع) یافت. نظریات عبده درباره مساله تلفیق فقه مذاهب اسلامی بیشتر در کتاب «الاسلام والنصرانیه» او درج شده است. عبده با طرح اصل تلفیق و فقه مقارن از مذاهب اسلامی و حتی فراتر از آنها با اجتهاد آزاد خود گرایشات تقریبی خود را بروز داد. شیخ درباره جمعیت دارالتقریب نیز که بعدها تشکیل شد نیز گامهای موثری برداشت و تا چند سال شاگردان او در مقام مفتی و رئیس الازهر و علمای طراز اول مصر بودند. | |||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
وی در این کانون در مورد وحدت ادیان الهی سخن میگفت. فعالیت دیگر محمد عبده در راه تقریب مذاهب و ادیان، چاپ مقالاتی در مجله عروةالوثقی بود. این مجله با همکاری سید جمالالدین و شیخ محمد عبده چاپ و منتشر میشد. مقالاتی با عناوین مسیحیت و اسلام و پیروان آن دو؛ وحدت اسلامی و دعوت مردم ایران برای اتحاد با افغانها را چاپ نمود (امین، 1376ش، ص62). به دلیل داشتن دغدغه اصلاحگری و وحدت امت اسلامی است که شیخ محمّد عبده با وجود تعلق به جامعه مصر، از حیث اندیشههای سیاسی و دینی، وجههای فراملّیتی و مذهبی یافته است. | وی در این کانون در مورد وحدت ادیان الهی سخن میگفت. فعالیت دیگر محمد عبده در راه تقریب مذاهب و ادیان، چاپ مقالاتی در مجله عروةالوثقی بود. این مجله با همکاری سید جمالالدین و شیخ محمد عبده چاپ و منتشر میشد. مقالاتی با عناوین مسیحیت و اسلام و پیروان آن دو؛ وحدت اسلامی و دعوت مردم ایران برای اتحاد با افغانها را چاپ نمود (امین، 1376ش، ص62). به دلیل داشتن دغدغه اصلاحگری و وحدت امت اسلامی است که شیخ محمّد عبده با وجود تعلق به جامعه مصر، از حیث اندیشههای سیاسی و دینی، وجههای فراملّیتی و مذهبی یافته است. | ||
== آثار == | ==آثار== | ||
1- تفسیر المنار: رشید رضا از محرم سال 1317ق تا نیمه محرم سال 1323ق، نکات تفسیری استادش عبده را یادداشت میکرد و تا آیه 126 سوره نساء پیش رفت و بر اثر فوت استاد ناتمام ماند. شیخ محمد عبده در این تفسیر، اهمیت زیادی برای اخلاق قائل است و هدف او از این تفسیر تأکید بر جنبههای هدایتی و ارشادی و اخلاقی قرآن است. روش تفسیری عبده، این بود که فقط قرآن را پیش رو داشت و گاهی با مراجعه به بعضی منابع لغوی، صرف و نحو و بدون استفاده از تفسیر دیگری، قرآن را تشریح نمود. از آنجا که مقصود اصلی عبده، تفسیر روح و معانی کلی آیات قرآن، بدون پرداختن زیاد به واژگان است، از همان ابتدای تفسیرش، مسائل لغوی، صرف و نحوی را که تعداد زیادی از تفاسیر قرآنی آکنده از آنهاست، بیفایده شمرده و به آنها توجه نداشت. عبده بر خلاف بعضی، به گردآوری آنچه دیگران گفتهاند، روی نمیآورد و معتقد بود: خداوند در روز قیامت از ما نمیپرسد که خلایق و مردم چه گفتهاند و یا چه دریافت کردهاند؛ بلکه میپرسد که ما خود از کتاب او چه دریافت کردهایم و آیا از دستورهای او پیروی کردهایم یا خیر؟ عبده همواره با تفسیر ظاهریه و مشبهه که نصوص قرآن و حدیث را به معنای ظاهری آن حمل میکردند و توجهی به عقل نداشتند، سخت مخالف بود <ref>خرمشاهی، 1376ش، ص236</ref> | 1- تفسیر المنار: رشید رضا از محرم سال 1317ق تا نیمه محرم سال 1323ق، نکات تفسیری استادش عبده را یادداشت میکرد و تا آیه 126 سوره نساء پیش رفت و بر اثر فوت استاد ناتمام ماند. شیخ محمد عبده در این تفسیر، اهمیت زیادی برای اخلاق قائل است و هدف او از این تفسیر تأکید بر جنبههای هدایتی و ارشادی و اخلاقی قرآن است. روش تفسیری عبده، این بود که فقط قرآن را پیش رو داشت و گاهی با مراجعه به بعضی منابع لغوی، صرف و نحو و بدون استفاده از تفسیر دیگری، قرآن را تشریح نمود. از آنجا که مقصود اصلی عبده، تفسیر روح و معانی کلی آیات قرآن، بدون پرداختن زیاد به واژگان است، از همان ابتدای تفسیرش، مسائل لغوی، صرف و نحوی را که تعداد زیادی از تفاسیر قرآنی آکنده از آنهاست، بیفایده شمرده و به آنها توجه نداشت. عبده بر خلاف بعضی، به گردآوری آنچه دیگران گفتهاند، روی نمیآورد و معتقد بود: خداوند در روز قیامت از ما نمیپرسد که خلایق و مردم چه گفتهاند و یا چه دریافت کردهاند؛ بلکه میپرسد که ما خود از کتاب او چه دریافت کردهایم و آیا از دستورهای او پیروی کردهایم یا خیر؟ عبده همواره با تفسیر ظاهریه و مشبهه که نصوص قرآن و حدیث را به معنای ظاهری آن حمل میکردند و توجهی به عقل نداشتند، سخت مخالف بود <ref>خرمشاهی، 1376ش، ص236</ref> | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۳: | ||
== وفات == | ==وفات== | ||
در ماه ربیعالثانی 1323ق شیخ محمد عبده در معده و کبد خود احساس درد میکرد. وقتی به پزشکان مراجعه نمود، تأکید کردند که از فعالیتهای خود بکاهد، بیشتر استراحت کند. و برای معالجه به اروپا سفر کند. اما عبده با آن همه مسؤولیتی که داشت نمیتوانست بیکار بنشیند و یا به اروپا سفر کند. بنابراین مریضی او شدت گرفت. پزشکان نظر دادند که در حال حاضر نمیتواند به اروپا سفر کند زیرا قدرت جسمی کافی برای تحمل سختیهای سفر با کشتی را ندارد و باید در مصر معالجه شود. عبده به اسکندریه رفت و از پزشکان آنجا نیز پرس و جو کرد. آنها نیز نظر پزشکان قاهره را تأیید نمودند. از این رو شیخ محمد عبده به بخش رمل اسکندریه که منزل برادرش در آن جا بود رفت و در منزل برادر خود مستقر شد. پس از پخش خبر شدت گرفتن بیماری شیخ محمد عبده، عده زیادی از بزرگان به عیادتش رفتند و برخی نیز پزشکان متخصصی را برای معالجه وی فرستادند. اما مریضی شیخ شدت گرفت و در ساعت پنج بعد از ظهر روز هشتم جمادی الاولی سال 1323 ق در سن پنجاه و شش سالگی فوت نمود <ref>ر.ک: امین، 1376ش، ص294-293</ref> | در ماه ربیعالثانی 1323ق شیخ محمد عبده در معده و کبد خود احساس درد میکرد. وقتی به پزشکان مراجعه نمود، تأکید کردند که از فعالیتهای خود بکاهد، بیشتر استراحت کند. و برای معالجه به اروپا سفر کند. اما عبده با آن همه مسؤولیتی که داشت نمیتوانست بیکار بنشیند و یا به اروپا سفر کند. بنابراین مریضی او شدت گرفت. پزشکان نظر دادند که در حال حاضر نمیتواند به اروپا سفر کند زیرا قدرت جسمی کافی برای تحمل سختیهای سفر با کشتی را ندارد و باید در مصر معالجه شود. عبده به اسکندریه رفت و از پزشکان آنجا نیز پرس و جو کرد. آنها نیز نظر پزشکان قاهره را تأیید نمودند. از این رو شیخ محمد عبده به بخش رمل اسکندریه که منزل برادرش در آن جا بود رفت و در منزل برادر خود مستقر شد. پس از پخش خبر شدت گرفتن بیماری شیخ محمد عبده، عده زیادی از بزرگان به عیادتش رفتند و برخی نیز پزشکان متخصصی را برای معالجه وی فرستادند. اما مریضی شیخ شدت گرفت و در ساعت پنج بعد از ظهر روز هشتم جمادی الاولی سال 1323 ق در سن پنجاه و شش سالگی فوت نمود <ref>ر.ک: امین، 1376ش، ص294-293</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
<references /> |