۲۱٬۸۸۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== معنای لغوی اهلسنت == | == معنای لغوی اهلسنت == | ||
'''اهلسنت''' دو واژه عربی است. اهل در لغت به معنای گروهی است که شریک امور هم باشند، مثل اهل خانه که در همکاری و پیوند خانوادگی و اهل اسلام که در عقیده باطنی با هم شریک باشند<ref>مفردات؛ راغب اصفهانی، ذیل مادۀ اهل.</ref>. و اما سنّت در لغت به معنای راه و روش پسندیده است | '''اهلسنت''' دو واژه عربی است. اهل در لغت به معنای گروهی است که شریک امور هم باشند، مثل اهل خانه که در همکاری و پیوند خانوادگی و اهل اسلام که در عقیده باطنی با هم شریک باشند<ref>مفردات؛ راغب اصفهانی، ذیل مادۀ اهل.</ref>. و اما سنّت در لغت به معنای راه و روش پسندیده است<ref>لسان العرب، ج۱۳؛ ذیل مادۀ سنّ.</ref>. | ||
== سنت در اصطلاح == | == سنت در اصطلاح == | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
== اهل حدیث == | == اهل حدیث == | ||
گروه یا جریانی در میان اهل سنت است که عهدهدار گردآوری، آموزش و گسترش احادیث هستند و با اعتماد به ظاهر احادیث درباره مسائل اعتقادی و فقهی نظر میدهند و استفادهکنندگان از روشهای استدلالی عقلی در زمینه فقه و کلام را نکوهش میکنند | گروه یا جریانی در میان اهل سنت است که عهدهدار گردآوری، آموزش و گسترش احادیث هستند و با اعتماد به ظاهر احادیث درباره مسائل اعتقادی و فقهی نظر میدهند و استفادهکنندگان از روشهای استدلالی عقلی در زمینه فقه و کلام را نکوهش میکنند<ref>رضوی، رسول، «اهل حدیث»، در دانشنامه کلام اسلامی، قم، موسسه امام صادق، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص563</ref>. مالک بن انس شافعی احمد بن حنبل و داود بن علی اصفهانی از بزرگان اهل حدیث در شاخه فقه به حساب میآیند<ref>همان، ص565</ref>. علاوه بر این، اهل حدیث قبل از احمد بن حنبل از اصول خاصی پیروی نمیکردند بلکه افرادی بودند که با گرایشهای گوناگون زیر نظر اهل الحدیث گرد آمده بودند و در میان آنها، افراد مرجئی، ناصبی، قدری، جُهَنی، واقفی، و متشیع زیاد دیده میشد و سیوطی اسامی آنان را در اثر خود آورده است<ref>تدریب الحدیث، ج1، ص328</ref>. ولی زمانی که احمد بن حنبل هدایت این مذهب را بر عهده گرفت، همگان را تحت عقیده واحدی که عقیده اهلسنت نامید، درآورد<ref>ر ک. جمعی از محققین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت</ref>. | ||
<ref>رضوی، رسول، «اهل حدیث»، در دانشنامه کلام اسلامی، قم، موسسه امام صادق، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص563</ref> مالک بن انس شافعی احمد بن حنبل و داود بن علی اصفهانی از بزرگان اهل حدیث در شاخه فقه به حساب میآیند | |||
== اشاعره == | == اشاعره == | ||
در آغاز قرن چهارم هجری قمری، ابوالحسن اشعری که شاگر ابوعلی جبایی معتزلی بود به دلایلی از مذهب معتزله فاصله گرفت و در اثبات روش خود کتابهای بسیاری نگاشت و با وجود نهی اصحاب سنت و حدیث، برای اثبات عقاید خویش از دلایل کلامی بهره جست <ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص ۴۸ و دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت</ref> | در آغاز قرن چهارم هجری قمری، ابوالحسن اشعری که شاگر ابوعلی جبایی معتزلی بود به دلایلی از مذهب معتزله فاصله گرفت و در اثبات روش خود کتابهای بسیاری نگاشت و با وجود نهی اصحاب سنت و حدیث، برای اثبات عقاید خویش از دلایل کلامی بهره جست<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص ۴۸ و دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت</ref>. و اصول آن را با عقاید اهل سنت و جماعت وفق داد و مذهب اشعری را بنیاد نهاد<ref>خاتمی، فرهنگ علم کلام، ۱۳۷۰ش، ص 48</ref>. به عنوان مثال کتابهای مقالات الاسلامیین، الابانه، اللمع و استحسان الخوض فی علم الکلام مهمترین آثار به جای مانده از اشعری است. | ||
و اصول آن را با عقاید اهل سنت و جماعت وفق داد و مذهب اشعری را بنیاد نهاد | |||
== ماتریدیه == | == ماتریدیه == | ||
مذهب ماتریدی هم زمان با مکتب اشعری توسط شخصی به نام ابومنصور ماتریدی سمرقندی در ماوراءالنهر و قسمت شرقی جهان اسلام و بر مبنایی مشابه با مبنای ابوالحسن اشعری شکل گرفت البته در مکتب ماتریدی گرایشهای عقلانی بیشتری نسبت به مکتب اشعری دیده میشود به گونهای که میتوان گفت که مکتب ماتریدی جمع میان مکتب معتزله و اشاعره است | مذهب ماتریدی هم زمان با مکتب اشعری توسط شخصی به نام ابومنصور ماتریدی سمرقندی در ماوراءالنهر و قسمت شرقی جهان اسلام و بر مبنایی مشابه با مبنای ابوالحسن اشعری شکل گرفت البته در مکتب ماتریدی گرایشهای عقلانی بیشتری نسبت به مکتب اشعری دیده میشود به گونهای که میتوان گفت که مکتب ماتریدی جمع میان مکتب معتزله و اشاعره است<ref>دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، مدخل اهل سنت</ref>. همان طور که مکتب اشاعره جمع میان دو مکتب معتزله و اهل حدیث به شمار میرود. برخی از پژوهشگران آوردهاند که ماتریدی تفکر کلامی خویش را از ابوحنیفه رییس مذهب فقهی حنفی بر گرفت و در ادامه با حماد بن ابی سلیمان مرتبط شد و مباحث کلامی را رها کرده موضوعات فقهی را پی گرفت<ref>جعفر سبحانی، فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی، ج4</ref>. | ||
همان طور که مکتب اشاعره جمع میان دو مکتب معتزله و اهل حدیث به شمار میرود. برخی از پژوهشگران آوردهاند که ماتریدی تفکر کلامی خویش را از ابوحنیفه رییس مذهب فقهی حنفی بر گرفت و در ادامه با حماد بن ابی سلیمان مرتبط شد و مباحث کلامی را رها کرده موضوعات فقهی را پی گرفت | |||
<ref>جعفر سبحانی، فرهنگ عقائد و مذاهب اسلامی، ج4</ref> | |||
== معتزله == | == معتزله == | ||
معتزله یکی از مذاهب مشهور فکری سنت است که توجه خاصی به عقلگرایی داشته مبنای فکر خود را بر پایه فهم عقلی قرار دادهاند. آنها با پذیرش حجیت عقل، قلمرویی وسیع در حوزه نظر و عمل برای آن ترسیم نمودند | معتزله یکی از مذاهب مشهور فکری سنت است که توجه خاصی به عقلگرایی داشته مبنای فکر خود را بر پایه فهم عقلی قرار دادهاند. آنها با پذیرش حجیت عقل، قلمرویی وسیع در حوزه نظر و عمل برای آن ترسیم نمودند<ref>رک: طالقانی و ملک مکان، «چیستی عقل در عقلگرایی معتزله»، ص ۱۲۹تا۱۴۲</ref>. اصول بنیادین اعتقادی مذهب معتزله به اصول خمسه معروف است. که عبارتاند از: توحید صفاتی، عدل، وعد و وعید (قطعی بودن پاداش و کیفر الهی)، منزلتی میان دو منزلت، امر به معروف و نهی از منکر.<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۷</ref>. معتزله با نظریه «قدیم بودن قرآن» مخالف بوده به خلق و حدوث قرآن اعتقاد داشتند و صفات ازلی خدا را عین ذات او میدانستند<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۶</ref>. | ||
<ref>رک: طالقانی و ملک مکان، «چیستی عقل در عقلگرایی معتزله»، ص ۱۲۹تا۱۴۲</ref> اصول بنیادین اعتقادی مذهب معتزله به اصول خمسه معروف است. که عبارتاند از: توحید صفاتی، عدل، وعد و وعید (قطعی بودن پاداش و کیفر الهی)، منزلتی میان دو منزلت، امر به معروف و نهی از منکر. | |||
<ref>محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۷</ref> معتزله با نظریه «قدیم بودن قرآن» مخالف بوده به خلق و حدوث قرآن اعتقاد داشتند و صفات ازلی خدا را عین ذات او میدانستند | |||
<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۴۱۶</ref> | |||
=مذاهب فقهی اهل سنت= | =مذاهب فقهی اهل سنت= |