۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'جانبداری' به 'جانبداری') |
جز (جایگزینی متن - 'شده اند' به 'شدهاند') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
این هدف هم چنان در اندیشه و رفتار بسیاری از پیشنمازان و علما وجود دارد. شیخ دکتر احمد کفتارو مفتی سابق سوریه در یکی از سفرهای خود به ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی طی سخن رانی ای در دانشگاه تهران گفت: «اگر معنای تسنن عمل به کتاب خدا و سنت رسول الله باشد، همه ما اهل تسنن هستیم و تسنن به گروهی اختصاص ندارد و چنان چه شیعه به معنای دوستی اهل بیت و رسول الله و جانبداری از آنها باشد، همه ما شیعه خواهیم بود و مسلمانی که شیعه نشود مسلمان نخواهد بود.»<br> | این هدف هم چنان در اندیشه و رفتار بسیاری از پیشنمازان و علما وجود دارد. شیخ دکتر احمد کفتارو مفتی سابق سوریه در یکی از سفرهای خود به ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی طی سخن رانی ای در دانشگاه تهران گفت: «اگر معنای تسنن عمل به کتاب خدا و سنت رسول الله باشد، همه ما اهل تسنن هستیم و تسنن به گروهی اختصاص ندارد و چنان چه شیعه به معنای دوستی اهل بیت و رسول الله و جانبداری از آنها باشد، همه ما شیعه خواهیم بود و مسلمانی که شیعه نشود مسلمان نخواهد بود.»<br> | ||
اجازه دهید که بگویم: در از هم فاصله گرفتن به بهانه مذهبیت، از نظر علما و نخبگان دانای مردم مشکلی وجود ندارد، بلکه مشکل نزد خود مردم است. از این رو همه همایشها و کنفرانسها و گردهماییهایی که حضور و مشارکت در آن به نخبگان محدود شود، نقش فعالی در تحقق هدف ما در تقریب میان مذاهب نخواهد داشت، چون همان گونه که گفتم مشکل در خود مذاهب یا در پیشوایان و علمای مذاهب نیست، اینها به احترام به نظرها و اجتهادهای دیگر مذاهب شناخته شدهاند، چون از نور واحدی روشنایی میگیرند، اصل واحدی را دنبال میکنند و از چشمه واحدی سیراب میشوند. مشکل در کسانی است که از آنها به نیکی پیروی نمیکنند و مذهب تقلید کور و افراطی از ظاهر گفتههای پیشوایان مذاهب را برای خود انتخاب کردهاند. آنها با این کار خود تنها پنجره ای را که نور خداوند از آن به دلهایشان میتابد، یعنی پنجره عقل را میبندند، و این کار آنها یا ناشی از تنبلی یا نادانی و یا تعصب است.<br> | اجازه دهید که بگویم: در از هم فاصله گرفتن به بهانه مذهبیت، از نظر علما و نخبگان دانای مردم مشکلی وجود ندارد، بلکه مشکل نزد خود مردم است. از این رو همه همایشها و کنفرانسها و گردهماییهایی که حضور و مشارکت در آن به نخبگان محدود شود، نقش فعالی در تحقق هدف ما در تقریب میان مذاهب نخواهد داشت، چون همان گونه که گفتم مشکل در خود مذاهب یا در پیشوایان و علمای مذاهب نیست، اینها به احترام به نظرها و اجتهادهای دیگر مذاهب شناخته شدهاند، چون از نور واحدی روشنایی میگیرند، اصل واحدی را دنبال میکنند و از چشمه واحدی سیراب میشوند. مشکل در کسانی است که از آنها به نیکی پیروی نمیکنند و مذهب تقلید کور و افراطی از ظاهر گفتههای پیشوایان مذاهب را برای خود انتخاب کردهاند. آنها با این کار خود تنها پنجره ای را که نور خداوند از آن به دلهایشان میتابد، یعنی پنجره عقل را میبندند، و این کار آنها یا ناشی از تنبلی یا نادانی و یا تعصب است.<br> | ||
مشکل در خلف است نه در گذشتگان، و در کسانی است که نهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از تفسیر و فهم قرآن با رأی خود خواندهاند و متوجه | مشکل در خلف است نه در گذشتگان، و در کسانی است که نهی پیامبر(صلی الله علیه وآله) از تفسیر و فهم قرآن با رأی خود خواندهاند و متوجه نشدهاند که منظور از آن هوی و هوس است و نه عقل. هم چنین مشکل در کسانی است که برای خود یک قانون فقهی شگفت آور قرار دادهاند که میگوید چنان چه گفته اصحاب ما با قرآن تعارض پیدا کند، ما از اصحاب پیروی میکنیم. اجازه دهید به این گفته اشاره کنم: مرحله نظریه پردازی که خداوند از آن به تفکر و تدبر و تفقه یاد میکند، مرحله ای است که در آغاز خود شکی در اهمیت آن نیست. ولی چنان چه تفکر و تدبر به درازا بکشد، یا به آن اکتفا شود و به مرحله عملی و اجرا منتقل نگردد و یا به جنبه شکلی و سازمانی و اداری آن اکتفا شود، در آن صورت اسم دیگری خواهد داشت. کسانی که هزاران صفحه انتشار یافته در مدت زمان عمر این مجمع همچون کتاب و مجله و تحقیقات و مقالات و گزارشهای کنفرانسها را ورق بزنند، همچون ما با نگرانی متوجه خواهند شد که بیشتر آنها کپی شده یا تکراری است و در حوضی از نظریه پردازی ریخته میشود بی آن که چیز تازه ای به آن افزوده شود. من از خداوند میخواهم و آرزو دارم که مسئله تقریب میان مذاهب همچون علم وضو به یک علم نظری تبدیل نشود، به گونهای که صدها جلد کتاب درباره آن مطلب بنویسیم و پس از آن بحث مفصل را خلاصه کنیم و سپس اقدام به شرح آن مختصر بنماییم.<br> | ||
آیا ما نیاز به یک قرن زمان داریم تا با هم توافق کنیم که مذاهب فعالیتهای عقلی میباشند و اختلاف مذهبی در اصل خود جدا از غلو و تعصب، یک ضرورت عقلی و دینی و زبانی و بشری و جهانی است؟ (آیا زمان زیادی میطلبد تا بدانیم) تقریب میان مذاهب زیر عنوان «معارفه» قرار میگیرد که به آن اشاره شد <ref>(حجرات: 13)</ref><br> | آیا ما نیاز به یک قرن زمان داریم تا با هم توافق کنیم که مذاهب فعالیتهای عقلی میباشند و اختلاف مذهبی در اصل خود جدا از غلو و تعصب، یک ضرورت عقلی و دینی و زبانی و بشری و جهانی است؟ (آیا زمان زیادی میطلبد تا بدانیم) تقریب میان مذاهب زیر عنوان «معارفه» قرار میگیرد که به آن اشاره شد <ref>(حجرات: 13)</ref><br> | ||
و کلمه توحید در برگیرنده معنای کلمه توحید است و هدف از تقریب آن است که انسان یک فرد است و مردم جماعتها و جامعهها میباشند؟<br> | و کلمه توحید در برگیرنده معنای کلمه توحید است و هدف از تقریب آن است که انسان یک فرد است و مردم جماعتها و جامعهها میباشند؟<br> |