confirmed
۵۴۷
ویرایش
خط ۴۳۶: | خط ۴۳۶: | ||
و امثال این آیات که در منابع روائی ذکر شده است. | و امثال این آیات که در منابع روائی ذکر شده است. | ||
نقد و بررسی دلیل نخست قائلین به تحریف قرآن: | == نقد و بررسی دلیل نخست قائلین به تحریف قرآن: == | ||
در پاسخ به دلیل نخست قائلین به تحریف – روایات تحریف - باید گفت اعلام فریقین هر یک بگونهای بدان جواب دادهاند: | در پاسخ به دلیل نخست قائلین به تحریف – روایات تحریف - باید گفت اعلام فریقین هر یک بگونهای بدان جواب دادهاند: | ||
پاسخ فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف: | پاسخ فیض کاشانی نسبت به روایات تحریف: | ||
فیض کاشانی مفاد روایات مذکور را بمعنای وقوع تحریف گسترده در قرآن دانسته که لازمهاش عدم انطباق قرآن موجود با قرآن واقعی میباشد. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 49</ref> | |||
انگاه در پاسخ به شبهه مطرح شده نسبت به تحریف قرآن میفرماید: | انگاه در پاسخ به شبهه مطرح شده نسبت به تحریف قرآن میفرماید: | ||
لازمه پذیرش این روایات عدم اعتماد به مجموعه قرآن بوده بگونهای که به هیچ آیهای از قرآن نمیتوان استناد نمود و در نتیجه قرآن کریم از معرض استفاده مردم خارج خواهد شد؛ در حالی که مقاد بسیاری از روایات این است که قرآن برای همیشه مرجع مسلمآنان بوده و لازم است آنان صحت و سقم روایات را با معیار مطابقت و مخالفت قرآن مورد سنجش قرار دهند بعلاوه آنکه مفاد برخی آیات نظیر آیه حفظ و نفی باطل و... مصونیت قرآن از خطر تحریف میباشد. | |||
<ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | لازمه پذیرش این روایات عدم اعتماد به مجموعه قرآن بوده بگونهای که به هیچ آیهای از قرآن نمیتوان استناد نمود و در نتیجه قرآن کریم از معرض استفاده مردم خارج خواهد شد؛ در حالی که مقاد بسیاری از روایات این است که قرآن برای همیشه مرجع مسلمآنان بوده و لازم است آنان صحت و سقم روایات را با معیار مطابقت و مخالفت قرآن مورد سنجش قرار دهند بعلاوه آنکه مفاد برخی آیات نظیر آیه حفظ و نفی باطل و... مصونیت قرآن از خطر تحریف میباشد.<ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | ||
ایشان راهکار مشکل مطرح شده را این میداند که بگوئیم تحریف صورت گرفته بگونهای نیست که به هدف اصلی قرآن – هدایت انسانها- لطمه ای وارد سازد بدین معنا که حذف برخی از اسامی در قرآن و تحریفهائی نظیر آن با وجود اهل بیت ع جبران شده است از اینرو عمل به قرآن موجود نیز انسان را به هدایت مطلوب نائل خواهد کرد. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | ایشان راهکار مشکل مطرح شده را این میداند که بگوئیم تحریف صورت گرفته بگونهای نیست که به هدف اصلی قرآن – هدایت انسانها- لطمه ای وارد سازد بدین معنا که حذف برخی از اسامی در قرآن و تحریفهائی نظیر آن با وجود اهل بیت ع جبران شده است از اینرو عمل به قرآن موجود نیز انسان را به هدایت مطلوب نائل خواهد کرد. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 51</ref> | ||
ایشان شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه میداند که امام ع عمل به قرآن موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند: | ایشان شاهد بر صحت پاسخ مذکور را فقره ذیل حدیث طلحه میداند که امام ع عمل به قرآن موجود را سبب نجات از دوزخ و ورود به بهشت دانستند: | ||
ویدل علی هذا قوله (علیهالسلام) فی حدیث طلحة: إن أخذتم بما فیه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فیه حجتنا وبیان حقنا وفرض طاعتنا. | ویدل علی هذا قوله (علیهالسلام) فی حدیث طلحة: إن أخذتم بما فیه نجوتم من النار ودخلتم الجنة فإن فیه حجتنا وبیان حقنا وفرض طاعتنا. | ||
ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قرآن، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان میکند از جمله آنکه در روایتی از امام باقر ع امده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 52-51</ref> | |||
ایشان در ادامه با نفی ادعای تحریف قرآن، برخی از روایات مذکور را از قبیل تفسیر و بیان دانسته و قرائنی را در این زمینه بیان میکند از جمله آنکه در روایتی از امام باقر (ع) امده است که مراد از تحریف صورت گرفته در کتب اسمانی تحریف معنوی است نه تحریف لفظی. <ref>التفسیر الصافی ج 1ص 52-51</ref> | |||
پاسخ علامه طباطبائی به روایات تحریف: | |||
علامه طباطبائی با پاسخهای هفتگانه شان به نقد روایات تحریف پرداخته که عبارتند از: | |||
1-تمسک به روایات تحریف مستلزم دور است: | |||
گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که: | گفتار نخست ایشان در نقد روایت تحریف این است که: | ||
اما اولا فبأن التمسک بالاخبار بما آنها حجة شرعیة یشتمل من الدور <ref>المیزان ج 12ص 112</ref> | اما اولا فبأن التمسک بالاخبار بما آنها حجة شرعیة یشتمل من الدور <ref>المیزان ج 12ص 112</ref> | ||
در تبیین دور مذکور باید گفت: تمسک به اخبار تحریف بعنوان اینکه این اخبار حجت شرعی است مبتنی بر اثبات نبوت پیامبر ص است و اثبات نبوت هم مبتنی بر عدم تحریف قرآن است بنابراین احتمال وجود تحریف در قرآن سبب عدم اثبات نبوت و در نتیجه عدم حجیت این اخبار خواهد بود. | در تبیین دور مذکور باید گفت: تمسک به اخبار تحریف بعنوان اینکه این اخبار حجت شرعی است مبتنی بر اثبات نبوت پیامبر ص است و اثبات نبوت هم مبتنی بر عدم تحریف قرآن است بنابراین احتمال وجود تحریف در قرآن سبب عدم اثبات نبوت و در نتیجه عدم حجیت این اخبار خواهد بود. | ||
خط ۴۶۶: | خط ۴۷۲: | ||
علامه در این زمینه مینویسد: | علامه در این زمینه مینویسد: | ||
به روایات تحریف تنها بعنوان اسناد تاریخی میتوان استناد نمود چون در بین آنها حدیث متواتر یا اخباری که محفوف به قرائن قطعیه باشد دیده نمیشود و بندرت میتوان در بین آنها حدیث صحیح که دلالت تام بر تحریف داشته باشند یافت. | به روایات تحریف تنها بعنوان اسناد تاریخی میتوان استناد نمود چون در بین آنها حدیث متواتر یا اخباری که محفوف به قرائن قطعیه باشد دیده نمیشود و بندرت میتوان در بین آنها حدیث صحیح که دلالت تام بر تحریف داشته باشند یافت. | ||
ایشان معتقد است حتی اخبار صحیح نیز در این زمینه – اثبات تحریف قرآن – قابل استناد نیست چون احتمال جعل در آنها وجود دارد. <ref>المیزان ج 12ص </ref> | ایشان معتقد است حتی اخبار صحیح نیز در این زمینه – اثبات تحریف قرآن – قابل استناد نیست چون احتمال جعل در آنها وجود دارد. <ref>المیزان ج 12ص </ref> | ||
3-عدم شباهت سیاق و نظم قرآن موجود با مفاد روایات تحریف: | 3-عدم شباهت سیاق و نظم قرآن موجود با مفاد روایات تحریف: | ||
گفتار علامه در این زمینه بشرح ذیل میباشد: | گفتار علامه در این زمینه بشرح ذیل میباشد: | ||
روایات تحریف با قطع نظر از ایراد دور، مشتمل بر آیات و سوری است که سیاق و نظمشان شباهتی با قرآن ندارند. المیزان ج 12ص 112. | |||
روایات تحریف با قطع نظر از ایراد دور، مشتمل بر آیات و سوری است که سیاق و نظمشان شباهتی با قرآن ندارند. <ref>المیزان ج 12ص 112.</ref> | |||
ایشان در بخش دیگری از گفتارشان به برخی از سور ادعا نظیر سوره خلع و سوره حفد در روایات تحریف اشاره نموده و آنها را در مقایسه با قرآن در سطح بسیار نازل و فاقد هر نوع شباهتی میداند. <ref>المیزان ج 12ص 115</ref> | ایشان در بخش دیگری از گفتارشان به برخی از سور ادعا نظیر سوره خلع و سوره حفد در روایات تحریف اشاره نموده و آنها را در مقایسه با قرآن در سطح بسیار نازل و فاقد هر نوع شباهتی میداند. <ref>المیزان ج 12ص 115</ref> | ||
علامه طباطبائی علت پذیرش برخی از قائلین به چنین ترهاتی را روحیه اخباریگری و عدم عرضه احادیث به قرآن دانسته و میفرماید: | علامه طباطبائی علت پذیرش برخی از قائلین به چنین ترهاتی را روحیه اخباریگری و عدم عرضه احادیث به قرآن دانسته و میفرماید: | ||
.... محدثینی که به چنین سورههایی – نظیر سوره حفد و خلع - اعتناء میکنند، بخاطر تعصب و تعبد شدیدی است که نسبت به روایات دارند و در تشخیص صحیح از مجعول آن و در عرضه داشتن احادیث بر قرآن کوتاهی میکنند و اگر این تعصب و تعبد نبود، کافی بود در یک نظر حکم کنند به اینکه ترهات مذکور جزو قرآن کریم نیست. همان | .... محدثینی که به چنین سورههایی – نظیر سوره حفد و خلع - اعتناء میکنند، بخاطر تعصب و تعبد شدیدی است که نسبت به روایات دارند و در تشخیص صحیح از مجعول آن و در عرضه داشتن احادیث بر قرآن کوتاهی میکنند و اگر این تعصب و تعبد نبود، کافی بود در یک نظر حکم کنند به اینکه ترهات مذکور جزو قرآن کریم نیست. همان | ||
4-مخالفت روایات تحریف با قرآن | 4-مخالفت روایات تحریف با قرآن | ||
متن گفتار ایشان در این زمینه عبارتست از: ومع الغض عن جمیع ذلک فإنها مخالفة للکتاب مردودة <ref>المیزان ج 12ص 112.</ref> | متن گفتار ایشان در این زمینه عبارتست از: ومع الغض عن جمیع ذلک فإنها مخالفة للکتاب مردودة <ref>المیزان ج 12ص 112.</ref> | ||
ایشان در تبیین مخالفت روایات تحریف با قرآن مینویسند: | |||
و اما اینکه گفتیم روایات تحریف، به فرضی هم که صحیح باشد مخالف با کتاب است و به همین جهت باید طرح شود. توضیحش این است که مقصود ما مخالفت با ظاهر آیه * («إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَه لَحافِظُونَ») * و ظاهر آیه «وَإِنَّه لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیه الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْه وَلا مِنْ خَلْفِه» نیست، تا بگویید این مخالفت ظنی است، - چون ظهور الفاظ آیه جزو ادله ظنی است - بلکه مراد مخالفت با دلالت قطعی کتاب است، چون مجموع قرآنی که فعلا در دست ما است به بیانی که در دلیل اول بر نفی تحریف گذشت، دلالت قطعی دارد بر اینکه در قرآن تحریفی رخ نداده است. | و اما اینکه گفتیم روایات تحریف، به فرضی هم که صحیح باشد مخالف با کتاب است و به همین جهت باید طرح شود. توضیحش این است که مقصود ما مخالفت با ظاهر آیه * («إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَه لَحافِظُونَ») * و ظاهر آیه «وَإِنَّه لَکِتابٌ عَزِیزٌ لا یَأْتِیه الْباطِلُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْه وَلا مِنْ خَلْفِه» نیست، تا بگویید این مخالفت ظنی است، - چون ظهور الفاظ آیه جزو ادله ظنی است - بلکه مراد مخالفت با دلالت قطعی کتاب است، چون مجموع قرآنی که فعلا در دست ما است به بیانی که در دلیل اول بر نفی تحریف گذشت، دلالت قطعی دارد بر اینکه در قرآن تحریفی رخ نداده است. | ||
خط ۴۸۸: | خط ۴۹۹: | ||
5-عدم امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از آیات قرآن میکند: | 5-عدم امکان صحت روایاتی که دلالت بر حذف بسیاری از آیات قرآن میکند: | ||
علامه در نقد دیدگاه کسانی که قائل به حذف بسیاری از آیات قرآن - بر اساس روایات تحریف - میباشند میفرماید: | علامه در نقد دیدگاه کسانی که قائل به حذف بسیاری از آیات قرآن - بر اساس روایات تحریف - میباشند میفرماید: | ||
چگونه میتوان پذیرفت که قرآن برغم دواعی فراوان مسلمآنان در محافظت از آن و تلاش گسترده پیامبر ص در تعلیم و تبیین ان، هزاران آیه – بر اساس روایات مرسل - از آن حذف شده باشد.. <ref>المیزان ج 12ص 116 </ref> | چگونه میتوان پذیرفت که قرآن برغم دواعی فراوان مسلمآنان در محافظت از آن و تلاش گسترده پیامبر ص در تعلیم و تبیین ان، هزاران آیه – بر اساس روایات مرسل - از آن حذف شده باشد.. <ref>المیزان ج 12ص 116 </ref> | ||
خط ۴۹۵: | خط ۵۰۷: | ||
7-ضعف دلالتی روایات تحریف | 7-ضعف دلالتی روایات تحریف | ||
علامه طباطبائی مفاد در این زمینه میفرماید: | علامه طباطبائی مفاد در این زمینه میفرماید: | ||
بسیاری ازروایاتی که قائلین به تحریف قرآن بدان استناد نمودهاند در مقام بیان مفهوم، تفسیر و تطبیق آیه بر مصادیق خارجی آیه بوده و ارتباطی به تحریف لفظی قرآن ندارند. <ref>همان </ref> | بسیاری ازروایاتی که قائلین به تحریف قرآن بدان استناد نمودهاند در مقام بیان مفهوم، تفسیر و تطبیق آیه بر مصادیق خارجی آیه بوده و ارتباطی به تحریف لفظی قرآن ندارند. <ref>همان </ref> | ||
خط ۵۰۸: | خط ۵۲۱: | ||
8- تعارض اخبار تحریف با یکدیگر در مواردی که ادعای حذف برخی آیات شده است: | 8- تعارض اخبار تحریف با یکدیگر در مواردی که ادعای حذف برخی آیات شده است: | ||
علامه بخشی از روایات تحریف را معارض یکدیگر دانسته که لازمهاش تساقط میباشد بعنوان نمونه در روایات تحریف امده است که آیهای بعنوان آیه رجم شیخ و شیخه در قرآن وجود داشته که ساقط شده است اما در روایات نسبت به چگونگی آن اختلاف میباشد. در برخی امده است که آیه مذکور اینگونه میباشد: إذا زنی الشیخ والشیخة فارجموهما البتة فإنهما قضیا الشهوة و در برخی دیگر: الشیخ والشیخة إذا زنیا فارجموهما البتة فإنهما قضیا الشهوة و در برخی: بما قضیا من اللذة ودر بعضی دیگر... نکالا من الله والله علیم حکیم و در برخی دیگر: نکالا من الله والله عزیز حکیم ذکر شده است. | علامه بخشی از روایات تحریف را معارض یکدیگر دانسته که لازمهاش تساقط میباشد بعنوان نمونه در روایات تحریف امده است که آیهای بعنوان آیه رجم شیخ و شیخه در قرآن وجود داشته که ساقط شده است اما در روایات نسبت به چگونگی آن اختلاف میباشد. در برخی امده است که آیه مذکور اینگونه میباشد: إذا زنی الشیخ والشیخة فارجموهما البتة فإنهما قضیا الشهوة و در برخی دیگر: الشیخ والشیخة إذا زنیا فارجموهما البتة فإنهما قضیا الشهوة و در برخی: بما قضیا من اللذة ودر بعضی دیگر... نکالا من الله والله علیم حکیم و در برخی دیگر: نکالا من الله والله عزیز حکیم ذکر شده است. | ||
خط ۵۱۴: | خط ۵۲۶: | ||
دفع توهم: بطلان سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قرآن میدانند: | دفع توهم: بطلان سخن کسانی که اختلاف روایات تحریف را دلیل بر اصل وقوع تحریف قرآن میدانند: | ||
علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان فوق الذکر میفرماید: | علامه طباطبائی در نقد گفتار مدعیان فوق الذکر میفرماید: | ||
خط ۵۲۸: | خط ۵۳۹: | ||
دیدگاه علامه محمد تقی حکیم در زمینه روایات تحریف: | دیدگاه علامه محمد تقی حکیم در زمینه روایات تحریف: | ||
ایشان در الاصول العامه بعد از بیان آنکه نقل روایات تحریف در کتبی نظیر کافی و.... دلیل بر پذیرش مولفان آنها نمیباشد مینویسد: | ایشان در الاصول العامه بعد از بیان آنکه نقل روایات تحریف در کتبی نظیر کافی و.... دلیل بر پذیرش مولفان آنها نمیباشد مینویسد: | ||
شبهه تحریف قرآن از شبهاتی است که شایسته نیست در بطلان آن – بجهت بدیهی بودن - بحثی شود. روایات تحریف قرآن نیز علاوه بر تعارضی که بین آنها وجود دارد اخبار احاد بوده و توان مقاومت در برابر ثبوت تواتر و قطع به عدم تحریف قرآن را ندارد. | شبهه تحریف قرآن از شبهاتی است که شایسته نیست در بطلان آن – بجهت بدیهی بودن - بحثی شود. روایات تحریف قرآن نیز علاوه بر تعارضی که بین آنها وجود دارد اخبار احاد بوده و توان مقاومت در برابر ثبوت تواتر و قطع به عدم تحریف قرآن را ندارد. | ||
خط ۵۳۶: | خط ۵۴۸: | ||
پاسخ اهل سنت نسبت به روایات تحریف درمنابع حدیثی | پاسخ اهل سنت نسبت به روایات تحریف درمنابع حدیثی | ||
بیشتر اعلام اهل سنت مفاد روایات تحریف را بعنوان نسخ تلاوت پذیرفته و معتقدند که آیات حذف شده گرچه از ناحیه خداوند نازل شدهاند اما در زمان رسول اکرم ص تلاوتشان منسوخ شده گرچه حکمشان باقی مانده است. | بیشتر اعلام اهل سنت مفاد روایات تحریف را بعنوان نسخ تلاوت پذیرفته و معتقدند که آیات حذف شده گرچه از ناحیه خداوند نازل شدهاند اما در زمان رسول اکرم ص تلاوتشان منسوخ شده گرچه حکمشان باقی مانده است. | ||
خط ۵۵۳: | خط ۵۶۶: | ||
از خلیفه دوم در زمینه آیه رجم شیخ و شیخه نقل گردیده است که میگفت: اگر مردم اتهام زیادتی قرآن را بمن نمیزدند بدست خودم آیه رجم را در قرآن وارد میکردم <ref>صحیح البخاری ج 8ص 113</ref> | از خلیفه دوم در زمینه آیه رجم شیخ و شیخه نقل گردیده است که میگفت: اگر مردم اتهام زیادتی قرآن را بمن نمیزدند بدست خودم آیه رجم را در قرآن وارد میکردم <ref>صحیح البخاری ج 8ص 113</ref> | ||
باید گفت نظیر مباحث مطرح شده در الاتقان در سائر کتب دیگر اهل سنت نظیر: البرها ن، زرکشی و....نیز بیان شده است. | باید گفت نظیر مباحث مطرح شده در الاتقان در سائر کتب دیگر اهل سنت نظیر: البرها ن، زرکشی و....نیز بیان شده است. | ||
گفتار علامه طباطبائی در نقد دیدگاه مذکور- نسخ تلاوت -: | گفتار علامه طباطبائی در نقد دیدگاه مذکور- نسخ تلاوت -: | ||
علامه در نقد و بررسی چنین دیدگاهی میفرماید لازمه این دیدگاه پذیرش وقوع تحریف در قرآن میباشد: | علامه در نقد و بررسی چنین دیدگاهی میفرماید لازمه این دیدگاه پذیرش وقوع تحریف در قرآن میباشد: | ||
اهل سنت میگویند: ....آیاتی بر اساس احادیث مرسل در سوره نساء در میان جمله «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتامی» و جمله «فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ» بوده و به اندازه یک ثلث قرآن یعنی بیش از دو هزار آیه میشده و افتاده. و نیز آن آیاتی که محدثین سنی گفتهاند از سوره برائت ساقط شده، مانند «بسم اللَّه» آن و صدها آیه که سوره مذکور را مساوی با سوره بقره میکرده و اینکه سوره احزاب بزرگتر از سوره بقره بوده و دویست آیه از آن ساقط شده. و یا آن آیاتی که روایات مجعوله مذکور میگوید منسوخ التلاوه شده است. | اهل سنت میگویند: ....آیاتی بر اساس احادیث مرسل در سوره نساء در میان جمله «وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتامی» و جمله «فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ» بوده و به اندازه یک ثلث قرآن یعنی بیش از دو هزار آیه میشده و افتاده. و نیز آن آیاتی که محدثین سنی گفتهاند از سوره برائت ساقط شده، مانند «بسم اللَّه» آن و صدها آیه که سوره مذکور را مساوی با سوره بقره میکرده و اینکه سوره احزاب بزرگتر از سوره بقره بوده و دویست آیه از آن ساقط شده. و یا آن آیاتی که روایات مجعوله مذکور میگوید منسوخ التلاوه شده است. | ||
خط ۵۹۷: | خط ۶۱۱: | ||
نتیجه آنکه چون لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم، وقوع تحریف در قرآن میباشد دلیل نخست قائلین به تحریف در تمسک به روایات تحریف و نسخ تلاوت تمام نمیباشد. | نتیجه آنکه چون لازمه پذیرش نسخ تلاوت و حکم و نیز نسخ تلاوت بدون حکم، وقوع تحریف در قرآن میباشد دلیل نخست قائلین به تحریف در تمسک به روایات تحریف و نسخ تلاوت تمام نمیباشد. | ||
دلیل دوم بر تحریف قرآن: اختلاف مصاحف | |||
=== دلیل دوم بر تحریف قرآن : اختلاف مصاحف === | |||
قائلین به تحریف قرآن میگویند: اختلاف بین مصاحف زمان ابوبکر و زمان عثمان و تجمیع آن توسط غیر معصوم دلالت بر وقوع تحریف در قرآن دارد. | قائلین به تحریف قرآن میگویند: اختلاف بین مصاحف زمان ابوبکر و زمان عثمان و تجمیع آن توسط غیر معصوم دلالت بر وقوع تحریف در قرآن دارد. | ||
تبیین | تبیین | ||
علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف میفرماید: | علامه طباطبائی در تبیین دلیل دوم قائلین به تحریف میفرماید: | ||
وقتی قرآن متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در آن وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه آن موافق با قرآن واقعی باشد.. <ref>المیزان ج 12ص116</ref> | وقتی قرآن متشتت و متفرق از طریق غیر معصوم جمع گردد امکان تحریف در آن وجود خواهد داشت و محال است که عادتا همه آن موافق با قرآن واقعی باشد.. <ref>المیزان ج 12ص116</ref> | ||
نقد علامه به دلیل دوم قائلین به تحریف – تعدد مصاحف - | نقد علامه به دلیل دوم قائلین به تحریف – تعدد مصاحف - | ||
علامه طباطبائی در نقد دلیل مذکور مینویسد: ادعای مذکور، سخن خرافی بیش نیست، بلکه مطلب به عکس است، زیرا عقل مخالفت نوشته شده را با واقعش ممکن میداند، نه اینکه موافقت آن دو را بعید و مخالفت آن را واجب شمارد پس هر جا که دلیل و قرینه ای باشد بر اینکه نوشته شده با واقعش موافق است آن را میپذیرد و ما به جای یک دلیل و یک قرینه دلیلهایی ارائه دادیم که همه موافقت این قرآن را با واقعش اثبات میکردند همان | |||
دلیل سوم: تفاوت مصحف امام علی با مصاحف دیگر | === دلیل سوم: تفاوت مصحف امام علی با مصاحف دیگر === | ||
تبیین | تبیین | ||
علامه طباطبائی در تبیین دلیل سوم قائلین به تحریف در نقیصه میفرماید: | علامه طباطبائی در تبیین دلیل سوم قائلین به تحریف در نقیصه میفرماید: | ||
بدون شک امام علی ع بعد از رحلت پیامبر ص سعی در جمع اوری قرآن داشت و بعد از انمام آن قرآنش را به مردم عرضه کرد اما حاکمان وقت انرا نپذیرفته و به جمع زیدبن ثابت روی اوردند بنابراین بین قرآنی که امام ع انرا جمع نمود با قرآن زیدبن ثابت قطعا اختلافاتی وجود داشت چون در غیر اینصورت امام ع هیچگاه قرآن خودش را به مردم عرضه نمینمود. <ref>المیزان ج 12ص 109-110 </ref> | بدون شک امام علی ع بعد از رحلت پیامبر ص سعی در جمع اوری قرآن داشت و بعد از انمام آن قرآنش را به مردم عرضه کرد اما حاکمان وقت انرا نپذیرفته و به جمع زیدبن ثابت روی اوردند بنابراین بین قرآنی که امام ع انرا جمع نمود با قرآن زیدبن ثابت قطعا اختلافاتی وجود داشت چون در غیر اینصورت امام ع هیچگاه قرآن خودش را به مردم عرضه نمینمود. <ref>المیزان ج 12ص 109-110 </ref> | ||
خط ۶۲۲: | خط ۶۴۱: | ||
</ref> | </ref> | ||
دلیل چهارم: روایاتی که مفادشان اخبار از تحقق همه حوادث امتهای پیشین در امت اسلام میباشد که از جمله آنها تحریف کتب اسمانی آنان بود. | === دلیل چهارم: روایاتی که مفادشان اخبار از تحقق همه حوادث امتهای پیشین در امت اسلام میباشد که از جمله آنها تحریف کتب اسمانی آنان بود. === | ||
تبیین | تبیین | ||
علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قرآن مینویسد: | علامه طباطبائی در تبیین دلیل چهارم قائلین به نقیصه در قرآن مینویسد: | ||
در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امتهای پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع میگردد بدیهی است از جمله اموری که در امتهای سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی آنها بود بنابراین در قرآن نیز چنین اتفاقی واقع شده است. | در مضامین بسیاری از روایات است که تمام اتفاقاتی که برای امتهای پیشین واقع گردید در امت اسلام نیز واقع میگردد بدیهی است از جمله اموری که در امتهای سابق بوقوع پیوست تحریف کتب اسمانی آنها بود بنابراین در قرآن نیز چنین اتفاقی واقع شده است. | ||
خط ۶۲۹: | خط ۶۵۰: | ||
پاسخ علامه طباطبائی: | |||
ایشان در نقد وجه چهارم مینویسد: مراد از مماثلت حوادث امت اسلام با امتهای پیشین، مماثلت در همه جهات نبوده بلکه مراد مماثلت فیالجمله در امور کلی نظیر تفرق مذهبی و آثار و نتائج عملکردهای آنها میباشد. | ایشان در نقد وجه چهارم مینویسد: مراد از مماثلت حوادث امت اسلام با امتهای پیشین، مماثلت در همه جهات نبوده بلکه مراد مماثلت فیالجمله در امور کلی نظیر تفرق مذهبی و آثار و نتائج عملکردهای آنها میباشد. | ||
ایشان عامل مهم انشعابات مذهبی بین مسلمآنان را - که مفاد روایات فوق میباشد - عدم عرضه احادیث با قرآن و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قرآن دانسته و برخی از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امتهای سابق در امت اسلام - را مخالف با قرآن میداند. | ایشان عامل مهم انشعابات مذهبی بین مسلمآنان را - که مفاد روایات فوق میباشد - عدم عرضه احادیث با قرآن و تفسیر به رای و اجتهادات شخصی در قرآن دانسته و برخی از روایات مذکور – وقوع تمام حوادث امتهای سابق در امت اسلام - را مخالف با قرآن میداند. | ||
خط ۶۳۸: | خط ۶۶۰: | ||
در اثبات عدم تحریف زیاده قرآن نمیتوان به اجماع تمسک نمودچون حجیت اجماع مبتنی بر صحت نبوت و آن نیز مبتنی بر عدم تحریف قرآن است واز طرفی مفروض این است که ادعای مذکور مبتنی بر اجماع است بنابراین ادعای اجماع بر عدم تحریف قرآن مستلزم دور است. <ref>المیزان ج 12ص 110-111</ref> | در اثبات عدم تحریف زیاده قرآن نمیتوان به اجماع تمسک نمودچون حجیت اجماع مبتنی بر صحت نبوت و آن نیز مبتنی بر عدم تحریف قرآن است واز طرفی مفروض این است که ادعای مذکور مبتنی بر اجماع است بنابراین ادعای اجماع بر عدم تحریف قرآن مستلزم دور است. <ref>المیزان ج 12ص 110-111</ref> | ||
نتائج | == نتائج == | ||
1- تحریف ناپذیری قرا ن از ضروریات دینی بوده و سیره نظری و عملی مسلمآنان و عالمان فریقین – جز اقلیتی از آنان- از گذشته تا کنون بر این امر استوار بوده است. | 1- تحریف ناپذیری قرا ن از ضروریات دینی بوده و سیره نظری و عملی مسلمآنان و عالمان فریقین – جز اقلیتی از آنان- از گذشته تا کنون بر این امر استوار بوده است. |