confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[ابوطالب]] ـ عموی پیامبر(صلی الله علیه) ـ با شهامت و قاطعیت به این اقدام آنها اعتراض کرد و اشعاری مبنی بر حمایت از رسول خدا(صلی الله علیه) سرود<ref> یعقوبی، احمد بن ابییعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، ج6،ص388</ref>. | [[ابوطالب]] ـ عموی پیامبر(صلی الله علیه) ـ با شهامت و قاطعیت به این اقدام آنها اعتراض کرد و اشعاری مبنی بر حمایت از رسول خدا(صلی الله علیه) سرود<ref> یعقوبی، احمد بن ابییعقوب؛ تاریخ یعقوبی، ترجمه محمدابراهیم آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371ش، ج6،ص388</ref>. | ||
قریش به ناچار راهی دیگر در پیش گرفتند و تحریم اقتصادی ـ اجتماعی را بر یاران پیامبر(صلی الله علیه) تحمیل کردند تا دست از حمایت ایشان بردارند و او را به قریش واگذارند. ابوطالب پس از مشورت با پیامبر(صلی الله علیه) تصمیم گرفت برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و | قریش به ناچار راهی دیگر در پیش گرفتند و تحریم اقتصادی ـ اجتماعی را بر یاران پیامبر(صلی الله علیه) تحمیل کردند تا دست از حمایت ایشان بردارند و او را به قریش واگذارند. ابوطالب پس از مشورت با پیامبر(صلی الله علیه) تصمیم گرفت برای سهولت در مراقبت از جان ایشان و حفظ تعصبات و همبستگی عشیرهای<ref>زرگرینژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول، ص281</ref> بنیهاشم و [[بنیمطلب]] را در شعب ابیطالب گرد آورد<ref>ابن شهرآشوب؛ مناقب آل ابیطالب، قم، المطبعه العلمیه، بیتا، ج1، ص63</ref>. | ||
از سوی دیگر چون قتل پیامبر(صلی الله علیه) بدون جلب رضایت حامیان او به معنای جاریساختن خون در مکه بود<ref>زرگرینژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول، ص297</ref>. مشرکان به ناچار پس از اجتماع در [[دارالندوه]] ـ محل شورای قریش ـ تصمیم گرفتند، [[بنیهاشم]] و بنیمطلب را در محاصره کامل اقتصادی ـ اجتماعی قرار دهند تا شاید بدینوسیله آنان را به تسلیم پیامبر(صلی الله علیه) به قریش مجبور کنند<ref>یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، پیشین، ج1، ص336</ref>؛ زیرا مکیان، قدرت سیاسی متمرکزی نداشتند و هر عشیره به طور جداگانه، زعامت سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی خویش را در اختیار داشت؛ بنابراین قطع روابط اقتصادی ـ اجتماعی، نهایت اعمال قدرت آنان برای تحت فشار قرار دادن بنیهاشم بود. در جریان محاصره شعب، همه بنیهاشم و بنیمطلب به جز [[ابوجهل]]، [[ابولهب]] و [[ابوسفیان]] بن حارث<ref> ابنهشام؛ سیره ابنهشام، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء و التراث العربی، 1985م، ج1، ص351</ref> حضور داشتند. | از سوی دیگر چون قتل پیامبر(صلی الله علیه) بدون جلب رضایت حامیان او به معنای جاریساختن خون در مکه بود<ref>زرگرینژاد، غلامحسین؛ تاریخ صدر اسلام، تهران، انتشارات سمت، 1378ش، چاپ اول، ص297</ref>. مشرکان به ناچار پس از اجتماع در [[دارالندوه]] ـ محل شورای قریش ـ تصمیم گرفتند، [[بنیهاشم]] و بنیمطلب را در محاصره کامل اقتصادی ـ اجتماعی قرار دهند تا شاید بدینوسیله آنان را به تسلیم پیامبر(صلی الله علیه) به قریش مجبور کنند<ref>یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، پیشین، ج1، ص336</ref>؛ زیرا مکیان، قدرت سیاسی متمرکزی نداشتند و هر عشیره به طور جداگانه، زعامت سیاسی ـ اقتصادی ـ اجتماعی خویش را در اختیار داشت؛ بنابراین قطع روابط اقتصادی ـ اجتماعی، نهایت اعمال قدرت آنان برای تحت فشار قرار دادن بنیهاشم بود. در جریان محاصره شعب، همه بنیهاشم و بنیمطلب به جز [[ابوجهل]]، [[ابولهب]] و [[ابوسفیان]] بن حارث<ref> ابنهشام؛ سیره ابنهشام، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دار احیاء و التراث العربی، 1985م، ج1، ص351</ref> حضور داشتند. |