۲۱٬۸۹۸
ویرایش
(←پانویس) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
'''امانوئل ژان - میشل فردریک مَکْرون یا ماکرون''' (زادهٔ ۲۱ دسامبر ۱۹۷۷ میلادی)، سیاستمدار و بانکدار سرمایهگذاری سابق | '''امانوئل ژان - میشل فردریک مَکْرون''' یا '''ماکرون''' (زادهٔ ۲۱ دسامبر ۱۹۷۷ میلادی)، سیاستمدار و بانکدار سرمایهگذاری سابق فرانسوی و '''رئیسجمهور''' [[فرانسه]] است. وی با [[اسلام]] و [[مسلمانان]] سر ستیز دارد. در این نوشتار برآنیم که نمونههایی از [[اسلامهراسی]] '''مکرون''' را بیان کنیم. | ||
== کاریکاتورهای موهن == | == کاریکاتورهای موهن == | ||
<big>«امانوئل مکرون»</big>، رئیسجمهور فرانسه اظهارات نامتعارف و بهشدت تندی علیه [[اسلام]] و [[مسلمانان]] ایراد کرده است. اینکه چرا او تلاش دارد در دورانی که [[فرانسه]] و حتی اروپا درگیر واگرایی هستند، یک شکاف دیگر در جامعهٔ فرانسه ایجاد کند و با سخنانش به شعلههای [[اسلامهراسی]] بدمد. توهین به اعتقادات مسلمانان در فرانسه، از ابتدای ماه سپتامبر(۱۱ شهریور 1399 شمسی) با بازنشر کاریکاتورهای موهن علیه [[پیامبر اسلام(ص)]] در نشریه فکاهی '''«شارلیابدو»'''، آغاز شد. پنج سال و نیم قبل برای نخستینبار این کاریکاتورهای موهن، در این نشریه منتشر شد و جدا از حمله به دفتر نشریه و کشته شدن ۱۲ نفر، یک مجموعه عملیات تروریستی در فرانسه شکل گرفت و منجر به کشته شدن بیش از ۲۴۶ نفر شد. «شارلیابدو» این کاریکاتورها را به بهانه آغاز دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۴ متهم در دستداشتن در حادثه تیراندازی در دفتر این نشریه و چند حادثه مرتبط، منتشر کرد و با حمایت قاطع رئیسجمهور فرانسه نیز مواجه شد. او این اقدام توهینآمیز را به | <big>«امانوئل مکرون»</big>، رئیسجمهور فرانسه اظهارات نامتعارف و بهشدت تندی علیه [[اسلام]] و [[مسلمانان]] ایراد کرده است. اینکه چرا او تلاش دارد در دورانی که [[فرانسه]] و حتی اروپا درگیر واگرایی هستند، یک شکاف دیگر در جامعهٔ فرانسه ایجاد کند و با سخنانش به شعلههای [[اسلامهراسی]] بدمد. توهین به اعتقادات مسلمانان در فرانسه، از ابتدای ماه سپتامبر (۱۱ شهریور 1399 شمسی) با بازنشر کاریکاتورهای موهن علیه [[پیامبر اسلام(ص)|پیامبر اسلام (صلیالله علیه وآله وسلم)]] در نشریه فکاهی '''«شارلیابدو»'''، آغاز شد. پنج سال و نیم قبل برای نخستینبار این کاریکاتورهای موهن، در این نشریه منتشر شد و جدا از حمله به دفتر نشریه و کشته شدن ۱۲ نفر، یک مجموعه عملیات تروریستی در فرانسه شکل گرفت و منجر به کشته شدن بیش از ۲۴۶ نفر شد. «شارلیابدو» این کاریکاتورها را به بهانه آغاز دادگاه رسیدگی به پرونده ۱۴ متهم در دستداشتن در حادثه تیراندازی در دفتر این نشریه و چند حادثه مرتبط، منتشر کرد و با حمایت قاطع رئیسجمهور فرانسه نیز مواجه شد. او این اقدام توهینآمیز را به مسأله آزادی بیان و عقیده ربط داد و گفت: «کشورم از آزادی بیان و عقاید برخوردار است''»''. | ||
== جداییطلبی مذهبی == | == جداییطلبی مذهبی == | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در اعتراضات فرانسه گروهها و سندیکاهای مشاغل مختلفی حضور داشتند اما مشهورترین اعتراضات این کشور به '''جلیقهزردها''' مربوط است. گروهی که بهدنبال افزایش قیمت سوخت در فرانسه اعتراضاتشان را از ۱۷ نوامبر ۲۰۱۸ آغاز کرده و همچنان در خیابانهای این کشور حضور دارند. این اعتراضات تنها از ۱۷ نوامبر تا ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸ یعنی در بازه زمانی تنها ۳۵ روز، ۱۰ کشته، ۴۳ هزار زخمی و حدود چهار هزار و ۳۴۱ نفر بازداشتی بهدنبال داشت و خسارتی ۵/۱ میلیون یورویی به فرانسه وارد آورد. | در اعتراضات فرانسه گروهها و سندیکاهای مشاغل مختلفی حضور داشتند اما مشهورترین اعتراضات این کشور به '''جلیقهزردها''' مربوط است. گروهی که بهدنبال افزایش قیمت سوخت در فرانسه اعتراضاتشان را از ۱۷ نوامبر ۲۰۱۸ آغاز کرده و همچنان در خیابانهای این کشور حضور دارند. این اعتراضات تنها از ۱۷ نوامبر تا ۲۲ دسامبر ۲۰۱۸ یعنی در بازه زمانی تنها ۳۵ روز، ۱۰ کشته، ۴۳ هزار زخمی و حدود چهار هزار و ۳۴۱ نفر بازداشتی بهدنبال داشت و خسارتی ۵/۱ میلیون یورویی به فرانسه وارد آورد. | ||
در ماههای بعد تعداد کشتههای این اعتراضات به دهها نفر و بازداشتیها نیز به دهها هزار نفر رسید. سرکوب و کشتار معترضان با توسل به نیروهای نظامی و مستقر کردن زرهپوش در خیابانهای پاریس در کنار ابراز همدردی و همراهی بخش بزرگی از مردم فرانسه با معترضان وجهه مکرون، دولت او و بهطور کل، فرانسه را در ابعاد داخلی و خارجی بهشدت تضعیف کرد، بهگونهای که کشورهای بسیاری اقدامات سرکوبگرانه پاریس را بهشدت محکوم کردند. | در ماههای بعد تعداد کشتههای این اعتراضات به دهها نفر و بازداشتیها نیز به دهها هزار نفر رسید. سرکوب و کشتار معترضان با توسل به نیروهای نظامی و مستقر کردن زرهپوش در خیابانهای پاریس در کنار ابراز همدردی و همراهی بخش بزرگی از مردم فرانسه با معترضان وجهه مکرون، دولت او و بهطور کل، فرانسه را در ابعاد داخلی و خارجی بهشدت تضعیف کرد، بهگونهای که کشورهای بسیاری اقدامات سرکوبگرانه پاریس را بهشدت محکوم کردند. | ||
مشکل برجسته دیگر مکرون در داخل کشور، رشد گروههای راست افراطی است که بر ملیگرایی و بیگانههراسی تاکید دارند. این گروهها در غرب بهشدت رشد کرده و بهطور مستقیم و یا در قالب حامی دولتها توانستهاند به ساختارهای قدرت راه یابند. | مشکل برجسته دیگر مکرون در داخل کشور، رشد گروههای راست افراطی است که بر ملیگرایی و بیگانههراسی تاکید دارند. این گروهها در غرب بهشدت رشد کرده و بهطور مستقیم و یا در قالب حامی دولتها توانستهاند به ساختارهای قدرت راه یابند. هم اکنون دو پایتخت مهم غرب یعنی واشنگتن و لندن تحت نفوذ راستهای افراطی قرار دارند. | ||
راستهای افراطی بیشتر بر مباحث فرهنگی، هویتی و حفظ سنتهای غربی تاکید دارند، مسائلی که از نظر این گروه، مهاجران آن را تحتتاثیر قرار دادهاند. درمقابل راستهای افراطی، لیبرالدموکراتها قرار دارند که مباحث اقتصادی برای آنان اهمیت داشته و نمیتوانند از نقش نیروی کار ارزان و نفوذی منطقهای که مهاجران برای آنان به ارمغان میآورند، چشمپوشی کنند. افرادی مانند: «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه و «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان از سران لیبرالدموکراسی غربی به شمار میروند. مکرون خود در جریان انتخابات ۲۰۱۷ برای پیروزی مجبور شد در دور دوم انتخابات با «مارین لوپن»، رهبر «جنبش ملی فرانسه» که یک گروه راست افراطی است، رقابت کند. او دور دوم انتخابات را با کسب ۶۶درصد آرا درمقابل رای ۳۳درصدی لوپن برد اما مشکل آنجا بود که راستهای افراطی بعد از هفت دهه بار دیگر پا به سیاست قاره سبز گذاشته بودند و این انتخابات یکی از نخستین زورآزماییهای آنان بود. راستهای افراطی در مسیر رشد قرار داشتند و در سال ۲۰۱۹ این افزایش محبوبیت منجر به پیروزی قاطع حزب لوپن در انتخابات پارلمان اروپا در برابر حزب مکرون شد. در سال جاری نیز در جریان انتخابات شهرداریها در فرانسه، حزب «جمهوری به پیش» به رهبری مکرون متحمل شکست دیگری شد، بهگونهای که حتی نتوانست یک کرسی شهرداری را در شهرهای بزرگ فرانسه به دست بیاورد. درمقابل احزاب سبز، چپها و راستهای افراطی موفق به کسب پیروزی و دستاوردهایی در جریان این انتخابات شدند. | راستهای افراطی بیشتر بر مباحث فرهنگی، هویتی و حفظ سنتهای غربی تاکید دارند، مسائلی که از نظر این گروه، مهاجران آن را تحتتاثیر قرار دادهاند. درمقابل راستهای افراطی، لیبرالدموکراتها قرار دارند که مباحث اقتصادی برای آنان اهمیت داشته و نمیتوانند از نقش نیروی کار ارزان و نفوذی منطقهای که مهاجران برای آنان به ارمغان میآورند، چشمپوشی کنند. افرادی مانند: «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه و «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان از سران لیبرالدموکراسی غربی به شمار میروند. مکرون خود در جریان انتخابات ۲۰۱۷ برای پیروزی مجبور شد در دور دوم انتخابات با «مارین لوپن»، رهبر «جنبش ملی فرانسه» که یک گروه راست افراطی است، رقابت کند. او دور دوم انتخابات را با کسب ۶۶درصد آرا درمقابل رای ۳۳درصدی لوپن برد اما مشکل آنجا بود که راستهای افراطی بعد از هفت دهه بار دیگر پا به سیاست قاره سبز گذاشته بودند و این انتخابات یکی از نخستین زورآزماییهای آنان بود. راستهای افراطی در مسیر رشد قرار داشتند و در سال ۲۰۱۹ این افزایش محبوبیت منجر به پیروزی قاطع حزب لوپن در انتخابات پارلمان اروپا در برابر حزب مکرون شد. در سال جاری نیز در جریان انتخابات شهرداریها در فرانسه، حزب «جمهوری به پیش» به رهبری مکرون متحمل شکست دیگری شد، بهگونهای که حتی نتوانست یک کرسی شهرداری را در شهرهای بزرگ فرانسه به دست بیاورد. درمقابل احزاب سبز، چپها و راستهای افراطی موفق به کسب پیروزی و دستاوردهایی در جریان این انتخابات شدند. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
اقتصاد کشورهای غربی اساسا بنابر رویههای تاریخی چندصد سال گذشته، براساس استثمار سرزمینهای خارجی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم شکل گرفته است. این کشورها در سالهای اخیر نیز باوجود اتمام دوره استعمار مستقیم سعی کردهاند با حضور نظامی و کنترل سرزمینی مدیریت منابع کشورهای دیگر را در دست بگیرند. حمله [[آمریکا]] به [[افغانستان]] در سال ۲۰۰۱ کشوری که صاحب تریلیونها دلار معدن دستنخورده است و نیز اشغال کشور نفتخیز عراق در سال ۲۰۰۳ و نیز اشغال مناطق نفتی شرق سوریه ازجمله این اقدامات هستند. فرانسه نیز برای بهتر کردن اوضاع اقتصادی خود و گشودن بازارهای جهانی و دستیابی به منابع کشورهای دیگر تشخیص داده که باید مجددا حضور و نفوذ خود را در [[آسیا]] و [[آفریقا]] تقویت کند. [[فرانسه]] برهمین اساس کشورهای عضو جی۵ یعنی ساحل آفریقا را تشکیل داده و سعی دارد با ساختارسازی به بهانه حمایت از آنان دربرابر تروریسم، نیروهای خود را در این کشورها مستقر کرده و نفوذ سیاسی و نظامی خود را تحکیم کند. پنج کشور بورکینافاسو، مالی، موریتانی، نیجر و چاد عضو کشورهای ساحل [[آفریقا]] هستند که میزبانی از چهار هزار نظامی فرانسوی را نیز برعهده دارند. فرانسه همچنین در آسیا نیز بهدنبال احیای مناطق تحت نفوذ سابق خود است. [[پاریس]] در همین راستا نیروهایی را در شمال و شرق [[سوریه]] به بهانه حمایت از مبارزه کردها علیه [[داعش]] مستقر کرده است. مکرون همچنین پس از انفجار بندر بیروت بلافاصله به این شهر سفر کرده و کمتر از دو ماه بعد از انفجار نیز مجددا به لبنان سفر کرد. او در جریان سفرهای خود در لبنان سیاستمداران لبنانی را تهدید کرد و در اظهاراتی مداخلهجویانه مدعی شد فضای سیاسی این کشور را تغییر خواهد داد. او پس از سفر دوم خود به بیروت پس از انفجار بندر این شهر بهصورت غیرمنتظرهای در ۱۲ شهریورماه از لبنان به عراق رفت؛ جایی که او در اقدامی غیرمعمول در زمان حضور چهارساعته خود، جلسهای مشترک با رئیسجمهور، نخستوزیر و رئیس پارلمان عراق داشت. مکرون برای آمادهسازی کشورش برای حضور منطقهای نیاز به پیشرانهایی در کشورش دارد تا بتواند زمینهای مناسب برای حضور خارجی فرانسه ایجاد کند. وقوع بحران و حرکات تروریستی در فرانسه با منشا خارجی میتواند فرانسویها را به این ذهنیت رهنمون کند که آنها باید جلوی چنین حرکاتی را در خارج از مرزهای خود بگیرند. در اینجا تمامی ارکان فرانسه از مردم و مسئولان تمرکز ذهنی ویژهای بر روی حضور خارجی فرانسه در حوزههای سیاسی و نظامی پیدا خواهند کرد؛ حضور و نفوذی که مکرون بسط آن را برعهده خواهد داشت و با حضور در این مناطق جایگاه خود را در ذهن فرانسویان ارتقا خواهد داد. بهطور کلی کشورگشایان فرانسوی همانند خانواده ناپلئونها مانند ناپلئون اول و سوم جایگاهی بسیار بالا در میان مردم فرانسه دارند. دست زدن به اقداماتی شبیه این افراد میتواند برای مکرون سودمند باشد. در حوزهٔ اروپایی نیز این قاره بهخصوص در اتحادیه اروپایی دچار شکافهایی در بحثهایی مانند مهاجرت است. اختلافاتی که میان لیبرال دموکراتهای اروپایی و راستگرایان بر سر مسدودسازی راه ورود مهاجران درگرفته، در دوقطبی شدن فضای اتحادیه اروپا نقش بسزایی داشته است. این مساله تاحدی بوده که کشورهای جنوب و شرق اروپا با فرانسه بر سر این موضوعات اختلافنظرهای شدیدی پیدا کردهاند. کشورهایی مانند [[لهستان]] و [[مجارستان]] با دولتهای راست افراطی خود ازجمله دولتهای مخالف مکرون هستند. | اقتصاد کشورهای غربی اساسا بنابر رویههای تاریخی چندصد سال گذشته، براساس استثمار سرزمینهای خارجی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم شکل گرفته است. این کشورها در سالهای اخیر نیز باوجود اتمام دوره استعمار مستقیم سعی کردهاند با حضور نظامی و کنترل سرزمینی مدیریت منابع کشورهای دیگر را در دست بگیرند. حمله [[آمریکا]] به [[افغانستان]] در سال ۲۰۰۱ کشوری که صاحب تریلیونها دلار معدن دستنخورده است و نیز اشغال کشور نفتخیز عراق در سال ۲۰۰۳ و نیز اشغال مناطق نفتی شرق سوریه ازجمله این اقدامات هستند. فرانسه نیز برای بهتر کردن اوضاع اقتصادی خود و گشودن بازارهای جهانی و دستیابی به منابع کشورهای دیگر تشخیص داده که باید مجددا حضور و نفوذ خود را در [[آسیا]] و [[آفریقا]] تقویت کند. [[فرانسه]] برهمین اساس کشورهای عضو جی۵ یعنی ساحل آفریقا را تشکیل داده و سعی دارد با ساختارسازی به بهانه حمایت از آنان دربرابر تروریسم، نیروهای خود را در این کشورها مستقر کرده و نفوذ سیاسی و نظامی خود را تحکیم کند. پنج کشور بورکینافاسو، مالی، موریتانی، نیجر و چاد عضو کشورهای ساحل [[آفریقا]] هستند که میزبانی از چهار هزار نظامی فرانسوی را نیز برعهده دارند. فرانسه همچنین در آسیا نیز بهدنبال احیای مناطق تحت نفوذ سابق خود است. [[پاریس]] در همین راستا نیروهایی را در شمال و شرق [[سوریه]] به بهانه حمایت از مبارزه کردها علیه [[داعش]] مستقر کرده است. مکرون همچنین پس از انفجار بندر بیروت بلافاصله به این شهر سفر کرده و کمتر از دو ماه بعد از انفجار نیز مجددا به لبنان سفر کرد. او در جریان سفرهای خود در لبنان سیاستمداران لبنانی را تهدید کرد و در اظهاراتی مداخلهجویانه مدعی شد فضای سیاسی این کشور را تغییر خواهد داد. او پس از سفر دوم خود به بیروت پس از انفجار بندر این شهر بهصورت غیرمنتظرهای در ۱۲ شهریورماه از لبنان به عراق رفت؛ جایی که او در اقدامی غیرمعمول در زمان حضور چهارساعته خود، جلسهای مشترک با رئیسجمهور، نخستوزیر و رئیس پارلمان عراق داشت. مکرون برای آمادهسازی کشورش برای حضور منطقهای نیاز به پیشرانهایی در کشورش دارد تا بتواند زمینهای مناسب برای حضور خارجی فرانسه ایجاد کند. وقوع بحران و حرکات تروریستی در فرانسه با منشا خارجی میتواند فرانسویها را به این ذهنیت رهنمون کند که آنها باید جلوی چنین حرکاتی را در خارج از مرزهای خود بگیرند. در اینجا تمامی ارکان فرانسه از مردم و مسئولان تمرکز ذهنی ویژهای بر روی حضور خارجی فرانسه در حوزههای سیاسی و نظامی پیدا خواهند کرد؛ حضور و نفوذی که مکرون بسط آن را برعهده خواهد داشت و با حضور در این مناطق جایگاه خود را در ذهن فرانسویان ارتقا خواهد داد. بهطور کلی کشورگشایان فرانسوی همانند خانواده ناپلئونها مانند ناپلئون اول و سوم جایگاهی بسیار بالا در میان مردم فرانسه دارند. دست زدن به اقداماتی شبیه این افراد میتواند برای مکرون سودمند باشد. در حوزهٔ اروپایی نیز این قاره بهخصوص در اتحادیه اروپایی دچار شکافهایی در بحثهایی مانند مهاجرت است. اختلافاتی که میان لیبرال دموکراتهای اروپایی و راستگرایان بر سر مسدودسازی راه ورود مهاجران درگرفته، در دوقطبی شدن فضای اتحادیه اروپا نقش بسزایی داشته است. این مساله تاحدی بوده که کشورهای جنوب و شرق اروپا با فرانسه بر سر این موضوعات اختلافنظرهای شدیدی پیدا کردهاند. کشورهایی مانند [[لهستان]] و [[مجارستان]] با دولتهای راست افراطی خود ازجمله دولتهای مخالف مکرون هستند. | ||
== راستگرایان افراطی و | == راستگرایان افراطی و اسلامهراسی == | ||
بلند شدن صدای [[فرانسه]] در زمینه [[اسلامهراسی]] میتواند برای حس بیگانههراسی کشورهای راستگرا و مخالف فرانسه، رضایتبخش باشد. [[فرانسه]] بر این اعتقاد است که مخالفت با [[اسلام]] میتواند با کمرنگ کردن اختلافات بر سر ورود مهاجران به یکپارچه شدن اتحادیه [[اروپا]] کمک کند. این دستاورد بزرگی برای مکرون نخواهد بود، چراکه او دقیقا همان کاری را میخواهد انجام دهد که راستگرایان بهدنبال آن بودند. ضمن اینکه دادن چنین امتیازی به راستگرایان، آنها را برای امتیازات بعدی و سرنگونی جسورتر خواهد کرد. حتی اگر این اتفاق هم رخ ندهد، با اجرای خواستههای جریانهای دستراستی، ارزشهای اتحادیه اروپایی بهصورت جدی تحتتاثیر قرار خواهد گرفت و درنهایت از اتحادیه، یک نام بیشتر باقی نمیماند. | بلند شدن صدای [[فرانسه]] در زمینه [[اسلامهراسی]] میتواند برای حس بیگانههراسی کشورهای راستگرا و مخالف فرانسه، رضایتبخش باشد. [[فرانسه]] بر این اعتقاد است که مخالفت با [[اسلام]] میتواند با کمرنگ کردن اختلافات بر سر ورود مهاجران به یکپارچه شدن اتحادیه [[اروپا]] کمک کند. این دستاورد بزرگی برای مکرون نخواهد بود، چراکه او دقیقا همان کاری را میخواهد انجام دهد که راستگرایان بهدنبال آن بودند. ضمن اینکه دادن چنین امتیازی به راستگرایان، آنها را برای امتیازات بعدی و سرنگونی جسورتر خواهد کرد. حتی اگر این اتفاق هم رخ ندهد، با اجرای خواستههای جریانهای دستراستی، ارزشهای اتحادیه اروپایی بهصورت جدی تحتتاثیر قرار خواهد گرفت و درنهایت از اتحادیه، یک نام بیشتر باقی نمیماند. | ||