۲۱٬۷۰۰
ویرایش
(←عقاید) |
|||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== عقاید == | == عقاید == | ||
حسن صباح چون بر اَلَموت مستقر شد، داعیانی را به اطراف فرستاد و اساس مذهب خود را بر «تأویل تنزیل» خصوصا آیات «متشابه» نهاد و میگفت: هر تنزیلی را تأویلی باشد و هر ظاهری را باطنی. همچنین معتقد بود که با عقل و نظر نمیتوان خدا را | حسن صباح چون بر اَلَموت مستقر شد، داعیانی را به اطراف فرستاد و اساس مذهب خود را بر «تأویل تنزیل» خصوصا آیات «متشابه» نهاد و میگفت: هر تنزیلی را تأویلی باشد و هر ظاهری را باطنی. همچنین معتقد بود که با عقل و نظر نمیتوان خدا را شناخت؛ بلکه شناخت خدا منوط به تعلیم امام است؛ زیرا اگر قرار بود با عقل خدا را شناخت، فهم عقلی کفایت میکرد؛ بنابراین، هیچ مذهبی تشکیل نمیشد و اگر هم تشکیل میشد، اهل هیچ مذهبی بر مذهب دیگر اعتراضی نداشتند، چون فهمعقلی برای همگان فهمی مساوی ایجاد میکرد، اما چون راه اعتراض و انکار باز و تقلید برای بعضی از افراد لازم است، این نشان میدهد که پس فهمعقلی به تنهایی کفایت کننده نیست و اساس مذهب بر تعلیم آن استوار است. در نتیجه مردم محتاج حضور امامی هستند که احکام دین را به آنها یاد دهد. شهرستانی مینویسد: حسن مردم را به تعیین امام دعوت میکرد و میگفت [[امام صادق (علیهالسلام)|امام صادق (علیهالسلام)]] - امام راستگو در هر زمان- همان [[قائم آل محمد|امام قائم]] است و [[فرقه ناجیه]] مذهب اوست و راه نجات، پیروی از ایشان است. | ||
== سر انجام == | == سر انجام == | ||
حسن صباح در سال 518 هجری قمری از دنیا میرود و پس از مرگ وی، یکی از شاگردانش به نام کیابزرگ امید رودباری به جای وی مینشیند و بعد از او پسرش محمدبنبزرگ امید رودباری در سال 532 هجری قمری به جای وی امام میشود و سپس فرزندش حسن مشهور به علی ذکره السلام دعوی امامت میکند و در سال 561 هجری قمری کشته میشود. از نوادگان او جلالالدین حسن معروف به نومسلمان بود که با خلیفه عباسی الناصر لدین اللّه رابطه دوستی برقرار میکند. پسر وی علاءالدین محمدبنحسن بود که در سال 618 هجری قمری خود را امام میخواند، ولی بیشتر اوقات خویش را به کار خلاف و مستی | حسن صباح در سال 518 هجری قمری از دنیا میرود و پس از مرگ وی، یکی از شاگردانش به نام ''کیابزرگ امید رودباری'' به جای وی مینشیند و بعد از او پسرش محمدبنبزرگ امید رودباری در سال 532 هجری قمری به جای وی امام میشود و سپس فرزندش حسن مشهور به ''علی ذکره السلام'' دعوی امامت میکند و در سال 561 هجری قمری کشته میشود. از نوادگان او ''جلالالدین حسن'' معروف به نومسلمان بود که با خلیفه عباسی الناصر لدین اللّه رابطه دوستی برقرار میکند. پسر وی علاءالدین محمدبنحسن بود که در سال 618 هجری قمری خود را امام میخواند، ولی بیشتر اوقات خویش را به کار خلاف و مستی میگذراند تا اینکه در سال 653 هجری قمری به مرگ ناگهانی از دنیا میرود. پس از او رکنالدین خورشاه در سال 653 هجری قمری جانشین وی میشود و در زمان امامت او هلاکوی مغول اَلَموت را ویران میکند و خاندان اسماعیلیه نزاریه را در سال 654 هجری قمری از بین میبرد<ref>مشکور محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ مشهد، نشر آستان قدس رضوی؛ سال 1372 شمسی؛ ص 298 با ویرایش عبارات. | ||
</ref>،<ref>جوینی عطاء الدین عطا؛ تاریخ جهانگشا؛ تصحیح و تحقیق محمد قزوینی؛ لیدن؛ سال 1355 هجری قمری؛ ص 186-278.</ref>،<ref>ابن جوزی بغدادی ابو الفرج؛ تلبیس الابلیس؛ مصر، سال 1928 میلادی؛ ص 110 - 111.</ref>،<ref>برنارد لوئیس؛ فدائیان اسماعیلی؛ ترجمه فریدون بدرهای؛ نشر بنیاد فرهنگ ایران؛ سال 1348 شمسی؛ ص 49 - 55.</ref>،<ref>همدانی خواجه رشیدالدین فضل الله؛ جامع التواریخ، قسمت اسماعیلیان؛ به اهتمام محمد تقی دانش پژوه و محمد مدرسی زنجانی؛ تهران؛ سال 1338 شمسی؛ ص 97 - 137.</ref>. | </ref>،<ref>جوینی عطاء الدین عطا؛ تاریخ جهانگشا؛ تصحیح و تحقیق محمد قزوینی؛ لیدن؛ سال 1355 هجری قمری؛ ص 186-278.</ref>،<ref>ابن جوزی بغدادی ابو الفرج؛ تلبیس الابلیس؛ مصر، سال 1928 میلادی؛ ص 110 - 111.</ref>،<ref>برنارد لوئیس؛ فدائیان اسماعیلی؛ ترجمه فریدون بدرهای؛ نشر بنیاد فرهنگ ایران؛ سال 1348 شمسی؛ ص 49 - 55.</ref>،<ref>همدانی خواجه رشیدالدین فضل الله؛ جامع التواریخ، قسمت اسماعیلیان؛ به اهتمام محمد تقی دانش پژوه و محمد مدرسی زنجانی؛ تهران؛ سال 1338 شمسی؛ ص 97 - 137.</ref>. | ||