confirmed
۵٬۹۱۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
مکتب اشعری به اصول اعتقادی بر محور برخی از اصول می چرخد.عناوین مهم ترین اصول اعتقادی اشاعره. | مکتب اشعری به اصول اعتقادی بر محور برخی از اصول می چرخد.عناوین مهم ترین اصول اعتقادی اشاعره. | ||
اشاعره صفات خدا را زاید بر ذات می دانند. این مکتب در اعتقاد به قضا و قدر سخت معتقدند و اراده الهی را در همه امور از جمله افعال انسان جاری می کنند و می گویند که انسان کاسب افعال خویش است نه خالق اشاعره به حسن و قبح عقلی اعتقادی ندارند بلکه آن را شرعی می دانند یعنی این که حسن و قبح هر فعلی تابع تشخیص شرع است و هیچ فعلی ذاتا حسن یا قبیح نیست مگر که شرع تشخیص دهد. در اعتقاد اشاعره مطابق با مفاد آیات خداوند در قیامت با چشم دیده می شود و کلام خدا قدیم است و صفات خبری خداوند وقتی قبول است که بدون تشبیه به خدا به مخلوق و بدون تعیین کیبف باشد. | اشاعره صفات خدا را زاید بر ذات می دانند. این مکتب در اعتقاد به قضا و قدر سخت معتقدند و اراده الهی را در همه امور از جمله افعال انسان جاری می کنند و می گویند که انسان کاسب افعال خویش است نه خالق اشاعره به حسن و قبح عقلی اعتقادی ندارند بلکه آن را شرعی می دانند یعنی این که حسن و قبح هر فعلی تابع تشخیص شرع است و هیچ فعلی ذاتا حسن یا قبیح نیست مگر که شرع تشخیص دهد. در اعتقاد اشاعره مطابق با مفاد آیات خداوند در قیامت با چشم دیده می شود و کلام خدا قدیم است و صفات خبری خداوند وقتی قبول است که بدون تشبیه به خدا به مخلوق و بدون تعیین کیبف باشد. | ||
==زمان شکل گیری مکتب اشاعره== | ==زمان شکل گیری مکتب اشاعره== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۱: | ||
اشعری تا چهل سالگی پیرو مکتب معتزله بود اما در سال 320 قمری با برائت از اندیشه های اعتزالی، خود مکتب جدیدش را بنیان نهاد. <ref>همان ص 231 با اقتباس</ref> | اشعری تا چهل سالگی پیرو مکتب معتزله بود اما در سال 320 قمری با برائت از اندیشه های اعتزالی، خود مکتب جدیدش را بنیان نهاد. <ref>همان ص 231 با اقتباس</ref> | ||
==هدف اشعری از ایجاد مکتب== | ==هدف اشعری از ایجاد مکتب == | ||
هدف اصلی ابو الحسن اشعری مبارزه با دو جریان تندرو عقل گرایی معتزله و نص گرایی اهل حدیث بود تا بتواند با تعدیل این دو روی کرد افراطی مکتب میانه روی اشعری را پایه گذاری کند. | |||
معتزلیان بر مبانی عقلی به عنوان تنها ابزار شناخت تاکید می کردند و با نفی هر آنچه در نظر آنان با فهم عقلی ناسازگار بود و نیز با استناد به آیات نفی کننده تشبیه، تجسیم و رؤیت خدا منکر صفات زاید بر ذات شدند و از خلق کلام خدا سخن گفتند.و اما در برابر معتزلیان اهل حدیث صف بسته بودند پیروان این مکتب با تکیه بر نصوص و متون و نقلیات، روش عقل ستیزانه در پیش گرفتند و به تفسیر ظاهری آیات می پرداختند، و از تأویل عقلانی قرآن سخت پرهیز می کردند.در این میان اشعری و پیروانش با تلاش در برابر این افراط و تفریط ها راه میانه ای را انتخاب و مکتب اشعری را بنا نهادند. برای اطلاع از تفصیل این مطلب به گزارش ابن خلدون مراجعه شود.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ج۲، ص۹۴۲-۹۴۷، ترجمه محمدپروین گنابادی، تهران، ۱۳۵۳ش.</ref> | معتزلیان بر مبانی عقلی به عنوان تنها ابزار شناخت تاکید می کردند و با نفی هر آنچه در نظر آنان با فهم عقلی ناسازگار بود و نیز با استناد به آیات نفی کننده تشبیه، تجسیم و رؤیت خدا منکر صفات زاید بر ذات شدند و از خلق کلام خدا سخن گفتند.و اما در برابر معتزلیان اهل حدیث صف بسته بودند پیروان این مکتب با تکیه بر نصوص و متون و نقلیات، روش عقل ستیزانه در پیش گرفتند و به تفسیر ظاهری آیات می پرداختند، و از تأویل عقلانی قرآن سخت پرهیز می کردند.در این میان اشعری و پیروانش با تلاش در برابر این افراط و تفریط ها راه میانه ای را انتخاب و مکتب اشعری را بنا نهادند. برای اطلاع از تفصیل این مطلب به گزارش ابن خلدون مراجعه شود.<ref>ابن خلدون، مقدمه، ج۲، ص۹۴۲-۹۴۷، ترجمه محمدپروین گنابادی، تهران، ۱۳۵۳ش.</ref> |