۸۶٬۰۹۳
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'خارق العاده' به 'خارقالعاده') |
جز (جایگزینی متن - 'العاده اش' به 'العادهاش') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
آیا ندیدهاید که خدا هر چه را که در آسمانها و زمین است مسخر شما نموده است؟ | آیا ندیدهاید که خدا هر چه را که در آسمانها و زمین است مسخر شما نموده است؟ | ||
و بتعبیر امیر المومنین علیهالسلام : وتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر | و بتعبیر امیر المومنین علیهالسلام : وتزعم انک جرم صغیر و فیک انطوی العالم الاکبر | ||
بنابراین انسان مظهر جمال و جلال و قدرت خداست اوست که میتواند در اثر فعلیت رسیدن استعدادهای نهفته اش به اوج قله هستی صعود نموده و با کمال مطلق ارتباط بر قرار نماید امروزه نیزمی میبینیم گاه یک فرد در اثر نبوغ و استعداد | بنابراین انسان مظهر جمال و جلال و قدرت خداست اوست که میتواند در اثر فعلیت رسیدن استعدادهای نهفته اش به اوج قله هستی صعود نموده و با کمال مطلق ارتباط بر قرار نماید امروزه نیزمی میبینیم گاه یک فرد در اثر نبوغ و استعداد خارقالعادهاش موفق به اختراع چیزی میگردد که نه تنها جامعه عصر خود بلکه جوامع بعد از خود را نیزی تحت تاثیر جدی قرار میدهد. | ||
بنابراین میتوان ادعا نمود که در عالم امکان و ثبوت اراده فرد بر جامعه حاکمیت دارد و روح فردی قابلیت حاکمیت بر روح جمع را داراست و شاهد عینی و عملی آن وجود مقدس انبیاءالهی هستند که تا کنون نیز تفکرات و اندیشههای آنان بر جهان حاکمیت دارد. | بنابراین میتوان ادعا نمود که در عالم امکان و ثبوت اراده فرد بر جامعه حاکمیت دارد و روح فردی قابلیت حاکمیت بر روح جمع را داراست و شاهد عینی و عملی آن وجود مقدس انبیاءالهی هستند که تا کنون نیز تفکرات و اندیشههای آنان بر جهان حاکمیت دارد. | ||
اما مقام اثبات و خارج : در این مرحله ناچاریم وضعیت جوامع و افراد را انگونه که در خارج عمل مینمایند مورد ملاحظه و بررسی قرار دهیم اینجاست که باید اذعان نمائیم که متاسفانه نوع انسانها نسبت به توانائیهای بالقوه و نهفته درونیشان بی توجه بوده بلکه آنها را در وجودشان مدفون مینمایند بحدی که تبدیل به انسانهای مسخ شدهای میگردند که از خویشتن خود نیز بیگانه میشوند یعنی ماهیت انسانی خویش را تبدیل به ماهیت جماد و نبات و حیوان مینمایند : اولئک کالانعام بل هم اضل | اما مقام اثبات و خارج : در این مرحله ناچاریم وضعیت جوامع و افراد را انگونه که در خارج عمل مینمایند مورد ملاحظه و بررسی قرار دهیم اینجاست که باید اذعان نمائیم که متاسفانه نوع انسانها نسبت به توانائیهای بالقوه و نهفته درونیشان بی توجه بوده بلکه آنها را در وجودشان مدفون مینمایند بحدی که تبدیل به انسانهای مسخ شدهای میگردند که از خویشتن خود نیز بیگانه میشوند یعنی ماهیت انسانی خویش را تبدیل به ماهیت جماد و نبات و حیوان مینمایند : اولئک کالانعام بل هم اضل |