۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صاحب نظر' به 'صاحبنظر') |
جز (جایگزینی متن - 'بلند مرتبه' به 'بلندمرتبه') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
از اساتید او در مشهد مرحوم سید علی فرزند ابیالحسن موسوی عاملی است<ref>اعیانالشیعه، سید محسن امین، قطع رحلی، انتشارات دارالتعارف للمطبوعات</ref>. مرحوم [[شیخ حر عاملی]] در [[کتاب امل الامل]] راجع به وی مینویسد: «او از بزرگان علما وفضلای عصر خویش و از شاگردان شیخ ما، [[شهید ثانی]] بود. وی فردی زاهد، عابد، فقیه و باورع بود<ref>ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و القلب، محمدعلی مدرس، انتشارات کتابفروشی خیام</ref>. سید علی بن ابی الحسن عاملی همان طور که از نام وی برمیآید از علمای [[جبل عامل]] لبنان بود و سپس به [[ایران]] مهاجرت کرد. | از اساتید او در مشهد مرحوم سید علی فرزند ابیالحسن موسوی عاملی است<ref>اعیانالشیعه، سید محسن امین، قطع رحلی، انتشارات دارالتعارف للمطبوعات</ref>. مرحوم [[شیخ حر عاملی]] در [[کتاب امل الامل]] راجع به وی مینویسد: «او از بزرگان علما وفضلای عصر خویش و از شاگردان شیخ ما، [[شهید ثانی]] بود. وی فردی زاهد، عابد، فقیه و باورع بود<ref>ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیة و القلب، محمدعلی مدرس، انتشارات کتابفروشی خیام</ref>. سید علی بن ابی الحسن عاملی همان طور که از نام وی برمیآید از علمای [[جبل عامل]] لبنان بود و سپس به [[ایران]] مهاجرت کرد. | ||
استاد دیگر میرداماد که در رشد علمی وی تاثیر گذاشت فقیه | استاد دیگر میرداماد که در رشد علمی وی تاثیر گذاشت فقیه بلندمرتبه [[شیخ عزالدین حسین فرزند عبدالصمد عاملی]] (م 984ه 0 ق)، پدر [[شیخ بهایی]] از علمای بزرگ منطقه جبل عامل لبنان بود. وی شاگرد برجسته [[زین الدین علی بن احمد عاملی|زینالدین علی بن احمد عاملی]] معروف به شهید ثانی (شهادت در 966ه 0ق) بود و پس از کشته شدن شهید ثانی به دست طرفداران [[عثمان]] جبل عامل را که ناامن شده بود ترک کرد و چون در ایران [[مذهب تشیع]] رسمیت یافته و محل امن و مناسبی برای [[شیعه]] محسوب میشد به ایران مهاجرت کرد. در این سفر پسرش محمد، شیخ بهایی که هنوز این لقب را نداشت و بیش از سیزده سال از عمر وی نمیگذشت همراه او بود. | ||
شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد پس از چندی [[شیخ الاسلام]] [[قزوین]] پایتخت شاه طهماسب صفوی شد. سپس در حدود سال 969ه 0ق با همین منصب به مشهد رفت. | شیخ عزالدین حسین بن عبدالصمد پس از چندی [[شیخ الاسلام]] [[قزوین]] پایتخت شاه طهماسب صفوی شد. سپس در حدود سال 969ه 0ق با همین منصب به مشهد رفت. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
با توجه به گفته قطبالدین لاهیجی باید اذعان داشت که تنها استاد [[فلسفه]] و [[حکمت]] میرداماد (ره) امیر فخرالدین سماک بوده است. امیر فخرالدین سماک فیلسوفی بنام وصاحب آراء مستقل شناخته شده است و حاشیهای بر الهیات (که بخشی از کتاب تجریدالاعتقاد را تشکیل میدهد و کتاب کلامی - فلسفی است) تنها تالیف شناخته شده وی است. | با توجه به گفته قطبالدین لاهیجی باید اذعان داشت که تنها استاد [[فلسفه]] و [[حکمت]] میرداماد (ره) امیر فخرالدین سماک بوده است. امیر فخرالدین سماک فیلسوفی بنام وصاحب آراء مستقل شناخته شده است و حاشیهای بر الهیات (که بخشی از کتاب تجریدالاعتقاد را تشکیل میدهد و کتاب کلامی - فلسفی است) تنها تالیف شناخته شده وی است. | ||
به همین جهت باید گفت آنچه میرداماد را حکیمی صاحبنظر و | به همین جهت باید گفت آنچه میرداماد را حکیمی صاحبنظر و بلندمرتبه گردانیده همانا سعی فکری او و نبوغ وی بوده است. نبوغی که او را در فهم و تحلیل مباحث دقیق و پیچیده فلسفی که به ذهنی دقیق و نقاد نیاز دارد مدد رسانیده است. | ||
از آنجا که ولیعهد، محمد خدابنده در سال 980ه 0ق هرات را ترک کرد و در شیراز اقامت گزید. میرداماد در پایان قامت خدابنده در هرات بیش از بیست سال نداشته است. با تعبیری از کتاب عالم آرای عباسی چنین برمیآید که وی دارای نبوغ و استعداد فراوان بوده است. در عالم آرای عباسی آمده است: «- میرداماد - در زمان نواب اسکندر شان - محمدخدابنده - به اردوی معلی - هرات - آمده به صحبت علما و افاضل درگاه معلی مشرف گشته مدتی با امیر فخرالدین سماک استرآبادی و سایر دانشمندان مباحثات نمود و در علوم معقول و منقول سرآمد روزگار خود گشت<ref>الشواهد الربوبیه فی مناهج السلوکیه، صدرالدین شیرازی، تعلیق و تصحیح جلالالدین آشتیانی، چاپ دوم، مرکز نشر دانشگاهی</ref>.» | از آنجا که ولیعهد، محمد خدابنده در سال 980ه 0ق هرات را ترک کرد و در شیراز اقامت گزید. میرداماد در پایان قامت خدابنده در هرات بیش از بیست سال نداشته است. با تعبیری از کتاب عالم آرای عباسی چنین برمیآید که وی دارای نبوغ و استعداد فراوان بوده است. در عالم آرای عباسی آمده است: «- میرداماد - در زمان نواب اسکندر شان - محمدخدابنده - به اردوی معلی - هرات - آمده به صحبت علما و افاضل درگاه معلی مشرف گشته مدتی با امیر فخرالدین سماک استرآبادی و سایر دانشمندان مباحثات نمود و در علوم معقول و منقول سرآمد روزگار خود گشت<ref>الشواهد الربوبیه فی مناهج السلوکیه، صدرالدین شیرازی، تعلیق و تصحیح جلالالدین آشتیانی، چاپ دوم، مرکز نشر دانشگاهی</ref>.» |