۸۷٬۵۶۷
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سفید پوست' به 'سفیدپوست') |
جز (جایگزینی متن - 'قبیله گرا' به 'قبیلهگرا') |
||
خط ۱۱۹: | خط ۱۱۹: | ||
اسلام در سال 21 هجری قمری با ورود سربازان اسلام به منطقه نوبه سودان، وارد این سرزمین شد و در کنارههای رود نیل ریشه دوانید. در مرحله بعد، اسلام از طریق بازرگانان در سودان گسترش یافت و به تدریج حکومتهای محلی را از بین برد و مسیحیت و بتپرستی در مناطق مختلف سودان رونق خود را از دست داد و اکثر مردم بومی این کشور که اسلام را پذیرفته بودند با مسلمانان مهاجر که از مصر و الجزایر آمده بودند رابطه برقرار کردند و اسلام چنان گسترش یافت که پیروان مسیحیت در اقلیت قرار گرفتند. کم کم بر اثر مهاجرتهایی که توسط مسلمانان عرب از سه پایگاه دریای سرخ، شمال و غرب صورت گرفت، اسلام سودان را تسخیر کرد و قاره سیاه را در برگرفت. بر این اساس است که سودان به عنوان گذرگاه اسلام به قاره سیاه شهرت یافتهاست.<br> | اسلام در سال 21 هجری قمری با ورود سربازان اسلام به منطقه نوبه سودان، وارد این سرزمین شد و در کنارههای رود نیل ریشه دوانید. در مرحله بعد، اسلام از طریق بازرگانان در سودان گسترش یافت و به تدریج حکومتهای محلی را از بین برد و مسیحیت و بتپرستی در مناطق مختلف سودان رونق خود را از دست داد و اکثر مردم بومی این کشور که اسلام را پذیرفته بودند با مسلمانان مهاجر که از مصر و الجزایر آمده بودند رابطه برقرار کردند و اسلام چنان گسترش یافت که پیروان مسیحیت در اقلیت قرار گرفتند. کم کم بر اثر مهاجرتهایی که توسط مسلمانان عرب از سه پایگاه دریای سرخ، شمال و غرب صورت گرفت، اسلام سودان را تسخیر کرد و قاره سیاه را در برگرفت. بر این اساس است که سودان به عنوان گذرگاه اسلام به قاره سیاه شهرت یافتهاست.<br> | ||
نشانهای از نخستین زمان نشر اسلام، در آثار فزاری، نویسنده و منجّم عرب، که ایالت سودانی غنا را به عنوان مرکز اصلی طلا میشناخت، دیده میشود. از آن جا که فزاری بین سالهای 132 و 182 هجری، در کار نگارش بودهاست، معلوم میشود که بازرگانان مسلمان از جمله کسانی بودند که از آغاز قرن دوم یا اندکی پس از آن با شهرهای داخلی سودان رابطه داشتهاند. (هیسکت، 1369، ص41).<br> | نشانهای از نخستین زمان نشر اسلام، در آثار فزاری، نویسنده و منجّم عرب، که ایالت سودانی غنا را به عنوان مرکز اصلی طلا میشناخت، دیده میشود. از آن جا که فزاری بین سالهای 132 و 182 هجری، در کار نگارش بودهاست، معلوم میشود که بازرگانان مسلمان از جمله کسانی بودند که از آغاز قرن دوم یا اندکی پس از آن با شهرهای داخلی سودان رابطه داشتهاند. (هیسکت، 1369، ص41).<br> | ||
از زمانی که اسلام در سودان گسترش یافت تصوف نیز وارد سودان شد و گسترش پیدا کرد و مردم و قبایل تحت تأثیر آن قرار گرفتند. روحیه | از زمانی که اسلام در سودان گسترش یافت تصوف نیز وارد سودان شد و گسترش پیدا کرد و مردم و قبایل تحت تأثیر آن قرار گرفتند. روحیه قبیلهگرایی و گریز از ظاهر به باطن از جمله عواملی است که موجب گسترش تصوف در سودان شدهاست. از ویژگیهای بارز تصوف در سودان نزدیکی آن به شیعه است که این امر را میتوان در باورهای مذهبی و اعتقادات اسلامی و عبادات و اعمال دینی آنها و علاقه و محبت به اهلبیت (علیهمالسلام) و حتی در ساخت مساجد، گنبدها و ضریح اولیا و... مشاهده نمود.<br> | ||
متصوفه با داشتن شبکه وسیعی از خلاوی (مدارس آموزش قرآن به شیوهای ویژه و سنتی) به آموزش و تعلیم احکام اسلامی و حفظ قرآن میپردازند و از این طریق موفق شدهاند در حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه سودان به صورت ریشه داری نفوذ نمایند و تأثیر عمیقی بر جریانها و رویدادهای مهم و حیاتی سودان بگذارند. بر این اساس است که تصوف در جای جای جامعه سودان و در عمق تودههای مردم ریشه دوانده، تا آن جا که میتوان گفت هر خانوادهای که تصوف به درون آن راه نیافته باشد سودانی نیست و از این رو اسلام سودان اسلام صوفی است. متصوفه در حال حاضر نیز در سودان فعال هستند اما استقبال مردم و به خصوص جوانان از این فرقه کاهش یافتهاست، که از جمله علتهای آن میتوان به خرافی بودن برخی از اعتقادات آنها و نیز تبلیغات سوء وهابیت علیه آن اشاره کرد.<br> | متصوفه با داشتن شبکه وسیعی از خلاوی (مدارس آموزش قرآن به شیوهای ویژه و سنتی) به آموزش و تعلیم احکام اسلامی و حفظ قرآن میپردازند و از این طریق موفق شدهاند در حیات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه سودان به صورت ریشه داری نفوذ نمایند و تأثیر عمیقی بر جریانها و رویدادهای مهم و حیاتی سودان بگذارند. بر این اساس است که تصوف در جای جای جامعه سودان و در عمق تودههای مردم ریشه دوانده، تا آن جا که میتوان گفت هر خانوادهای که تصوف به درون آن راه نیافته باشد سودانی نیست و از این رو اسلام سودان اسلام صوفی است. متصوفه در حال حاضر نیز در سودان فعال هستند اما استقبال مردم و به خصوص جوانان از این فرقه کاهش یافتهاست، که از جمله علتهای آن میتوان به خرافی بودن برخی از اعتقادات آنها و نیز تبلیغات سوء وهابیت علیه آن اشاره کرد.<br> | ||