۸۷٬۸۱۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'رده:جنبشها' به 'رده:جریانها و جنبشها') |
جز (جایگزینی متن - 'غرب ستیز' به 'غربستیز') |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
اخوانالمسلمین مخالف حضور غرب و بریتانیا در مصر بود؛ حتی برخی از دانشمندان مانند دکتر «محمد امین رئیس» بر این باورند که: «یکی از انگیزههای تأسیس این جمعیت، آگاه کردن مصریان از ظلم سربازان انگلیسی نسبت به مصر است که در اطراف اسماعیلیه و منطقه کانال سوئز پرسه میزدند». | اخوانالمسلمین مخالف حضور غرب و بریتانیا در مصر بود؛ حتی برخی از دانشمندان مانند دکتر «محمد امین رئیس» بر این باورند که: «یکی از انگیزههای تأسیس این جمعیت، آگاه کردن مصریان از ظلم سربازان انگلیسی نسبت به مصر است که در اطراف اسماعیلیه و منطقه کانال سوئز پرسه میزدند». | ||
در اثر همین تبلیغات | در اثر همین تبلیغات غربستیز اخوانالمسلمین بود که در سال 1952 آشوب علیه بریتانیا در مصر افزایش یافت و به برکناری «[[ملک فاروق]]» در 6 ژوئیه 1952 و روی کار آمدن «[[جمال عبدالناصر]]» انجامید. | ||
«ناصر» در ابتدا، رابطه خوبی با اخوانالمسلمین داشت، به طوری که اخوان امید داشت با همکاری «ناصر» برای برپایی یک حکومت اسلامی فعالیت کند. اما در دراز مدت تنشها بالا گرفت و مشخص شد که دو طرف، درباره مسایل اجتماعی و اداره حکومت، ایدهها و دیدگاههای متفاوتی دارند. «از نظر ناصر، شعار غالب «الدین للّه و الوطن للجماعة»، یعنی (دین برای خدا و کشور برای مردم) بود. این شعار سیاسی به معنی منزوی کردن اخوان بود؛ زیرا اخوان میخواست حکومت بعد از انقلاب 1952 مصر متکی به اسلام باشد». | «ناصر» در ابتدا، رابطه خوبی با اخوانالمسلمین داشت، به طوری که اخوان امید داشت با همکاری «ناصر» برای برپایی یک حکومت اسلامی فعالیت کند. اما در دراز مدت تنشها بالا گرفت و مشخص شد که دو طرف، درباره مسایل اجتماعی و اداره حکومت، ایدهها و دیدگاههای متفاوتی دارند. «از نظر ناصر، شعار غالب «الدین للّه و الوطن للجماعة»، یعنی (دین برای خدا و کشور برای مردم) بود. این شعار سیاسی به معنی منزوی کردن اخوان بود؛ زیرا اخوان میخواست حکومت بعد از انقلاب 1952 مصر متکی به اسلام باشد». |