confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳
ویرایش
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== مفاد صلحنامه == | == مفاد صلحنامه == | ||
پس از بحثهای فراوان، قرار شد تا عهدنامه نوشته شود. [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیهالسلام)]] مأمور نوشتن صلحنامه شد | پس از بحثهای فراوان، قرار شد تا عهدنامه نوشته شود. [[علی بن ابی طالب|امام علی(علیهالسلام)]] مأمور نوشتن صلحنامه شد<ref>معمر میگوید: از زهری درباره کاتب معاهده حدیبیه سؤال کردم، خندید و گفت: علی بن ابیطالب علیهما السلام؛ اما اگر از اینان(یعنی بنیامیه) سؤال کنی، خواهند گفت: عثمان؛ المصنف، عبدالرزاق، ج ۵، ص ۳۴۳؛ چشم زهری روشن که ببیند برخی کاتب را محمد بن مسلمه معرفی کردند؛ سبل الهدی والرشاد، ج ۵، ص ۱۲۳</ref>. رسول خدا(صلی الله علیه) در ابتدا فرمود تا چنین بنویسد: بسم الله الرحمن الرحیم؛ اما سهیل اعتراض کرد و گفت: ما «رحمن» را نمی شناسیم. پیش از آن در [[مکه]] نیز مشرکان نسبت به کلمه «رحمان» حساسیت داشته و اظهار می کردند که او را نمیشناسند. پس از اصرار سهیل قرار شد تا به نوشتن «باسمک اللهم» که مورد توافق دو طرف بود اکتفا شود. | ||
جمله بعد این بود: این آن چیزی است که رسول الله و ... بر آن توافق کرده؛ سهیل به نوشتن «رسول الله» اعتراض کرد و گفت: تنها باید نام خود و پدرت باشد، چون ما تو را رسول خدا نمیدانیم. صدای اعتراض مسلمانان برخاست. اعتراض سهیل در قالب یک قرارداد مورد توافق دو طرف وارد بود و لذا رسول خدا (صلی الله علیه) مسلمانان را ساکت کرد و قرار شد تا «محمد بن عبدالله» نوشته شود. رسول خدا (صلی الله علیه) به امام فرمود تا عنوان «رسول الله» را از معاهده محو کند. [[امیرالمؤمنین]] عرض کردند دست او نمیتواند این عنوان را محو کند. حضرت فرمودند: محل آن را به من نشان دهد تا پاک کنم و امام چنین کرد | جمله بعد این بود: این آن چیزی است که رسول الله و ... بر آن توافق کرده؛ سهیل به نوشتن «رسول الله» اعتراض کرد و گفت: تنها باید نام خود و پدرت باشد، چون ما تو را رسول خدا نمیدانیم. صدای اعتراض مسلمانان برخاست. اعتراض سهیل در قالب یک قرارداد مورد توافق دو طرف وارد بود و لذا رسول خدا (صلی الله علیه) مسلمانان را ساکت کرد و قرار شد تا «محمد بن عبدالله» نوشته شود. رسول خدا (صلی الله علیه) به امام فرمود تا عنوان «رسول الله» را از معاهده محو کند. [[امیرالمؤمنین]] عرض کردند دست او نمیتواند این عنوان را محو کند. حضرت فرمودند: محل آن را به من نشان دهد تا پاک کنم و امام چنین کرد<ref> المغازی، ج ۲، ص ۶۱۰؛ بعدها در جنگ صفین، امیرمؤمنان علی علیهالسلام به استناد همین واقعه، اعتراض پیروان خویش را دایر بر چرایی حذف کلمه «امیرالمؤمنین» از پیمان صلح یکساله با معاویه، پاسخ دادند. نک: مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۱۸؛ المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۷، ص ۳۸۳؛ سبل الهدی والرشاد، ج ۵، ص ۱۲۳</ref>. | ||
در نهایت آنچه که بر آن توافق شد عبارت از این چند اصل بود: | در نهایت آنچه که بر آن توافق شد عبارت از این چند اصل بود: | ||
# ده سال جنگ متوقف شده، مردم در امنیت باشند و | # ده سال جنگ متوقف شده، مردم در امنیت باشند و هیچگونه سرقت پنهانی و یا خیانت صورت نگیرد. | ||
# | # | ||
# هر طایفه و قبیلهای مایل باشند می توانند با [[حضرت محمد (ص)|محمد(صلی الله علیه)]] یا با قریش همپیمان باشند. | # هر طایفه و قبیلهای مایل باشند می توانند با [[حضرت محمد (ص)|محمد(صلی الله علیه)]] یا با قریش همپیمان باشند. | ||
# | # | ||
# اگر کسی از اصحاب محمد به سوی قریش باز گردد، به سوی محمد بازگردانده نمی شود، اما اگر کسی بدون اجازه ولی خود نزد محمد رفت، باید به مکه بازگردانده شود. | # اگر کسی از [[صحابه|اصحاب]] محمد به سوی قریش باز گردد، به سوی محمد بازگردانده نمی شود، اما اگر کسی بدون اجازه ولی خود نزد محمد رفت، باید به مکه بازگردانده شود. | ||
# | # | ||
# محمد (صلی الله علیه) و اصحابش آن سال را به [[مدینه]] بازگردند و سال آینده میتوانند برای سه روز در مکه بمانند و جز سلاح مسافر، سلاح دیگری همراه نخواهند داشت و آن شمشیر غلاف شده است | # محمد (صلی الله علیه) و اصحابش آن سال را به [[مدینه]] بازگردند و سال آینده میتوانند برای سه روز در مکه بمانند و جز سلاح مسافر، سلاح دیگری همراه نخواهند داشت و آن شمشیر غلاف شده است<ref>انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۵۰؛ طبقات الکبری، ج ۲، ص ۹۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۱۸؛ اعلام الوری، ص ۵۱، مکاتیب الرسول، ج ۱، ص ۲۷۵</ref>. | ||
# | # | ||
در نقلی دیگر آمده که ضمن معاهده، بدین نکته تصریح شده بود که هر کدام از اصحاب محمد که برای حج یا عمره به مکه میآیند، امنیت خواهند داشت، چنانکه هر فرد قریشی که برای رفتن به [[شام]] یا [[مصر]]، از مدینه عبور کند، جان و مالش در امان خواهد بود | در نقلی دیگر آمده که ضمن معاهده، بدین نکته تصریح شده بود که هر کدام از اصحاب محمد که برای [[حج]] یا عمره به مکه میآیند، امنیت خواهند داشت، چنانکه هر فرد قریشی که برای رفتن به [[شام]] یا [[مصر]]، از [[مدینه]] عبور کند، جان و مالش در امان خواهد بود<ref> المصنف، ابن ابی شیبه، ج ۷، ص ۳۸۵؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۵۱</ref>. | ||
چون عهدنامه نوشته شد، سهیل بن عمرو گفت: باید پیش من باشد. و رسول خدا (صلی الله علیه) فرمود: نه، پیش من باقی می ماند. و نسخه دیگری نوشتند که پیامبر (صلی الله علیه)، نسخه اول و سهیل بن عمرو نسخه دوم را گرفتند، و نسخه دوم در دست سهیل بود. در این هنگام [[قبیله خزاعه]] بپا خاستند و گفتند: ما به آیین و پیمان محمد (صلی الله علیه) می پیوندیم، و ما با خویشاوندان خود هم عقیده ایم. قبیله بنی بکر هم گفتند: ما، هم عقیده قریش هستیم و در این مورد از طرف افراد دیگر قبیله هم، نمایندگی داریم | چون عهدنامه نوشته شد، سهیل بن عمرو گفت: باید پیش من باشد. و رسول خدا (صلی الله علیه) فرمود: نه، پیش من باقی می ماند. و نسخه دیگری نوشتند که پیامبر (صلی الله علیه)، نسخه اول و سهیل بن عمرو نسخه دوم را گرفتند، و نسخه دوم در دست سهیل بود. در این هنگام [[قبیله خزاعه]] بپا خاستند و گفتند: ما به آیین و پیمان محمد (صلی الله علیه) می پیوندیم، و ما با خویشاوندان خود هم عقیده ایم. قبیله بنی بکر هم گفتند: ما، هم عقیده قریش هستیم و در این مورد از طرف افراد دیگر قبیله هم، نمایندگی داریم<ref>المغازی/ترجمه، متن، ص:۴۶۶</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |