confirmed، مدیران
۳۷٬۸۶۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''احمد بن ابییعقوب اسحاق بن جعفر''' مورخ و جغرافیدان، تحصیلات علمی خود را پیگیری کرد. [[مذهب]] ایشان به احتمال زیاد [[تشیع]] بود. از بزرگترین مورخان و جغرافىدانان [[مسلمان]] است که در اوج شهرت، همچنان ناشناخته مانده است. او از خود بسیار کم سخن گفته است | '''احمد بن ابییعقوب اسحاق بن جعفر''' مورخ و جغرافیدان، تحصیلات علمی خود را پیگیری کرد. [[مذهب]] ایشان به احتمال زیاد [[تشیع]] بود. از بزرگترین مورخان و جغرافىدانان [[مسلمان]] است که در اوج شهرت، همچنان ناشناخته مانده است. او از خود بسیار کم سخن گفته است: گویا گمنامى را بیشتر خوش داشته است. | ||
کارگزاری در دربار [[عباسیان|خلفای عباسی]] و سرایندگی شعر ازجمله فعالیتهای وی است. او به تألیف چندین جلد کتاب در موضوعات تاریخی و جغرافیایی پرداخت. «تاریخ الیعقوبی»، «البلدان»، «مشاکلة الناس لزمانهم» و «أخبار الأمم السالفة» برخی از این آثار است. | کارگزاری در دربار [[عباسیان|خلفای عباسی]] و سرایندگی شعر ازجمله فعالیتهای وی است. او به تألیف چندین جلد کتاب در موضوعات تاریخی و جغرافیایی پرداخت. «تاریخ الیعقوبی»، «البلدان»، «مشاکلة الناس لزمانهم» و «أخبار الأمم السالفة» برخی از این آثار است. | ||
== نام، نسب و اوصاف یعقوبى == | == نام، نسب و اوصاف یعقوبى == | ||
نام، نسب و اوصاف: «یعقوبى» را در منابع تاریخى، چنین معرفى کردهاند: «احمد بن ابى یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح». <ref> یاقوت حموى، معجم الادباء، ج 5 (بیروت: دار الاحیاء التراث العربى، بى تا)، ص 153 | نام، نسب و اوصاف: «یعقوبى» را در منابع تاریخى، چنین معرفى کردهاند: «احمد بن ابى یعقوب اسحاق بن جعفر بن وهب بن واضح». <ref> یاقوت حموى، معجم الادباء، ج 5 (بیروت: دار الاحیاء التراث العربى، بى تا)، ص 153: عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102</ref> نامبرده، با آن که امروزه بیشتر به یعقوبى یا ابن یعقوبى معروف است: <ref>عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102</ref> اما در تألیفهاى متقدمان، با چنین عنوانى شناسایى نشده و گویا پس از انتشار آثارش در دوران اخیر، بدین عنوان، شهرت یافته است. <ref>احمد بن ابى یعقوب (یعقوبى)، البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتى (تهران: شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1381، چاپ چهارم)، پیش گفتار مترجم، صص نه و ده</ref> پیش از آن، عنوانِ مشهور وى، در انتساب به دنیاى بزرگ خود، ابن واضح بوده است. <ref>عمر رضا کحاله، معجم المؤلفین، ج 1 (بیروت: مؤسسة الرسالة، 1414 ق / 1993 م، چاپ اول)، ص 102</ref> | ||
به طور معمول، کاربرد وصف یعقوبى درباره یک شخص، بیانگر آن است که نام یکى از نیاکان او یعقوب بوده است. <ref>ابو سعد عبدالکریم بن محمد السمعانى، الانساب، ج 5 (بیروت: دارالفکر، 1419ق / 1998م، چاپ اول)، ص 669</ref> اما درباره چهره مورد سخن در این جا، چنین نبوده است | به طور معمول، کاربرد وصف یعقوبى درباره یک شخص، بیانگر آن است که نام یکى از نیاکان او یعقوب بوده است. <ref>ابو سعد عبدالکریم بن محمد السمعانى، الانساب، ج 5 (بیروت: دارالفکر، 1419ق / 1998م، چاپ اول)، ص 669</ref> اما درباره چهره مورد سخن در این جا، چنین نبوده است: بلکه به احتمال قوى این وصفِ او برگرفته از کنیه پدرش ابى یعقوب بوده است. بر این اساس، احتمال داده شده است که به مرور زمان، ابى یعقوب به یعقوبى تحول یافته است، و سپس به جهت اشتهار علمى ـ یا سیاسىِ وى، همان نام در مورد فرزندش غالب گردیده است. <ref> یاسین ابراهیم على الجعفرى، الیعقوبى، المورخ و الجغرافى (بغداد: دارالرشید للنشر، 1980م)، ص 20: حسین عاصى، الیعقوبى، عصره ـ سیرة حیاته ـ منهجه التاریخى (بیروت: دارالمکتب العلمیه، 1413ق / 1992م)، ص 36</ref> گفتنى است که در بخش الحاقات ضمیمه <ref> البته این بخش، جزء متن اصلى کتاب البلدان نیست، و مشتمل بر گزارشهاى نویسندگان کهن از آثار گوناگون یعقوبى است: ر. ک: احمد بن ابى یعقوب (یعقوبى)، البلدان، تصحیح محمد صادق آل بحرالعلوم (نجف: المکتبة الرضویة، بى تا)، ص 118، پاورقى مصحح</ref> کتاب البلدان در موارد فروان، وصف یعقوبى درباره نامبرده به کار رفته است. <ref>ر. ک: همان، صص 118-132</ref> | ||
افزون بر عنوانهاى یاد شده در بالا ـ یعقوبى و ابنواضح ـ دیگر لقبهایى که نامبرده بدان شهرت داشته است، عبارت است از: عباسى، کاتب و اخبارى. <ref>یاقوت حموى، همان، ج 5، ص 153 | افزون بر عنوانهاى یاد شده در بالا ـ یعقوبى و ابنواضح ـ دیگر لقبهایى که نامبرده بدان شهرت داشته است، عبارت است از: عباسى، کاتب و اخبارى. <ref>یاقوت حموى، همان، ج 5، ص 153: عمر رضا کحاله، همان، ج 1، ص 102</ref> | ||
اشتهار او به وصف عباسى در انتساب به خاندان خلفاى عباسى بوده است. در اصل، این وصف درباره جدّش واضح به کار رفته است که با منصور عباسى پیوند ولاء داشته و مولاى او بوده است. از این رو بر اساس همین پیوند ـ که مانند نَسب عامل پیوستگى بوده <ref> از دیدگاه مردمان عرب، «مولاى» یک قوم از خود آنان بوده است، و «ولاء» عامل خویشاوندى بوده است، مانند نَسَب (مولى القوم من انفسهم. و الولاء لحمة کلحمة النسب) جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج 4 (بیروت: دارالعلم للملایین ـ بغداد: مکتبة النهضة، 1980م، چاپ سوم)، ص 368</ref> وصف مزبور درباره تبار واضح از جمله چهره مورد سخن نیز کاربرد یافته است. <ref>یاسین ابراهیم على الجعفرى، همان، ص 22 | اشتهار او به وصف عباسى در انتساب به خاندان خلفاى عباسى بوده است. در اصل، این وصف درباره جدّش واضح به کار رفته است که با منصور عباسى پیوند ولاء داشته و مولاى او بوده است. از این رو بر اساس همین پیوند ـ که مانند نَسب عامل پیوستگى بوده <ref> از دیدگاه مردمان عرب، «مولاى» یک قوم از خود آنان بوده است، و «ولاء» عامل خویشاوندى بوده است، مانند نَسَب (مولى القوم من انفسهم. و الولاء لحمة کلحمة النسب) جواد على، المفصل فى تاریخ العرب قبل الاسلام، ج 4 (بیروت: دارالعلم للملایین ـ بغداد: مکتبة النهضة، 1980م، چاپ سوم)، ص 368</ref> وصف مزبور درباره تبار واضح از جمله چهره مورد سخن نیز کاربرد یافته است. <ref>یاسین ابراهیم على الجعفرى، همان، ص 22: حسین عاصى، همان، صص 37-38: صادق آئینهوند (استاد)، علم تاریخ در اسلام (تهران: وزارت ارشاد اسلامى: 1360ش، چاپ اول)، ص 68</ref> | ||
لقب کاتب که گویا درباره یعقوبى بسیار رواج داشته است، <ref>براى آشنایى با برخى از موارد کاربرد این لقب، ر. ک: یعقوبى، همان، صص 118-132 (الحاقات)</ref> ناظر به این امر بوده است که نامبرده در منصب کتابت ـ دبیرى ـ در دربارِ برخى از حاکمان اشتغال داشته است. هم چنین، وصف اخبارى، به اعتبار مورخ بودن و آشنایى او با اخبار و گزارشهاى تاریخى بوده است. <ref>رسول جعفریان (استاد)، منابع تاریخ اسلام (قم: انصاریان، 1376، چاپ اول)، صص 154-155</ref> | لقب کاتب که گویا درباره یعقوبى بسیار رواج داشته است، <ref>براى آشنایى با برخى از موارد کاربرد این لقب، ر. ک: یعقوبى، همان، صص 118-132 (الحاقات)</ref> ناظر به این امر بوده است که نامبرده در منصب کتابت ـ دبیرى ـ در دربارِ برخى از حاکمان اشتغال داشته است. هم چنین، وصف اخبارى، به اعتبار مورخ بودن و آشنایى او با اخبار و گزارشهاى تاریخى بوده است. <ref>رسول جعفریان (استاد)، منابع تاریخ اسلام (قم: انصاریان، 1376، چاپ اول)، صص 154-155</ref> | ||