پرش به محتوا

حدیث معراج: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳
خط ۱٬۱۴۸: خط ۱٬۱۴۸:
=== تخفیف گرفتن در رکعات نماز در معراج ===
=== تخفیف گرفتن در رکعات نماز در معراج ===


- محمدبن‌علی‌بن‌حسیناز امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده که همانا رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) هنگامی‌که به گردش شبانه به آسمان‌ها برده شد پروردگارش آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) را به پنجاه [نوبت] نماز در شبانه‌روز امر فرمود که امّت آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نیز باید به‌جای آورند و حدّاقل بالغ بر صد رکعت می‌گشت، بعد آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (که در آسمان صف کشیده بودند گذشت و هیچ‌یک از پیامبران (از او چیزی نپرسید تا به موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) رسید، او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه چیز امر فرمود»؟ آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به پنجاه نماز».
- محمدبن‌علی‌بن‌حسین از امام صادق (علیه‌السلام) نقل کرده که همانا رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) هنگامی‌که به گردش شبانه به آسمان‌ها برده شد پروردگارش آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) را به پنجاه [نوبت] نماز در شبانه‌روز امر فرمود که امّت آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نیز باید به‌جای آورند و حدّاقل بالغ بر صد رکعت می‌گشت، بعد آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (که در آسمان صف کشیده بودند گذشت و هیچ‌یک از پیامبران (از او چیزی نپرسید تا به موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) رسید،


موسی (علیه‌السلام) گفت: «از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت انجام آن را ندارد». پس آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند خواست و حق‌تعالی ده نماز را تخفیف داد، بار دیگر آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (که در آسمان صف کشیده بودند گذشت و هیچ‌یک از ایشان از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چیزی نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت و او از رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «خداوند تو را به چه چیز امر فرمود»؟ پاسخ داد: «به خواندن چهل نماز»، باز موسی (علیه‌السلام) به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت به‌جاآوردن آن را ندارد» و رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) درخواست تخفیف نمود و خداوند تعالی ده نماز از آن را تخفیف داد، بار دیگر آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذشت و هیچ‌کدام چیزی از او نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت و او پرسید: «پروردگارت تو را به چه‌چیز امر فرمود»؟ آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به سی نماز و موسی (علیه‌السلام) تکرار کرد؛ از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت به‌جاآوردن آن را ندارد و آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند عزّوجلّ درخواست نمود و خداوند ده نماز دیگر را تخفیف داد، باز رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران گذشت و هیچ‌یک چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت و او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه چیز امر فرمود»؟ و آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به بیست نماز» و موسی (علیه‌السلام) باز به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «از پروردگار خویش تخفیف بخواه که امّت تو توان انجام آن را ندارد».  
او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه چیز امر فرمود»؟ 
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند درخواست کرد و حق‌تعالی ده نماز دیگر از آن را تخفیف عطا فرمود، بار دیگر رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذرکرد و هیچ‌یک از ایشان چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا اینکه بر موسی (علیه‌السلام) گذشت و او به رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «اکنون پروردگارت تو را به انجام چه چیز دستور داد»؟ آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به ده نماز». موسی (علیه‌السلام) گفت: «باز هم از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت انجام آن را نیز ندارد که من خود برای بنی‌اسرائیل واجبات خداوند عزّوجلّ را آوردم و آنان نپذیرفتند و بدان عمل نکردند و خود را ملزم نساختند که به آن عمل نمایند».  
 
پس پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از پروردگار خود درخواست تخفیف نمود و خداوند عزّوجلّ آن را تخفیف داده و پنج نماز را واجب ساخت، باز رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذشت و هیچ‌یک از ایشان چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا به موسی (علیه‌السلام) رسید» و او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه‌چیز امر فرمود»؟ آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به ادای پنج نماز». موسی (علیه‌السلام) گفت: «باز هم از پروردگارت برای امّت خویش تخفیف بخواه که ایشان طاقت انجام آن را نیز ندارند».  
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به پنجاه نماز».
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «من خود شرم دارم از اینکه باز نزد پروردگارم بازگردم و بیش از این تخفیف بخواهم». پس رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) همان نمازهای پنج‌گانه را برای امّت خود آورد و فرمود: «خداوند از جانب امّت من موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) را جزای خیر دهد». امام صادق (علیه‌السلام) نیز اضافه فرمود: «خداوند موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) را برای تخفیفی که او موجب شد، از جانب ما جزای خیر دهد».<ref>محمدبن‌علی‌بن‌الحسینِ قال قال (إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ أَمَرَهُ رَبُّهُ بِخَمْسِینَ صَلَاهًًْ فَمَرَّ عَلَی النَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی انْتَهَی إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِخَمْسِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِأَرْبَعِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِثَلَاثِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِعِشْرِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَک لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِعَشْرِ صَلَوَاتٍ فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَإِنِّی جِئْتُ إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِمْ فَلَمْ یَأْخُذُوا بِهِ وَ لَمْ یَقِرُّوا عَلَیْهِ فَسَأَلَ النَّبِیُّ (رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَخَفَّفَ عَنْهُ فَجَعَلَهَا خَمْساً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ لَهُ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِخَمْسِ صَلَوَاتٍ فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ عَنْ أُمَّتِکَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَقَالَ إِنِّی لَأَسْتَحْیِی أَنْ أَعُودَ إِلَی رَبِّی فَجَاءَ رسول‌الله (بِخَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ قَالَ رسول‌الله (جَزَی اللَّهُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ عَنْ أُمَّتِی خَیْراً وَ قَالَ الصَّادِقُ (جَزَی اللَّهُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ عَنَّا خَیْراً:
 
موسی (علیه‌السلام) گفت: «از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت انجام آن را ندارد».  
 
پس آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند خواست و حق‌تعالی ده نماز را تخفیف داد،  
 
بار دیگر آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (که در آسمان صف کشیده بودند گذشت و هیچ‌یک از ایشان از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چیزی نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت  
 
و او از رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «خداوند تو را به چه چیز امر فرمود»؟  
 
پاسخ داد: «به خواندن چهل نماز»، باز موسی (علیه‌السلام) به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت به‌جاآوردن آن را ندارد»  
 
و رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) درخواست تخفیف نمود و خداوند تعالی ده نماز از آن را تخفیف داد، بار دیگر آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذشت و هیچ‌کدام چیزی از او نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت و او پرسید: «پروردگارت تو را به چه‌چیز امر فرمود»؟  
 
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به سی نماز و موسی (علیه‌السلام) تکرار کرد؛ از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت به‌جاآوردن آن را ندارد  
 
و آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند عزّوجلّ درخواست نمود و خداوند ده نماز دیگر را تخفیف داد، باز رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران گذشت و هیچ‌یک چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا بر موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) گذشت  
 
و او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه چیز امر فرمود»؟  
 
و آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به بیست نماز»  
 
و موسی (علیه‌السلام) باز به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «از پروردگار خویش تخفیف بخواه که امّت تو توان انجام آن را ندارد».  
 
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از خداوند درخواست کرد و حق‌تعالی ده نماز دیگر از آن را تخفیف عطا فرمود، بار دیگر رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذرکرد و هیچ‌یک از ایشان چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا اینکه بر موسی (علیه‌السلام) گذشت  
 
و او به رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) گفت: «اکنون پروردگارت تو را به انجام چه چیز دستور داد»؟  
 
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به ده نماز».  
 
موسی (علیه‌السلام) گفت: «باز هم از پروردگارت تخفیف بخواه که امّت تو طاقت انجام آن را نیز ندارد که من خود برای بنی‌اسرائیل واجبات خداوند عزّوجلّ را آوردم و آنان نپذیرفتند و بدان عمل نکردند و خود را ملزم نساختند که به آن عمل نمایند».  
 
پس پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) از پروردگار خود درخواست تخفیف نمود و خداوند عزّوجلّ آن را تخفیف داده و پنج نماز را واجب ساخت، باز رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) بر یکایک پیامبران (گذشت و هیچ‌یک از ایشان چیزی از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نپرسید تا به موسی (علیه‌السلام) رسید»  
 
و او از آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پرسید: «پروردگارت تو را به چه‌چیز امر فرمود»؟  
 
آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پاسخ داد: «به ادای پنج نماز».  
 
موسی (علیه‌السلام) گفت: «باز هم از پروردگارت برای امّت خویش تخفیف بخواه که ایشان طاقت انجام آن را نیز ندارند».
 
رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «من خود شرم دارم از اینکه باز نزد پروردگارم بازگردم و بیش از این تخفیف بخواهم».  
 
پس رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) همان نمازهای پنج‌گانه را برای امّت خود آورد و فرمود: «خداوند از جانب امّت من موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) را جزای خیر دهد».  
 
امام صادق (علیه‌السلام) نیز اضافه فرمود: «خداوند موسی‌بن‌عمران (علیه‌السلام) را برای تخفیفی که او موجب شد، از جانب ما جزای خیر دهد».<ref>محمدبن‌علی‌بن‌الحسینِ قال قال (إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ (لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ أَمَرَهُ رَبُّهُ بِخَمْسِینَ صَلَاهًًْ فَمَرَّ عَلَی النَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی انْتَهَی إِلَی مُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِخَمْسِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِأَرْبَعِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِثَلَاثِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِعِشْرِینَ صَلَاةً فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَ أُمَّتَک لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَسَأَلَ رَبَّهُ فَحَطَّ عَنْهُ عَشْراً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِعَشْرِ صَلَوَاتٍ فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَإِنِّی جِئْتُ إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ بِمَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیْهِمْ فَلَمْ یَأْخُذُوا بِهِ وَ لَمْ یَقِرُّوا عَلَیْهِ فَسَأَلَ النَّبِیُّ (رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَخَفَّفَ عَنْهُ فَجَعَلَهَا خَمْساً ثُمَّ مَرَّ بِالنَّبِیِّینَ نَبِیٍّ نَبِیٍّ لَا یَسْأَلُونَهُ عَنْ شَیْءٍ حَتَّی مَرَّ بِمُوسَی بْنِ عِمْرَانَ (فَقَالَ لَهُ بِأَیِّ شَیْءٍ أَمَرَکَ رَبُّکَ فَقَالَ بِخَمْسِ صَلَوَاتٍ فَقَالَ اسْأَلْ رَبَّکَ التَّخْفِیفَ عَنْ أُمَّتِکَ فَإِنَّ أُمَّتَکَ لَا تُطِیقُ ذَلِکَ فَقَالَ إِنِّی لَأَسْتَحْیِی أَنْ أَعُودَ إِلَی رَبِّی فَجَاءَ رسول‌الله (بِخَمْسِ صَلَوَاتٍ وَ قَالَ رسول‌الله (جَزَی اللَّهُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ عَنْ أُمَّتِی خَیْراً وَ قَالَ الصَّادِقُ (جَزَی اللَّهُ مُوسَی بْنَ عِمْرَانَ عَنَّا خَیْراً:
تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۷/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی».</ref> .
تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۱۹۷/ نورالثقلین؛ «بتفاوت»/ البرهان؛ «بتفاوت لفظی».</ref> .


=== دستور نماز در شب معراج ===
=== دستور نماز در شب معراج ===
امام کاظم (علیه‌السلام)- از اسحاق‌بن‌عمّار روایت است که از امام کاظم (علیه‌السلام) پرسیدم: «چرا نماز یک رکعت و دو سجده دارد»؟ و چگونه است وقتی دو سجده شد دو رکعت نشد»؟ فرمود: «حال‌که درباره‌ی امری سؤالی کردی، خوب دقّت کن تا جواب را نیک بفهمی، اوّلین نمازی که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) خواند، در آسمان و در محضر خداوند تبارک‌وتعالی و جلوی عرش الهی بود.  
از اسحاق‌بن‌عمّار روایت است که از امام کاظم (علیه‌السلام) پرسیدم: «چرا نماز یک رکعت و دو سجده دارد»؟ و چگونه است وقتی دو سجده شد دو رکعت نشد»؟
وقتی خداوند پیامبر (علیه‌السلام) را به معراج برد و وقتی حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به عرش خداوند رسید، خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! به صاد نزدیک شو و مواضع و جوارح سجده خود را بشوی و پاکیزه گردان و برای پروردگارت نماز بگزار. پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به آنجا که خدا امر کرده بود رفت و وضو گرفت، وقتی وضویش کامل شد به‌سوی خداوند تبارک‌وتعالی برگشت و ایستاد، خدا به او امر کرد شروع (افتتاح) نماز را بخواند و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد»، سپس خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! بخوان: «به نام خداوند رحمتگر مهربان، ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.  
 
تا آخر سوره‌ی حمد و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد سپس امر کرد که نسبتِ پروردگار متعالش را بخواند: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: اوست خدای یگانه، خدای صمد (ثابت متعالی). (توحید/۲۱) سپس خداوند وحی را قطع کرد و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) خواند: «بگو: اوست خدای یگانه، خدای صمد (ثابت متعالی). (توحید/۲۱)». خداوند فرمود: بگو: «[هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است! (توحید/۴۳)». سپس وحی قطع شد و رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «پروردگارِ من، الله، چنین است. پروردگار من، الله، چنین است». سپس خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! برای پروردگارت رکوع کن». و پیامبر رکوع کرد و خداوند در حال رکوع او به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «بگو سُبحانَ ربی العَظِیمِ وَ بِحَمدِهِ و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سه بار این جمله را تکرار کرد»، خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! سرت را بلند کن». پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سر برداشت و راست در مقابل خداوند عزّوجلّ ایستاد». خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! برای پروردگارت سجده کن». پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به زمین افتاد و سجده کرد»،  
فرمود: «حال‌که درباره‌ی امری سؤالی کردی، خوب دقّت کن تا جواب را نیک بفهمی، اوّلین نمازی که پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) خواند، در آسمان و در محضر خداوند تبارک‌وتعالی و جلوی عرش الهی بود.
خداوند فرمود: «بگو سُبحانَ ربی الأعلَی وَ بِحَمدِهِ و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین گفت. خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! برخیز و صاف بنشین». حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نشست؛ وقتی آرام گرفت، جلال عظمت و خداوند عزّوجلّ را به یاد آورد و به میل خود بدون آنکه خداوند به او امر کند به سجده رفت و سه بار جمله‌ تسبیح را تکرار کرد.  
 
خداوند فرمود: «برخیز و بنشین». و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد و دیگر آن عظمت و تجلّی پروردگار را ندید، خداوند به او فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! بخوان و همان کار را که در رکعت اوّل انجام دادی دوباره تکرار کن. پیامبر چنان کرد و وقتی به سجده رفت و سر برداشت، دوباره جلال و عظمت پروردگار را به یاد آورد و با میل خود بی‌آنکه خدا به او امر کند به سجده رفت و تسبیح را خواند. خداوند به او فرمود: «سرت را بلند کن، خداوند به تو آرامش و استقرار داده است و گواهی بده که هیچ معبودی جز الله نیست و محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پیامبر و فرستاده‌ی خداست و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می‌کند. (حج/۷) خداوندا! بر محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و آل او درود فرست و بر محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و آل محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) رحم کن، همچنان که بر ابراهیم (علیه‌السلام) و آل او درود فرستادی و بر آن‌ها رحم کردی و برکت دادی. تو ستوده صفت و صاحب مجد و عظمت هستی. خدایا! شفاعت محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) در حقّ امّتش را بپذیر و درجه و مقام او را بالاببر».  
وقتی خداوند پیامبر (علیه‌السلام) را به معراج برد و وقتی حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به عرش خداوند رسید، خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! به صاد نزدیک شو و مواضع و جوارح سجده خود را بشوی و پاکیزه گردان و برای پروردگارت نماز بگزار.
حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین گفت. خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! سلام بده». پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) رویش را به خدای تبارک‌وتعالی کرد و سر به زیر انداخت و گفت: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ». خداوند در جواب او فرمود: «و سلام بر تو ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! با نعمت من بر طاعت من نیرو یافتی و به‌خاطر رحمتم تو را به‌عنوان پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و دوست خود برگزیدم».  
 
پس امام (علیه‌السلام) فرمود: «نمازی که خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) امر فرمود که بخواند دو رکعت بود با دو سجده و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) همان‌طور که برایت گفتم در هر رکعت دو سجده به‌جا آورد؛ زیرا عظمت پروردگارش را به یاد آورد و خداوند، آن را برای او واجب گرداند». پرسیدم: «فدایتان شوم! صاد چیست که خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) دستور داد با آن خود را بشوید و وضو بگیرد»؟ فرمود: «صاد چشمه‌ایست که از یکی از ارکان عرش می‌جوشد، به آن آب حیات گفته می‌شود و آن چشمه همان است که خداوند فرمود: «سوگند به قرآنی که دارای ذکر است [که این کتاب، معجزه الهی است]. (ص/۱)». و خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) امر کرد که وضو بگیرد و نماز بگزارد<ref>عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ (کَیْفَ صَارَتِ الصَّلَاةُ رَکْعَةً وَ سَجْدَتَیْنِ وَ کَیْفَ إِذَا صَارَتْ سَجْدَتَیْنِ لَمْ تَکُنْ رَکْعَتَیْنِ فَقَالَ إِذَا سَأَلْتَ عَنْ شَیْءٍ فَفَرِّغْ قَلْبَکَ لِتَفْهَمَ إِنَّ أَوَّلَ صَلَاةٍ صَلَّاهَا رسول‌الله (إِنَّمَا صَلَّاهَا فِی السَّمَاءِ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُدَّامَ عَرْشِهِ جل‌جلاله وَ ذَلِکَ أَنَّهُ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ وَ صَارَ عِنْدَ عَرْشِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَتَجَلَّی لَهُ عَنْ وَجْهِهِ حَتَّی رَآهُ بِعَیْنِهِ قَالَ یَا مُحَمَّدُ ادْنُ مِنْ صَادٍ فَاغْسِلْ مَسَاجِدَکَ وَ طَهِّرْهَا وَ صَلِّ لِرَبِّکَ فَدَنَا رسول‌الله (إِلَی حَیْثُ أَمَرَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَتَوَضَّأَ فَأَسْبَغَ وُضُوءَهُ ثُمَّ اسْتَقْبَلَ الْجَبَّارَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَائِماً فَأَمَرَهُ بِافْتِتَاحِ الصَّلَاةِ فَفَعَلَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ إِلَی آخِرِهَا فَفَعَلَ ذَلِکَ ثُمَّ أَمَرَهُ أَنْ یَقْرَأَ نِسْبَةَ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ ثُمَّ أَمْسَکَ عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَالَ رسول‌الله (قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ فَقَالَ قُلْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَأَمْسَکَ عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَالَ رسول‌الله کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی فَلَمَّا قَالَ ذَلِکَ قَالَ ارْکَعْ یَا مُحَمَّدُ لِرَبِّکَ فَرَکَعَ رسول‌الله (فَقَالَ لَهُ وَ هُوَ رَاکِعٌ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ فَفَعَلَ ذَلِکَ ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ ذَلِکَ رسول‌الله (فَقَامَ مُنْتَصِباً بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ اسْجُدْ یَا مُحَمَّدُ لِرَبِّکَ فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً فَقَالَ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ فَفَعَلَ ذَلِکَ رسول‌الله (ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ اسْتَوِ جَالِساً یَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ فَلَمَّا اسْتَوَی جَالِساً ذَکَرَ جَلَالَ رَبِّهِ جل‌جلاله فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَا لِأَمْرٍ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَبَّحَ أَیْضاً ثَلَاثاً فَقَالَ انْتَصِبْ قَائِماً فَفَعَلَ فَلَمْ یَرَ مَا کَانَ رَأَی مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهِ جل‌جلاله فَقَالَ لَهُ اقْرَأْ یَا مُحَمَّدُ وَ افْعَلْ کَمَا فَعَلْتَ فِی الرَّکْعَةِ الْأُولَی فَفَعَل ذَلِکَ رسول‌الله (ثُمَ سَجَدَ سَجْدَةً وَاحِدَةً فَلَمَّا رَفَعَ رَأْسَهُ ذَکَرَ جَلَالَةَ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الثَّانِیَةَ فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَا لِأَمْرٍ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَبَّحَ أَیْضاً ثُمَّ قَالَ لَهُ ارْفَعْ رَأْسَکَ ثَبَّتَکَ اللَّهُ وَ اشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رسول‌الله وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ أَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ اللَّهُمَّ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ مَنَنْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ فِی أُمَّتِهِ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ فَفَعَلَ فَقَالَ سَلِّمْ یَا مُحَمَّدُ اسْتَقْبِلْ فَاسْتَقْبَلَ رسول‌الله (رَبَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ تَقَدَّسَ وَجْهُهُ مُطْرِقاً فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ فَأَجَابَهُ الْجَبَّارُ جل‌جلاله فَقَالَ وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ یَا مُحَمَّدُ بِنِعْمَتِی قَوَّیْتُکَ عَلَی طَاعَتِی وَ بِعِصْمَتِی إِیَّاکَ اتَّخَذْتُکَ نَبِیّاً وَ حَبِیباً ثُمَّ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (وَ إِنَّمَا کَانَتِ الصَّلَاةُ الَّتِی أُمِرَ بِهَا رَکْعَتَیْنِ وَ سَجْدَتَیْنِ وَ هُوَ (إِنَّمَا سَجَدَ سَجْدَتَیْنِ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ عَمَّا أَخْبَرْتُکَ مِنْ تَذَکُّرِهِ لِعَظَمَةِ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَجَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَرْضاً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا صَادٌ الَّذِی أُمِرَ أَنْ یَغْسِلَ مِنْهُ فَقَالَ عَیْنٌ تَنْفَجِرُ مِنْ رُکْنٍ مِنْ أَرْکَانِ الْعَرْشِ یُقَالُ لَهُ مَاءُ الْحَیَاةِ وَ هُوَ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ (وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ إِنَّمَا أَمَرَهُ أَنْ یَتَوَضَّأَ وَ یَقْرَأَ وَ یُصَلِّی: تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۶؛  علل‌الشرایع، ج۲، ص۳۳۴/ نورالثقلین/ البرهان.</ref> .  
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به آنجا که خدا امر کرده بود رفت و وضو گرفت، وقتی وضویش کامل شد به‌سوی خداوند تبارک‌وتعالی برگشت و ایستاد، خدا به او امر کرد شروع (افتتاح) نماز را بخواند و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد»،
 
سپس خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! بخوان: «به نام خداوند رحمتگر مهربان، ستایش مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است.
 
تا آخر سوره‌ی حمد و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد سپس امر کرد که نسبتِ پروردگار متعالش را بخواند: به نام خداوند رحمتگر مهربان، بگو: اوست خدای یگانه، خدای صمد (ثابت متعالی). (توحید/۲۱)
 
سپس خداوند وحی را قطع کرد و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) خواند: «بگو: اوست خدای یگانه، خدای صمد (ثابت متعالی). (توحید/۲۱)».
 
خداوند فرمود: بگو: «[هرگز] نزاد، و زاده نشد، و برای او هیچگاه شبیه و مانندی نبوده است! (توحید/۴۳)».
 
سپس وحی قطع شد و رسول خدا (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «پروردگارِ من، الله، چنین است. پروردگار من، الله، چنین است».
 
سپس خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! برای پروردگارت رکوع کن». و پیامبر رکوع کرد و خداوند در حال رکوع او به آن حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) فرمود: «بگو سُبحانَ ربی العَظِیمِ وَ بِحَمدِهِ و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سه بار این جمله را تکرار کرد»،
 
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! سرت را بلند کن».
 
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) سر برداشت و راست در مقابل خداوند عزّوجلّ ایستاد».
 
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! برای پروردگارت سجده کن».
 
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) به زمین افتاد و سجده کرد»،
 
خداوند فرمود: «بگو سُبحانَ ربی الأعلَی وَ بِحَمدِهِ و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین گفت.
 
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! برخیز و صاف بنشین».
 
حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) نشست؛ وقتی آرام گرفت، جلال عظمت و خداوند عزّوجلّ را به یاد آورد و به میل خود بدون آنکه خداوند به او امر کند به سجده رفت و سه بار جمله‌ تسبیح را تکرار کرد.
 
خداوند فرمود: «برخیز و بنشین». و حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین کرد و دیگر آن عظمت و تجلّی پروردگار را ندید،  
 
خداوند به او فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! بخوان و همان کار را که در رکعت اوّل انجام دادی دوباره تکرار کن. پیامبر چنان کرد و وقتی به سجده رفت و سر برداشت، دوباره جلال و عظمت پروردگار را به یاد آورد و با میل خود بی‌آنکه خدا به او امر کند به سجده رفت و تسبیح را خواند.
 
خداوند به او فرمود: «سرت را بلند کن، خداوند به تو آرامش و استقرار داده است و گواهی بده که هیچ معبودی جز الله نیست و محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) پیامبر و فرستاده‌ی خداست و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می‌کند. (حج/۷) خداوندا! بر محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و آل او درود فرست و بر محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و آل محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) رحم کن، همچنان که بر ابراهیم (علیه‌السلام) و آل او درود فرستادی و بر آن‌ها رحم کردی و برکت دادی. تو ستوده صفت و صاحب مجد و عظمت هستی. خدایا! شفاعت محمّد (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) در حقّ امّتش را بپذیر و درجه و مقام او را بالاببر».  
حضرت (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) چنین گفت.
 
خداوند فرمود: «ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! سلام بده».
 
پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) رویش را به خدای تبارک‌وتعالی کرد و سر به زیر انداخت و گفت: «اَلسَّلامُ عَلَیکَ». خداوند در جواب او فرمود: «و سلام بر تو ای محمّد (صلی‌الله علیه و آله)! با نعمت من بر طاعت من نیرو یافتی و به‌خاطر رحمتم تو را به‌عنوان پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) و دوست خود برگزیدم».
 
پس امام (علیه‌السلام) فرمود: «نمازی که خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) امر فرمود که بخواند دو رکعت بود با دو سجده و پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) همان‌طور که برایت گفتم در هر رکعت دو سجده به‌جا آورد؛ زیرا عظمت پروردگارش را به یاد آورد و خداوند، آن را برای او واجب گرداند».
 
پرسیدم: «فدایتان شوم! صاد چیست که خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) دستور داد با آن خود را بشوید و وضو بگیرد»؟
 
فرمود: «صاد چشمه‌ایست که از یکی از ارکان عرش می‌جوشد، به آن آب حیات گفته می‌شود و آن چشمه همان است که خداوند فرمود: «سوگند به قرآنی که دارای ذکر است [که این کتاب، معجزه الهی است]. (ص/۱)». و خدا به پیامبر (صلّی‌الله علیه واله وسلّم) امر کرد که وضو بگیرد و نماز بگزارد<ref>عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ مُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ (کَیْفَ صَارَتِ الصَّلَاةُ رَکْعَةً وَ سَجْدَتَیْنِ وَ کَیْفَ إِذَا صَارَتْ سَجْدَتَیْنِ لَمْ تَکُنْ رَکْعَتَیْنِ فَقَالَ إِذَا سَأَلْتَ عَنْ شَیْءٍ فَفَرِّغْ قَلْبَکَ لِتَفْهَمَ إِنَّ أَوَّلَ صَلَاةٍ صَلَّاهَا رسول‌الله (إِنَّمَا صَلَّاهَا فِی السَّمَاءِ بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قُدَّامَ عَرْشِهِ جل‌جلاله وَ ذَلِکَ أَنَّهُ لَمَّا أُسْرِیَ بِهِ وَ صَارَ عِنْدَ عَرْشِهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَتَجَلَّی لَهُ عَنْ وَجْهِهِ حَتَّی رَآهُ بِعَیْنِهِ قَالَ یَا مُحَمَّدُ ادْنُ مِنْ صَادٍ فَاغْسِلْ مَسَاجِدَکَ وَ طَهِّرْهَا وَ صَلِّ لِرَبِّکَ فَدَنَا رسول‌الله (إِلَی حَیْثُ أَمَرَهُ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَتَوَضَّأَ فَأَسْبَغَ وُضُوءَهُ ثُمَّ اسْتَقْبَلَ الْجَبَّارَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَائِماً فَأَمَرَهُ بِافْتِتَاحِ الصَّلَاةِ فَفَعَلَ فَقَالَ یَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلهِ رَبِّ الْعالَمِینَ إِلَی آخِرِهَا فَفَعَلَ ذَلِکَ ثُمَّ أَمَرَهُ أَنْ یَقْرَأَ نِسْبَةَ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ ثُمَّ أَمْسَکَ عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَالَ رسول‌الله (قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ اللهُ الصَّمَدُ فَقَالَ قُلْ لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ فَأَمْسَکَ عَنْهُ الْقَوْلَ فَقَالَ رسول‌الله کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی کَذَلِکَ اللَّهُ رَبِّی فَلَمَّا قَالَ ذَلِکَ قَالَ ارْکَعْ یَا مُحَمَّدُ لِرَبِّکَ فَرَکَعَ رسول‌الله (فَقَالَ لَهُ وَ هُوَ رَاکِعٌ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْعَظِیمِ وَ بِحَمْدِهِ فَفَعَلَ ذَلِکَ ثَلَاثاً ثُمَّ قَالَ ارْفَعْ رَأْسَکَ یَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ ذَلِکَ رسول‌الله (فَقَامَ مُنْتَصِباً بَیْنَ یَدَیِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ اسْجُدْ یَا مُحَمَّدُ لِرَبِّکَ فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً فَقَالَ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّیَ الْأَعْلَی وَ بِحَمْدِهِ فَفَعَلَ ذَلِکَ رسول‌الله (ثَلَاثاً فَقَالَ لَهُ اسْتَوِ جَالِساً یَا مُحَمَّدُ فَفَعَلَ فَلَمَّا اسْتَوَی جَالِساً ذَکَرَ جَلَالَ رَبِّهِ جل‌جلاله فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَا لِأَمْرٍ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَبَّحَ أَیْضاً ثَلَاثاً فَقَالَ انْتَصِبْ قَائِماً فَفَعَلَ فَلَمْ یَرَ مَا کَانَ رَأَی مِنْ عَظَمَةِ رَبِّهِ جل‌جلاله فَقَالَ لَهُ اقْرَأْ یَا مُحَمَّدُ وَ افْعَلْ کَمَا فَعَلْتَ فِی الرَّکْعَةِ الْأُولَی فَفَعَل ذَلِکَ رسول‌الله (ثُمَ سَجَدَ سَجْدَةً وَاحِدَةً فَلَمَّا رَفَعَ رَأْسَهُ ذَکَرَ جَلَالَةَ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی الثَّانِیَةَ فَخَرَّ رسول‌الله (سَاجِداً مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِهِ لَا لِأَمْرٍ أَمَرَهُ رَبُّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَسَبَّحَ أَیْضاً ثُمَّ قَالَ لَهُ ارْفَعْ رَأْسَکَ ثَبَّتَکَ اللَّهُ وَ اشْهَدْ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رسول‌الله وَ أَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ أَنَّ اللهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ اللَّهُمَّ صَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَمَا صَلَّیْتَ وَ بَارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ وَ مَنَنْتَ عَلَی إِبْرَاهِیمَ وَ آلِ إِبْرَاهِیمَ إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ فِی أُمَّتِهِ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ فَفَعَلَ فَقَالَ سَلِّمْ یَا مُحَمَّدُ اسْتَقْبِلْ فَاسْتَقْبَلَ رسول‌الله (رَبَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی وَ تَقَدَّسَ وَجْهُهُ مُطْرِقاً فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکَ فَأَجَابَهُ الْجَبَّارُ جل‌جلاله فَقَالَ وَ عَلَیْکَ السَّلَامُ یَا مُحَمَّدُ بِنِعْمَتِی قَوَّیْتُکَ عَلَی طَاعَتِی وَ بِعِصْمَتِی إِیَّاکَ اتَّخَذْتُکَ نَبِیّاً وَ حَبِیباً ثُمَّ قَالَ أَبُو الْحَسَنِ (وَ إِنَّمَا کَانَتِ الصَّلَاةُ الَّتِی أُمِرَ بِهَا رَکْعَتَیْنِ وَ سَجْدَتَیْنِ وَ هُوَ (إِنَّمَا سَجَدَ سَجْدَتَیْنِ فِی کُلِّ رَکْعَةٍ عَمَّا أَخْبَرْتُکَ مِنْ تَذَکُّرِهِ لِعَظَمَةِ رَبِّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی فَجَعَلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَرْضاً قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ وَ مَا صَادٌ الَّذِی أُمِرَ أَنْ یَغْسِلَ مِنْهُ فَقَالَ عَیْنٌ تَنْفَجِرُ مِنْ رُکْنٍ مِنْ أَرْکَانِ الْعَرْشِ یُقَالُ لَهُ مَاءُ الْحَیَاةِ وَ هُوَ مَا قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ (وَ الْقُرْآنِ ذِی الذِّکْرِ إِنَّمَا أَمَرَهُ أَنْ یَتَوَضَّأَ وَ یَقْرَأَ وَ یُصَلِّی: تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۸، ص۵۶؛  علل‌الشرایع، ج۲، ص۳۳۴/ نورالثقلین/ البرهان.</ref> .  
 




confirmed
۲٬۱۹۰

ویرایش