۲۰٬۷۲۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات شخصیت | {{جعبه اطلاعات شخصیت | ||
| عنوان = | | عنوان = عامر بن عبدالله بن جراح | ||
| تصویر = ابوعبیده.jpg | | تصویر = ابوعبیده.jpg | ||
| نام = عامر بن عبدالله بن جرّاح بن هلال بن ابی طلحه بن حارث فهری قرشی | | نام = عامر بن عبدالله بن جرّاح بن هلال بن ابی طلحه بن حارث فهری قرشی | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| مذهب = | | مذهب = | ||
| آثار = | | آثار = | ||
| فعالیتها = [[صحابه|صحابی]] [[ | | فعالیتها = [[صحابه|صحابی]] [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صل الله علیه و آله)]] | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
}} | }} | ||
'''عامر بن عبدالله بن جراح''' معروف به ابوعبیده از طایفه بنی الحارث [[قریش|قبیله قریش]] بود. پدرش عبدالله در [[جنگ فجار]] از سرکردگان [[قریش]] و مادرش نیز از قریشیانی بود که بعدها [[اسلام]] آورد. ابوعبیده در سالهای نخست [[بعثت]] به همراه [[ارقم بن ارقم]] و عثمان بن مظعون نزد [[ | '''عامر بن عبدالله بن جراح''' معروف به ابوعبیده از طایفه بنی الحارث [[قریش|قبیله قریش]] بود. پدرش عبدالله در [[جنگ فجار]] از سرکردگان [[قریش]] و مادرش نیز از قریشیانی بود که بعدها [[اسلام]] آورد. ابوعبیده در سالهای نخست [[بعثت]] به همراه [[ارقم بن ارقم]] و عثمان بن مظعون نزد [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر اسلام(علیهالسلام)]] آمد و اسلام آورد. | ||
نام وی جزو کسانی ذکر شده که به [[حبشه]] هجرت کردند. ابوعبیده پس از [[هجرت]] پیامبر به [[مدینه]]، از حبشه به [[مکه]] بازگشت و سپس به مدینه هجرت کرد. پیامبر بین او و [[سعد بن معاذ]] یا سالم مولی ابی حذیفه یا [[محمد بن مسلمه]] پیمان برادری بست. | نام وی جزو کسانی ذکر شده که به [[حبشه]] هجرت کردند. ابوعبیده پس از [[هجرت]] پیامبر به [[مدینه]]، از حبشه به [[مکه]] بازگشت و سپس به مدینه هجرت کرد. پیامبر بین او و [[سعد بن معاذ]] یا سالم مولی ابی حذیفه یا [[محمد بن مسلمه]] پیمان برادری بست. | ||
ابوعبیده در [[جنگ بدر]] و سایر [[غزوه|غزوههای]] پیامبر اسلام شرکت کرد. گفته شد که وی برخی از [[سریه|سریهها]] (جنگهائی که [[پیامبر]] خود در اّن شرکت نداشتند) را فرماندهی کرده است. در پیمان [[صلح حدیبیه]] از شاهدان صلحنامه بود. وی به هنگام رحلت پیامبر در سپاه [[اسامة بن زید]] بود و وقتی خبر وفات پیامبر به سپاه رسید، به همراه اسامه به مدینه بازگشت. | ابوعبیده در [[جنگ بدر]] و سایر [[غزوه|غزوههای]] پیامبر اسلام شرکت کرد. گفته شد که وی برخی از [[سریه|سریهها]] (جنگهائی که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر]] خود در اّن شرکت نداشتند) را فرماندهی کرده است. در پیمان [[صلح حدیبیه]] از شاهدان صلحنامه بود. وی به هنگام رحلت پیامبر در سپاه [[اسامة بن زید]] بود و وقتی خبر وفات پیامبر به سپاه رسید، به همراه اسامه به مدینه بازگشت. | ||
وی به همراه [[عمر بن خطاب]] در رساندن [[ابوبکر]] به خلافت نقش بسزایی داشت. همسویی وی با ابوبکر و عمر در این امر و نیز نقش گستردهاش در حوادث بعدی جای هیچ گونه انکار و تردید نیست. پس از تثبیت ابوبکر در خلافت، ابوعبیده به اداره [[بیت المال|بیتالمال]] مشغول شد و تا پایان زندگی یکی از مهمترین عناصر استحکام ارکان [[خلافت]] بود. در سال 17 یا 18 قمری، بیماری طاعون [[شام]] را فراگرفت. | وی به همراه [[عمر بن خطاب]] در رساندن [[ابوبکر]] به خلافت نقش بسزایی داشت. همسویی وی با ابوبکر و عمر در این امر و نیز نقش گستردهاش در حوادث بعدی جای هیچ گونه انکار و تردید نیست. پس از تثبیت ابوبکر در خلافت، ابوعبیده به اداره [[بیت المال|بیتالمال]] مشغول شد و تا پایان زندگی یکی از مهمترین عناصر استحکام ارکان [[خلافت]] بود. در سال 17 یا 18 قمری، بیماری طاعون [[شام]] را فراگرفت. | ||
== نسب == | == نسب == | ||
عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی [[ | عامر بن عبدالله بن جراح مشهور به ابوعبیده جراح صحابی [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر(صلی الله علیه)]] و از تیره بنیحارث بن فهر از [[قریش]] بود جراح نام جد وی بوده<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵؛ تاریخ دمشق، ج۲۵، ص۴۴۳؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref> اما دلیلی برای آن ذکر نشده است. درباره پدر او سخنان متناقضی نقل شده است. بر پایه نقلی او [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)]] را درک کرد و به وی [[ایمان]] آورد<ref> انساب الاشراف، ج۱، ص۲۷۵</ref>. اما بر پایه گزارشی دیگر از مخالفان پیامبر بود و ایشان را [[سب و لعن|سب]] میکرد. ابوعبیده در [[جنگ بدر]] سر او را برید و نزد رسول خدا آورد. <ref> البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۷</ref> البته برخی با استناد به مرگ وی پیش از [[اسلام]]، در صحت این گزارش تردید کردهاند<ref>المحبر، ص۱۷۰؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۶</ref> و برخی این داستان را در جهت فضیلتتراشی برای [[صحابه]] دانستهاند<ref> دائرة المعارف قرآن کریم، ج۲، ص۳۶؛ دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۵، ص۸۱۷</ref>. مادر او امیمه بنت غنم بن جابر از تیره بنیحارث قریش بود و بعدها اسلام آورد<ref> المعارف، ص۲۴۷؛ الاصابه، ج۳، ص۴۷۵</ref>. برخی منابع [[شیعی]] شأن نزول آیات ۹۰ [[سوره مائده] <ref>البرهان، ج۲، ص۳۶۰</ref>[[سوره قلم]]<ref> الکافی، ج۴، ص۵۶۶-۵۶۷</ref> ۷۴ [[سوره توبه]]<ref> تفسیر قمی، ج۱، ص۳۰۱</ref> ۱۰۸ [[سوره نساء]]<ref>،تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۷۵؛ الکافی، ج۸، ص۳۳۴. ۷۹-۸۰</ref>، [[سوره زخرف]]<ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱. ۲۵-۲۶</ref>،[[سوره محمد]]<ref> الکافی، ج۱، ص۴۲۱؛ البرهان، ج۴، ص۸۸۴</ref> را در نکوهش او دانستهاند. | ||
== هجرت به حبشه == | == هجرت به حبشه == | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== ابوعبیده در شأن نزول == | == ابوعبیده در شأن نزول == | ||
با توجه به جایگاه ابوعبیده در | با توجه به جایگاه ابوعبیده در تاریخ اسلام و نقشآفرینیهای وی در جریان خلافت ابوبکر و عمر در کتابهای تفسیری، نگاه [[مذهب شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]] درباره او همگون نیست. | ||
# در ذیل آیه 172 سوره آل عمران/3 از ابنعباس آمده است<ref> الدر المنثور، ج 2، ص 385</ref>: پس از [[جنگ احد]]، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) خواست با سپاهی از [[مسلمانان]] به تعقیب [[مشرکان]] برود، عدهای با وجود خستگی و آثار ناشی از شکست و نیز ترس و وحشت به آن حضرت پاسخ مثبت دادند و خداوند در وصف آنان فرمود: {{متن قرآن |الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَواْ أَجْرٌ عَظِیمٌ |آیه = 172 |سوره = آلعمران }} | # در ذیل آیه 172 سوره آل عمران/3 از ابنعباس آمده است<ref> الدر المنثور، ج 2، ص 385</ref>: پس از [[جنگ احد]]، وقتی پیامبر (صلی الله علیه) خواست با سپاهی از [[مسلمانان]] به تعقیب [[مشرکان]] برود، عدهای با وجود خستگی و آثار ناشی از شکست و نیز ترس و وحشت به آن حضرت پاسخ مثبت دادند و خداوند در وصف آنان فرمود: {{متن قرآن |الَّذِینَ اسْتَجَابُواْ لِلّهِ وَالرَّسُولِ مِن بَعْدِ مَآ أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُواْ مِنْهُمْ وَاتَّقَواْ أَجْرٌ عَظِیمٌ |آیه = 172 |سوره = آلعمران }} | ||
# خداوند در این آیه به آنان که دعوت خدا و پیامبر را اجابت کرده و پرهیزکار و نیکوکار بودهاند، وعده پاداش بزرگ داده است. در ضمنِ روایت پیشین نام ابوعبیده نیز آمده است. | # خداوند در این آیه به آنان که دعوت خدا و پیامبر را اجابت کرده و پرهیزکار و نیکوکار بودهاند، وعده پاداش بزرگ داده است. در ضمنِ روایت پیشین نام ابوعبیده نیز آمده است. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
# [[ابن شوذب]] بر آن است که این آیه درباره ابوعبیده نازل شده که پدرش را در جنگ بدر به ناچار کشت<ref> المعجم الکبیر، ج 1، ص 155؛ تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 352؛ الدرالمنثور، ج 8، ص 86</ref>؛ البته با توجه به آنچه از [[واقدی]] منقول است که پدر ابوعبیده پیش از ظهور اسلام از دنیا رفته بود<ref> تاریخ دمشق، ج 25، ص 447؛ تهذیب التهذیب، ج 5، ص 67</ref>، پذیرش سخن ابن شوذب ناموجه مینماید. | # [[ابن شوذب]] بر آن است که این آیه درباره ابوعبیده نازل شده که پدرش را در جنگ بدر به ناچار کشت<ref> المعجم الکبیر، ج 1، ص 155؛ تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 352؛ الدرالمنثور، ج 8، ص 86</ref>؛ البته با توجه به آنچه از [[واقدی]] منقول است که پدر ابوعبیده پیش از ظهور اسلام از دنیا رفته بود<ref> تاریخ دمشق، ج 25، ص 447؛ تهذیب التهذیب، ج 5، ص 67</ref>، پذیرش سخن ابن شوذب ناموجه مینماید. | ||
# ماوردی در ذیل آیه 9 سوره انسان/76، به نقلی چنین آورده است: این آیه به کسانی اشاره دارد که سرپرستی اسرای بدر را بر عهده گرفتند و ابوعبیده نیز از آنان بود<ref> تفسیر ماوردی، ج 6، ص 167</ref>: | # ماوردی در ذیل آیه 9 سوره انسان/76، به نقلی چنین آورده است: این آیه به کسانی اشاره دارد که سرپرستی اسرای بدر را بر عهده گرفتند و ابوعبیده نیز از آنان بود<ref> تفسیر ماوردی، ج 6، ص 167</ref>: | ||
#{{متن قرآن |إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا |آیه 9 | #{{متن قرآن |إِنَّمَا نُطْعِمُکُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنکُمْ جَزَاء وَلَا شُکُورًا |آیه = 9 |سوره = انسان }}؛ ما فقط برای خشنودی خداوند شما را اطعام میکنیم؛ از شما نه پاداشی میخواهیم و نه سپاسی. اما با توجه به قبل آیه و سیاق مجموعه آیات و نیز آنچه مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] گفتهاند، شأن نزول آن [[نذر]] [[علی بن ابی طالب]] و [[فاطمه بنت محمد (زهرا)|حضرت فاطمه(سلام الله علیها)]] و ایثارگریهای آنان است<ref> تفسیر قمی، ج 2، ص 422؛ کشفالاسرار، ج 10، ص 320؛ الکشّاف، ج 4، ص 670</ref>؛ بنابراین هیچ ارتباطی به سرپرستی اسیران جنگ بدر ندارد. | ||
# قتاده از حسن بصری نقل میکند که آیه 90 سوره مائده/5، پس از آن [[نزول قرآن|نازل]] شد که جمعی از جمله ابوعبیده جراح، در خانه سعد بن ابی وقاص گرد آمدند و پس از صرف غذا با [[شراب]] پذیرایی شدند و چون خبر به پیامبر (صلی الله علیه) رسید، این آیه نازل شد: {{متن قرآن |یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ... رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ...|آیه = 90 | # قتاده از حسن بصری نقل میکند که آیه 90 سوره مائده/5، پس از آن [[نزول قرآن|نازل]] شد که جمعی از جمله ابوعبیده جراح، در خانه سعد بن ابی وقاص گرد آمدند و پس از صرف غذا با [[شراب]] پذیرایی شدند و چون خبر به پیامبر (صلی الله علیه) رسید، این آیه نازل شد: {{متن قرآن |یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِنَّمَا الْخَمْرُ... رِجْسٌ مِّنْ عَمَلِ الشَّیْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ...|سوره = مائده |آیه = 90 }} و بدین گونه از نوشیدن [[شراب]] نهی شدند<ref> البرهان، ج 2، ص 360</ref>. | ||
# نقل است که آیه 51 سوره قلم/68 در شأن ابوعبیده و دوستانش نازل شده است؛ آنگاه که پس از نصب علی (علیهالسلام) به [[امامت]] و خلافت در [[غدیرخم]] به یکدیگر میگویند: چشمان پیامبر را ببین که همچون چشمان دیوانگان میچرخد<ref> الکافی، ج 4، ص 566ـ567؛ بحارالانوار، ج 37، ص 172</ref>: {{متن قرآن |وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ |آیه = 51 |سوره = قلم }}؛ هر چند با توجه به نزول آیه که پیش از هجرت بوده و نیز سیاق آن، این نقل را نمیتوان پذیرفت. | # نقل است که آیه 51 سوره قلم/68 در شأن ابوعبیده و دوستانش نازل شده است؛ آنگاه که پس از نصب علی (علیهالسلام) به [[امامت]] و خلافت در [[غدیرخم]] به یکدیگر میگویند: چشمان پیامبر را ببین که همچون چشمان دیوانگان میچرخد<ref> الکافی، ج 4، ص 566ـ567؛ بحارالانوار، ج 37، ص 172</ref>: {{متن قرآن |وَإِن یَکَادُ الَّذِینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَیَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ |آیه = 51 |سوره = قلم }}؛ هر چند با توجه به نزول آیه که پیش از هجرت بوده و نیز سیاق آن، این نقل را نمیتوان پذیرفت. | ||
# آیه 74 سوره توبه/9: {{متن قرآن |یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ... | # آیه 74 سوره توبه/9: {{متن قرآن |یَحْلِفُونَ بِاللّهِ مَا قَالُواْ وَلَقَدْ قَالُواْ کَلِمَةَ الْکُفْرِ وَکَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلاَمِهِمْ وَهَمُّواْ بِمَا لَمْ یَنَالُواْ... |سوره = توبه |آیه = 74 }} اینان به خدا [[سوگند]] یاد میکنند که نگفتهاند؛ ولی به راستی سخن کفرآمیز را گفتهاند و پس از اسلام آورد نشان [[کافر|کافر]] شده و آهنگِ کاری را کردهاند که به آن دست نیافتند... به نقل از حذیفه و [[عمار]] آیه درباره عدهای از جمله ابوعبیده نازل شده که بر آن بودند پیامبر (صلی الله علیه) را بهگونهای از پای درآورند<ref>بحارالانوار، ج 21، ص 222ـ223؛ البرهان، ج 2، ص 819</ref>. | ||
# از [[ | # از [[محمد بن علی (باقر العلوم)|امام باقر]] و [[موسی بن جعفر (کاظم)|امام کاظم(علیهالسلام)]] نیز در ذیل آیه 108 سوره نساء/4: {{متن قرآن |إِذْ یُبَیِّتُونَ مَا لاَ یَرْضَی مِنَ الْقَوْلِ |آیه = 108 |سوره = نساء }} نقل شده که این آیه در شأن چند تن از جمله ابوعبیده است که در مجالس خود سخنانی برخلاف رضایت خدا بر زبان میآوردند. <ref> تفسیر عیاشی، ج 1، ص 275</ref> | ||
[[کلینی|کلینی]] از [[ | [[کلینی|کلینی]] از [[جعفر بن محمد (صادق)|امام صادق(علیهالسلام)]] نقل میکند که آیات 79ـ80 سوره زخرف/43: {{متن قرآن |أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ × أَمْ یَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم |سوره = زخرف |آیات = 79ـ80 }} در شأن همه آنان نازل شده که در نشستی پنهانی بر آن شدند تا پس از پیامبر (صلی الله علیه) نگذارند خلافت در [[بنیهاشم]] باشد، و در این معاهده، ابوعبیده نقش کاتب را داشته است<ref> الکافی، ج 8، ص 179ـ180، بحارالانوار، ج 24، ص 325</ref>. | ||
خداوند در این آیات سخن از توطئه آنان به میان آورده، میفرماید: آنان میپندارند ما اسرار پنهانشان را نمیدانیم. در همین [[روایت]] آیات 25ـ26 سوره محمد/47 نیز بر این افراد تطبیق شده<ref> الکافی، ج 1، ص 421؛ البرهان، ج 4، ص 884</ref> که پس از روشن شدن راه هدایت به گذشته جاهلی خویش بازگشته مرتد شدند. آیه 7 سوره مجادله/58 را نیز درباره ابوعبیده و جلسه مخفیانه پیش گفته دانستهاند: {{متن قرآن |مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی ثَلَاثَةٍ...| آیه = 7 | خداوند در این آیات سخن از توطئه آنان به میان آورده، میفرماید: آنان میپندارند ما اسرار پنهانشان را نمیدانیم. در همین [[روایت]] آیات 25ـ26 سوره محمد/47 نیز بر این افراد تطبیق شده<ref> الکافی، ج 1، ص 421؛ البرهان، ج 4، ص 884</ref> که پس از روشن شدن راه هدایت به گذشته جاهلی خویش بازگشته مرتد شدند. آیه 7 سوره مجادله/58 را نیز درباره ابوعبیده و جلسه مخفیانه پیش گفته دانستهاند: {{متن قرآن |مَا یَکُونُ مِن نَّجْوَی ثَلَاثَةٍ...|سوره = مجادله| آیه = 7 }}. | ||
== درگذشت == | == درگذشت == | ||
در ۱۷ یا ۱۸ق <ref>طبری، ج۴، ص۶۰</ref> بیماری طاعون [[شام]] را فراگرفت و گفتهاند عمر که از فرا رسیدن مرگ ابوعبیده | در ۱۷ یا ۱۸ق<ref>طبری، ج۴، ص۶۰</ref> بیماری طاعون [[شام]] را فراگرفت و گفتهاند عمر که از فرا رسیدن مرگ ابوعبیده بیمناک بود، وی را به مدینه فراخواند. ولی او سرباز زد<ref>طبری، ج۴، ص۵۸؛ محب طبری، الریاض النضره فی مناقب العشره، ج۳، ص۳۵۵ ـ ۳۵۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۱۸</ref> و سرانجام، همچون برخی دیگر از صحابه، بیمار شد و در ۱۷ یا ۱۸ق درگذشت<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۲۶۷؛ بلاذری، فتوح، ج۱، ص۱۶۵؛ ابن عساکر، تاریخ مدینـه دمشق، ص۳۱۹ ـ ۳۲۲</ref>. گفتهاند که قبر او در [[اردن]] بوده است<ref>ازدی، تاریخ فتوح الشام، ص۲۶۷؛ ابوزرعه، تاریخ، ج۱، ص۲۱۸؛ ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج۱، ص۳۱۱؛ ابونعیم، معرفـه الصحابـه، ج۲، ص۲۰. </ref>. از ابوعبیده فرزندی بر جای نماند<ref>ابن قتیبه، المعارف، ص۲۴۷؛ ابن حزم، جمهره انساب العرب، ص۱۷۶؛ ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱، ص۸، به نقل از زبیر بن بکار</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |