پرش به محتوا

واقفیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:


== عوامل پیدایش واقفیه ==
== عوامل پیدایش واقفیه ==
بی شک دست سیاست بازان عباسی و مزدوران برمکی در ایجادمشکلات و موانع در مسیر [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل‌بیت(علیه السلام)]] نقش بسزایی داشت; اما انگیزه‌های اصلی پیدایش واقفیه را باید در این عوامل جستجو کرد:  
بی شک دست سیاست بازان عباسی و مزدوران برمکی در ایجادمشکلات و موانع در مسیر [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل‌بیت(علیه السلام)]] نقش بسزایی داشت اما انگیزه‌های اصلی پیدایش واقفیه را باید در این عوامل جستجو کرد:  


=== علاقه به زخارف دنیوی ===
=== علاقه به زخارف دنیوی ===
دنیا دریایی ژرف است که بسیاری را در خود غرق کرده است. [[پیامبران الهی]] و [[ائمه|ائمه(علیه السلام)]] هماره مردم را از این خطر بزرگ آگاه کرده‌اند و آن را ریشه همه گناهان دانسته‌اند و [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]] می‌فرمود: دنیاباعث هلاکت شما و گذشتگان از شما بوده و هست.
دنیا دریایی ژرف است که بسیاری را در خود غرق کرده است. [[پیامبران الهی]] و [[ائمه|ائمه(علیه السلام)]] هماره مردم را از این خطر بزرگ آگاه کرده‌اند و آن را ریشه همه گناهان دانسته‌اند و [[حضرت محمد (ص)|پیامبر اکرم(صلی الله علیه)]] می‌فرمود: دنیاباعث هلاکت شما و گذشتگان از شما بوده و هست.


بنیان‌گذاران واقفیه سه نفر به نام‌های; علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی ازوکلاء [[موسی بن جعفر|امام کاظم(علیه السلام)]] بودند و اموال فراوانی که مربوط به آن حضرت بود را دراختیار داشتند. آنان به جهت تصاحب این اموال ادعا کردند که موسی بن جعفر(علیه السلام) زنده و غایب است. چرا که در صورت اقرار به امامت [[امام علی بن موسی الرضا|حضرت رضا(علیه السلام)]] ناچار بودند آن اموال را تحویل ایشان دهند. از این روی نه تنها اموال را غصب کردند بلکه ازاین امکانات جهت فریب دادن شیعیان دیگر مانند; حمزه بن بزیع، ابن مکاری، کرام خثعمی و دیگران استفاده کردند.
بنیان‌گذاران واقفیه سه نفر به نام‌های علی بن ابی حمزه بطائنی، زیاد بن مروان قندی و عثمان بن عیسی رواسی ازوکلاء [[موسی بن جعفر|امام کاظم(علیه السلام)]] بودند و اموال فراوانی که مربوط به آن حضرت بود را دراختیار داشتند. آنان به جهت تصاحب این اموال ادعا کردند که موسی بن جعفر(علیه السلام) زنده و غایب است. چرا که در صورت اقرار به امامت [[امام علی بن موسی الرضا|حضرت رضا(علیه السلام)]] ناچار بودند آن اموال را تحویل ایشان دهند. از این روی نه تنها اموال را غصب کردند بلکه ازاین امکانات جهت فریب دادن شیعیان دیگر مانند حمزه بن بزیع، ابن مکاری، کرام خثعمی و دیگران استفاده کردند.


یونس بن عبدالرحمان بر این حقیقت تصریح می‌کند و می‌گوید: در زمان رحلت امام کاظم(علیه السلام) وکلای حضرت اموال فراوانی را که مربوط به امام بود، در اختیار داشتند و این، سبب توقف آنان گردید. (زیاد قندی هفتادهزار دینار و علی بن حمزه سی هزار دینار) من با آنان مخالفت کردم و طبق وصی امام کاظم(علیه السلام) مردم را به طرف حضرت رضا(علیه السلام) دعوت کردم، روزی آن دو نزد من آمدند و گفتند: چرا چنین سخن می‌گویی؟! اگر مال و ثروت می‌خواهی بی‌نیازت می‌کنیم. ده هزار دینار به تو می‌دهیم و ساکت باش. به آن دو گفتم: ما از ائمه(علیه السلام)[[روایت]] داریم که هرگاه بدعت‌هایی آشکار شود، عالمان باید علم خود را اظهار کنند وگرنه نور [[ایمان]] از آنان سلب می‌شود و من در هر حال تلاش در راه خدا را رها نخواهم کرد. آن دو نفر کینه مرا در دل گرفتند و به من ناسزا گفتند.
یونس بن عبدالرحمان بر این حقیقت تصریح می‌کند و می‌گوید: در زمان رحلت امام کاظم(علیه السلام) وکلای حضرت اموال فراوانی را که مربوط به امام بود، در اختیار داشتند و این، سبب توقف آنان گردید. (زیاد قندی هفتادهزار دینار و علی بن حمزه سی هزار دینار) من با آنان مخالفت کردم و طبق وصی امام کاظم(علیه السلام) مردم را به طرف حضرت رضا(علیه السلام) دعوت کردم، روزی آن دو نزد من آمدند و گفتند: چرا چنین سخن می‌گویی؟! اگر مال و ثروت می‌خواهی بی‌نیازت می‌کنیم. ده هزار دینار به تو می‌دهیم و ساکت باش. به آن دو گفتم: ما از ائمه(علیه السلام)[[روایت]] داریم که هرگاه بدعت‌هایی آشکار شود، عالمان باید علم خود را اظهار کنند وگرنه نور [[ایمان]] از آنان سلب می‌شود و من در هر حال تلاش در راه خدا را رها نخواهم کرد. آن دو نفر کینه مرا در دل گرفتند و به من ناسزا گفتند.


سومین نفر; عثمان بن عیسی رواسی وکیل امام کاظم(علیه السلام) در [[مصر]] بود و اموال بسیاری(وجوهات شیعیان برای امام(علیه السلام)) را در اختیار داشت.
سومین نفر عثمان بن عیسی رواسی وکیل امام کاظم(علیه السلام) در [[مصر]] بود و اموال بسیاری(وجوهات شیعیان برای امام(علیه السلام)) را در اختیار داشت.


[[علی بن موسی بن جعفر|امام رضا(علیه السلام)]] سفیری نزد او فرستاد و دستور تحویل وجوهات را صادر فرمود; عثمان بن عیسی در جواب نوشت:
[[علی بن موسی بن جعفر|امام رضا(علیه السلام)]] سفیری نزد او فرستاد و دستور تحویل وجوهات را صادر فرمود عثمان بن عیسی در جواب نوشت:


پدر شما زنده است. حضرت در پاسخ مرقوم فرمود: پدر من ازدنیا رخت بربسته و ما [[ارث]] او را تقسیم کردیم و این خبر حتمی است. عثمان بن عیسی بار دیگر در پاسخ نوشت:
پدر شما زنده است. حضرت در پاسخ مرقوم فرمود: پدر من ازدنیا رخت بربسته و ما [[ارث]] او را تقسیم کردیم و این خبر حتمی است. عثمان بن عیسی بار دیگر در پاسخ نوشت:
خط ۲۳: خط ۲۳:
اگر پدر شما زنده باشد، شما را حقی در این اموال نیست و اگر از دنیا رحلت کرده است به من دستور نداد اموال را به شما تحویل دهم.
اگر پدر شما زنده باشد، شما را حقی در این اموال نیست و اگر از دنیا رحلت کرده است به من دستور نداد اموال را به شما تحویل دهم.


درباره یکی دیگر از واقفیان; منصور بن یونس برزج نیز همین علت ذکر شده است. او با اینکه به دستور امام کاظم(علیه السلام) خدمت علی بن موسی(علیه السلام) رسید و جانشینی ایشان را تبریک گفت، ولی بعد از [[شهادت]] امام هفتم این حقیقت را انکار کرد وتنها دلیلش این بود که اموالی را که مربوط به مقام امامت بود، تصاحب کند.  
درباره یکی دیگر از واقفیان منصور بن یونس برزج نیز همین علت ذکر شده است. او با اینکه به دستور امام کاظم(علیه السلام) خدمت علی بن موسی(علیه السلام) رسید و جانشینی ایشان را تبریک گفت، ولی بعد از [[شهادت]] امام هفتم این حقیقت را انکار کرد وتنها دلیلش این بود که اموالی را که مربوط به مقام امامت بود، تصاحب کند.  


=== سن امام جواد ===
=== سن امام جواد ===
امام رضا(علیه السلام) پسری بجز [[امام جواد|امام جواد(علیه السلام)]] نداشتند که در هنگام امامت هفت سال داشت، کسانی که با مقام امامت آشنایی نداشتند، باور این موضوع برایشان مشکل بود; از این رو در ولایت امام رضا(علیه السلام) دچار تردید شدند.
امام رضا(علیه السلام) پسری بجز [[امام جواد|امام جواد(علیه السلام)]] نداشتند که در هنگام امامت هفت سال داشت، کسانی که با مقام امامت آشنایی نداشتند، باور این موضوع برایشان مشکل بود از این رو در ولایت امام رضا(علیه السلام) دچار تردید شدند.


البته هر چند این مساله در زمان امام کاظم(علیه السلام) پدید نیامد، ولی برای کسانی که از قبل به واقفیه گرویده بودند، دستاویز شد و موجبات توقف عده‌ای دیگر را فراهم آورد.
البته هر چند این مساله در زمان امام کاظم(علیه السلام) پدید نیامد، ولی برای کسانی که از قبل به واقفیه گرویده بودند، دستاویز شد و موجبات توقف عده‌ای دیگر را فراهم آورد.
خط ۳۹: خط ۳۹:
دلیل هر دو گروه، کم بودن سن امام جواد(علیه السلام) بود.
دلیل هر دو گروه، کم بودن سن امام جواد(علیه السلام) بود.


نوبختی; مولف فرق الشیعه نیز همین سخن را تایید کرده است. کم بودن سن امام جواد(علیه السلام) موجب شگفتی بعضی از شیعیان نیز شد که امام رضا(علیه السلام) ضمن مقایسه آن [[حضرت  عیسی |حضرت با عیسی بن مریم]]، که درگهواره به مقام [[نبوت]] رسیده بود، در مقام زدودن این شگفتی برآمد.
نوبختی مولف فرق الشیعه نیز همین سخن را تایید کرده است. کم بودن سن امام جواد(علیه السلام) موجب شگفتی بعضی از شیعیان نیز شد که امام رضا(علیه السلام) ضمن مقایسه آن [[حضرت  عیسی |حضرت با عیسی بن مریم]]، که درگهواره به مقام [[نبوت]] رسیده بود، در مقام زدودن این شگفتی برآمد.


صفوان بن یحیی که از یاران بسیار موفق امام بود، از حضرت رضا(علیه السلام) سؤال کرد که خداوند روزی را که شما در میان ما نباشید، نیاورد، ولی اگر چنین حادثه‌ای رخ داد، امام بعد از شما کیست؟
صفوان بن یحیی که از یاران بسیار موفق امام بود، از حضرت رضا(علیه السلام) سؤال کرد که خداوند روزی را که شما در میان ما نباشید، نیاورد، ولی اگر چنین حادثه‌ای رخ داد، امام بعد از شما کیست؟
خط ۷۰: خط ۷۰:
یکی دیگر از عوامل پیدایش واقفیه چنانکه پیش ازآن درباره بعضی از ائمه به وجود آمد، [[مهدویت]] بود که در میان [[شیعه]] از قوت زیادی برخوردار است هر چند روایات [[اهل سنت]] نیز دست کمی از آن ندارد. البته همواره این انحراف معلول فرصت طلبی و سودجویی اشخاص فرصت طلب نبود بلکه گاه به خاطراعتقاد به [[امام مهدی|مهدی آل محمد(عجل الله فرجه الشریف)]] و ندانستن مصداق واقعی آن بود که برخی را دچار کج‌روی می‌کرد. ناگفته نماند که وجود اندیشه‌های غلوآمیز نیز در پیدایش این کج‌روی بی تاثیر نبود، به هر حال اندیشه مهدویت امام کاظم(علیه السلام) از طرف واقفیه ترویج می‌گردید.
یکی دیگر از عوامل پیدایش واقفیه چنانکه پیش ازآن درباره بعضی از ائمه به وجود آمد، [[مهدویت]] بود که در میان [[شیعه]] از قوت زیادی برخوردار است هر چند روایات [[اهل سنت]] نیز دست کمی از آن ندارد. البته همواره این انحراف معلول فرصت طلبی و سودجویی اشخاص فرصت طلب نبود بلکه گاه به خاطراعتقاد به [[امام مهدی|مهدی آل محمد(عجل الله فرجه الشریف)]] و ندانستن مصداق واقعی آن بود که برخی را دچار کج‌روی می‌کرد. ناگفته نماند که وجود اندیشه‌های غلوآمیز نیز در پیدایش این کج‌روی بی تاثیر نبود، به هر حال اندیشه مهدویت امام کاظم(علیه السلام) از طرف واقفیه ترویج می‌گردید.


رنج‌ها و فشارهای روحی و جسمی شیعیان سببی دیگر بود که آنان بی‌صبرانه در انتظار قائم آل محمد(صلی الله علیه) باشند; به گونه‌ای که در مورد هر یک از ائمه فکرکنند قائم آل محمد(صلی الله علیه) اوست.
رنج‌ها و فشارهای روحی و جسمی شیعیان سببی دیگر بود که آنان بی‌صبرانه در انتظار قائم آل محمد(صلی الله علیه) باشند به گونه‌ای که در مورد هر یک از ائمه فکرکنند قائم آل محمد(صلی الله علیه) اوست.


علامه [[وحید بهبهانی]] در این مورد می‌نویسد:
علامه [[وحید بهبهانی]] در این مورد می‌نویسد:
خط ۹۴: خط ۹۴:
امیدوارم قائم [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل بیت(علیه السلام)]] که زمین را پر از عدالت می‌کند، همانطور که از ستم پر شده است، شما باشید، فرمود:
امیدوارم قائم [[اهل بیت (علیهم‌السلام)|اهل بیت(علیه السلام)]] که زمین را پر از عدالت می‌کند، همانطور که از ستم پر شده است، شما باشید، فرمود:


هر یک از ما قائم به امر خدای عز و جل می‌باشیم و همه ما مردم را به دین [[خدا]] دعوت می‌نماییم; ولی قائمی که خداوند به وسیله او زمین را [[کفر]] پاک می‌کند و آن را از [[عدالت]] پر می‌نماید، کسی است که زمان ولادتش بر مردم مخفی است و از میان ایشان غایب می‌شود و حرام است بردن نامش. او همنام [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] است.
هر یک از ما قائم به امر خدای عز و جل می‌باشیم و همه ما مردم را به دین [[خدا]] دعوت می‌نماییم ولی قائمی که خداوند به وسیله او زمین را [[کفر]] پاک می‌کند و آن را از [[عدالت]] پر می‌نماید، کسی است که زمان ولادتش بر مردم مخفی است و از میان ایشان غایب می‌شود و حرام است بردن نامش. او همنام [[حضرت محمد (ص)|پیامبر(صلی الله علیه)]] است.


و جابر بن یزید جعفی می‌گوید:
و جابر بن یزید جعفی می‌گوید:
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:


== تاخیر در تولد امام جواد ==
== تاخیر در تولد امام جواد ==
بعد از [[امام حسین|امام حسین(علیه السلام)]] امامت هر یک از آن بزرگواران به فرزندشان می‌رسد و زنان در این امر بهره ای ندارند. از سوی دیگرامام رضا(علیه السلام) در سال 203 رحلت کردند و امام جواد(علیه السلام) سال 195 متولد شدند; یعنی 8سال قبل از شهادت حضرت رضا(علیه السلام). این تاخیر توانست برای مدت کمی سبب شک بعضی از شیعیان گردد و به دست واقفیان بهانه بدهد.
بعد از [[امام حسین|امام حسین(علیه السلام)]] امامت هر یک از آن بزرگواران به فرزندشان می‌رسد و زنان در این امر بهره ای ندارند. از سوی دیگرامام رضا(علیه السلام) در سال 203 رحلت کردند و امام جواد(علیه السلام) سال 195 متولد شدند یعنی 8سال قبل از شهادت حضرت رضا(علیه السلام). این تاخیر توانست برای مدت کمی سبب شک بعضی از شیعیان گردد و به دست واقفیان بهانه بدهد.


ابن قیامای واقفی نامه‌ای خدمت امام رضا(علیه السلام) نوشت که شما چگونه امام هستید، درحالی که فرزند ندارید؟ امام در جواب وی نوشتند:
ابن قیامای واقفی نامه‌ای خدمت امام رضا(علیه السلام) نوشت که شما چگونه امام هستید، درحالی که فرزند ندارید؟ امام در جواب وی نوشتند:
خط ۱۴۷: خط ۱۴۷:
الف: تلاش‌ها و بیانات روشنگر امامان معصوم(علیه السلام) علیه واقفیه که به سه دسته تقسیم می‌شود:
الف: تلاش‌ها و بیانات روشنگر امامان معصوم(علیه السلام) علیه واقفیه که به سه دسته تقسیم می‌شود:


1- سخنانی که در نکوهش و مذمت واقفیه بیان گردیده است; مانند سخن امام رضا(علیه السلام) در ضمن [[روایات]] متعدد، که می‌فرماید:
1- سخنانی که در نکوهش و مذمت واقفیه بیان گردیده است مانند سخن امام رضا(علیه السلام) در ضمن [[روایات]] متعدد، که می‌فرماید:


«اینها معاند حق و برپا کننده گناه هستند و برگشت‌شان به طرف [[جهنم]] خواهد بود سرگردان زندگی می‌کنند و بی‌دین می‌میرند. لعنت خدا بر آنان باد که بسیار دروغ می‌گویند. آنانی که گفتند دست خدابسته است واقفی‌انند».
«اینها معاند حق و برپا کننده گناه هستند و برگشت‌شان به طرف [[جهنم]] خواهد بود سرگردان زندگی می‌کنند و بی‌دین می‌میرند. لعنت خدا بر آنان باد که بسیار دروغ می‌گویند. آنانی که گفتند دست خدابسته است واقفی‌انند».


2- تاکید بر ادامه داشتن امامت تا [[حضرت مهدی(عجل الله فرجه الشریف)]];این مطلب را در [[زیارتنامه]] هر یک از ائمه مشاهده می‌نماییم. تاکیدهای فراوان برزیارت قبر علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نیز خود اعلام مبارزه‌ای آشکار علیه واقفیه می‌باشد.
2- تاکید بر ادامه داشتن امامت تا [[حضرت مهدی(عجل الله فرجه الشریف)]]این مطلب را در [[زیارتنامه]] هر یک از ائمه مشاهده می‌نماییم. تاکیدهای فراوان برزیارت قبر علی بن موسی الرضا(علیه السلام) نیز خود اعلام مبارزه‌ای آشکار علیه واقفیه می‌باشد.


3- نبرد مالی و اقتصادی با واقفیان; به گونه‌ای که شیعیان را از پرداخت [[زکات]] به واقفیه منع کردند.
3- نبرد مالی و اقتصادی با واقفیان به گونه‌ای که شیعیان را از پرداخت [[زکات]] به واقفیه منع کردند.


ب: تلاش شیعیان، که بخشی از آن به صورت مناظره با بزرگان واقفیه بود; همچون مناظره علی بن اسماعیل میثمی و یونس بن عبدالرحمان با بعضی از آنان. و بخشی به صورت تالیف کتاب در رد واقفیه.
ب: تلاش شیعیان، که بخشی از آن به صورت مناظره با بزرگان واقفیه بود همچون مناظره علی بن اسماعیل میثمی و یونس بن عبدالرحمان با بعضی از آنان. و بخشی به صورت تالیف کتاب در رد واقفیه.


نجاشی رجالی بزرگ شیعه، کتاب‌های زیادی تحت عنوان «الرد علی الواقفه» برمی‌شمرد که از سوی اصحاب ائمه(علیه السلام) تالیف شده است.
نجاشی رجالی بزرگ شیعه، کتاب‌های زیادی تحت عنوان «الرد علی الواقفه» برمی‌شمرد که از سوی اصحاب ائمه(علیه السلام) تالیف شده است.


ج: بی‌پایگی و بطلان واقفیه. سنت الهی بر احقاق حق و ابطال باطل است هر چند که باطل چند روزی جولان دارد; اما دولت از آن حق است. بطلان و بی‌اساس بودن واقفیان را با توجه به عوامل پیدایش آنان و روش‌های کاربردی این گروه می‌توان پی برد; چرا که ابزاری که آنان در پیشبرد اهداف خود در اختیار داشتند، عبارت بود از:
ج: بی‌پایگی و بطلان واقفیه. سنت الهی بر احقاق حق و ابطال باطل است هر چند که باطل چند روزی جولان دارد اما دولت از آن حق است. بطلان و بی‌اساس بودن واقفیان را با توجه به عوامل پیدایش آنان و روش‌های کاربردی این گروه می‌توان پی برد چرا که ابزاری که آنان در پیشبرد اهداف خود در اختیار داشتند، عبارت بود از:


تطمیع، تحریف، تهدید و کتمان حقایق که هر یک با توجه به حقایقی تاریخی اثبات می‌گردد.  
تطمیع، تحریف، تهدید و کتمان حقایق که هر یک با توجه به حقایقی تاریخی اثبات می‌گردد.  
confirmed، مدیران
۳۳٬۱۲۹

ویرایش