confirmed، مدیران
۳۷٬۸۳۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
== جایگاه آل أعین == | == جایگاه آل أعین == | ||
آل اعین در دست یافتن به معرفت [[اهل بیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] پیشگام و پیشقدم بوده و به محبت | آل اعین در دست یافتن به معرفت [[اهل بیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] پیشگام و پیشقدم بوده و به محبت اهلبیت نبی مکرّم اسلام (صلی الله علیه) دست یافتهاند؛ چنان که اعین قصد زیارت [[علی بن ابی طالب|حضرت امیر]] و اسلام آوردن به دست حضرتش را کرد <ref>همان، ص 10</ref> و علی بن سلیمان بن حسن بن جهم بن بکیر بن اعین جزو کسانی است که مشرف به محضر [[امام مهدی|امام مهدی(عجل الله فرجه الشریف)]] گردیده و از ناحیه حضرت برایش توقیع صادر شده است. <ref>همان، ص 17</ref> محبت و مراودت این خاندان با اهلبیت به حدی بود که در زمانی که قبر مطهر امیرمؤمنان (علیهالسلام) از انظار مخفی بود و جز اصحاب خاص از آن اطلاعی نداشتند، عدهای از این خاندان به زیارت آن قبر شریف نایل آمدند. <ref>همان، ص 10</ref> | ||
آل اعین به فراگیری [[علوم اسلامی]] عصر خویش پرداختند و در حفظ، قرائت و تجوید قرآن و ادبیات عرب با تلاش و کوشش، دارای حافظان و قاریان قرآن شدند و ادیبانی نیز در بین آنها ظهور پیدا کردند؛ چنان که اعین بن سنسن، اولین کسی است که حافظ قرآن شد و در ادبیات چیره دست گردید. <ref>همان، ص 24</ref> | آل اعین به فراگیری [[علوم اسلامی]] عصر خویش پرداختند و در حفظ، قرائت و تجوید قرآن و ادبیات عرب با تلاش و کوشش، دارای حافظان و قاریان قرآن شدند و ادیبانی نیز در بین آنها ظهور پیدا کردند؛ چنان که اعین بن سنسن، اولین کسی است که حافظ قرآن شد و در ادبیات چیره دست گردید. <ref>همان، ص 24</ref> | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
== مبارزه با حاکمان جور == | == مبارزه با حاکمان جور == | ||
حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان | حاکمان ستمگر برای دور کردن محبان و شیفتگان اهلبیت از پیرامون آنها، دست به جنایت و ستمهای بسیار میزدند و با تعقیب و تحت فشار قرار دادن و به شهادت رساندن آنها به بهانههای واهی برای رسیدن به مقصدشان بودند. از این رو، [[اهل بیت (علیهمالسلام)|اهلبیت(علیهالسلام)]] برای حفظ جان یاران خاص خود گاهی در مورد عدهای از اصحابشان اقدام به بدگویی مینمودند تا شاید از هجمههای ستمگران نجات یابند. امام صادق(علیهالسلام) برای حفظ جان زراره ــ که در خط مقدم مبارزه حضور داشت ــ از این روش استفاده کرد؛ لذا به عبدالله فرزند زراره میفرماید: | ||
سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار میرسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت میشدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسانهای محروم را بیان میکند تا به دست حاکمی که کشتیهای سالم را غصب میکرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. | سلام مرا به پدرت برسان و به او بگو همانا اگر من بر تو عیبی گذاشتم، به خاطر دفاع از تو بود؛ زیرا مردم و دشمنان به تمام کسانی که به ما نزدک اند، در اذیت آنها شتابان هستند و آنها را به جرم محبت ما طرد میکنند و هر کسی را که ما دوست بخوانیم و به خود نزدیک کنیم، آزار میرسانند و اقدام به قتل او میکنند و هر کس را که عیب او را گوییم و از خود دور کنیم، او را ستایش میکنند. و همانا من از تو بدگویی کردم؛ زیرا تو مردی هستی که در داشتن محبت به ما شهرت داری و به سوی ما مایل هستی و به همین علت در نزد مردم مذمت میشدی و من دوست داشتم با این کار، شر را از تو دفع کنم؛ چنان که [[خداوند]] در [[قرآن]]، ماجرای سوراخ کردن کشتی آن انسانهای محروم را بیان میکند تا به دست حاکمی که کشتیهای سالم را غصب میکرد، نیفتد و خداوند را سپاس تو هم مثل این، کار من را درک کن. |