پرش به محتوا

واقدی: تفاوت میان نسخه‌ها

۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۱ مهٔ ۲۰۲۳
خط ۷۳: خط ۷۳:


== آثار دیگر واقدی ==
== آثار دیگر واقدی ==
محمد بن سعد نویسنده کتاب عظیم طبقات الکبری، کاتب وى شمرده شده و درباره او نوشته است: او عالم به مغازى، سیر، فتوح و اختلاف مردم در حدیث و احکام بوده است. <ref>طبقات الکبرى، ج 5، ص 422</ref> وى کتابى درباره [[جنگ جمل]] داشته که [[سید رضی|سید رضى]]، خطبه اى از امام على علیه‌السلام را به نقل از کتاب الجمل واقدى آورده است. <ref>نهج‌البلاغه، خطبه 231</ref> فقرات فراوانى از کتاب الجمل واقدى در کتاب الجمل شیخ مفید آمده است. <ref>نکـ: الجمل، مفید، ص 574. شیخ مفید در ص 131 به کتابى که واقدى درباره «حرب البصرة» تصنیف کرده، اشاره کرده است.</ref>
محمد بن سعد نویسنده کتاب عظیم طبقات الکبری، کاتب وى شمرده شده و درباره او نوشته است: او عالم به مغازى، سیر، فتوح و اختلاف مردم در حدیث و احکام بوده است<ref>طبقات الکبرى، ج 5، ص 422</ref>. وى کتابى درباره [[جنگ جمل]] داشته که [[سید رضی|سید رضى]]، خطبه اى از امام على علیه‌السلام را به نقل از کتاب الجمل واقدى آورده است<ref>نهج‌البلاغه، خطبه 231</ref>. فقرات فراوانى از کتاب الجمل واقدى در کتاب الجمل شیخ مفید آمده است<ref>نکـ: الجمل، مفید، ص 574. شیخ مفید در ص 131 به کتابى که واقدى درباره «حرب البصرة» تصنیف کرده، اشاره کرده است.</ref>.


کتابى هم تحت عنوان فتوح الشام به او منسوب و چاپ شده است (بیروت، دارالجیل در دو جلد، چاپ شده به نام ابوعبدالله بن عمر واقدى!) این اثر، بیشتر حماسى و در بسیارى از موارد فاقد سند بوده و اگر سندی هم دارد، معمولا نامأنوس است، لذا و به درستی، در نسبت آن به واقدى تردید شده است. بروکلمان نوشته است در جریان [[جنگ‌هاى صلیبى]]، کتاب‌هاى فتوحى را که حماسى نوشته شده بوده به او نسبت مى داده‌اند تا مردم به وى اطمینان کنند. <ref>نکـ: تاریخ الادب العربى، ج 3، ص 422</ref> برخی از این کتاب‌های داستانی، مانند مولد النبی (صلی الله علیه) که در کتابخانه ظاهریه (ش 74، 75) به واقدی منسوب شده، یا از ابوالحسن بکری [نویسنده‌ای داستانسرا از قرن پنجم] است یا از قصه گویان دیگر که آن را به واقدی نسبت داده‌اند، این همان روشی است که بر اساس آن، مختارنامه‌های جعلی دوره‌های بعد به ابومخنف منسوب شده است.
کتابى هم تحت عنوان فتوح الشام به او منسوب و چاپ شده است (بیروت، دارالجیل در دو جلد، چاپ شده به نام ابوعبدالله بن عمر واقدى!) این اثر، بیشتر حماسى و در بسیارى از موارد فاقد سند بوده و اگر سندی هم دارد، معمولا نامأنوس است، لذا و به درستی، در نسبت آن به واقدى تردید شده است. بروکلمان نوشته است در جریان [[جنگ‌هاى صلیبى]]، کتاب‌هاى فتوحى را که حماسى نوشته شده بوده به او نسبت مى داده‌اند تا مردم به وى اطمینان کنند<ref>نکـ: تاریخ الادب العربى، ج 3، ص 422</ref>. برخی از این کتاب‌های داستانی، مانند مولد النبی (صلی الله علیه) که در کتابخانه ظاهریه (ش 74، 75) به واقدی منسوب شده، یا از ابوالحسن بکری [نویسنده‌ای داستانسرا از قرن پنجم] است یا از قصه گویان دیگر که آن را به واقدی نسبت داده‌اند، این همان روشی است که بر اساس آن، مختارنامه‌های جعلی دوره‌های بعد به ابومخنف منسوب شده است.


کتاب دیگرى با عنوان کتاب الرده در سال‎های از وى به چاپ رسیده [به کوشش محمد حمیدالله، پاربس، 1989] و شباهت زیادى به آنچه در فتوح ابن اعثم درباره «رده» آمده دارد. این مى تواند بدان معنا باشد که ابن اعثم حوادث رده را از کتاب واقدى استفاده کرده است. باید این حال نگاهى به سند نخست کتاب الرده و نیز وضعیت عمومى کتاب و مقایسه آن با سبک المغازى واقدى، تردیدى را در صحت انتساب این کتاب به واقدى ایجاد مى‌کند. در این صورت کسى ممکن است بخشى از فتوح ابن اعثم را در جایى دیده و به واقدى نسبت داده باشد! ممکن است کتاب الرده، ترکیبی از روایات ابن اسحاق و واقدی و حتی دیگران درباره رد باشد. <ref> بنگرید به مقدمه المغازی، ص 15</ref> به هر حال از واقدی نیست و گویا بخشی از فتوح ابن اعثم است که در بخش‌هایی از آن دستبرده شده است.
کتاب دیگرى با عنوان کتاب الرده در سال‎های از وى به چاپ رسیده [به کوشش محمد حمیدالله، پاربس، 1989] و شباهت زیادى به آنچه در فتوح ابن اعثم درباره «رده» آمده دارد. این مى تواند بدان معنا باشد که ابن اعثم حوادث رده را از کتاب واقدى استفاده کرده است. باید این حال نگاهى به سند نخست کتاب الرده و نیز وضعیت عمومى کتاب و مقایسه آن با سبک المغازى واقدى، تردیدى را در صحت انتساب این کتاب به واقدى ایجاد مى‌کند. در این صورت کسى ممکن است بخشى از فتوح ابن اعثم را در جایى دیده و به واقدى نسبت داده باشد! ممکن است کتاب الرده، ترکیبی از روایات ابن اسحاق و واقدی و حتی دیگران درباره رد باشد<ref> بنگرید به مقدمه المغازی، ص 15</ref>. به هر حال از واقدی نیست و گویا بخشی از فتوح ابن اعثم است که در بخش‌هایی از آن دستبرده شده است.


بدین ترتیب واقدی، به جز کارهای میدانی، اهل کتاب هم بوده و کتابخانه بزرگی در بغداد از خود برجای گذاشت که گفته شده شامل120 بار شتر، یا 600 صندوق بوده که هر کدام را دو نفر باید حمل می‌کردند. <ref>الفهرست ندیم، ص 144</ref>
بدین ترتیب واقدی، به جز کارهای میدانی، اهل کتاب هم بوده و کتابخانه بزرگی در بغداد از خود برجای گذاشت که گفته شده شامل120 بار شتر، یا 600 صندوق بوده که هر کدام را دو نفر باید حمل می‌کردند<ref>الفهرست ندیم، ص 144</ref>.


گذشت که واقدى در دستگاه خلافت عباسى به کار قضا اشتغال داشته و کما بیش از امتیازات ویژه همکارى با خلافت، برخوردار مى شده است. <ref>طبقات الکبرى، ج 5، صص 427 ـ 426، وى وصى مأمون شمرده شده؛ طبقات، ج 5، ص 428</ref> خودش از نامه‌ای که برای پرداخت بدهی‌هایش به مأمون نوشته و پاسخ [[خلیفه]]، خبر داده است. <ref> الموفقیات، ص 132، برای خبر دیگری از رابطه مأمون با واقدی در وقت قاضی بودنش در بغداد و شکایت زبیده بنگرید: الاغانی، ج 21، ص 48</ref>
گذشت که واقدى در دستگاه خلافت عباسى به کار قضا اشتغال داشته و کما بیش از امتیازات ویژه همکارى با خلافت، برخوردار مى شده است<ref>طبقات الکبرى، ج 5، صص 427 ـ 426، وى وصى مأمون شمرده شده؛ طبقات، ج 5، ص 428</ref>. خودش از نامه‌ای که برای پرداخت بدهی‌هایش به مأمون نوشته و پاسخ [[خلیفه]]، خبر داده است<ref> الموفقیات، ص 132، برای خبر دیگری از رابطه مأمون با واقدی در وقت قاضی بودنش در بغداد و شکایت زبیده بنگرید: الاغانی، ج 21، ص 48</ref>.


== میراث واقدی در میان شاگردان ==
== میراث واقدی در میان شاگردان ==
confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۳

ویرایش