۸۷٬۷۷۵
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
<br /> | <br /> | ||
=مفهوم نیت= | == مفهوم نیت == | ||
واژه «نیت» در مقام استعمال ما فارسی زبانان گاه به معنای اسمی به کار میرود و مراد از آن غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. مثلا میگوئیم: «نیت شما در این حرکت چیست؟» و پاسخ داده میشود: «زیارت دوستان». در این جا میتوان گفت: «زیارت دوستان» نیت ماست. و البته این غیر از این معناست که بگوئیم: زیارت دوستان موضوع و متعلق نیت ماست. بنابراین در این استعمال، «نیت» به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست، بلکه به معنای «منوی» است. | واژه «نیت» در مقام استعمال ما فارسی زبانان گاه به معنای اسمی به کار میرود و مراد از آن غایتی است که فاعل از فعل خود آن را در نظر گرفته است. مثلا میگوئیم: «نیت شما در این حرکت چیست؟» و پاسخ داده میشود: «زیارت دوستان». در این جا میتوان گفت: «زیارت دوستان» نیت ماست. و البته این غیر از این معناست که بگوئیم: زیارت دوستان موضوع و متعلق نیت ماست. بنابراین در این استعمال، «نیت» به معنای مصدری یعنی نیت کردن نیست، بلکه به معنای «منوی» است. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
</ref> تنها نقشی که در این میان برای علم میتوان قائل شد، این است که علم شرط بیدارشدن میل ورغبت نهفته درنفس است. به عبارت صحیح تر باید گفت که میل و رغبتی که در کمون نفس انسان نهفته است، برای تاثیر خود و وادار ساختن انسان به انجام فعلی، بایستی زمینه و موضوعی برای خود بیابد، این زمینه و موضوع در واقع به وسیله همان علم تصوری وتصدیقی که به واسطه بعد علمی وادراکی نفس حاصل میشود، تامین خواهد شد. | </ref> تنها نقشی که در این میان برای علم میتوان قائل شد، این است که علم شرط بیدارشدن میل ورغبت نهفته درنفس است. به عبارت صحیح تر باید گفت که میل و رغبتی که در کمون نفس انسان نهفته است، برای تاثیر خود و وادار ساختن انسان به انجام فعلی، بایستی زمینه و موضوعی برای خود بیابد، این زمینه و موضوع در واقع به وسیله همان علم تصوری وتصدیقی که به واسطه بعد علمی وادراکی نفس حاصل میشود، تامین خواهد شد. | ||
میل شدید و ضعیف: برای صدور یک فعل ارادی از انسان، مطلق علم و میل کافی نیست. گاهی انسان فعلی را تصور میکند و در ابتدا به مفید بودن انجام آن هم تصدیق میکند اما به محض مقایسه آن با افعال ارادی دیگر، از اقدام به آن | میل شدید و ضعیف: برای صدور یک فعل ارادی از انسان، مطلق علم و میل کافی نیست. گاهی انسان فعلی را تصور میکند و در ابتدا به مفید بودن انجام آن هم تصدیق میکند اما به محض مقایسه آن با افعال ارادی دیگر، از اقدام به آن کار منصرف میشود. اینجا درواقع، تصدیق واقعی وپایدار به مفیدبودن عمل حاصل نشده است. وقتی درجه علم ضعیف است، میل نیز به همان نسبت ضعیف تر خواهد بود. هر چه قدر علم، واضح تر و روشن تر باشد، میل نیز شدیدتر است. | ||
=جایگاه نیت= | == جایگاه نیت == | ||
برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادیی که در آنها «نیت» وجود دارد مثالی طرح میکنیم: هنگامی که به شخصی سلام میکنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنهابرای ماوخداوند معلوم است. فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در این جا گفته میشود که این «سلام» به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت دراین سلام حقیقتا به چه معناست و از چه مقوله ای است و یا منشا انتزاع آن چیست؟ | برای روشن شدن مفهوم و جایگاه حقیقی نیت در افعال ارادیی که در آنها «نیت» وجود دارد مثالی طرح میکنیم: هنگامی که به شخصی سلام میکنیم، این سلام، ظاهری دارد و باطنی. باطن آن یعنی مقصود حقیقی از انجام این فعل، تنها و تنهابرای ماوخداوند معلوم است. فرض کنیم که این سلام کردن برای این است که به واسطه آن، به مقام و ریاستی برسیم. در این جا گفته میشود که این «سلام» به نیت رسیدن به ریاست و مقام، صورت گرفته است. آنچه مهم و مورد نظر ماست این است که ببینیم مفهوم نیت دراین سلام حقیقتا به چه معناست و از چه مقوله ای است و یا منشا انتزاع آن چیست؟ | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
4- آیا «نیت» در روانشناسی، همان «نیت» در اخلاق است؟ و در صورت اختلاف، تفاوت این دو در چیست؟ | 4- آیا «نیت» در روانشناسی، همان «نیت» در اخلاق است؟ و در صورت اختلاف، تفاوت این دو در چیست؟ | ||
=قصد و اراده= | == قصد و اراده == | ||
به نظر میرسد که قصد و اراده با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده» به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر میشود، به دنبال «قصد» و اراده صورت نمیگیرد و - چنان که اشاره نمودیم - اراده آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار میرود: [قَصَدَهُ ای اَرادَهُ] | به نظر میرسد که قصد و اراده با یکدیگر تفاوت دارند و «قصد» متقدم بر «اراده» به معنای حقیقی آن است. فعل ارادی که از ما صادر میشود، به دنبال «قصد» و اراده صورت نمیگیرد و - چنان که اشاره نمودیم - اراده آخرین مرحله نفسانی نسبت به فعل است. البته در مقام استعمال، گاه اراده به جای قصد نیز به کار میرود: [قَصَدَهُ ای اَرادَهُ] | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
اما در مورد اراده باید گفت که اراده ذاتا و ماهیة از مقوله میل نیست. چرا که میل نفسانی را نمیتوان «فعل» نامید، اما اراده در حقیقت، یک فعل نفسانی است. اگرچه گاهی گفته میشود: «من اکنون به فلان چیز میل پیدا کردم» اما در واقع معنایش این نیست که نفس من در این لحظه خاص، میل را ایجاد کرد، بلکه در این جا «میل» یا به معنای «علم» و یا به معنای اراده به کار رفته است. یعنی منظور گوینده این است که «من حالا پی به فائده فلان کار برده، آن را تصدیق میکنم» و یا به این معناست که «من در این لحظه، اراده انجام فعل را کردم.» به هر حال، میل ایجاد شدنی نیست بلکه ظاهر شدنی است. اما اراده به نوبه خود فعلی است که از نفس صادر میشود. بنابراین، اگر «میل» در جمله مذکور به معنای واقعی آن ماخوذ باشد، مراد این است که در فلان زمان میل و گرایش من نسبت به پدیده ای خاص، بروز و ظهور پیدا کرد. | اما در مورد اراده باید گفت که اراده ذاتا و ماهیة از مقوله میل نیست. چرا که میل نفسانی را نمیتوان «فعل» نامید، اما اراده در حقیقت، یک فعل نفسانی است. اگرچه گاهی گفته میشود: «من اکنون به فلان چیز میل پیدا کردم» اما در واقع معنایش این نیست که نفس من در این لحظه خاص، میل را ایجاد کرد، بلکه در این جا «میل» یا به معنای «علم» و یا به معنای اراده به کار رفته است. یعنی منظور گوینده این است که «من حالا پی به فائده فلان کار برده، آن را تصدیق میکنم» و یا به این معناست که «من در این لحظه، اراده انجام فعل را کردم.» به هر حال، میل ایجاد شدنی نیست بلکه ظاهر شدنی است. اما اراده به نوبه خود فعلی است که از نفس صادر میشود. بنابراین، اگر «میل» در جمله مذکور به معنای واقعی آن ماخوذ باشد، مراد این است که در فلان زمان میل و گرایش من نسبت به پدیده ای خاص، بروز و ظهور پیدا کرد. | ||
=تسلسل ارادات مستلزم عدم وقوع فعل است= | == تسلسل ارادات مستلزم عدم وقوع فعل است == | ||
«اراده» اگرچه خود فعل نفس است و خود نیز یک فعل ارادی محسوب میشود، اما چنین نیست که خود، مسبوق به اراده دیگری باشد وبدین لحاظمتصف به وصف ارادی بودن شود. اگر هر اراده ای - از آن جهت که یک فعل ارادی نفسانی است - ضرورتا مسبوق به اراده قبلی باشد، بنابراین برای صدور هر فعل ارادی، لازم است در مرحله متقدم، بی نهایت اراده تحقق پذیرد واین خودبه معنای عدم صدور فعل از فاعل مرید است. | «اراده» اگرچه خود فعل نفس است و خود نیز یک فعل ارادی محسوب میشود، اما چنین نیست که خود، مسبوق به اراده دیگری باشد وبدین لحاظمتصف به وصف ارادی بودن شود. اگر هر اراده ای - از آن جهت که یک فعل ارادی نفسانی است - ضرورتا مسبوق به اراده قبلی باشد، بنابراین برای صدور هر فعل ارادی، لازم است در مرحله متقدم، بی نهایت اراده تحقق پذیرد واین خودبه معنای عدم صدور فعل از فاعل مرید است. | ||
=ماهیت نیت= | == ماهیت نیت == | ||
مؤلف کتاب «دستور الاخلاق فی القرآن» در تعریف «نیت» چنین نوشته است: «نیت» به معنای وسیع آن، حرکتی است که از آن اراده نشات نمیگیرد چه برای تحقیق و چه برای احراز آن» <ref>دستور الاخلاق فی القرآن، دراسة مقارنة للاخلاق النظریة فی القرآن، دکتور محمد عبدالله دراز، تعریب و تحقیق و تعلیق: دکتور عبدالصبور شاهین، مؤسسة الرسالة، دارالبحوث العلمیة، بیروت، الطبعة السابعة، 1408</ref> | مؤلف کتاب «دستور الاخلاق فی القرآن» در تعریف «نیت» چنین نوشته است: «نیت» به معنای وسیع آن، حرکتی است که از آن اراده نشات نمیگیرد چه برای تحقیق و چه برای احراز آن» <ref>دستور الاخلاق فی القرآن، دراسة مقارنة للاخلاق النظریة فی القرآن، دکتور محمد عبدالله دراز، تعریب و تحقیق و تعلیق: دکتور عبدالصبور شاهین، مؤسسة الرسالة، دارالبحوث العلمیة، بیروت، الطبعة السابعة، 1408</ref> | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
به نظر میرسد که «نیت» را به معنای اسمی بتوان چنین تعریف کرد: نیت امری است آگاهانه که میل فاعل مرید بالفعل بدان تعلق گرفته باشد. بنابراین تعریف، نیت عنصری است که در آن هم عنصر علم و هم عنصر میل دخالت دارد و به طور کلی، نیت عنصر بسیطی نیست بلکه امری است مرکب. در این جا، ممکن است گفته شود که نیت اصلا عنصر ثالثی جدای از میل و علم نیست، بلکه نیت مفهومی است که بر عنصر علم از آن حیث که میل نفس بدان تعلق یافته و مورد گرایش فاعل است اطلاق میشود. بنابراین بیان، نیت مفهومی است انتزاعی که منشا انتزاع آن علم و میل هستند. | به نظر میرسد که «نیت» را به معنای اسمی بتوان چنین تعریف کرد: نیت امری است آگاهانه که میل فاعل مرید بالفعل بدان تعلق گرفته باشد. بنابراین تعریف، نیت عنصری است که در آن هم عنصر علم و هم عنصر میل دخالت دارد و به طور کلی، نیت عنصر بسیطی نیست بلکه امری است مرکب. در این جا، ممکن است گفته شود که نیت اصلا عنصر ثالثی جدای از میل و علم نیست، بلکه نیت مفهومی است که بر عنصر علم از آن حیث که میل نفس بدان تعلق یافته و مورد گرایش فاعل است اطلاق میشود. بنابراین بیان، نیت مفهومی است انتزاعی که منشا انتزاع آن علم و میل هستند. | ||
=نیت داشتن و نیت کردن= | == نیت داشتن و نیت کردن == | ||
تذکر این نکته لازم است که «نیت داشتن» با «نیت کردن» تفاوت دارد. وقتی نیت با مصدر «داشتن» ترکیب میشود به معنای اسمی است و منظور همان مطلوب و غایت فعل است. اما «نیت» در ترکیب با مصدر «کردن» به معنای مصدری است. آنچه به عنوان عنصری از عناصر افعال اختیاری انسان شمرده میشود، نیت به معنای اسمی است و «نیت کردن» اگر به معنای «قصد کردن» باشد، ترکیب غلط اما مشهوری است. | تذکر این نکته لازم است که «نیت داشتن» با «نیت کردن» تفاوت دارد. وقتی نیت با مصدر «داشتن» ترکیب میشود به معنای اسمی است و منظور همان مطلوب و غایت فعل است. اما «نیت» در ترکیب با مصدر «کردن» به معنای مصدری است. آنچه به عنوان عنصری از عناصر افعال اختیاری انسان شمرده میشود، نیت به معنای اسمی است و «نیت کردن» اگر به معنای «قصد کردن» باشد، ترکیب غلط اما مشهوری است. | ||
=نیت و صعود و سقوط نفس= | == نیت و صعود و سقوط نفس == | ||
در روایات متعدد، نیت به عنوان اساس عمل ذکر شده و معیار ارزشیابی و نیکی و زشتی آن نیز، نیت فاعل دانسته شده است. البته در بحثهای روائی بدین نکات و تحلیل و تبیین آنها خواهیم پرداخت. آنچه در این جا مورد نظر ماست بیان این نکته است که از نظر عقلی و بحثهای علم النفس فلسفی، صعود و سقوط نفس در رابطه با مساله «نیت» چگونه تبیین میشود؟ | در روایات متعدد، نیت به عنوان اساس عمل ذکر شده و معیار ارزشیابی و نیکی و زشتی آن نیز، نیت فاعل دانسته شده است. البته در بحثهای روائی بدین نکات و تحلیل و تبیین آنها خواهیم پرداخت. آنچه در این جا مورد نظر ماست بیان این نکته است که از نظر عقلی و بحثهای علم النفس فلسفی، صعود و سقوط نفس در رابطه با مساله «نیت» چگونه تبیین میشود؟ | ||
=تجرد نفس= | == تجرد نفس == | ||
نفس و روح انسان موجودی است که ذاتا مجرد و برای انجام کارهایش محتاج ماده است. هر فعلی که از انسان صادر میشود، در حقیقت فاعل آن، نفس انسان است. حتی افعالی که ظاهرا و مستقیما به وسیله اعضاء مادی بدن ما انجام میشوند، در حقیقت افعال نفس ما هستند، که نفس، آنها را به وسیله ابزار مادی و اعضای جسمانی ما، که مسخر او هستند، انجام میدهد. بعضی از امور هستند که با اعضاء ظاهری بدن ما ارتباطی ندارند، مانند عمل «تخیل» و «توهم». وقتی ما بدون ارتباط مستقیم حسی با چیزی، تصویر آن را در ذهن خود میسازیم و صورت خیالی آن را میآفرینیم، در خود این عمل، هیچ عنصر حسی ظاهری مستقیما شرکت نمیکند، هر چند که مغز به عنوان یک عنصر مادی ادراک، در آن سهم دارد، اما از اعضای ظاهری هیچ یک در آن شرکت ندارند. پیدایش مفاهیم کلی عقلی و به اصطلاح «معقولات ثانیه»، فعلی از افعال نفس ما محسوب میشوند که فی حد نفسه امر مادی و محسوس نبوده، با حواس ظاهری ارتباطی ندارند. همان گونه که رشد جسمانی و تکامل مادی بدن ما از طریق انجام افعال خاصی صورت نمیگیرد مانند: تغذیه مادی و... و یا عوامل و افعال خاصی در تضعیف قوای جسمانی و مادی ما نقش مهم و حیاتی دارند، رشد و تکامل و یا سقوطنفس و روح نیز از طریق افعال نفسانی خاصی که با خود روح سنخیت وجودی دارند و پدیدههای مجردی هستند حاصل میشود. | نفس و روح انسان موجودی است که ذاتا مجرد و برای انجام کارهایش محتاج ماده است. هر فعلی که از انسان صادر میشود، در حقیقت فاعل آن، نفس انسان است. حتی افعالی که ظاهرا و مستقیما به وسیله اعضاء مادی بدن ما انجام میشوند، در حقیقت افعال نفس ما هستند، که نفس، آنها را به وسیله ابزار مادی و اعضای جسمانی ما، که مسخر او هستند، انجام میدهد. بعضی از امور هستند که با اعضاء ظاهری بدن ما ارتباطی ندارند، مانند عمل «تخیل» و «توهم». وقتی ما بدون ارتباط مستقیم حسی با چیزی، تصویر آن را در ذهن خود میسازیم و صورت خیالی آن را میآفرینیم، در خود این عمل، هیچ عنصر حسی ظاهری مستقیما شرکت نمیکند، هر چند که مغز به عنوان یک عنصر مادی ادراک، در آن سهم دارد، اما از اعضای ظاهری هیچ یک در آن شرکت ندارند. پیدایش مفاهیم کلی عقلی و به اصطلاح «معقولات ثانیه»، فعلی از افعال نفس ما محسوب میشوند که فی حد نفسه امر مادی و محسوس نبوده، با حواس ظاهری ارتباطی ندارند. همان گونه که رشد جسمانی و تکامل مادی بدن ما از طریق انجام افعال خاصی صورت نمیگیرد مانند: تغذیه مادی و... و یا عوامل و افعال خاصی در تضعیف قوای جسمانی و مادی ما نقش مهم و حیاتی دارند، رشد و تکامل و یا سقوطنفس و روح نیز از طریق افعال نفسانی خاصی که با خود روح سنخیت وجودی دارند و پدیدههای مجردی هستند حاصل میشود. | ||
=رشد و کمال علمی نفس= | == رشد و کمال علمی نفس == | ||
یکی از ابعادی که نفس و روح انسان در آن زمینه رشد و تکامل پیدا میکند بعد علمی است. علم یک عنصر مادی و مشت پر کن نیست و هم از این روست که میان افزایش و یا کاهش علم و وزن انسان هیچ تناسب و رابطه ثابتی برقرار نیست. علم و وزن هر یک از مقوله ای خاص اند و هرگز ضروتاآن که عالم تر است، سنگین وزن تر نیست و نه بالعکس. علم امری است مجرد و لذا سنخیت لازم با روح و نفس انسان را داراست. تکامل نفس بشر در بعد علمی از طریق اتحاد هر چه بیش تر نفس با صور مجرده است. هر چقدر سعه وجودی و میزان تجرد نفس افزایش یابد دائره علم و آگاهی نفس نیز بیش ترمی شود. بنابراین، تکامل نفس انسان مستقیما و منحصرا به وسیله حصول هرچه بیش تر اموری مجرد برای نفس است. | یکی از ابعادی که نفس و روح انسان در آن زمینه رشد و تکامل پیدا میکند بعد علمی است. علم یک عنصر مادی و مشت پر کن نیست و هم از این روست که میان افزایش و یا کاهش علم و وزن انسان هیچ تناسب و رابطه ثابتی برقرار نیست. علم و وزن هر یک از مقوله ای خاص اند و هرگز ضروتاآن که عالم تر است، سنگین وزن تر نیست و نه بالعکس. علم امری است مجرد و لذا سنخیت لازم با روح و نفس انسان را داراست. تکامل نفس بشر در بعد علمی از طریق اتحاد هر چه بیش تر نفس با صور مجرده است. هر چقدر سعه وجودی و میزان تجرد نفس افزایش یابد دائره علم و آگاهی نفس نیز بیش ترمی شود. بنابراین، تکامل نفس انسان مستقیما و منحصرا به وسیله حصول هرچه بیش تر اموری مجرد برای نفس است. | ||
نیت ماهیتا هر چه باشد و هر تعریفی داشته باشد، به معنای مصدری - نه اسمی - فعلی از افعال نفس محسوب میشود. بنابراین، امری است مجرد و از سنخ وجود نفس است. لذا همچون عنصر «علم» میتواند در صعود و یا سقوط نفس مؤثر باشد. همان طور که غذای فاسد میتواند مانع رشد جسمانی انسان شده، قوای بدنی را تضعیف نماید، نیت فاسده نیز میتواند روح بشر را فاسد نموده، از مراتب عالیه انسانی به درجات نازله سقوط دهد. | نیت ماهیتا هر چه باشد و هر تعریفی داشته باشد، به معنای مصدری - نه اسمی - فعلی از افعال نفس محسوب میشود. بنابراین، امری است مجرد و از سنخ وجود نفس است. لذا همچون عنصر «علم» میتواند در صعود و یا سقوط نفس مؤثر باشد. همان طور که غذای فاسد میتواند مانع رشد جسمانی انسان شده، قوای بدنی را تضعیف نماید، نیت فاسده نیز میتواند روح بشر را فاسد نموده، از مراتب عالیه انسانی به درجات نازله سقوط دهد. | ||
=روح یا بدن کدامیک اصیل است؟ = | == روح یا بدن کدامیک اصیل است؟ == | ||
در جای خود به تفصیل روشن شده است که از دو بعد وجودی انسان، آنچه رکن اساسی و عنصر اصلی است «روح» است و بدن تابعی از اوست. به دیگر سخن ملاک شخصیت و ماهیت انسان، روح اوست و همین بعد روحی و معنوی است که به عنوان «نطق» فصل ممیز انسان از دیگر حیوانات شناخته شده، انسان به عنوان حیوان ناطق تعریف میشود. | در جای خود به تفصیل روشن شده است که از دو بعد وجودی انسان، آنچه رکن اساسی و عنصر اصلی است «روح» است و بدن تابعی از اوست. به دیگر سخن ملاک شخصیت و ماهیت انسان، روح اوست و همین بعد روحی و معنوی است که به عنوان «نطق» فصل ممیز انسان از دیگر حیوانات شناخته شده، انسان به عنوان حیوان ناطق تعریف میشود. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
بنابراین، موضوع ارزشیابی اخلاقی یک عمل، که یک جنبه مادی دارد و یک جنبه غیر مادی که همان نیت عمل است، در واقع همان بعد غیر مادی آن است. قتل نفس بیگناه با اعدام کردن یک قاتل جنایتکار از نظر بعد فیزیکی و مادی هیچ گونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. هر دو در صورت و ظاهر، دو فعل شبیه و یکسانند، اما یکی از این دو عملی قبیح و شت شمرده میشود و دیگری عملی نیک و شایسته، چرا که نیتها در دو عمل تفاوت میکند. دو محصلی که هر دو در کنار یکدیگر تحصیل علم میکنند و مباحثه، مطالعه و تحقیق علمی دارند، اما یکی به خاطر جاه و مقام مادی و احیانا تکبر و فخر فروشی کتاب به دست گرفته، و دیگری به خاطر استکمال روحی و شناخت و معرفت در راه تحصیل قرب خداوندی قدم بر میدارد، هر دو در ظاهر یک عمل را انجام میدهند، اما از نظر اخلاقی، تلاش اولی، کاری ناپسند و عملی ضدارزش است وکار وفعالیت دومی، فعلی ارزشمند و مقدس محسوب میشود. چرا که نیتها در این دو فعل و در اندیشه این دو فاعل با یکدیگر فرق دارند. آنچه گذشت میتواند تبیین کننده مفهوم کلام معصوم باشد که «انما الاعمال بالنیات» | بنابراین، موضوع ارزشیابی اخلاقی یک عمل، که یک جنبه مادی دارد و یک جنبه غیر مادی که همان نیت عمل است، در واقع همان بعد غیر مادی آن است. قتل نفس بیگناه با اعدام کردن یک قاتل جنایتکار از نظر بعد فیزیکی و مادی هیچ گونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. هر دو در صورت و ظاهر، دو فعل شبیه و یکسانند، اما یکی از این دو عملی قبیح و شت شمرده میشود و دیگری عملی نیک و شایسته، چرا که نیتها در دو عمل تفاوت میکند. دو محصلی که هر دو در کنار یکدیگر تحصیل علم میکنند و مباحثه، مطالعه و تحقیق علمی دارند، اما یکی به خاطر جاه و مقام مادی و احیانا تکبر و فخر فروشی کتاب به دست گرفته، و دیگری به خاطر استکمال روحی و شناخت و معرفت در راه تحصیل قرب خداوندی قدم بر میدارد، هر دو در ظاهر یک عمل را انجام میدهند، اما از نظر اخلاقی، تلاش اولی، کاری ناپسند و عملی ضدارزش است وکار وفعالیت دومی، فعلی ارزشمند و مقدس محسوب میشود. چرا که نیتها در این دو فعل و در اندیشه این دو فاعل با یکدیگر فرق دارند. آنچه گذشت میتواند تبیین کننده مفهوم کلام معصوم باشد که «انما الاعمال بالنیات» | ||
=نیت و مساله جزا= | == نیت و مساله جزا == | ||
گفتیم که آن جهت و بعد حقیقی که در یک عمل ارادی موضوع ارزش و احکام اخلاقی است، بعد روحی و نفسانی آن است که همان عنصر نیت است و ملاک خوبی و بدی عمل، همین عنصر است. با توجه به این مساله، جزا و پاداش اعمال اختیاری نیز تبیین میشود. اگر ملاک خوبی و بدی عمل، عنصر نیت باشد که «انما الاعمال بالنیات»، ملاک جزا و پاداش عمل نیز همین عنصر خواهد بود. یعنی هر چند یک عمل ممکن است از نظر ظاهری و صوری و از ابعاد مادی ناچیز دیده شود، اما ممکن است نیت عمل چنان آن را ارزشمند گرداند که موجبات تحصیل سعادت ابدی انسان را فراهم آورد ونیز ممکن است یک عمل با این که از نظر صورت ظاهری، بسیار بزرگ و عظیم جلوه مینماید، به خاطر این عنصر «نیت» نه تنها هیچ گونه ارزش مثبت نداشته باشد، بلکه دارای ارزش منفی بوده، موجبات سقوط و شقاوت ابدی انسان را فراهم سازد. | گفتیم که آن جهت و بعد حقیقی که در یک عمل ارادی موضوع ارزش و احکام اخلاقی است، بعد روحی و نفسانی آن است که همان عنصر نیت است و ملاک خوبی و بدی عمل، همین عنصر است. با توجه به این مساله، جزا و پاداش اعمال اختیاری نیز تبیین میشود. اگر ملاک خوبی و بدی عمل، عنصر نیت باشد که «انما الاعمال بالنیات»، ملاک جزا و پاداش عمل نیز همین عنصر خواهد بود. یعنی هر چند یک عمل ممکن است از نظر ظاهری و صوری و از ابعاد مادی ناچیز دیده شود، اما ممکن است نیت عمل چنان آن را ارزشمند گرداند که موجبات تحصیل سعادت ابدی انسان را فراهم آورد ونیز ممکن است یک عمل با این که از نظر صورت ظاهری، بسیار بزرگ و عظیم جلوه مینماید، به خاطر این عنصر «نیت» نه تنها هیچ گونه ارزش مثبت نداشته باشد، بلکه دارای ارزش منفی بوده، موجبات سقوط و شقاوت ابدی انسان را فراهم سازد. | ||
=پاداش و کیفر اخروی= | == پاداش و کیفر اخروی == | ||
با توجه به آنچه گفته شد، مساله پاداش و کیفر جاوید اخروی نیز تا حدی قابل تبیین است. سؤال مهمی که همواره در این زمینه مطرح بوده و هست این است که چرا خداوند متعال کسانی را در قیامت به عذاب جاوید گرفتار میسازد، در صورتی که آنان گناهان محدودی - از نظر بعد مادی - انجام دادهاند و به هر حال، در این جهان مدت محدودی زندگی کردهاند. یعنی اگر تمام عمر خود را هم به گناه و معصیت سپری کرده باشند بازهم مدت محدودی خواهد بود. بنابراین، مساله «خلود» در بهشت و دوزخ اخروی چگونه قابل تبیین است؟ | با توجه به آنچه گفته شد، مساله پاداش و کیفر جاوید اخروی نیز تا حدی قابل تبیین است. سؤال مهمی که همواره در این زمینه مطرح بوده و هست این است که چرا خداوند متعال کسانی را در قیامت به عذاب جاوید گرفتار میسازد، در صورتی که آنان گناهان محدودی - از نظر بعد مادی - انجام دادهاند و به هر حال، در این جهان مدت محدودی زندگی کردهاند. یعنی اگر تمام عمر خود را هم به گناه و معصیت سپری کرده باشند بازهم مدت محدودی خواهد بود. بنابراین، مساله «خلود» در بهشت و دوزخ اخروی چگونه قابل تبیین است؟ | ||
نیت و مساله خلود اخروی | == نیت و مساله خلود اخروی == | ||
گفته شد که ملاک ارزشیابی و خوبی و بدی عمل از نظر اخلاقی، نیت عمل است و نیز مساله جزا و پاداش عمل مبتنی بر مساله نیت است. بنابراین، باید گفت که اصلا چنین سؤالی، از نظر منطقی بی پایه و سست است! چرا که مقایسه مدت زمان مادی یک عمل دنیوی با جزا و پاداش جاودانه و نامحدودی که در رابطه با نیت عمل طرح شود، یک مقایسه بیجا و غیر منطقی است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیتهای محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به طور کلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمیتوان کسری برای آن در نظر گرفت. بنابراین، با توجه به این که نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مساله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است و اشکال مذکور به نظر ما، اشکالی بیجا و غیرمنطقی است.<ref>در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی میدهد، با فضل خویش معامله کرده است نه با عدل! | گفته شد که ملاک ارزشیابی و خوبی و بدی عمل از نظر اخلاقی، نیت عمل است و نیز مساله جزا و پاداش عمل مبتنی بر مساله نیت است. بنابراین، باید گفت که اصلا چنین سؤالی، از نظر منطقی بی پایه و سست است! چرا که مقایسه مدت زمان مادی یک عمل دنیوی با جزا و پاداش جاودانه و نامحدودی که در رابطه با نیت عمل طرح شود، یک مقایسه بیجا و غیر منطقی است. نیت عمل یک امر مادی و دارای کمیتهای محدود زمانی و مکانی نیست که میزان جزای اخروی را بتوان با آن مقایسه کرد و به طور کلی، با نامحدود یا محدود هیچ نسبتی ندارد و نمیتوان کسری برای آن در نظر گرفت. بنابراین، با توجه به این که نیت در عمل، خود یک امر مادی و محدود نیست، مساله پاداش و کیفر نامحدود اخروی نیز قابل تبیین عقلی است و اشکال مذکور به نظر ما، اشکالی بیجا و غیرمنطقی است.<ref>در نقل آمده است که اگر خداوند بنده گنهکاری را تنها به خاطر یک گناه به عذاب جاوید گرفتار سازد، کاری به جا انجام داده است و آن بنده استحقاق این عذاب را دارد و اگر در عذاب او تخفیفی میدهد، با فضل خویش معامله کرده است نه با عدل! | ||
</ref> استاد مصباح (دام عزه) نوشتهاند: «آیا وجود نیت در نفس قابل اندازه گیری زمانی هست یا نه؟ در صورتی که جواب مثبت باشد - که البته هست - اشکال مزبور چندان غیر منطقی نخواهد بود» پاسخی که به نظر میرسد این است که جزا و پاداش اخروی، بعنوان معادل زمان وجود نیت در نفس نیست، بلکه معادل خود نیت است که امری است مجرد (و الله اعلم). | </ref> استاد مصباح (دام عزه) نوشتهاند: «آیا وجود نیت در نفس قابل اندازه گیری زمانی هست یا نه؟ در صورتی که جواب مثبت باشد - که البته هست - اشکال مزبور چندان غیر منطقی نخواهد بود» پاسخی که به نظر میرسد این است که جزا و پاداش اخروی، بعنوان معادل زمان وجود نیت در نفس نیست، بلکه معادل خود نیت است که امری است مجرد (و الله اعلم). | ||
== پانویس == | |||
{{پانویس}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
[https://hawzah.net/fa/Article/View/83849/%DA%A9%D8%A7%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%AA- برگرفته از سایت حوزه] | [https://hawzah.net/fa/Article/View/83849/%DA%A9%D8%A7%D9%88%D8%B4%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D9%86%DB%8C%D8%AA- برگرفته از سایت حوزه] | ||
[[رده:اصطلاحات | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات]] | |||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات دینی]] |