confirmed
۵٬۹۴۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
در تفسیر فخر رازی هم اختیار انسان در تعیین نوع فعل موثر است و هم فعل تابع قضا و قدر الهی است تفسیری که امامیه نیز در امر بین الامرین آن را لحاظ کرده اند. فخر رازی در تفسیر کسب به وجود فاعل های طولی در ایجاد فعل اعتراف می کند و آن را می پذیرد. <ref>ر ک، فخر الدین رازی، المباحث المشرقیه،ص 517</ref> | در تفسیر فخر رازی هم اختیار انسان در تعیین نوع فعل موثر است و هم فعل تابع قضا و قدر الهی است تفسیری که امامیه نیز در امر بین الامرین آن را لحاظ کرده اند. فخر رازی در تفسیر کسب به وجود فاعل های طولی در ایجاد فعل اعتراف می کند و آن را می پذیرد. <ref>ر ک، فخر الدین رازی، المباحث المشرقیه،ص 517</ref> | ||
شخصیت بعدی سعد الدین تفتازانی است.وی مشی کلی اشاعره در اعتقاد به توحید افعالی و دفاع متعصبانه از آن را می پذیرد و خدای متعال را مصدر همه افعال از خیر و شر می داند، اما در باره افعال اختیاری انسان ها، به نظریه کسب معتقد است، با این تفاوت که اعتقادی فراخ تر از اشعری دارد. تفتازانی در اعتراض به معتزله و تحت عنوان: الله تعالى خالق لافعال العباد كلها نوشته است:«و الله تعالى خالق لأفعال العباد كلها من الكفر و الايمان و الطاعة و العصيان لا كما زعمت المعتزلة أن العبد خالق لأفعاله.<ref>تفتازانی سعد الدین، شرح العقائد النسفية، ص 54</ref> | شخصیت بعدی سعد الدین تفتازانی است.:وی معقتد است که بندگان قادر بر افعال اختیاری اند و نسبت به آن ثواب می برند یا عقاب می شوند. | ||
نوشته است: | |||
«و للعباد أفعال اختيارية يثابون بها ان كانت طاعة و يعاقبون عليها ان كانت معصية، لا كما زعمت الجبرية من أنه لا فعل للعبد أصلا، و أن حركاته بمنزلة حركات الجمادات لا قدرة للعبد عليها و لا قصد و لا اختيار، و هذا باطل، لأنا نفرق بالضرورة بين حركة البطش و حركة الارتعاش، و نعلم أن الأول باختياره دون الثانى، و لأنه لو لم يكن للعبد فعل أصلا، لما صح تكليفه و لا ترتب استحقاق الثواب و العقاب على أفعاله و لا اسناد الأفعال التى تقتضى سابقية القصد و الاختيار إليه على سبيل الحقيقة. مثل صلى و صام و كتب، بخلاف مثل طال الغلام و اسود لونه و النصوص القطعية تنفى ذلك. كقوله تعالى: «جَزاءً بِما كانُوا يَعْمَلُونَ سوره واقعه،آیه 24»و قوله تعالى: «فَمَنْ شاءَ فَلْيُؤْمِنْ، وَ مَنْ شاءَ فَلْيَكْفُر سوره سوره کهف، آیه 29ْ» الى غير ذلك. | |||
با این حال وی مشی کلی اشاعره در اعتقاد به توحید افعالی و دفاع متعصبانه از آن را می پذیرد و خدای متعال را مصدر همه افعال از خیر و شر می داند، اما در باره افعال اختیاری انسان ها، به نظریه کسب معتقد است، با این تفاوت که اعتقادی فراخ تر از اشعری دارد. تفتازانی در اعتراض به معتزله و تحت عنوان: الله تعالى خالق لافعال العباد كلها نوشته است:«و الله تعالى خالق لأفعال العباد كلها من الكفر و الايمان و الطاعة و العصيان لا كما زعمت المعتزلة أن العبد خالق لأفعاله.<ref>تفتازانی سعد الدین، شرح العقائد النسفية، ص 54</ref> | |||
یعنی خدای متعال خالق تمامی افعال بندگانش است، چه کفر باشد یا ایمان، چه طاعت باشد یا عصیان، نه آن گونه است که معتزله گمان می کنند که عبد خالق افعال خویش است و حال آن که جز خدا هیچ موجود دیگری خالق فعل نیست، چه آن فعل طاعت باشد یا عصیان؛ اما صورت اصلی اش را خدا خلق می کند.با این حال وی حقیقت کسب را نام معلوم می داند و می نویسد:أثر تعلق القدرة الحادثة كسبا و إن لم يعرف حقيقته.<ref>تفتازانی سعد الدین، شرح المقاصد، ج 4، ص225</ref> یعنی افعالی که متعلق قدرت حادثه است، کسب نامیده می شود اگر چه حقیقت کسب معلوم نیست. | یعنی خدای متعال خالق تمامی افعال بندگانش است، چه کفر باشد یا ایمان، چه طاعت باشد یا عصیان، نه آن گونه است که معتزله گمان می کنند که عبد خالق افعال خویش است و حال آن که جز خدا هیچ موجود دیگری خالق فعل نیست، چه آن فعل طاعت باشد یا عصیان؛ اما صورت اصلی اش را خدا خلق می کند.با این حال وی حقیقت کسب را نام معلوم می داند و می نویسد:أثر تعلق القدرة الحادثة كسبا و إن لم يعرف حقيقته.<ref>تفتازانی سعد الدین، شرح المقاصد، ج 4، ص225</ref> یعنی افعالی که متعلق قدرت حادثه است، کسب نامیده می شود اگر چه حقیقت کسب معلوم نیست. | ||