confirmed، مدیران
۳۷٬۲۱۴
ویرایش
(←وفات) |
|||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
سعد در سال ۱۵ق<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۱.</ref> در مسیر حرکت به سوی [[حوران]] [[شام]] درگذشت. البته تاریخ وفات وی را ۱۱ق، ۱۴ق ذکر کردهاند که به نظر میرسد <ref>همان ۱۵ ق.</ref> درستتر باشد. | سعد در سال ۱۵ق<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۸۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج۲، ص۳۰۱.</ref> در مسیر حرکت به سوی [[حوران]] [[شام]] درگذشت. البته تاریخ وفات وی را ۱۱ق، ۱۴ق ذکر کردهاند که به نظر میرسد <ref>همان ۱۵ ق.</ref> درستتر باشد. | ||
در مورد نحوه مرگ او اختلاف وجود دارد. برخی میگویند پس از این که وی از بیعت با عمر اجتناب کرد بنا به خواست وی از مدینه خارج شد و در مسیرش به سمت حوران شام<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref> به مرگ طبیعی در گذشت<ref>ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>. برخی نیز معتقدند که سعد به قتل رسید. اما این که چه کسی وی را به قتل رساند دو نظر وجود دارد. برخی از منابع اهلسنت نوشتهاند: جنیان وی را به این دلیل که ایستاده بول کرد کشتند<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷</ref>. آنان پس از ارتکاب این قتل در حالی که دف میزدند این شعر را میخواندند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷.</ref>: | در مورد نحوه [[مرگ]] او اختلاف وجود دارد. برخی میگویند پس از این که وی از بیعت با عمر اجتناب کرد بنا به خواست وی از [[مدینه]] خارج شد و در مسیرش به سمت حوران شام<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۳.</ref> به مرگ طبیعی در گذشت<ref>ابوحاتم، کتاب الثقات، ج۳، ص۱۴۹؛ زرکلی، الاعلام، ج۳، ص۸۵.</ref>. برخی نیز معتقدند که سعد به قتل رسید. اما این که چه کسی وی را به قتل رساند دو نظر وجود دارد. برخی از منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نوشتهاند: جنیان وی را به این دلیل که ایستاده بول کرد کشتند<ref>ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷</ref>. آنان پس از ارتکاب این قتل در حالی که دف میزدند این شعر را میخواندند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۲، ص۱۶۴؛ ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۳، ص۴۱۲؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ج۲، ص۲۳۵؛ مزی، تهذیب الکمال، ج۱۰، ص۲۸۰؛ ابن سعد، طبقات الکبری، ج۳، ص۶۱۷.</ref>: | ||
{{شعر}}{{ب |قد قَتَلنا سیدَ الخزرجِ سَعدَ بن عُباده |ورَمَیناهُ بسهمین فلم یخطِ فُؤادَه }}{{پایان شعر}} | |||
* ما سعد بن عباده، سرور خزرج را کشتیم | * ما سعد بن عباده، سرور خزرج را کشتیم | ||
* و دو تیر به قلب او زدیم و تیرها به خطا نرفت. | * و دو تیر به قلب او زدیم و تیرها به خطا نرفت. | ||
این داستان مورد تردید برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] واقع شده است. [[ابن ابی الحدید]] به داستانی اشاره کرده که به این ادعا طعنه میزند. نقل شده که مردی عامی از شیعهای سؤال کرد که اگر خلافت حق علی(علیهالسلام) بود و ابابکر آن را غصب کرد، چرا او درصدد بر نیامد تا خلافت را پس بگیرد؟ [[شیعه]] پاسخ میدهد: [[علی بن ابی طالب|علی(علیهالسلام)]] میترسید که جنیان او را بکشند<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۹.</ref>! شعری نیز در رد این ادعا سروده شده: | این داستان مورد تردید برخی از [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] واقع شده است. [[ابن ابی الحدید]] به داستانی اشاره کرده که به این ادعا طعنه میزند. نقل شده که مردی عامی از شیعهای سؤال کرد که اگر خلافت حق علی (علیهالسلام) بود و [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابابکر]] آن را غصب کرد، چرا او درصدد بر نیامد تا خلافت را پس بگیرد؟ [[شیعه]] پاسخ میدهد: [[علی بن ابی طالب|علی (علیهالسلام)]] میترسید که جنیان او را بکشند<ref>تستری، قاموس الرجال، ج۵، ص۴۹.</ref>! شعری نیز در رد این ادعا سروده شده: | ||
{{شعر}}{{ب |یقولون سعد شقت الجن بطنه الا ربما حققت فعلک بالغدر |و ماذنب سعد انه بال قائماً و لکن سعداً لم یبایع ابابکر }}{{پایان شعر}} | |||
* میگویند جنّیان شکم سعد را دریدند؛ ولی چه بسا تو با نیرنگ این کار را انجام داده باشی. | * میگویند جنّیان شکم سعد را دریدند؛ ولی چه بسا تو با نیرنگ این کار را انجام داده باشی. | ||