پرش به محتوا

اقبال لاهوری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '=پانویس=↵{{پانویس|2}}' به '== پانویس == {{پانویس}}')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
<div class="wikiInfo">[[پرونده:اقبال لاهوری.jpg|جایگزین=شهریاری، حمید|بندانگشتی|اقبال، لاهوری]]
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{| class="wikitable aboutAuthorTable" style="text-align:Right" |+ |
| عنوان = اقبال لاهوری
!نام
| تصویر = اقبال لاهوری.jpg
!اقبال لاهوری
| نام = محمد اقبال لاهوری
|-
| نام‌های دیگر =
|نام‎های دیگر
| سال تولد = 1294 ق
|علامه، سر، دکتر، استاد
| تاریخ تولد =
|-
| محل تولد = سیالکوت، پنجاب، راج بریتانیا (پاکستان کنونی)
|نام پدر
| سال درگذشت = ۱۳۱۷ ش
|
| تاریخ درگذشت =
|-
| محل درگذشت =
|متولد
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |محمد علی جناح}}
|سال 1294ق/۱۸ آبان ۱۲۵۶
| شاگردان =
|-
| دین =
|محل تولد
| مذهب =
|سیالکوت، پنجاب، راج بریتانیا (پاکستان کنونی)
| آثار = {{فهرست جعبه افقی | تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام| اسرار خودی (منظوم، فارسی)| رموز بیخودی (منظوم، فارسی)}}
|-
| فعالیت‌ها =
|استادان
| وبگاه =
|مولانا محمد علی و محمد علی جناح
}}
|-
|برخی آثار
|تجدید بنای اندیشه دینی در اسلام
علم‌الاقتصاد: نخستین کتاب دربارهٔ اقتصاد به زبان اردو، چاپ ۱۹۰۳ در لاهور.
تاریخ هند
اسرار خودی (منظوم، فارسی)
رموز بیخودی (منظوم، فارسی)
پیام مشرق (منظوم، فارسی)
و …
|}
</div>
'''محمد اقبال لاهوری''' یا '''علامه اقبال''' (۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت تا ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ لاهور) شاعر [[وحدت اسلامی|وحدت‌گرا]]<nowiki/>ی جهان اسلام بود. وی همچنین، فیلسوف، سیاست‌مدار و متفکر مسلمان اهل پاکستان بود که از او اشعار زیادی به زبان‌های فارسی و اردو به یادگار مانده است. او نخستین فردی بود که ایدهٔ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. وی «شاعر ملی» پاکستان نیز خوانده می‌شود. <ref>The Sayings of Rumi and Iqbal, p9</ref>
'''محمد اقبال لاهوری''' یا '''علامه اقبال''' (۱۸ آبان ۱۲۵۶ سیالکوت تا ۱ اردیبهشت ۱۳۱۷ لاهور) شاعر [[وحدت اسلامی|وحدت‌گرا]]<nowiki/>ی جهان اسلام بود. وی همچنین، فیلسوف، سیاست‌مدار و متفکر مسلمان اهل پاکستان بود که از او اشعار زیادی به زبان‌های فارسی و اردو به یادگار مانده است. او نخستین فردی بود که ایدهٔ یک کشور مستقل را برای مسلمانان هند مطرح کرد که در نهایت منجر به ایجاد کشور پاکستان شد. وی «شاعر ملی» پاکستان نیز خوانده می‌شود. <ref>The Sayings of Rumi and Iqbal, p9</ref>


=زندگی‌نامه=
== زندگی‌نامه ==
اقبال لاهوری در سال 1294ق در شهر سیالکوت واقع در پاکستان غربی به دنیا آمد. در چهار سالگی، به محضر درس مولانا غلام­حسن قدم گذاشت و در مسجد شروع به آموختن قرآن کریم نمود. پس از مدتی آموختن ادبیاتِ اردو، فارسی و عربی را آغاز نمود (اقبال، 1372ش، ج1، ص82). این دوره با توجه به هوش و زیرکی اقبال سه سال طول کشید. پس از این آموزشها پدرش او را در مدرسه اسکاتلندی ثبت­نام کرد. در سال 1895م اقبال موفق شد که به کالج دولتی لاهور راه یابد (همان، ج1، ص115). علاوه بر اینکه دروس فلسفه و انگلیسی را در دانشگاه دولتی می‌آموخت، در کنار آن مضامینی همچون زبان و ادبیات عرب را در دانشکده شرقی که در آن زمان در ساختمان دانشگاه دولتی مستقر بود، آموزش می‌دید. در سال 1896م اقبال مدرک لیسانس را با مضامین عربی و انگلیسی با کسب درجه ممتاز به دست آورد و نظر به اینکه به فلسفه علاقمند بود، در مقطع فوق لیسانس در رشته فلسفه ثبت­‌نام کرد (همان، ج1، ص118). در سال 1904م لاهور را به مقصد انگلستان ترک کرد. اقبال پس از اتمام دکتری در رشته فلسفه در دانشگاه مونیخ و اخذ گواهی وکالت از دانشگاه لندن، در ژوئیه 1908م به کشور خود بازگشت.
اقبال لاهوری در سال 1294ق در شهر سیالکوت واقع در پاکستان غربی به دنیا آمد. در چهار سالگی، به محضر درس مولانا غلام­حسن قدم گذاشت و در مسجد شروع به آموختن قرآن کریم نمود. پس از مدتی آموختن ادبیاتِ اردو، فارسی و عربی را آغاز نمود (اقبال، 1372ش، ج1، ص82). این دوره با توجه به هوش و زیرکی اقبال سه سال طول کشید. پس از این آموزشها پدرش او را در مدرسه اسکاتلندی ثبت­نام کرد. در سال 1895م اقبال موفق شد که به کالج دولتی لاهور راه یابد (همان، ج1، ص115). علاوه بر اینکه دروس فلسفه و انگلیسی را در دانشگاه دولتی می‌آموخت، در کنار آن مضامینی همچون زبان و ادبیات عرب را در دانشکده شرقی که در آن زمان در ساختمان دانشگاه دولتی مستقر بود، آموزش می‌دید. در سال 1896م اقبال مدرک لیسانس را با مضامین عربی و انگلیسی با کسب درجه ممتاز به دست آورد و نظر به اینکه به فلسفه علاقمند بود، در مقطع فوق لیسانس در رشته فلسفه ثبت­‌نام کرد (همان، ج1، ص118). در سال 1904م لاهور را به مقصد انگلستان ترک کرد. اقبال پس از اتمام دکتری در رشته فلسفه در دانشگاه مونیخ و اخذ گواهی وکالت از دانشگاه لندن، در ژوئیه 1908م به کشور خود بازگشت.
=اندیشه‌های تقریبی و وحدت‌گرا=
 
== اندیشه‌های تقریبی و وحدت‌گرا ==
وحدت میان مسلمانان جهان، از آرزوهای بزرگ اقبال است و این تفکر وحدت ­آفرین، جایگاه بسیار وسیعی در شعر اقبال دارد. از نظر او آنچه که عامل اتحاد مسلمانان می‌شود همانا اسلام و دو اصل مهم آن؛ یعنی [[وحدانیت خدا]] و رسالت [[پیامبر اسلام|حضرت ختمی مرتبت(ص)]] است و رمز و راز معنوی وحدت امت اسلام را در توحید می­‌داند:  
وحدت میان مسلمانان جهان، از آرزوهای بزرگ اقبال است و این تفکر وحدت ­آفرین، جایگاه بسیار وسیعی در شعر اقبال دارد. از نظر او آنچه که عامل اتحاد مسلمانان می‌شود همانا اسلام و دو اصل مهم آن؛ یعنی [[وحدانیت خدا]] و رسالت [[پیامبر اسلام|حضرت ختمی مرتبت(ص)]] است و رمز و راز معنوی وحدت امت اسلام را در توحید می­‌داند:  
در جهان کیف و کم گردید عقل/ اهل حق را رمز توحید بر است  
در جهان کیف و کم گردید عقل/ اهل حق را رمز توحید بر است  
ملت بیضا تن و جان لا اله/ لا اله سرمایه اسرار ما  
ملت بیضا تن و جان لا اله/ لا اله سرمایه اسرار ما  
ساز ما را پرده گردان لا اله/ رشته­‌اش شیرازه افکار ما <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص 63</ref>  
ساز ما را پرده گردان لا اله/ رشته­‌اش شیرازه افکار ما <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص 63</ref>
 
== پیامبر اسلام (ص) در شعر اقبال ==
== پیامبر اسلام (ص) در شعر اقبال ==
اقبال پیامبر اسلام(ص) را نماد عینی وحدت اسلامی می‌داند:  
اقبال پیامبر اسلام(ص) را نماد عینی وحدت اسلامی می‌داند:  
خط ۴۷: خط ۳۷:
نیست پابند نسب پیوند ما/ زین جهت با یکدیگر پیوسته­‌ایم  
نیست پابند نسب پیوند ما/ زین جهت با یکدیگر پیوسته­‌ایم  
چشم ما را کیف صهبایش بس است/ هم ز ایران و عرب باید گذشت <ref>(همان)</ref>.
چشم ما را کیف صهبایش بس است/ هم ز ایران و عرب باید گذشت <ref>(همان)</ref>.
== تفرقه در شعر اقبال ==
== تفرقه در شعر اقبال ==
از نظر اقبال آن‌چه قلب پیامبر اسلام را به درد می‌آورد، تفرقه امت اسلامی است:  
از نظر اقبال آنچه قلب پیامبر اسلام را به درد می‌آورد، تفرقه امت اسلامی است:  
امتی بودی امم گردیده­ ای/ هر که از بند خودی وارست مرد  
امتی بودی امم گردیده­ ای/ هر که از بند خودی وارست مرد  
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ بزم خود را خود ز هم پاشیده‌ای  
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ بزم خود را خود ز هم پاشیده‌ای  
هر که با بیگانگان پیوست مرد/ روح پاک مصطفی آمد به درد <ref>همان، ص480</ref>  
هر که با بیگانگان پیوست مرد/ روح پاک مصطفی آمد به درد <ref>همان، ص480</ref>
 
== اسلام عامل وحدت امت ==  
== اسلام عامل وحدت امت ==  
از نظر اقبال اسلام وابستگی به سرزمین و کشور خاص ندارد و مؤمنان را که از نژادهای متعارض با یکدیگر هستند، گرد هم جمع می­‌کند. <ref>اقبال لاهوری، 1346ش، ص191</ref> که این تفکر وحدت­گرا، فارغ از مرز جغرافیایی، در جای جای دیوان اقبال مورد تأکید قرار گرفته است:  
از نظر اقبال اسلام وابستگی به سرزمین و کشور خاص ندارد و مؤمنان را که از نژادهای متعارض با یکدیگر هستند، گرد هم جمع می­‌کند. <ref>اقبال لاهوری، 1346ش، ص191</ref> که این تفکر وحدت­گرا، فارغ از مرز جغرافیایی، در جای جای دیوان اقبال مورد تأکید قرار گرفته است:  
خط ۶۲: خط ۵۴:
چون گل صد برگ ما را بو یکی است/ وحدت او مستقیم از کثرت است <ref>همان، ص16</ref>  
چون گل صد برگ ما را بو یکی است/ وحدت او مستقیم از کثرت است <ref>همان، ص16</ref>  
از طرفی دیدگاه سید جمال در تفسیر جدید از احادیث و سنت پیامبر(ص)، تأثیر فراوانی بر اندیشه اقبال لاهوری گذاشته است. او نقش [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال]] را در گسترش اندیشه اجتماعی مبتنی بر اسلام، بسیار بزرگ می‌شمرد و معتقد بود که اگر سید جمال نیروی خستگی‌ناپذیر خود را متمرکز می‌ساخت و دچار پراکندگی نمی‌شد و از طرفی زمینه همبستگی و وحدت واقعی میان ممالک اسلامی وجود می‌داشت، یقیناً وضعیت جوامع اسلامی به مراتب بهتر از امروز بود <ref>اقبال لاهوری، ۱۳۴۶ش، ص97</ref>  
از طرفی دیدگاه سید جمال در تفسیر جدید از احادیث و سنت پیامبر(ص)، تأثیر فراوانی بر اندیشه اقبال لاهوری گذاشته است. او نقش [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال]] را در گسترش اندیشه اجتماعی مبتنی بر اسلام، بسیار بزرگ می‌شمرد و معتقد بود که اگر سید جمال نیروی خستگی‌ناپذیر خود را متمرکز می‌ساخت و دچار پراکندگی نمی‌شد و از طرفی زمینه همبستگی و وحدت واقعی میان ممالک اسلامی وجود می‌داشت، یقیناً وضعیت جوامع اسلامی به مراتب بهتر از امروز بود <ref>اقبال لاهوری، ۱۳۴۶ش، ص97</ref>  
== اقبال و عامل ملی‌گرایی به عنوان سبب تفرقه ==
== اقبال و عامل ملی‌گرایی به عنوان سبب تفرقه ==
در اندیشه اقبال لاهوری، ملی‌گرایی از جمله مفاهیمی ا‌ست که غربیان و استعمارگران در میان ملل شرقی به خصوص مسلمانان رواج دادند <ref>اقبال، 1372ش، ج2، ص181</ref> پس عامل مهم و پررنگ تفرقه میان مسلمانان، وطن‌‌گرایی و ملی­‌گرایی آنها است:  
در اندیشه اقبال لاهوری، ملی‌گرایی از جمله مفاهیمی ا‌ست که غربیان و استعمارگران در میان ملل شرقی به خصوص مسلمانان رواج دادند <ref>اقبال، 1372ش، ج2، ص181</ref> پس عامل مهم و پررنگ تفرقه میان مسلمانان، وطن‌‌گرایی و ملی­‌گرایی آنها است:  
خط ۷۱: خط ۶۴:
رشته وحدت چو قوم از دست داد/ ما پریشان در جهان چون اختریم  
رشته وحدت چو قوم از دست داد/ ما پریشان در جهان چون اختریم  
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ صد گره بر روی کار ما فتاد <ref>همان، ص408</ref>  
آن‌چه تو با خویش کردی، کس نکرد/ صد گره بر روی کار ما فتاد <ref>همان، ص408</ref>  
=بیداری اسلامی در اندیشه اقبال لاهوری=
 
== بیداری اسلامی در اندیشه اقبال لاهوری ==
اشعار اقبال لاهوری بیانگر تمایلات قلبی وی برای دست­یابی به هدف بزرگ؛ یعنی رسیدن به بیداری اسلامی و آگاهی عظیم مسلمانان است. او از اینکه جوامع اسلامی دچار رخوت و سستی گشته و جوانانشان غرب‌زده‌اند با اشعار سوزناکش نالید و با فریاد آزادی ­خواهی­ اش تلاش کرد که امت اسلامی را با تمام اختلافات نژادی و زبانی نسبت به اوضاع زمانه حساس و آگاه سازد:  
اشعار اقبال لاهوری بیانگر تمایلات قلبی وی برای دست­یابی به هدف بزرگ؛ یعنی رسیدن به بیداری اسلامی و آگاهی عظیم مسلمانان است. او از اینکه جوامع اسلامی دچار رخوت و سستی گشته و جوانانشان غرب‌زده‌اند با اشعار سوزناکش نالید و با فریاد آزادی ­خواهی­ اش تلاش کرد که امت اسلامی را با تمام اختلافات نژادی و زبانی نسبت به اوضاع زمانه حساس و آگاه سازد:  
ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز/ کاشانه ما رفت به تاراج غمان خیز  
ای غنچه خوابیده چو نرگس نگران خیز/ کاشانه ما رفت به تاراج غمان خیز  
خط ۱۰۰: خط ۹۴:
این کتابی نیست چیزی دیگر است/ جان چو دیگر شد جهان دیگر شود <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص317</ref>  
این کتابی نیست چیزی دیگر است/ جان چو دیگر شد جهان دیگر شود <ref>اقبال لاهوری، 1366ش، ص317</ref>  


=آثار=
== آثار ==
از علامه اقبال آثار فراوانی به یادگار مانده است از جمله: اسرار خودی، ‌رموز بیخودی، پیام مشرق، جاویدنامه، زبور عجم (اشعار فارسی)، بانگ درا (به زبان اردو)، مسافر، بال جبرئیل، پس چه باید کرد ای اقوام شرق و...  
از علامه اقبال آثار فراوانی به یادگار مانده است از جمله: اسرار خودی، ‌رموز بیخودی، پیام مشرق، جاویدنامه، زبور عجم (اشعار فارسی)، بانگ درا (به زبان اردو)، مسافر، بال جبرئیل، پس چه باید کرد ای اقوام شرق و...  
=وفات=
=وفات=
خط ۱۰۸: خط ۱۰۲:
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
=منابع=
 
== منابع ==
1. قرآن کریم.  
1. قرآن کریم.  
 
2. ابوالفتوح رازی، تفسیر ابوالفتوح رازی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.  
2. ابوالفتوح رازی، تفسیر ابوالفتوح رازی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.  
3. اقبال لاهوری، محمد، احیای فکر دینی در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، کانون نشر و پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۴6ش.
3. اقبال لاهوری، محمد، احیای فکر دینی در اسلام، ترجمه احمد آرام، تهران، کانون نشر و پژوهش‌های اسلامی، ۱۳۴6ش.
 
4. همو، کلیات اشعار اقبال لاهوری، تهران، انتشارات سنایی، چاپ دوم، 1366ش.  
4. همو، کلیات اشعار اقبال لاهوری، تهران، انتشارات سنایی، چاپ دوم، 1366ش.  
5. اقبال، جاوید، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ترجمه شهیندخت کامران‌­مقدم، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372ش.<br>
5. اقبال، جاوید، زندگی و افکار علامه اقبال لاهوری، ترجمه شهیندخت کامران‌­مقدم، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، چاپ دوم، 1372ش.<br>


[[رده:شاعران مسلمان]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شاعر وحدت‌گرا]]
[[رده:شاعران]]
[[رده:پاکستان]]
Writers، confirmed، مدیران
۸۷٬۷۶۰

ویرایش