۸۷٬۸۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
یکی از مبانی فکری مهم [[جریانهای تكفیری|جریانهای تکفیری]] که موجب [[تكفیر|تکفیر]] مسلمانان از ناحیه آنان گردیده است موضوع حرمت زیارت قبور صالحان و خواندن دعا و نماز در کنار آنها میباشد. اینان بر اساس چنین عقیدهای عمل مسلمانانی را که بقصد [[زیارت قبور|زیارت قبور]] اولیای الهی حرکت نموده و دعا و نماز در کنار آنها میخوانند مصداق شرک تلقی نموده و حکم به مشرک بودن آنان نمودهاند. در این | یکی از مبانی فکری مهم [[جریانهای تكفیری|جریانهای تکفیری]] که موجب [[تكفیر|تکفیر]] مسلمانان از ناحیه آنان گردیده است موضوع حرمت زیارت قبور صالحان و خواندن دعا و نماز در کنار آنها میباشد. اینان بر اساس چنین عقیدهای عمل مسلمانانی را که بقصد [[زیارت قبور|زیارت قبور]] اولیای الهی حرکت نموده و دعا و نماز در کنار آنها میخوانند مصداق شرک تلقی نموده و حکم به مشرک بودن آنان نمودهاند. در این مقاله این دیدگاه مورد نقد و بررسی قرار گرفته و دیدگاه عالمان فریقین نسبت به چنین اندیشهای تبیین گردیده است. | ||
==زیارت قبور صالحین و دعا در کنار قبور آنان == | ==زیارت قبور صالحین و دعا در کنار قبور آنان == | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
====4- حرمت قرار دادن قبر پیامبرص بعنوان مسجد و حرمت بناء مسجد بر آن <ref>همان</ref>==== | ====4- حرمت قرار دادن قبر پیامبرص بعنوان مسجد و حرمت بناء مسجد بر آن <ref>همان</ref>==== | ||
====5- حرمت نماز خواندن خلف قبر پیامبر <ref>همان</ref>==== | ====5- حرمت نماز خواندن خلف قبر پیامبر <ref>همان</ref>==== | ||
نتیجه آنکه از منظر | نتیجه آنکه از منظر ابنتیمیه زیارت قبور صالحین بصورت کلی و جهت عبرت و یادآوری آخرت مشروع و لی زیارت قبر خاص نظیر قبر پیامبر و طلب خواسته از او یا واسطه قراردادن او در محضر الهی مشروع نیست..علت عدم مشروعیت زیارت قبور بگونهای که ذکر شد این است که این امر نوعی بتپرستی و شرک بخداوند میباشد. مضافا بر اینکه این عمل مخالف دستور پیامبر مبنی بر نهی از مسجد و مزار قرار دادن قبرش میباشد <ref>جهت توضیح بیشتر رك به : حیاه ابن تیمیه محمد ابوزهره ص 274-275</ref>. | ||
====6- حرمت سفر به قصد زیارت قبور اولیای الهی و قبر پیامبر ص ==== | ====6- حرمت سفر به قصد زیارت قبور اولیای الهی و قبر پیامبر ص ==== | ||
ایشان در این زمینه به روایاتی از قبیل: لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلَّا | ایشان در این زمینه به روایاتی از قبیل: لَا تُشَدُّ الرِّحَالُ إلَّا إلَی ثَلَاثَةِ مَسَاجِدَ: الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَالْمَسْجِدِ الْأَقْصَی وَمَسْجِدِی هَذَا استدلال میکند. ایشان احادیثی که دلالت بر مشروعیت زیارت قبور اولیای الهی دارد را ضعیف یا موضوع میداند <ref>مجموعه الفتاوی ج 4ص 521</ref>. | ||
ایشان میگوید بر اساس حدیث «لا تشد الرحال الا الی ثلاثه | ایشان میگوید بر اساس حدیث «لا تشد الرحال الا الی ثلاثه مساجدالمسجدالحرام و مسجدی هذا والمسجدالاقصی» سفر نمودن تنها بجهت حضور در مسجد پیامبر جائز اما سفر زیارتی به قصد زیارت قبر پیامبر و قبور دیگران جائز نیست بدلیل نهی که در این جهت وارد شده است بدین معنا که وقتی سفر نمودن جهت زیارت قبور صالحین جهت تقرب به خداوند جائز نیست سفر جهت زیارت قبر پیامبر نیز به این قصد و غرض جائز نیست <ref>همان ص 273</ref>. | ||
====7- ضعف یا مجعول بودن روایاتی که بر جواز زیارت قبر پیامبر میکند:==== | ====7- ضعف یا مجعول بودن روایاتی که بر جواز زیارت قبر پیامبر میکند:==== | ||
ابن تیمیه قول جمهور مبنی بر جواز زیارت قبر پیامبر را مستند به دو روایت نبوی:» اذا سالتم الله فاسالوه بجاهی فان جاهی عند الله عظیم» و روایت: من زارنی بعد مماتی فکانما زارنی فی حیاتی (که دلالت بر جواز زیارت قبر آن حضرت حتی بعد مماتش میکند) میداند ولی از منظر | ابن تیمیه قول جمهور مبنی بر جواز زیارت قبر پیامبر را مستند به دو روایت نبوی:» اذا سالتم الله فاسالوه بجاهی فان جاهی عند الله عظیم» و روایت: من زارنی بعد مماتی فکانما زارنی فی حیاتی (که دلالت بر جواز زیارت قبر آن حضرت حتی بعد مماتش میکند) میداند ولی از منظر ابنتیمیه هر دو روایت ایراد جدی دارد بدلیل آنکه روایت اول در هیچ کتاب حدیثی وجود نداشته و دروغ میباشد هر چند مقام و جاه پیامبر از همه انبیاء عظیمتر میباشد و روایت دوم نیز ضعیف و مخالف دین و روش مسلمین میباشد. ابنتیمیه جهت اثبات مدعای خود به گفتار ائمه اربعه اهل سنت استناد نموده و اجماع و اتفاق آنان را بر عدم جواز مس قبر پیامبر ادعا میکند.<ref>همان ص 273-274 | ||
</ref> | </ref> | ||
== نقد محمد ابوزهره به | == نقد محمد ابوزهره به ابنتیمیه در منع زیارت قبر پیامبر ص == | ||
ایشان میگوید هر چند ما با دیدگاه | ایشان میگوید هر چند ما با دیدگاه ابنتیمیه در مساله زیارت قبور بطور کلی موافق هستیم اما نسبت به دیدگاه ایشان در منع زیارت قبر پیامبر موافق نیستیم بجهت آنکه علت منع ابنتیمیه از زیارت قبر پیامبر دوری از بتپرستی است ایشان نصوص نهی از بتپرستی را به نهی از زیارت قبور اولیای الهی از جمله قبر پیامبر تطبیق میکند اما اشکالی که به ایشان وارد است این است که زیارت قبر پیامبر را نمیتوان مظهر بتپرستی دانست چون زیارت قبر پیامبری که احیاگر شعار توحید بود به توحیدی شدن انسان کمک میکند و نفس زیارت قبر آن حضرت تعظیم شعار توحید است چون تقدیس پیامبر و قبر مطهر او تقدیس معانی است که پیامبر در احیای آنها کوشید. مضافا به اینکه سیره مسلمین بر زیارت قبر آن بزرگوار بوده و نمیتوان عمل مردمی را که در طول قرون متمادی تا کنون به زیارت قبر پیامبر میروند نسبت شرک و بتپرستی داد. | ||
ایشان نسبت به حدیث | ایشان نسبت به حدیث لا تشدالرحال میگوید: بر اساس روایت لاتشدالرحال....همانگونه که سفر جهت زیارت مسجد نبوی جائز است زیارت قبر رسولالله هم جائز خواهد بود بدلیل آنکه علت جواز سفر جهت زیارت مسجد نبوی آن است که پیامبر در آن مکان به عبادت میپرداخت و مکان حضور پیامبر بود و زائر با حضور در این مکان مقدس با روح و اندیشه های توحیدی پیامبر ارتباط برقرار خواهد کرد بهمین دلیل زیارت قبر و روضه شریف آن حضرت نیز جائز خواهد بود هر چند نماز خواندن در آنجا بجهت نهی از مسجد قرار دادن قبر آن بزرگوار جائز نیست <ref>همان ص 274-275:نحن قد نمیل الی قوله فی زیاره قبور الصالحین اما زیاره قبر النبی ص فانا نخالفه مخالفه تامه و ذالك لان الاساس الذی بنی علیه قوله هو الوثنیه فان كان یرید ان زیاره قبر الشریف هنو فی ذاتاه نوع من الوثنیه فهو غریب فانك كما تفسره بانه وثنیه یصح ان یفسره بانه وحدانیه و مبالغه فیها لان زیاره قبر نبی الوحدانیه استشعار لحقیقتها و تقدیس لمعناها فان التقدیس الذی یتصل بالرسل انما هو من فكرتهم و هدایتهم فاللتقدیس لمحمد تقدیس للمعانی التی دعا الیها و حث علیها و كیف یتصور من مومن یعرف حقیقه الدعوه المحمدیه انه یكون مستشغرا لای معنی من معانی الوثنیه و هو یستعبر العبر و یستبصر ببصیرته عند الحضره الشریفه و الروضه المنیفه</ref>. | ||
== نقد شهید مطهری به گفتار | == نقد شهید مطهری به گفتار تکفیریها در منع از زیارت پیامبر صلیاللهعلیهوآله == | ||
=== توسل به اولیای الهی عین عبادت خداوند است:=== | === توسل به اولیای الهی عین عبادت خداوند است:=== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
ایشان میگوید: زیارت پیامبر و اولیای الهی نه تنها شرک نیست بلکه عین عبادت خداوند و توحید در عبادت است بجهت آنکه مضامینی که در زیارت پیامبر خوانده میشود بخوبی گویای این امر است و ارتباطی با شرک و بتپرستی ندارد: | ایشان میگوید: زیارت پیامبر و اولیای الهی نه تنها شرک نیست بلکه عین عبادت خداوند و توحید در عبادت است بجهت آنکه مضامینی که در زیارت پیامبر خوانده میشود بخوبی گویای این امر است و ارتباطی با شرک و بتپرستی ندارد: | ||
ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم | ما مسلمانان در زیارت رسول اکرم صلیالله علیه و آله چنین میخوانیم: | ||
«اللَّهُمَّ | «اللَّهُمَّ انّی اعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِبِ هذَا الْمَشْهَدِ الشَّریفِ فی غَیْبَتِهِ کَما اعْتَقِدُها فی حَضْرَتِهِ وَ اعْلَمُ انَّ رَسولَکَ وَ خُلَفائَکَ عَلَیْهِمُ السَّلامُ احْیاءٌ عِنْدَکَ یُرْزَقونَ، یَرَوْنَ مَقامی وَ یَسْمَعونَ کَلامی وَ یَرُدّونَ سَلامی.». | ||
یعنی: خدایا من احترام صاحب این محل را پس از وفات، همان میدانم که در زمان حیات داشت. من میدانم که پیامبر تو و جانشینانی که تو برگزیدی، همه در پیشگاه تو زنده و مرزوقند، مرا در جایگاهم میبینند، سخنم را میشنوند، سلامم را پاسخ میگویند. در آخر همین زیارت چنین میخوانیم: | |||
«اللَّهُمَّ انَّکَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحیماً.» وَ | «اللَّهُمَّ انَّکَ قُلْتَ: «وَ لَوْ انَّهُمْ اذْ ظَلَمْوا انْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَروا اللَّهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسولُ لَوَجَدوا اللَّهَ تَوّاباً رَحیماً.» وَ انّی اتَیْتُکَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنوبی وَ انّی اتَوَجَّهُ بِکَ الَی اللَّهِ رَبّی وَ رَبِّکَ لِیَغْفِرَ لی ذُنوبی.». | ||
یعنی خدایا تو در کلام مجیدت به پیامبرت گفتی: «اگر آنان آنگاه که به خود ستم میکنند نزد تو بیایند و از خداوند طلب آمرزش کنند و پیامبر نیز برای آنها طلب آمرزش کند، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهند یافت.» سپس خطاب به رسول اکرم صلیالله علیه و آله میگوییم: ای پیامبر عزیز! من آمدهام نزد تو در حالی که از خداوند آمرزش میطلبم و در حالی که از گناه گذشتهام پشیمانم. من به وسیله تو که بنده صالح خدا هستی و میتوانی برای من دعا و استغفار کنی، به سوی خدا که هم پروردگار من است و هم پروردگار تو روآوردهام تا (در اثر استغفار من و استغفار تو) گناهان مرا بیامرزد<ref>مجموعه آثار استاد شهید مطهرىج14، ص: 231-230. | |||
</ref> | </ref> | ||
== پاسخ آیةالله سبحانی به گفتار | == پاسخ آیةالله سبحانی به گفتار ابنتیمیه و...در منع زیارت قبر پیامبر ص:<ref>لازم به ذكر است دلائلی كه آیةالله سبحانی نقل میكند طبق فرمایش خودشان دلائل فقهای بزرگ مذاهب اربعه اهل سنت میباشد .رك به: فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص132</ref>== | ||
ایشان در رد دیدگاه | ایشان در رد دیدگاه ابنتیمیه نخست به رفتار مسلمانان در طول 14 قرن در زیارت قبر پیامبر پرداخته و میگوید: درمیان دلائل فراوانی که میتوان برای روا بودن سفر برای زیارت قبر پیامبر مطرح کرد، همان سیره عموم مسلمانان جهان است که پیوسته پس از رحلت تا به امروز ادامه داشته است و هیچ کس نمیتواند یک چنین سیره و روش را انکار کند وپیوسته درتمام ادوار اسلامی، حج وزیارت توأم بودهاند. | ||
انگاه به گفتار | انگاه به گفتار یکی از اندیشمندان بزرگ اهل سنت یعنی «سُبْکی» استناد کرده و از قول او میگوید: | ||
ما، همه مسلمانان جهان را که عازم حج بودهاند، دیدهایم | ما، همه مسلمانان جهان را که عازم حج بودهاند، دیدهایم وکسانی که قبل ازما میزیستند، آنان نیز دیدهاند ومطلب نیز سینه به سینه نقل شده که تمام مسلمانان جهان، بابذل جان ومال، پیوسته به زیارت قبر پیامبر شتافته ودراین را ه مشتاقانه رنج سفر را تحمل میکردند و چنین اتفاقی نمیتواند خطا و نادرست باشد بلکه همگی این کار را برای خدا انجام میدادند و هرکس که از کاروان عقب میماند، ازاینکه به زیارت قبر پیامبر تشرف نیافته، اندوهگین میشد. | ||
ابن تیمیه و پیروان او | ابن تیمیه و پیروان او میگویند: سفر توده های عظیم مسلمانانان در هر سال، از مکه به مدینه ویا از وطن به مدینه، برای برگزاری نماز در مسجدالنبی است، نه برای زیارت قبر پیامبر ولی شکی نیست که این گفتار کاملاً بی اساس است، به گواه اینکه مسلمانان کمتر به بیتالمقدس سفر میکنند در حالی که فضیلت نماز در آن مسجد بسان برگزاری نماز در مسجدالنبی است. اگر هدف از تحمل رنج سفر، در عزم به حج یا بازگشت از آن تنها نمازگزاری در مسجدالنبی باشد، باید نمونه این هجوم را در سفر به بیتالمقدس نیز مشاهده کنیم و اگر کسی در این مطلب شک و تردید دارد، میتواند آن را از مسافران و قاصدان سفر بپرسد. <ref>فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 133-132به نقل از : تقى الدین سبكى ـ شفاء السقام فی زیارة خیر الانام، ص 85 ـ 86 چاپ بولاق ـ مصر.</ref> | ||
ایشان آنگاه به سیره صحابه جهت زیارت قبر پیامبر استناد نموده و میگوید: | ایشان آنگاه به سیره صحابه جهت زیارت قبر پیامبر استناد نموده و میگوید: | ||
پس از زمان پیامبر، صحابه و یا تابعین | پس از زمان پیامبر، صحابه و یا تابعین برای زیارت قبر پیامبر بار سفر میبستند و آنرا کاری عبادی و مایه نزدیکی به خدا میدانستند. آنگاه برخی را بعنوان نمونه اینچنین بیان میکند: | ||
الف ـ بلال | الف ـ بلال حبشی مؤذّن رسول خد اپس از در گذشت پیامبر، مدینه را به عزم انجام فریضه بزرگ مرزبانی (مرابطه) ترک گفت. شبی پیامبر را در خواب دید که به او فرمود: آیا وقت آن نشده که مارا زیارت کنی؟ با اندوه فراوان از خواب بر خاست و رو به راه نهاد. یکسره به سوی قبر پیامبر آمد و در کنار قبر به گریستن پرداخت چهره بر قبر میسود. ناگهان نور دیدگان پیامبر حسن وحسین را دید و هر دو را به آغوش کشید و بوسید و هر دو از او درخواست کردند که اذان او را بشنوند. بلال در همانجا ایستاد، که درزمان پیامبر برای اذان میایستاد و ندای تکبیر آغاز کرد. | ||
مردم مدینه | مردم مدینه وقتی صدای تکبیر او را شنیدند، شهر به لرزه در آمد و چون شهادت نخست را به پایان برد، غوغایی به پا خاست و وقتی به رسالت پیامبر شهادت داد، زن ومرد از خانه بیرون ریختند. گوئی پیامبر دوباره برانگیخته شده. چنان میگریستند که هرگز مدینه آن حالت را به خود ندیده بود. | ||
ب ـ عمر بن عبدالعزیز، | ب ـ عمر بن عبدالعزیز، افرادی را از شام به مدینه اعزام میکرد تا سلام او را به پیامبر برسانند وبر گردند. | ||
ج ـ عمر بیتالمقدس را فتح کرد و | ج ـ عمر بیتالمقدس را فتح کرد و کعبالأحبار درآن منطقه به او پیوست وتظاهر به اسلام کرد، عمر به وی گفت: آیا میخواهی با من به مدینه بیایی وقبر پیامبر را زیارت کنی ؟واز زیارت او بهره ببری؟ وی در پاسخ گفت: آری حاضرم، | ||
وقتی خلیفه به مدینه رسید، نخستین کاری که کرد، این بود که به مسجد رفت وبرپیامبر سلام کرد. | |||
ایشان در ادامه میگوید: با توجه به سیره عموم مسلمانان جهان وعمل صحابه وتابعین، نباید درباره مباح بودن سفر | ایشان در ادامه میگوید: با توجه به سیره عموم مسلمانان جهان وعمل صحابه وتابعین، نباید درباره مباح بودن سفر برای زیارت شک وتردید کرد، ایشان بعد از ذکر روایاتی نظیر حدیثی که از ابنعمر نقل شده که گفت: رسول خدا فرمود: مَنْ جَائَنی زائرا لاتحمله إلا زیارتی کان حقاً علیّ أن أکون له شفیعاً یومالْقیامة | ||
«هرکس | «هرکس برای زیارت من آید و انگیزهای جز زیارت من نداشته باشد، شایسته است من روز رستاخیز شفیع او باشم. | ||
و در روایت دیگر فرمود: | |||
من حج فزار | من حج فزار قبری بعدوفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی | ||
«هرکس قبر مرا پس از رحلتم زیارت کند، بسان این است که در دوران | «هرکس قبر مرا پس از رحلتم زیارت کند، بسان این است که در دوران زندگیم به دیدار من آمده باشد» | ||
و نیز بیان اینکه «، خود | و نیز بیان اینکه «، خود پیامبر برای زیارت قبور شهداء ازمدینه بیرون میرفت». میگوید: | ||
با توجه به این روایات که | با توجه به این روایات که برخی نیز در صحاح اهل سنت آمده، هیچ انسان منصفی نمیتواند در درستی آنها تردید کند، به ویژه که انبوهی از علمای اهل سنت، سفر برای زیارت قبر پیامبر را مستحب شمردهاند و همگی در کتابهای مناسک حج آن را یادآور شدهاند. <ref>فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 134-135</ref> | ||
ایهالله سبحانی علت انحرافات فکری وهابیت و ابنتیمیه ر اسطحینگری در قرآن و احادیث دانسته میگوید: | |||
آفت وهابیت از | آفت وهابیت از ابنتیمیه گرفته تا به امروز، همان آفت سطحی نگری ودوری از دقت درسند ومضمون روایت است واگر ابنتیمیه در قرن هشتم به حدیثی استدلال کرده آنان معتقدند حتما استدلال او خطا ناپذیر بوده وپیوسته همان را تکرار میکنند. دیگر به خود اجازه نمی دهند که درباره آن تجدیدنظر کنند، یا به انتقاد محققان گوش فرا دهند.<ref>همان ص 143-144</ref> | ||
== سخن غزالی در معنای حدیث: لا | == سخن غزالی در معنای حدیث: لا تشدّالرحال... == | ||
سخن غزالی در معنای حدیث: لا | سخن غزالی در معنای حدیث: لا تشدّالرحال إلاّ إلی ثلاثة مساجد: مسجدی هذا والمسجدالحرام والمسجدالاقصی | ||
ایشان در کتاب احیاء | ایشان در کتاب احیاء علومالدین در کتاب آدابالسفر ضمن بیان سفر ظاهری (و بدنی) و سفر قلبی و باطنی، سفرزیارتی جهت قبور اولیای الهی را امری ممدوح و عملی عبادی دانسته و میگوید: | ||
کسانی که در دنیا زیارتشان ممدوح و متبرک بود بعد از وفاتشان نیز زیارت قبورشان عملی ممدوح و متبرک خواهد بود. البته درجات ثواب زیارت اینان بحسب درجات فضائل و مقاماتی است که در نزد خداوند دارند<ref>احیاءعلوم الدین ج 6ص 100</ref>. | کسانی که در دنیا زیارتشان ممدوح و متبرک بود بعد از وفاتشان نیز زیارت قبورشان عملی ممدوح و متبرک خواهد بود. البته درجات ثواب زیارت اینان بحسب درجات فضائل و مقاماتی است که در نزد خداوند دارند<ref>احیاءعلوم الدین ج 6ص 100</ref>. | ||
ایشان با اشاره به حدیث | ایشان با اشاره به حدیث لاتشدالرحال میگوید: هرگز نمیتوان حتی تحریم سفر به سوی سایر مساجد را با این حدیث ثابت کرد، زیرا لسان حدیث، لسان ارشاد وراهنمایی است وآن اینکه چون غیر از این سه مسجد، تمام مساجد، ازنظر فضیلت یکسان ویکنواخت هستند، دیگر صحیح نیست مسلمانی وقت خود را تلف کند ورنج سفر بر خود هموار سازد و به زیارت دیگر مساجد ویا اقامه نماز در آنها برود، زیرا آنچه را که از ثواب نماز گزاردن در مساجد دور دست، میطلبد، درمساجد نزدیک هم موجود است <ref>همان ص 100(ترجمه از كتاب : فرهنگ و عقائد مذاهب اسلامی ج 3ص 146-147</ref> | ||
== دیدگاه | == دیدگاه ابنحجر مکی در مشروعیت زیارت قبر پیامبر:== | ||
ایشان میگوید ادله اربعه قائم بر مشروعیت زیارت قبر پیامبر میباشد: انّ زیارته (ص) مشروعة مطلوبة بالکتاب والسنة و | ایشان میگوید ادله اربعه قائم بر مشروعیت زیارت قبر پیامبر میباشد: انّ زیارته (ص) مشروعة مطلوبة بالکتاب والسنة و اجماعالامة و بالقیاس. | ||
انگاه به تبیین آیاتو روایات در این زمینه میپردازد از جمله آنکه در بخش آیات به دو آیه: ولَو أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ واسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابًا رَحِیمًا <ref>(النساء: 64)</ref>) و نیز آیه: ومَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا | انگاه به تبیین آیاتو روایات در این زمینه میپردازد از جمله آنکه در بخش آیات به دو آیه: ولَو أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ واسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّابًا رَحِیمًا <ref>(النساء: 64)</ref>) و نیز آیه: ومَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللهِ ورَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللهِ وکَانَ اللهُ غَفُورًا رَحِیمًا). <ref>النساء: 100.</ref> استناد میکند و میگوید: | ||
بر اساس آیه اول خداوند امت اسلامی را تهییج میکند که به حضور رسولالله رفته و او را واسطه درگاهش جهت مغفرت گناهانشان قرار دهند؛ | بر اساس آیه اول خداوند امت اسلامی را تهییج میکند که به حضور رسولالله رفته و او را واسطه درگاهش جهت مغفرت گناهانشان قرار دهند؛ | ||
این امر اختصاص به دوران حیاتش نداشته بلکه بعد از مماتش نیز جاری خواهد بود و بر اساس آیه دوم باید گفت همانگونه که عنوان مهاجرا الی الله و رسوله شامل همه کسانی است که در زمان حیات آن حضرت از دیارشان بقصد دیدار آن حضرت بحضورش مشرف میشدند همینطور شامل کسانی است که بعد از ممات آن حضرت از دیارشان بقصد زیارت قبر پیامبر هجرت میکنند بدلیل آنکه در روایات امده است که: من | این امر اختصاص به دوران حیاتش نداشته بلکه بعد از مماتش نیز جاری خواهد بود و بر اساس آیه دوم باید گفت همانگونه که عنوان مهاجرا الی الله و رسوله شامل همه کسانی است که در زمان حیات آن حضرت از دیارشان بقصد دیدار آن حضرت بحضورش مشرف میشدند همینطور شامل کسانی است که بعد از ممات آن حضرت از دیارشان بقصد زیارت قبر پیامبر هجرت میکنند بدلیل آنکه در روایات امده است که: من زارنی بعد موتی فکأنما زارنی فی حیاتی و «من حج فزارنی فی مسجدی بعد وفاتی کان کمن زارنی فی حیاتی». | ||
ایشان میگوید: این احادیث دلالت بر استحباب سفر بقصد زیارت قبر پیامبر داشته و بر آن تاکید میکند. | ایشان میگوید: این احادیث دلالت بر استحباب سفر بقصد زیارت قبر پیامبر داشته و بر آن تاکید میکند. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۰: | ||
ایشان میگوید از آنجا که هر زیارتی سبب تقرب به مزور میگردد از اینرو هر سفری که جهت زیارت – شخص یا مکانی – صورت گیرد سبب قرب به او خواهد بود و از آنجا که سیره پیامبر بر خروج از مدینه جهت زیارت قبور اهل بقیع و شهدای احد دلالت بر مشروعیت چنین سفری میکند بنابراین مشروعیت سفر زیارتی جهت زیارت قبرپیامبر نسبت به قبور دیگران اولی و انسب خواهد بود. ایشان میگوید اجماع نیز بر مشروعیت زیارت پیامبر قائم است <ref>الوهابیة المتطرفة: موسوعة نقدیة، ج1، ص: 55-65 به نقل از : كتاب الجوهر المنظم فی زیارة القبر الشریف النبوی المكرم. </ref> | ایشان میگوید از آنجا که هر زیارتی سبب تقرب به مزور میگردد از اینرو هر سفری که جهت زیارت – شخص یا مکانی – صورت گیرد سبب قرب به او خواهد بود و از آنجا که سیره پیامبر بر خروج از مدینه جهت زیارت قبور اهل بقیع و شهدای احد دلالت بر مشروعیت چنین سفری میکند بنابراین مشروعیت سفر زیارتی جهت زیارت قبرپیامبر نسبت به قبور دیگران اولی و انسب خواهد بود. ایشان میگوید اجماع نیز بر مشروعیت زیارت پیامبر قائم است <ref>الوهابیة المتطرفة: موسوعة نقدیة، ج1، ص: 55-65 به نقل از : كتاب الجوهر المنظم فی زیارة القبر الشریف النبوی المكرم. </ref> | ||
در کتاب «الفقه | در کتاب «الفقه علی المذاهب الأربعة نیز امده است که: زیارت قبر پیامبر یکی از بهترین کارهای قربی است <ref>الفقه على المذاهب الأربعة ،1/505.</ref>. | ||
== پانویس == | == پانویس == |