پرش به محتوا

معراج: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۵۸۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آن‌ها' به ' آنها')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''معراج''' [[پیامبر]] (ص) به ماجرای عروج ایشان از [[مسجدالحرام]] به [[مسجدالاقصی]] و از آنجا تا آسمان هفتم اشاره دارد. معراج پیامبر در [[قرآن]] نیز ذکر شده است.
'''معراج''' [[پیامبر]](صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)به ماجرای عروج ایشان از [[مسجدالحرام]] به [[مسجدالاقصی]] و از آنجا تا آسمان هفتم اشاره دارد. معراج پیامبر در [[قرآن]] نیز ذکر شده است.


=معراج پیامبر (ص) از زبان ایشان=
=معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)از زبان ایشان=
من در [[مکه]] بودم که [[جبرییل]] نزد من آمد و گفت: «ای [[پیامبر اسلام(ص)|محمد]]! برخیز». برخاستم و کنار در رفتم. ناگاه جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را در آنجا دیدم. جبرئیل، مرکبی به نام «براق» نزد من آورد و به من گفت: «سوار شو». بر براق سوار شدم و از مکه بیرون رفتم. به [[بیت‌المقدس|بیت‌المقدس]] رسیدم. هنگامی که به بیت‌المقدس رسیدم، فرشتگان از آسمان نزد من به زمین فرود آمدند و مرا به داشتن مقام و منزلت ارجمند در پیشگاه خداوند مژده دادند. آن‌گاه در بیت‌المقدس [[نماز]] خواندم.
من در [[مکه]] بودم که [[جبرییل]] نزد من آمد و گفت: «ای [[پیامبر اسلام(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)|محمد]]! برخیز». برخاستم و کنار در رفتم. ناگاه جبرئیل و میکائیل و اسرافیل را در آنجا دیدم. جبرئیل، مرکبی به نام «براق» نزد من آورد و به من گفت: «سوار شو». بر براق سوار شدم و از مکه بیرون رفتم. به [[بیت‌المقدس|بیت‌المقدس]] رسیدم. هنگامی که به بیت‌المقدس رسیدم، فرشتگان از آسمان نزد من به زمین فرود آمدند و مرا به داشتن مقام و منزلت ارجمند در پیشگاه خداوند مژده دادند. آن‌گاه در بیت‌المقدس [[نماز]] خواندم.


در روایت دیگری آمده است که پیامبر (ص) فرمود:
در روایت دیگری آمده است که پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)فرمود:


«[[ابراهیم]] خلیل (ع) به همراه گروهی از پیامبران پیش من آمدند و مرا بشارت دادند. سپس [[موسی]] و [[عیسی]] (ع) آمدند. پس از آن، جبرییل دستم را گرفت و مرا بالای صخره (سنگی در بیت‌المقدس) برد و بر روی آن نشاند. ناگاه ماجرای معراج را پیش خود دیدم که مانند آن را در شکوه و جلال، هرگز ندیده بودم. از آنجا به آسمان دنیا (آسمان اول) صعود کردم. آنان به من سلام می‌کردند.
«[[ابراهیم]] خلیل(علیه‌السلام)به همراه گروهی از پیامبران پیش من آمدند و مرا بشارت دادند. سپس [[موسی]] و [[عیسی]](علیه‌السلام)آمدند. پس از آن، جبرییل دستم را گرفت و مرا بالای صخره (سنگی در بیت‌المقدس) برد و بر روی آن نشاند. ناگاه ماجرای معراج را پیش خود دیدم که مانند آن را در شکوه و جلال، هرگز ندیده بودم. از آنجا به آسمان دنیا (آسمان اول) صعود کردم. آنان به من سلام می‌کردند.


سپس جبرئیل مرا به آسمان ششم برد. در آنجا انبوه آفریدگان و کروبیان (مجردات و فرشتگان و ارواح) را دیدم. سپس همراه جبرئیل به آسمان هفتم صعود کردم. در آنجا با آفریدگان خدا و فرشتگان بسیار دیدار کردم.»
سپس جبرئیل مرا به آسمان ششم برد. در آنجا انبوه آفریدگان و کروبیان (مجردات و فرشتگان و ارواح) را دیدم. سپس همراه جبرئیل به آسمان هفتم صعود کردم. در آنجا با آفریدگان خدا و فرشتگان بسیار دیدار کردم.»


=معراج پیامبر (ص) در قرآن =
=معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)در قرآن =
خداوند در قرآن کریم در آیه مبارکه سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ<ref>(اسراء،1)</ref> و آیات «وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى ‏عِندَ سِدْرَةِ المُنتَهَى ‏عِندَهَا جَنَّةُ المَأْوَى ‏إِذْ يَغْشىَ السِّدْرَةَ مَا يَغْشىَ ‏مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى‏ لَقَدْ رَأَى‏ مِنْ ءَايَاتِ رَبِّهِ الْكُبرَى» <ref>(نجم،آیات سیزده تا هجدهم)</ref> به ماجرای معراج پیامبر (ص) اشاراتی فرموده است.
خداوند در قرآن کریم در آیه مبارکه سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ<ref>(اسراء،1)</ref> و آیات «وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى ‏عِندَ سِدْرَةِ المُنتَهَى ‏عِندَهَا جَنَّةُ المَأْوَى ‏إِذْ يَغْشىَ السِّدْرَةَ مَا يَغْشىَ ‏مَا زَاغَ الْبَصَرُ وَ مَا طَغَى‏ لَقَدْ رَأَى‏ مِنْ ءَايَاتِ رَبِّهِ الْكُبرَى» <ref>(نجم،آیات سیزده تا هجدهم)</ref> به ماجرای معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)اشاراتی فرموده است.
= هدف معراج =
= هدف معراج =
هدف از معراج پیامبر (ص) تنها دیدار خدا در آسمانها نبوده، آنچنان که ساده لوحان پنداشته اند و متأسفانه! بعضی از دانشمندان غربی به خاطر ناآگاهی یا تعمّد در دگرگون ساختن چهرة اسلام، به آن قایل شده‌اند؛ بلکه هدف این بوده که روح بزرگ پیامبر اسلام (ص) اسرار عظمت خدا را در سراسر جهان هستی و نهان جهان مشاهده کند، و برای هدایت و رهبری انسانها درک و دید تازه ای بیابد <ref>ر. ک: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج 12، ص 29.</ref><br>
هدف از معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)تنها دیدار خدا در آسمانها نبوده، آنچنان که ساده لوحان پنداشته اند و متأسفانه! بعضی از دانشمندان غربی به خاطر ناآگاهی یا تعمّد در دگرگون ساختن چهرة اسلام، به آن قایل شده‌اند؛ بلکه هدف این بوده که روح بزرگ پیامبر اسلام(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)اسرار عظمت خدا را در سراسر جهان هستی و نهان جهان مشاهده کند، و برای هدایت و رهبری انسانها درک و دید تازه ای بیابد <ref>ر. ک: تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج 12، ص 29.</ref><br>


سید جعفر مرتضی عاملی (ره) پس از اظهار عجز از درک و بیان تمام اهداف معراج رسول خدا (ص)، پنج مورد از این اهداف را بیان کرده است که در اینجا فقط به خلاصة آنها اشاره می‌شود:<br>
سید جعفر مرتضی عاملی (ره) پس از اظهار عجز از درک و بیان تمام اهداف معراج رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)، پنج مورد از این اهداف را بیان کرده است که در اینجا فقط به خلاصة آنها اشاره می‌شود:<br>


# معراج یکی از معجزات مهمّ و بزرگ است که تا قیامت بشر از انجام و درک اسرار آن عاجز است.
# معراج یکی از معجزات مهمّ و بزرگ است که تا قیامت بشر از انجام و درک اسرار آن عاجز است.
# آماده‌شدن پیامبر(ص) برای تحمّل مشکلات و سختی‌های انجام رسالت بزرگ از طریق مشاهدة برخی از آثار عظمت پروردگار عالم، همان گونه که در قرآن کریم بیان شده است: «لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا» <ref>إسراء/ 1</ref> و «لَقَدْ رَأی مِنْ آیات رَبهِ الْکبری» <ref>نجم/ 18.</ref>
# آماده‌شدن پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) برای تحمّل مشکلات و سختی‌های انجام رسالت بزرگ از طریق مشاهدة برخی از آثار عظمت پروردگار عالم، همان گونه که در قرآن کریم بیان شده است: «لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا» <ref>إسراء/ 1</ref> و «لَقَدْ رَأی مِنْ آیات رَبهِ الْکبری» <ref>نجم/ 18.</ref>
# در این دنیا انسان در عالمی محدود زندگی می‌کند. پیامبر (ص) به‌عنوان خلیفة خدا در زمین، لازم بود که اطلاعاتی از عوالم دیگر کسب کند، چشمش باز شود و اطلاعاتش بیش‌تر گردد، تا در مقام تبلیغ دین، با آگاهی کامل سخن بگوید.
# در این دنیا انسان در عالمی محدود زندگی می‌کند. پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)به‌عنوان خلیفة خدا در زمین، لازم بود که اطلاعاتی از عوالم دیگر کسب کند، چشمش باز شود و اطلاعاتش بیش‌تر گردد، تا در مقام تبلیغ دین، با آگاهی کامل سخن بگوید.
# پیامبر(ص) باید عظمت آثار خدا را از نزدیک درک کند تا اطمینانش بیش‌تر و به رکن وثیق و محکم اعتماد نماید <ref>(شبیه این مطلب درباره بعضی از پیامبران سابق نیز بوده؛ مثل ابراهیم (ع) پس از درخواست مشاهده زنده شدن مردگان، گفت: (وَ لَکن لِیطمَئِنَّ قَلبِی) بقره/ 260، و حضرت عُزیر (ع) پس از مشاهده زنده شدن مرده گفت: (اَعلَمُ اَنَّ اللهَ علَی کلِّ شیءٍ قَدِیرٌ( بقره/ 259.)</ref>
# پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) باید عظمت آثار خدا را از نزدیک درک کند تا اطمینانش بیش‌تر و به رکن وثیق و محکم اعتماد نماید <ref>(شبیه این مطلب درباره بعضی از پیامبران سابق نیز بوده؛ مثل ابراهیم(علیه‌السلام)پس از درخواست مشاهده زنده شدن مردگان، گفت: (وَ لَکن لِیطمَئِنَّ قَلبِی) <ref>بقره/ 260،و حضرت عُزیر(علیه‌السلام)پس از مشاهده زنده شدن مرده گفت: (اَعلَمُ اَنَّ اللهَ علَی کلِّ شیءٍ قَدِیرٌ</ref> ( بقره/ 259.)</ref>.
# بدین‌طریق پیامبر(ص) خبرهایی از آینده بدهد و با عملی‌شدن آنها، صحّت ادعای او آشکار شود، و اطمینان مؤمنان نیز بیش‌تر گردد. <ref>ر. ک: الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج 3، صص 31 - 34.</ref>
# بدین‌طریق پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) خبرهایی از آینده بدهد و با عملی‌شدن آنها، صحّت ادعای او آشکار شود، و اطمینان مؤمنان نیز بیش‌تر گردد. <ref>ر. ک: الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج 3، صص 31 - 34.</ref>
<ref>منبع : مبلغان» خرداد و تیر 1394 - شماره 191 , نوری زنجانی، محمداسماعیل</ref>
<ref>منبع : مبلغان» خرداد و تیر 1394 - شماره 191 , نوری زنجانی، محمداسماعیل</ref>


= تعداد معراج پیامبر (ص)=
= تعداد معراج پیامبر (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)=
آن گونه که از روایات برداشت می‌شود معراج پیامبر (ص) در دو مرحله اتفاق افتاده است. مرحله اول حضرت محمد (ص) شبانه از مسجد‌الحرام تا مسجد الاقصی سیر می‌کند که این قسمت از معراج در آیه اول سوره اسرا آمده است:
آن گونه که از روایات برداشت می‌شود معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)در دو مرحله اتفاق افتاده است. مرحله اول حضرت محمد(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)شبانه از مسجد‌الحرام تا مسجد الاقصی سیر می‌کند که این قسمت از معراج در آیه اول سوره اسرا آمده است:


«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»<ref>(اسراء،1)</ref>
«سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَیْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ»<ref>(اسراء،1)</ref>
خط ۳۱: خط ۳۱:
«پاک و منزه است خدایی که بنده‌اش را در یک شب، از مسجد‌الحرام به مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساخته‌ایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست.»
«پاک و منزه است خدایی که بنده‌اش را در یک شب، از مسجد‌الحرام به مسجد الاقصی -که گرداگردش را پربرکت ساخته‌ایم- برد، تا برخی از آیات خود را به او نشان دهیم؛ چرا که او شنوا و بیناست.»


مرحله دوم معراج مربوط به سیر پیامبر (ص) تا آسمان هفتم بوده است. ایشان تا جایی بالا می‌روند که احدی جز خداوند متعال حضور نداشته است. این مرحله از معراج در سوره نجم توصیف شده است:
مرحله دوم معراج مربوط به سیر پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)تا آسمان هفتم بوده است. ایشان تا جایی بالا می‌روند که احدی جز خداوند متعال حضور نداشته است. این مرحله از معراج در سوره نجم توصیف شده است:


«ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی. فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی. فَأَوْحی‏ إِلی‏ عَبْدِهِ ما أَوْحی. ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی. أَ فَتُمارُونَهُ عَلی‏ ما یَری. وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری‏. عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی. عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی. إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی. ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی. لَقَدْ رَأی‏ مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری»<ref>(نجم،8 تا 18)</ref>
«ثُمَّ دَنا فَتَدَلَّی. فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی. فَأَوْحی‏ إِلی‏ عَبْدِهِ ما أَوْحی. ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأی. أَ فَتُمارُونَهُ عَلی‏ ما یَری. وَ لَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْری‏. عِنْدَ سِدْرَةِ الْمُنْتَهی. عِنْدَها جَنَّةُ الْمَأْوی. إِذْ یَغْشَی السِّدْرَةَ ما یَغْشی. ما زاغَ الْبَصَرُ وَ ما طَغی. لَقَدْ رَأی‏ مِنْ آیاتِ رَبِّهِ الْکُبْری»<ref>(نجم،8 تا 18)</ref>


«سپس [پیامبر (ص) در شب معراج] نزدیک و نزدیک‌تر شد، تا آن که فاصله او [با مقام قرب خاص خدا] به اندازه طول دو کمان یا کمتر بود. در اینجا، خداوند آنچه را وحی کردنی بود، به بنده‌اش وحی کرد. آنچه را دید، انکار نکرد. آیا با او درباره آنچه دید، مجادله و ستیز می‌کنید؟ و بار دیگر نیز او را نزدیک سدرة المنتهی که بهشت جاویدان در آنجاست، دیده است. در آن هنگام که چیزی (شکوه و نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد. (آنچه را دید، واقعیت بود) او در شب معراج، برخی نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دید.»<br>
«سپس [پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)در شب معراج] نزدیک و نزدیک‌تر شد، تا آن که فاصله او [با مقام قرب خاص خدا] به اندازه طول دو کمان یا کمتر بود. در اینجا، خداوند آنچه را وحی کردنی بود، به بنده‌اش وحی کرد. آنچه را دید، انکار نکرد. آیا با او درباره آنچه دید، مجادله و ستیز می‌کنید؟ و بار دیگر نیز او را نزدیک سدرة المنتهی که بهشت جاویدان در آنجاست، دیده است. در آن هنگام که چیزی (شکوه و نور خیره کننده ای) سدرة المنتهی را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشد و طغیان نکرد. (آنچه را دید، واقعیت بود) او در شب معراج، برخی نشانه‌های بزرگ پروردگارش را دید.»<br>
قسطلانی (از علمای اهل سنّت) از «نووی» نقل کرده است که معراج دو بار واقع شده و از بعضی نقل کرده که چهار بار بوده و از بعضی عارفان نقل کرده که رسول خدا(ص) سی و چهار بار برای معراج به آسمانها رفته است المواهب اللّدنیة، ج 2، صص 428 - 429.  
قسطلانی (از علمای اهل سنّت) از «نووی» نقل کرده است که معراج دو بار واقع شده و از بعضی نقل کرده که چهار بار بوده و از بعضی عارفان نقل کرده که رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) سی و چهار بار برای معراج به آسمانها رفته است المواهب اللّدنیة، ج 2، صص 428 - 429.  
علامه طباطبایی  پس از اشاره به اختلاف اقوال در مورد مکان آغاز معراج که از مسجد الحرام بوده (همانطور که آیة اول سوره اسراء تصریح می کند) یا از خانة «امّ هانی»، می گوید: «با توجه به دو بار بودن معراج، ممکن است یکی از مسجد الحرام و دیگری از خانة ام هانی بوده باشد.» <ref>المیزان، ج 13، ص 31، و در ج 19، ص 31</ref> نیز معراج دوم را از آیه 13 سوره نجم استنباط نموده است.
علامه طباطبایی  پس از اشاره به اختلاف اقوال در مورد مکان آغاز معراج که از مسجد الحرام بوده (همانطور که آیة اول سوره اسراء تصریح می کند) یا از خانة «امّ هانی»، می گوید: «با توجه به دو بار بودن معراج، ممکن است یکی از مسجد الحرام و دیگری از خانة ام هانی بوده باشد.» <ref>المیزان، ج 13، ص 31، و در ج 19، ص 31</ref> نیز معراج دوم را از آیه 13 سوره نجم استنباط نموده است.
در برخی از روایات شیعه، بیش از اینها و تا صد و بیست بار نیز نقل شده است، چنان که در حدیثی آمده: محمد بن حسن صفار (از اصحاب امام حسن عسکری(ع) و متوفای 290ق) در کتاب «بصائر الدرجات» با شش واسطه از امام صادق(ع) روایت کرده است: «عُرِجَ بِالنَّبِی(ص) إِلَی السَّمَاءِ مِائَةً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً مَا مِنْ مَرَّةٍ إِلَّا وَ قَدْ أَوْصَی اللَّهُ النَّبِی(ص) بِوَلَایةِ عَلِی وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ أَکثَرَ مِمَّا أَوْصَاهُ بالْفَرَائِضِ؛ <ref>بصائر الدرجات فی فضایل آل محمد(ص)، محمد بن حسن بن فروخ صفّار قمی، با تصحیح محسن کوچه باغی، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، چاپ دوم، 1404ق، ص 79، ح 10؛ البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416ق، ج 3، ص 481؛ بحار الانوار، ج 18، ص 387 و ج 23، ص 69.</ref> پیامبر(ص) یکصد و بیست بار برای معراج به آسمان برده شد، در هر بار خدای سبحان دربارة ولایت علی(ع) و سایر امامان ) بیش از سایر واجبات به آن حضرت توصیه و تأکید نمود!»
در برخی از روایات شیعه، بیش از اینها و تا صد و بیست بار نیز نقل شده است، چنان که در حدیثی آمده: محمد بن حسن صفار (از اصحاب امام حسن عسکری(علیه‌السلام) و متوفای 290ق) در کتاب «بصائر الدرجات» با شش واسطه از امام صادق(علیه‌السلام) روایت کرده است: «عُرِجَ بِالنَّبِی(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) إِلَی السَّمَاءِ مِائَةً وَ عِشْرِینَ مَرَّةً مَا مِنْ مَرَّةٍ إِلَّا وَ قَدْ أَوْصَی اللَّهُ النَّبِی(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) بِوَلَایةِ عَلِی وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ أَکثَرَ مِمَّا أَوْصَاهُ بالْفَرَائِضِ؛ <ref>بصائر الدرجات فی فضایل آل محمد(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)، محمد بن حسن بن فروخ صفّار قمی، با تصحیح محسن کوچه باغی، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، قم، چاپ دوم، 1404ق، ص 79، ح 10؛ البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی، بنیاد بعثت، تهران، چاپ اول، 1416ق، ج 3، ص 481؛ بحار الانوار، ج 18، ص 387 و ج 23، ص 69.</ref> پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) یکصد و بیست بار برای معراج به آسمان برده شد، در هر بار خدای سبحان دربارة ولایت علی(علیه‌السلام) و سایر امامان ) بیش از سایر واجبات به آن حضرت توصیه و تأکید نمود!»
اگر این حدیث مورد قبول باشد، تمام اقوال مربوط به زمان معراج صحیح خواهد بود؛ زیرا هر یک از راویان، زمان معراجی را نقل کرده که از آن آگاه شده است و قهراً معراجهایی که کسی از آنها آگاه نشده، زمانش نیز نقل نشده است.
اگر این حدیث مورد قبول باشد، تمام اقوال مربوط به زمان معراج صحیح خواهد بود؛ زیرا هر یک از راویان، زمان معراجی را نقل کرده که از آن آگاه شده است و قهراً معراجهایی که کسی از آنها آگاه نشده، زمانش نیز نقل نشده است.


=زمان و مکان معراج پیامبر (ص)=
=زمان و مکان معراج پیامبر (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)=
زمان اولین معراج پیامبر (ص) 9 ماه یا 2 سال قبل از ولادت حضرت زهرا (س) بوده است. زیرا حضرت محمد (ص) در جواب یکی از همسران خود که از شدت محبت به حضرت زهرا (س) گله کرده بود تشکیل نطفه ایشان را در آسمان و شب معراج خوانده‌اند. به گفته علامه طباطبایی دیدگاه مشهور عالمان مسلمان این است که معراج در سال‌های آخر اقامت پیامبر (ص) در مکه (پیش از هجرت و پس از بعثت) روی داده است. برخی از علما نیز بر این باورند که معراج در سال 12 بعثت رخ داده است.
زمان اولین معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)9 ماه یا 2 سال قبل از ولادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) بوده است. زیرا حضرت محمد(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)در جواب یکی از همسران خود که از شدت محبت به حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) گله کرده بود تشکیل نطفه ایشان را در آسمان و شب معراج خوانده‌اند. به گفته علامه طباطبایی دیدگاه مشهور عالمان مسلمان این است که معراج در سال‌های آخر اقامت پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)در مکه (پیش از هجرت و پس از بعثت) روی داده است. برخی از علما نیز بر این باورند که معراج در سال 12 بعثت رخ داده است.


درباره این که معراج در چه شبی رخ داده است نیز نظرهای متفاوتی وجود دارد و یکی از شب‌های 17 ربیع الاول، 27 رجب، 17 رمضان و یا شبی از شوال یا ربیع الثانی را شب معراج پیامبر (ص) می‌دانند.
درباره این که معراج در چه شبی رخ داده است نیز نظرهای متفاوتی وجود دارد و یکی از شب‌های 17 ربیع الاول، 27 رجب، 17 رمضان و یا شبی از شوال یا ربیع الثانی را شب معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)می‌دانند.
مکان اولین معراج پیامبر (ص) یک از این مکان‌ها بوده است؛ خانه حضرت خدیجه (س)، خانه ام هانی خواهر حضرت علی (ع)، شعب ابی‌طالب و یا مسجد‌الحرام در کنار کعبه
مکان اولین معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)یک از این مکان‌ها بوده است؛ خانه حضرت خدیجه(سلام‌الله علیها)، خانه ام هانی خواهر حضرت علی (علیه‌السلام)، شعب ابی‌طالب و یا مسجد‌الحرام در کنار کعبه.


=معراج پیامبر (ص) چقدر طول کشیده است؟ =
=معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)چقدر طول کشیده است؟ =
مدت سفر حضرت محمد (ص) به سرزمین بیت‌المقدس و مسجد الاقصی و از آنجا به آسمان‌ها و بازگشت ایشان از معراج بیش از یک شب طول نکشیده است. امام صادق (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) نماز عشا و نماز صبح را در مکه خواندند.
مدت سفر حضرت محمد(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)به سرزمین بیت‌المقدس و مسجد الاقصی و از آنجا به آسمان‌ها و بازگشت ایشان از معراج بیش از یک شب طول نکشیده است. امام صادق(علیه‌السلام)فرمودند: رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)نماز عشا و نماز صبح را در مکه خواندند.


=پیامبر (ص) در معراج به کجاها رفت؟ =
=پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)در معراج به کجاها رفت؟ =


مسجد‌الحرام:
مسجد‌الحرام:


آغاز سفر پیامبر (ص) از مسجد‌الحرام بود. او در میان راه در مدینه، مسجد کوفه، طور سینا و بیت اللحم ایستاد و نماز خواند.
آغاز سفر پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)از مسجد‌الحرام بود. او در میان راه در مدینه، مسجد کوفه، طور سینا و بیت اللحم ایستاد و نماز خواند.
   
   
مسجدالاقصی:
مسجدالاقصی:


سپس وارد مسجد الاقصی شد. قبه الصخره محلی بوده است که پیامبر (ص) از آنجا به آسمان‌ها عروج کرد.
سپس وارد مسجد الاقصی شد. قبه الصخره محلی بوده است که پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)از آنجا به آسمان‌ها عروج کرد.
= مراحل معراج رسول خدا (ص)=
= مراحل معراج رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)=
علی بن ابراهیم قمی (صاحب تفسیر) از پدرش (ابراهیم بن هاشم)، او از محمد بن ابی عمیر، او از هشام بن سالم و او از امام صادق (ع) روایت صحیح السندی نقل کرده که کیفیت و مراحل معراج را از زبان جدّش چنین بیان فرموده است، خلاصه روایت چنین است:<br>
علی بن ابراهیم قمی (صاحب تفسیر) از پدرش (ابراهیم بن هاشم)، او از محمد بن ابی عمیر، او از هشام بن سالم و او از امام صادق(علیه‌السلام)روایت صحیح السندی نقل کرده که کیفیت و مراحل معراج را از زبان جدّش چنین بیان فرموده است، خلاصه روایت چنین است:<br>


<big>مرحلة اول:</big> جبرئیل به همراه میکائیل و اسرافیل «بُراق» را آورده، محمّد مصطفی (ص) را سوار «براق» کرد، از مکه حرکت کردند و ضمن حرکت در فضا  با ارتفاع نه‌چندان بلند  جبرئیل آیات آسمانی و زمینی را به آن حضرت نشان می‌داد، تا در سرزمینی پایین آمدند. جبرئیل گفت: نماز بخوان! حضرت نماز خواند. جبرئیل پرسید: می‌دانی کجا نماز خواندی؟ فرمود: نه! گفت: در سرزمین طیّبه و پاکیزه (مدینه) که مهاجرت تو به آنجا خواهد بود.<br>
<big>مرحلة اول:</big> جبرئیل به همراه میکائیل و اسرافیل «بُراق» را آورده، محمّد مصطفی(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)را سوار «براق» کرد، از مکه حرکت کردند و ضمن حرکت در فضا  با ارتفاع نه‌چندان بلند  جبرئیل آیات آسمانی و زمینی را به آن حضرت نشان می‌داد، تا در سرزمینی پایین آمدند. جبرئیل گفت: نماز بخوان! حضرت نماز خواند. جبرئیل پرسید: می‌دانی کجا نماز خواندی؟ فرمود: نه! گفت: در سرزمین طیّبه و پاکیزه (مدینه) که مهاجرت تو به آنجا خواهد بود.<br>


<big>مرحلة دوم:</big> باز حضرت سوار براق شد و حرکت کردند تا در منطقه‌ای پایین آمدند و حضرت نماز خواند، سپس جبرئیل عرض کرد: اینجا طور سینا است که موسی (ع) با خدا سخن گفت.<br>
<big>مرحلة دوم:</big> باز حضرت سوار براق شد و حرکت کردند تا در منطقه‌ای پایین آمدند و حضرت نماز خواند، سپس جبرئیل عرض کرد: اینجا طور سینا است که موسی(علیه‌السلام)با خدا سخن گفت.<br>


<big>مرحلة سوم:</big> باز حرکت کردند تا در «بیت‌لحم» که در ناحیه‌ای از «بیت‌المقدس» است، فرود آمدند و باز حضرت نماز گزارد.<br>
<big>مرحلة سوم:</big> باز حرکت کردند تا در «بیت‌لحم» که در ناحیه‌ای از «بیت‌المقدس» است، فرود آمدند و باز حضرت نماز گزارد.<br>


<big>مرحلة چهارم:</big> از آنجا نیز حرکت کردند تا در «بیت‌المقدس» فرود آمدند. پیامبر (ص) فرمود: در اینجا «براق» را به حلقه‌ای که قبلاً پیامبران مرکب خود را به آن می‌بستند، بستم و همراه جبرئیل وارد مسجد شدیم. در آنجا ابراهیم، موسی و عیسی) را در میان عدّة زیادی از انبیا) دیدم که به‌خاطر من اجتماع کرده بودند. مهیّای نماز شدیم و من شکّ نداشتم که جبرئیل بر ما امامت خواهد کرد؛ ولی هنگامی که صف‌های جماعت مرتّب شد، جبرئیل بازوی مرا گرفت، جلو برد و من بر آنان امامت نمودم و البته افتخار نمی‌کنم.<br>
<big>مرحلة چهارم:</big> از آنجا نیز حرکت کردند تا در «بیت‌المقدس» فرود آمدند. پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)فرمود: در اینجا «براق» را به حلقه‌ای که قبلاً پیامبران مرکب خود را به آن می‌بستند، بستم و همراه جبرئیل وارد مسجد شدیم. در آنجا ابراهیم، موسی و عیسی) را در میان عدّة زیادی از انبیا) دیدم که به‌خاطر من اجتماع کرده بودند. مهیّای نماز شدیم و من شکّ نداشتم که جبرئیل بر ما امامت خواهد کرد؛ ولی هنگامی که صف‌های جماعت مرتّب شد، جبرئیل بازوی مرا گرفت، جلو برد و من بر آنان امامت نمودم و البته افتخار نمی‌کنم.<br>


<big>مرحلة پنجم:</big> سپس از آنجا با فرشته ای به نام «اسماعیل» که مأموریت تیر شهاب انداختن بر شیاطین را داشته <ref>(در آیات 6 - 10 صافّات به این مأموریت اشاره شده است).</ref> هفتاد هزار فرشته تحت فرمان دارد که هر یک از آنان نیز هفتاد هزار فرشتة دیگر تحت فرمان دارند، پس از سلام و دیدار با آنها به سوی آسمان دنیا حرکت خود را ادامه دادیم تا وارد آسمان اول شدیم. فرشتگان آنجا با دیدن رسول خدا(ص) خوشحال و خندان از آن حضرت استقبال کردند؛ ولی خازن دوزخ را دید که با چهرة وحشتناک و غضب آلودی بود. پس از سلام، به پیامبر(ص) بشارت بهشت داده، گوشه ا ی از آتش دوزخ را نشان داد. پس از آن با حضرت آدم(ع) ملاقات کردند، که پس از سلام و دعا، آدم(ع) گفت: «مَرْحَباً بِالابْنِ الصَّالِحِ وَ النَّبِی الصَّالِحِ وَ الْمَبْعُوثِ فِی الزَّمَنِ الصَّالِحِ» سپس نزد «ملک‌الموت» رفتند که با حالت حُزن نشسته بود و به یک لوح نورانی نگاه می کرد. وی پس از سلام و تحیّت، گفت: «أَبْشِرْ یا مُحَمَّدُ فَإِنِّی أَرَی الْخَیرَ کلَّهُ فِی أُمَّتِک» حضرت در جواب فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَنَّانِ ذِی النِّعَمِ عَلَی عِبَادِهِ- ذَلِک مِنْ فَضْلِ رَبِّی وَ رَحْمَتِهِ عَلَی».
<big>مرحلة پنجم:</big> سپس از آنجا با فرشته ای به نام «اسماعیل» که مأموریت تیر شهاب انداختن بر شیاطین را داشته <ref>(در آیات 6 - 10 صافّات به این مأموریت اشاره شده است).</ref> هفتاد هزار فرشته تحت فرمان دارد که هر یک از آنان نیز هفتاد هزار فرشتة دیگر تحت فرمان دارند، پس از سلام و دیدار با آنها به سوی آسمان دنیا حرکت خود را ادامه دادیم تا وارد آسمان اول شدیم. فرشتگان آنجا با دیدن رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) خوشحال و خندان از آن حضرت استقبال کردند؛ ولی خازن دوزخ را دید که با چهرة وحشتناک و غضب آلودی بود. پس از سلام، به پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) بشارت بهشت داده، گوشه ا ی از آتش دوزخ را نشان داد. پس از آن با حضرت آدم(علیه‌السلام) ملاقات کردند، که پس از سلام و دعا، آدم(علیه‌السلام) گفت: «مَرْحَباً بِالابْنِ الصَّالِحِ وَ النَّبِی الصَّالِحِ وَ الْمَبْعُوثِ فِی الزَّمَنِ الصَّالِحِ» سپس نزد «ملک‌الموت» رفتند که با حالت حُزن نشسته بود و به یک لوح نورانی نگاه می کرد. وی پس از سلام و تحیّت، گفت: «أَبْشِرْ یا مُحَمَّدُ فَإِنِّی أَرَی الْخَیرَ کلَّهُ فِی أُمَّتِک» حضرت در جواب فرمود: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَنَّانِ ذِی النِّعَمِ عَلَی عِبَادِهِ- ذَلِک مِنْ فَضْلِ رَبِّی وَ رَحْمَتِهِ عَلَی».
سپس ملک‌الموت به چند سؤال حضرت دربارة قبض روح پاسخ گفت و عرض کرد: هیچ خانه‌ای نیست، مگر اینکه روزی پنج بار به آن نگاه می‌کنم. هرگاه خویشاوندان مرده‌ای گریه کنند، به آنان می‌گویم: «لَا تَبْکوا عَلَیهِ فَإِنَّ لِی فِیکمْ عَوْدَةً وَ عَوْدَةً حَتَّی لَا یبْقَی مِنْکمْ أَحَد؛ بر او گریه نکنید! من به سراغ شما نیز خواهم آمد. آنقدر می آیم تا آنکه هیچ کسی از شما باقی نماند.» در اینجا پیامبر(ص) فرمود: «مرگ خیلی سخت است!» جبرئیل گفت: «سخت تر از آن، پس از مرگ است!»
سپس ملک‌الموت به چند سؤال حضرت دربارة قبض روح پاسخ گفت و عرض کرد: هیچ خانه‌ای نیست، مگر اینکه روزی پنج بار به آن نگاه می‌کنم. هرگاه خویشاوندان مرده‌ای گریه کنند، به آنان می‌گویم: «لَا تَبْکوا عَلَیهِ فَإِنَّ لِی فِیکمْ عَوْدَةً وَ عَوْدَةً حَتَّی لَا یبْقَی مِنْکمْ أَحَد؛ بر او گریه نکنید! من به سراغ شما نیز خواهم آمد. آنقدر می آیم تا آنکه هیچ کسی از شما باقی نماند.» در اینجا پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) فرمود: «مرگ خیلی سخت است!» جبرئیل گفت: «سخت تر از آن، پس از مرگ است!»
حضرت می‌فرماید: از آنجا گذشتیم. مردمی را دیدم که مقابلشان دو نوع سفرة طعام وجود دارد؛ یکی از گوشت‌های پاک و دیگری از خبیث و ناپاک؛ ولی آنها پاک را گذاشته و خبیث را می‌خورند. از جبرئیل پرسیدم، گفت: از امّت تو کسانی هستند که به‌جای مال حلال، از مال حرام مصرف می‌کنند.
حضرت می‌فرماید: از آنجا گذشتیم. مردمی را دیدم که مقابلشان دو نوع سفرة طعام وجود دارد؛ یکی از گوشت‌های پاک و دیگری از خبیث و ناپاک؛ ولی آنها پاک را گذاشته و خبیث را می‌خورند. از جبرئیل پرسیدم، گفت: از امّت تو کسانی هستند که به‌جای مال حلال، از مال حرام مصرف می‌کنند.
از آنجا گذشته، فرشته ای را دیدم که نصف بدنش آتش و نصف دیگرش یخ بود و بندگان مؤمن را دعا می کرد، سپس دو فرشتة دیگر را دیدم که دعا می کردند؛ یکی می گفت: «اللَّهُمَّ أَعْطِ کلَ مُنْفِقٍ خَلَفاً؛ خدایا! به هر انفاق کننده ای عوض عطا کن!» و دیگری می گفت: «اللَّهُمَّ أَعْطِ کلَ مُمْسِک تَلَفاً؛ خدایا! اموال هر بخیل و امساک کننده از انفاق را تلف کن!»
از آنجا گذشته، فرشته ای را دیدم که نصف بدنش آتش و نصف دیگرش یخ بود و بندگان مؤمن را دعا می کرد، سپس دو فرشتة دیگر را دیدم که دعا می کردند؛ یکی می گفت: «اللَّهُمَّ أَعْطِ کلَ مُنْفِقٍ خَلَفاً؛ خدایا! به هر انفاق کننده ای عوض عطا کن!» و دیگری می گفت: «اللَّهُمَّ أَعْطِ کلَ مُمْسِک تَلَفاً؛ خدایا! اموال هر بخیل و امساک کننده از انفاق را تلف کن!»
خط ۷۹: خط ۷۹:
در این حال، آل فرعون را مشاهده کردم که هر صبح و شام بر آتش عرضه می‌شدند <ref>اشاره به آیه 46 غافر</ref> و آنها می‌گفتند: خدایا! قیامت کی بر پا می‌شود؟
در این حال، آل فرعون را مشاهده کردم که هر صبح و شام بر آتش عرضه می‌شدند <ref>اشاره به آیه 46 غافر</ref> و آنها می‌گفتند: خدایا! قیامت کی بر پا می‌شود؟
سپس حرکت کردم، گروهی از زنان را دیدم که از پستان‌های خود آویزان بودند. از جبرئیل پرسیدم، گفت: «اینها زنانی هستند که سبب ارث‌بردن فرزندان دیگران از شوهرانشان می‌شوند (یعنی از طریق زنا بچه‌دار می‌شوند و به شوهر خود منتسب می‌کنند).»
سپس حرکت کردم، گروهی از زنان را دیدم که از پستان‌های خود آویزان بودند. از جبرئیل پرسیدم، گفت: «اینها زنانی هستند که سبب ارث‌بردن فرزندان دیگران از شوهرانشان می‌شوند (یعنی از طریق زنا بچه‌دار می‌شوند و به شوهر خود منتسب می‌کنند).»
و در ادامة دیدار از آسمان اول، فرشتگانی را با چهره‌های عجیب مشاهده کردم که همگی صدا به حمد خدا و گریه از خوف خدا بلند کرده بودند، از جبرئیل پرسیدم، گفت: «خداوند اینها را همان گونه که می‌بینی، آفریده است. از روزی که خدا اینها را خلق کرده، از خوف و خشیّت خدا به هیچ طرفی نگاه نکرده و با همدیگر حرف نزده‌اند.»؛ ولی پس از شناختن پیامبر (ص) سلام دادند و احترام کردند و برای خود او و امّت او بشارت بر خیر و نیکی دادند.<br>
و در ادامة دیدار از آسمان اول، فرشتگانی را با چهره‌های عجیب مشاهده کردم که همگی صدا به حمد خدا و گریه از خوف خدا بلند کرده بودند، از جبرئیل پرسیدم، گفت: «خداوند اینها را همان گونه که می‌بینی، آفریده است. از روزی که خدا اینها را خلق کرده، از خوف و خشیّت خدا به هیچ طرفی نگاه نکرده و با همدیگر حرف نزده‌اند.»؛ ولی پس از شناختن پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)سلام دادند و احترام کردند و برای خود او و امّت او بشارت بر خیر و نیکی دادند.<br>


<big>مرحلة ششم:</big> صعود به آسمان دوم، ملاقات و گفتگو با حضرت عیسی و یحیی (ع) و مشاهدة فرشتگان که مشغول تسبیح و حمد خدا بودند، با چهره‌های عجیب، شبیه آنهایی که در آسمان اول دیده بود.<br>
<big>مرحلة ششم:</big> صعود به آسمان دوم، ملاقات و گفتگو با حضرت عیسی و یحیی(علیه‌السلام)و مشاهدة فرشتگان که مشغول تسبیح و حمد خدا بودند، با چهره‌های عجیب، شبیه آنهایی که در آسمان اول دیده بود.<br>


<big>مرحلة هفتم:</big> صعود به آسمان سوم، ملاقات و گفتگو با حضرت یوسف (ع) و مشاهدة فرشتگان، مثل آنهایی که در آسمان اول و دوم دیده بود.<br>
<big>مرحلة هفتم:</big> صعود به آسمان سوم، ملاقات و گفتگو با حضرت یوسف(علیه‌السلام)و مشاهدة فرشتگان، مثل آنهایی که در آسمان اول و دوم دیده بود.<br>


<big>مرحلة هشتم:</big> صعود به آسمان چهارم، ملاقات و گفتگو با ادریس (ع) و فرشتگان، شبیه همان‌هایی که در آسمان‌های قبلی دیده بود.<br>
<big>مرحلة هشتم:</big> صعود به آسمان چهارم، ملاقات و گفتگو با ادریس(علیه‌السلام)و فرشتگان، شبیه همان‌هایی که در آسمان‌های قبلی دیده بود.<br>


<big>مرحلة نهم:</big> صعود به آسمان پنجم، ملاقات و گفتگو با هارون، برادر موسی و دیدار فرشتگان.<br>
<big>مرحلة نهم:</big> صعود به آسمان پنجم، ملاقات و گفتگو با هارون، برادر موسی و دیدار فرشتگان.<br>


<big>مرحلة دهم:</big> عروج به آسمان ششم، ملاقات و گفتگو با حضرت موسی (ع) و فرشتگان، مثل آسمان‌های قبلی.<br>
<big>مرحلة دهم:</big> عروج به آسمان ششم، ملاقات و گفتگو با حضرت موسی(علیه‌السلام)و فرشتگان، مثل آسمان‌های قبلی.<br>


<big>مرحلة یازدهم:</big> عروج به آسمان هفتم، که حضرت(ص) می‌فرماید: به هر فرشته ای از فرشتگان آسمان هفتم گذر می کردم، می گفت: «یا مُحَمَّدُ! احْتَجِمْ وَ أْمُرْ أُمَّتَک بِالْحِجَامَةِ؛ ای محمد! حجامت کن و به امّتت نیز دستور حجامت بده!»
<big>مرحلة یازدهم:</big> عروج به آسمان هفتم، که حضرت(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) می‌فرماید: به هر فرشته ای از فرشتگان آسمان هفتم گذر می کردم، می گفت: «یا مُحَمَّدُ! احْتَجِمْ وَ أْمُرْ أُمَّتَک بِالْحِجَامَةِ؛ ای محمد! حجامت کن و به امّتت نیز دستور حجامت بده!»
و در آنجا مردی را دیدم بر تختی نشسته، از جبرئیل پرسیدم: این کیست که تا آسمان هفتم بالا آمده و در کنار «بیت‌المعمور» و جوار رحمت خدا قرار گرفته است؟ گفت: «این پدرت ابراهیم (ع) است. محل تو و محل پرهیزکاران امّت تو نیز در همین جایگاه است.»
و در آنجا مردی را دیدم بر تختی نشسته، از جبرئیل پرسیدم: این کیست که تا آسمان هفتم بالا آمده و در کنار «بیت‌المعمور» و جوار رحمت خدا قرار گرفته است؟ گفت: «این پدرت ابراهیم(علیه‌السلام)است. محل تو و محل پرهیزکاران امّت تو نیز در همین جایگاه است.»
در اینجا رسول خدا (ص) این آیه را خواند: «إِنَ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِی وَ الَّذِینَ آمنُوا وَ اللَّه وَلِی الْمُؤْمِنِین <ref>آل‌عمران/ 68.</ref>»؛ «سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروی کردند، و (در زمان و عصر او، به مکتب او وفادار بودند. همچنین) این پیامبر و کسانی که (به او) ایمان آورده‌اند (از همه سزاوارترند) و خداوند ولیّ و سرپرست مؤمنان است.»
در اینجا رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)این آیه را خواند: «إِنَ أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَ هذَا النَّبِی وَ الَّذِینَ آمنُوا وَ اللَّه وَلِی الْمُؤْمِنِین <ref>آل‌عمران/ 68.</ref>»؛ «سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروی کردند، و (در زمان و عصر او، به مکتب او وفادار بودند. همچنین) این پیامبر و کسانی که (به او) ایمان آورده‌اند (از همه سزاوارترند) و خداوند ولیّ و سرپرست مؤمنان است.»
حضرت (ص) می‌فرماید: به ابراهیم (ع)، سلام دادم، جواب داد و گفت: «مَرْحَباً بِالنَّبِی الصَّالِحِ وَ الِابنِ الصالِحِ وَ الْمَبْعُوثِ فِی الزَّمَنِ الصَّالِح» و فرشتگان را همانند فرشتگان آسمان‌های پایین دیدم. آنها نیز بر من و امّت من بشارت بر خیر دادند.
حضرت(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)می‌فرماید: به ابراهیم (علیه‌السلام)، سلام دادم، جواب داد و گفت: «مَرْحَباً بِالنَّبِی الصَّالِحِ وَ الِابنِ الصالِحِ وَ الْمَبْعُوثِ فِی الزَّمَنِ الصَّالِح» و فرشتگان را همانند فرشتگان آسمان‌های پایین دیدم. آنها نیز بر من و امّت من بشارت بر خیر دادند.
. . . . بعد از آن همراه جبرئیل وارد «بیت‌المعمور» شد و دو رکعت نماز خواند. وقتی بیرون آمد، دو نهر مشاهده کرد؛ یکی «کوثر» بود که از آن خورد و دیگری «رحمت» بود که در آن غسل کرد. سپس وارد بهشت گردید و در آنجا قضایا و اسرار عجیبی مشاهده کرد که ما از درک آنها عاجزیم.
. . . . بعد از آن همراه جبرئیل وارد «بیت‌المعمور» شد و دو رکعت نماز خواند. وقتی بیرون آمد، دو نهر مشاهده کرد؛ یکی «کوثر» بود که از آن خورد و دیگری «رحمت» بود که در آن غسل کرد. سپس وارد بهشت گردید و در آنجا قضایا و اسرار عجیبی مشاهده کرد که ما از درک آنها عاجزیم.
خود حضرت فرمود: پیش رفتم تا به (درخت) «سِدْرَةِ الْمُنْتَهی» رسیدم که هر برگ آن می تواند بر امّتی از امّتها سایه بیفکند. آنقدر به آن نزدیک شدم که فاصلة من با آن همان اندازه بود که خدا فرموده است: «فَکانَ قابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنی» <ref>نجم/ 9.</ref> در آنجا بودم که خدا فرمود: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیه منْ رَبِّه» در پاسخ آن از قول خودم و امّتم عرض کردم: «وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌ آمَنَ باللَّهِ وَ ملائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَک رَبنا وَ إِلَیک الْمصِیر»، خدا فرمود: «لا یکلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسعَها لَها ما کسَبَتْ وَ علَیها ما اکتَسَبَتْ» عرض کردم: «رَبَّنا لا تؤاخِذْنا إِن نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا»، خداوند فرمود: «لَا أُؤَاخِذُک؛ تو را مؤاخذه نمی‌کنم.» دوباره عرض کردم: «رَبَّنا وَ لا تحْمِلْ علَینا إِصْراً کما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِین منْ قبْلِنا»، خداوند فرمود: «لَا اَحمِلُکَ؛ تحمیلت نمی‌کنم.» باز عرض کردم: «رَبنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا علَی الْقوْمِ الْکافِرِین» <ref>بقره/ 285 - 286.</ref> خدای تبارک و تعالی فرمود: «قدْ أَعطَیتُک ذَلِک لَک وَ لِأُمَّتِک؛ خواسته هایت را به تو و امّتت عطا کردم.»
خود حضرت فرمود: پیش رفتم تا به (درخت) «سِدْرَةِ الْمُنْتَهی» رسیدم که هر برگ آن می تواند بر امّتی از امّتها سایه بیفکند. آنقدر به آن نزدیک شدم که فاصلة من با آن همان اندازه بود که خدا فرموده است: «فَکانَ قابَ قَوْسَینِ أَوْ أَدْنی» <ref>نجم/ 9.</ref> در آنجا بودم که خدا فرمود: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیه منْ رَبِّه» در پاسخ آن از قول خودم و امّتم عرض کردم: «وَ الْمُؤْمِنُونَ کلٌ آمَنَ باللَّهِ وَ ملائِکتِهِ وَ کتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَینَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَک رَبنا وَ إِلَیک الْمصِیر»، خدا فرمود: «لا یکلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسعَها لَها ما کسَبَتْ وَ علَیها ما اکتَسَبَتْ» عرض کردم: «رَبَّنا لا تؤاخِذْنا إِن نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا»، خداوند فرمود: «لَا أُؤَاخِذُک؛ تو را مؤاخذه نمی‌کنم.» دوباره عرض کردم: «رَبَّنا وَ لا تحْمِلْ علَینا إِصْراً کما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِین منْ قبْلِنا»، خداوند فرمود: «لَا اَحمِلُکَ؛ تحمیلت نمی‌کنم.» باز عرض کردم: «رَبنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا علَی الْقوْمِ الْکافِرِین» <ref>بقره/ 285 - 286.</ref> خدای تبارک و تعالی فرمود: «قدْ أَعطَیتُک ذَلِک لَک وَ لِأُمَّتِک؛ خواسته هایت را به تو و امّتت عطا کردم.»
در اینجا امام صادق (ع) (که ناقل سخنان جدّش بود) اضافه کرد: «مَا وَفَدَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی أَحَدٌ أَکرَم منْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) حَیثُ سَأَلَ لِأُمَّتِهِ هذِهِ الْخصَال؛ هیچ میهمانی به درگاه خدای تعالی گرامی‌تر از رسول خدا (ص)، در آن هنگامی که این تقاضاها را برای امّتش می‌کرد، نبود.»
در اینجا امام صادق(علیه‌السلام)(که ناقل سخنان جدّش بود) اضافه کرد: «مَا وَفَدَ إِلَی اللَّهِ تَعَالَی أَحَدٌ أَکرَم منْ رَسُولِ اللَّهِ(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) حَیثُ سَأَلَ لِأُمَّتِهِ هذِهِ الْخصَال؛ هیچ میهمانی به درگاه خدای تعالی گرامی‌تر از رسول خدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)، در آن هنگامی که این تقاضاها را برای امّتش می‌کرد، نبود.»
سپس رسول خدا (ص) عرض کرد: «پروردگارا! به پیامبرانت فضایلی عطا فرموده‌ای، به من نیز عطا فرما!» خدا فرمود:
سپس رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)عرض کرد: «پروردگارا! به پیامبرانت فضایلی عطا فرموده‌ای، به من نیز عطا فرما!» خدا فرمود:
«به تو نیز در میان آنچه که داده ام، دو کلمه از زیر عرش خودم عطا کرده ام، یکی: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه» و دیگری: «وَ لَا مَنْجَی مِنْک إِلَّا إِلَیک».
«به تو نیز در میان آنچه که داده ام، دو کلمه از زیر عرش خودم عطا کرده ام، یکی: «لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه» و دیگری: «وَ لَا مَنْجَی مِنْک إِلَّا إِلَیک».
حضرت می‌فرماید: در اینجا بود که فرشتگان به من آموختند هر صبح و شام بخوانم: «اللَّهُمَّ إِنَّ ظُلْمِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعَفْوِک، وَ ذَنْبِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِمَغْفِرَتِک، وَ ذُلِّی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعِزَّتِک، وَ فَقْرِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِغِنَاک، وَ وَجْهِی الْبَالِی الْفَانِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِوَجْهِک الدَّائِمِ الْباقِی الَّذِی لَا یفنَی»، سپس یکی از فرشتگان اذان گفت و فرشتگان به امامت پیامبر اسلام (ص) نماز خواندند، همان‌طور که پیامبران در بیت‌المقدس به امامت حضرت نماز خواندند و سپس برای هر شبانه‌روز پنجاه نماز از طرف خدا واجب شد که حضرت موسی (ع) از پیامبر اسلام (ص) خواست که از خدا بخواهد تا تخفیف دهد. حضرت درخواست تخفیف نمود. چهل نماز شد. باز هم به پیشنهاد حضرت موسی (ع)، چند بار برگشت و درخواست تخفیف نمود، تا اینکه به پنج نماز رسید.<br>
حضرت می‌فرماید: در اینجا بود که فرشتگان به من آموختند هر صبح و شام بخوانم: «اللَّهُمَّ إِنَّ ظُلْمِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعَفْوِک، وَ ذَنْبِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِمَغْفِرَتِک، وَ ذُلِّی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِعِزَّتِک، وَ فَقْرِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِغِنَاک، وَ وَجْهِی الْبَالِی الْفَانِی أَصْبَحَ مُسْتَجِیراً بِوَجْهِک الدَّائِمِ الْباقِی الَّذِی لَا یفنَی»، سپس یکی از فرشتگان اذان گفت و فرشتگان به امامت پیامبر اسلام(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)نماز خواندند، همان‌طور که پیامبران در بیت‌المقدس به امامت حضرت نماز خواندند و سپس برای هر شبانه‌روز پنجاه نماز از طرف خدا واجب شد که حضرت موسی(علیه‌السلام)از پیامبر اسلام(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)خواست که از خدا بخواهد تا تخفیف دهد. حضرت درخواست تخفیف نمود. چهل نماز شد. باز هم به پیشنهاد حضرت موسی (علیه‌السلام)، چند بار برگشت و درخواست تخفیف نمود، تا اینکه به پنج نماز رسید.<br>


در پایان این حدیث، امام صادق (ع) فرمود: «خدا به موسی (ع) از طرف این امّت، جزای خیر دهد و همین است تفسیر آیة شریفة: «سُبْحانَ الَّذی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذی بارَکنا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ» <ref>تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367ش، ج 2، صص 3  12؛ البرهان، میرزا هاشم بحرانی، ج 3، صص 473  480؛ بحارالانوار، ج 18، صص 319  331، ح 34؛ المیزان، ج13، صص 8 – 16</ref><br><ref>منبع : مبلغان» خرداد و تیر 1394 - شماره 191 , نوری زنجانی، محمداسماعیل</ref>
در پایان این حدیث، امام صادق(علیه‌السلام)فرمود: «خدا به موسی(علیه‌السلام)از طرف این امّت، جزای خیر دهد و همین است تفسیر آیة شریفة: «سُبْحانَ الَّذی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذی بارَکنا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ» <ref>تفسیر قمی، علی بن ابراهیم قمی، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367ش، ج 2، صص 3  12؛ البرهان، میرزا هاشم بحرانی، ج 3، صص 473  480؛ بحارالانوار، ج 18، صص 319  331، ح 34؛ المیزان، ج13، صص 8 – 16</ref><br><ref>منبع : مبلغان» خرداد و تیر 1394 - شماره 191 , نوری زنجانی، محمداسماعیل</ref>


از مجموع آیات و روایات مربوط به معراج استفاده می شود که رسول خدا(ص) در آسمان هفتم، همانجا که «سدرة المنتهی» و «جنّة المأوی» قرار داشت، به اوج شهود باطنی و قرب الی الله و مقام «قاب قوسین أو أدنی» رسید، و خدا او را مخاطب ساخته و دستورات بسیار مهمّ و سخنان فراوانی به او فرمود که مجموعه‌ای از آن به‌عنوان «احادیث قدسی» برای ما یادگار مانده است. <ref>برخی ازاین‌قبیل روایات را علامه مجلسی در بحارالانوار، ج 18، صص 291  410، و ج 77، صص 18  44 نقل کرده است که ترجمه خلاصه یکی از این روایات را تفسیر نمونه، ج 22، صص 516  520 تحت عنوان «گوشه‌ای از گفتگوهای خداوند، با پیامبرش در شب معراج» و بحارالانوار، ج 77، صص 21  30، ح 6 نقل کرده‌اند.</ref> <br>
از مجموع آیات و روایات مربوط به معراج استفاده می شود که رسول خدا(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) در آسمان هفتم، همانجا که «سدرة المنتهی» و «جنّة المأوی» قرار داشت، به اوج شهود باطنی و قرب الی الله و مقام «قاب قوسین أو أدنی» رسید، و خدا او را مخاطب ساخته و دستورات بسیار مهمّ و سخنان فراوانی به او فرمود که مجموعه‌ای از آن به‌عنوان «احادیث قدسی» برای ما یادگار مانده است. <ref>برخی ازاین‌قبیل روایات را علامه مجلسی در بحارالانوار، ج 18، صص 291  410، و ج 77، صص 18  44 نقل کرده است که ترجمه خلاصه یکی از این روایات را تفسیر نمونه، ج 22، صص 516  520 تحت عنوان «گوشه‌ای از گفتگوهای خداوند، با پیامبرش در شب معراج» و بحارالانوار، ج 77، صص 21  30، ح 6 نقل کرده‌اند.</ref> <br>


دربارة معراج، برخی شبهات مطرح کرده‌اند که جز استبعاد و عدم ایمان به قدرت خدا و اعجاز انبیا، دلیلی ندارد  و پاسخ تفصیلی آنها موجود است. <ref>تفسیر نمونه، ج 12، صص 30 - 33، و ج 22، ص 515؛ مفاتیح‌الغیب، فخر رازی، ج 20، صص 293 - 297؛ الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج 3، صص 30 و 31 و ...</ref>
دربارة معراج، برخی شبهات مطرح کرده‌اند که جز استبعاد و عدم ایمان به قدرت خدا و اعجاز انبیا، دلیلی ندارد  و پاسخ تفصیلی آنها موجود است. <ref>تفسیر نمونه، ج 12، صص 30 - 33، و ج 22، ص 515؛ مفاتیح‌الغیب، فخر رازی، ج 20، صص 293 - 297؛ الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج 3، صص 30 و 31 و ...</ref>


=معراج پیامبر (ص) در احادیث و روایات =
=معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)در احادیث و روایات =
خداوند در قرآن کریم در آیه اول سوره اسرا و آیات هشتم تا هجدهم سوره نجم اشاراتی به ماجرای معراج پیامبر (ص) دارد.
خداوند در قرآن کریم در آیه اول سوره اسرا و آیات هشتم تا هجدهم سوره نجم اشاراتی به ماجرای معراج پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)دارد.
در واقعه معراج پیامبر اکرم(ص)، تکلماتی بین حضرت حق و نبی اکرم اسلام تبادل شده است. گفتگوی میان خداوند و پیامبر(ص)  در شب معراج را «حدیث مِعراج» گزارش می‌دهد. این حدیث امروزه به نام [[حدیث معراج]]، شهرت دارد.<br>
در واقعه معراج پیامبر اکرم(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)، تکلماتی بین حضرت حق و نبی اکرم اسلام تبادل شده است. گفتگوی میان خداوند و پیامبر(صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم)  در شب معراج را «حدیث مِعراج» گزارش می‌دهد. این حدیث امروزه به نام [[حدیث معراج]]، شهرت دارد.<br>


همچنین ایشان امور زیادی را رؤیت فرموده که در روایت بازتاب یافته است، مثلا:  
همچنین ایشان امور زیادی را رؤیت فرموده که در روایت بازتاب یافته است، مثلا:  
confirmed
۲٬۲۰۰

ویرایش