۸۸٬۱۷۷
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
| مادر = مریم (به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود) | | مادر = مریم (به عقیدهٔ مسیحیان پسر خدا بود) | ||
}} | }} | ||
'''حضرت عیسی (علیهالسلام)''' پیامبر [[مسیحیان]] و یکی از [[پیامبران اولوالعزم]] و صاحب شریعت است. کتاب آسمانی او [[انجیل]] نام دارد و او آخرین پیامبر قبل از [[پیامبر اسلام (صلی الله علیه)]] و از | '''حضرت عیسی (علیهالسلام)''' پیامبر [[مسیحیان]] و یکی از [[پیامبران اولوالعزم]] و صاحب شریعت است. کتاب آسمانی او [[انجیل]] نام دارد و او آخرین پیامبر قبل از [[پیامبر اسلام|پیامبر اسلام (صلی الله علیه)]] و از بشارتدهندگان به ظهور آن حضرت بود. حضرت عیسی (علیهالسلام) دارای مقام [[امامت]] بود. از [[معجزه|معجزات]] اوست: خلق مرغ، زنده کردن مردگان، شفای کور مادرزاد و برصی و خبر دادن از [[غیب]]. مطابق با [[قرآن]] عیسی (علیهالسلام) به گونهای اعجازآمیز از مریم عذراء و مقدس متولد شد و سپس در گهواره شروع به سخن گفتن کرد و پیامبری خود را بشارت داد. مسیحیان بر این باورند که عیسی (علیهالسلام) توسط [[یهود]] به صلیب کشیده شده و به [[شهادت]] رسیده است اما مطابق با [[قرآن]] هنگامی که یهود بر آن جناب شورید و تصمیم گرفت او را به قتل برساند، [[خدا|خدای تعالی]] او را از دست [[یهود]] نجات داد و به سوی خود بالا برد. | ||
== ولادت حضرت عیسی == | == ولادت حضرت عیسی == | ||
حضرت عیسی (علیهالسلام) فرزند [[حضرت مریم|مریم]] دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد<ref>سوره آل عمران، آیه 42</ref>. ولادت حضرت عیسی (علیهالسلام) ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به [[حضرت مریم]] که [[معتکف]] در [[مسجد]] بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی میگردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد<ref>سوره آل عمران، آیه 45</ref>. | حضرت عیسی (علیهالسلام) فرزند [[حضرت مریم|مریم]] دختر عمران است که خداوند او را برگزیده بر تمام زنان عالم برتری داد<ref>سوره آل عمران، آیه 42</ref>. ولادت حضرت عیسی (علیهالسلام) ولادتی خاص است. مطابق با قرآن خداوند به [[حضرت مریم]] که [[معتکف]] در [[مسجد]] بود بشارت داد که به زودی صاحب فرزندی میگردد که از مقربان درگاه الهی خواهد شد<ref>سوره آل عمران، آیه 45</ref>. | ||
سپس خدای تعالی روح را (که یکی از [[ملائکه|فرشتگان]] بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و [[روح]] به شکل بشری تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که | سپس خدای تعالی روح را (که یکی از [[ملائکه|فرشتگان]] بزرگ خدا است) نزد او فرستاد و [[روح]] به شکل بشری تمام عیار در برابر مریم مجسم شد و به او گفت: که فرستادهای است از نزد معبودش، و پروردگارش وی را فرستاده تا به اذن او پسری به وی بدهد، پسری بدون پدر، و او را بشارت داد به این که بزودی از پسرش معجزات عجیبی ظهور میکند و نیز خبر داد که خدای تعالی بزودی او را به [[روح القدس|روحالقدس]] تایید نموده، کتاب و حکمت و تورات و انجیلش میآموزد و به عنوان رسولی به سوی [[بنی اسرائیل]] گسیلش میدارد، رسولی دارای آیات بینات، و نیز به مریم از شان پسرش و سرگذشت او خبر داد، آنگاه در مریم بدمید و او را حامله کرد. مریم سپس به مکانی دور منتقل شد و در آن جا درد زائیدنش گرفت و درد زائیدن او را به طرف تنه نخلهای کشانید و با خود میگفت: ای کاش قبل از این مرده و از خاطرهها فراموش شده بودم، من همه چیز را و همه چیز مرا از یاد میبرد، در این هنگام ندا شنید که: | ||
غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبی قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پی در پی خرمای نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندی چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو من برای رحمان [[روزه]] | غم مخور که پروردگارت پائین پایت نهر آبی قرار داده، تنه درخت را تکان بده تا پی در پی خرمای نورس از بالا بریزد، از آن خرما بخور و از آن آب بنوش و از فرزندی چون من خرسند باش، اگر از آدمیان کسی را دیدی، بگو من برای رحمان [[روزه]] گرفتهام و به همین جهت امروز با هیچ انسان سخن نمیگویم<ref>سوره مریم، آیه ۲۰-۲۷</ref>. | ||
مریم سپس به میان مردم آمد در حالی که فرزندش را در آغوش داشت. آنها وقتی او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وی طعنه زدند و او را سرزنش نمودند چون دیدند دختری شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: ای مریم چه عمل شگفت آوری کردی!، ای خواهر [[هارون]] نه پدرت بد مردی بود و نه مادرت بدکار! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: | مریم سپس به میان مردم آمد در حالی که فرزندش را در آغوش داشت. آنها وقتی او را به این حال دیدند، شروع کردند از هر سو به وی طعنه زدند و او را سرزنش نمودند چون دیدند دختری شوهر نرفته بچه دار شده است، گفتند: ای مریم چه عمل شگفت آوری کردی!، ای خواهر [[هارون]] نه پدرت بد مردی بود و نه مادرت بدکار! مریم اشاره کرد به کودکش که با او سخن بگوئید، مردم گفتند: | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
هم چنین گزارش متی در مورد بازگشت [[حضرت یوسف|یوسف]] و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس<ref>انجیل متی، 2: 22</ref> با مدارک تاریخی منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید<ref>جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 147</ref>. | هم چنین گزارش متی در مورد بازگشت [[حضرت یوسف|یوسف]] و مریم به ناصره در زمان آرکلائوس<ref>انجیل متی، 2: 22</ref> با مدارک تاریخی منطبق نیست و او پس از هرودس به سلطنت نرسید<ref>جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 147</ref>. | ||
به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخی است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندی در دست نیست و آن چه سنت [[مسیحی]] بر آن قرار گرفته است (که روز 25 | به هر حال روایات اناجیل در مورد تاریخ تولد حضرت عیسی فاقد ارزش تاریخی است. در مورد روز تولد حضرت عیسی نیز خبر مستندی در دست نیست و آن چه سنت [[مسیحی]] بر آن قرار گرفته است (که روز 25 دسامبر تاریخ تولد حضرت عیسی باشد) مطابق با تصمیم کلیساهای [[روم]] و غرب در سال 354 [[میلادی]] است و بیشتر جنبه سیاسی دارد: | ||
در پارهای از کشورهای اروپایی به ویژه [[روم]]، آیین مهرپرستی<ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلی آیین مهرپرستی، یعنی <big>روز زایش آفتاب شکست ناپذیر</big> بود. در چنین روزی جشنهای بسیاری بر پا میشد و گرایندگان بسیاری به انجام مراسم و شعایری میپرداختند. [[کشیشان|کشیشان]] و [[کلیسا|کلیسا]] از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفتهای بسیار که ابراز شد<ref>مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن میگرفتند و کلیسای شرق، کلیسای غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستی متهم کرد. همان، ص 148</ref>، این روز را روز تولد عیسی اعلام، و بدین وسیله، از جریانی مخالف جلوگیری کردند<ref>هاشم رضی، ادیان بزرگ جهان، ص 471</ref>. | در پارهای از کشورهای اروپایی به ویژه [[روم]]، آیین مهرپرستی<ref>Mithraism</ref> بسیار رواج داشت، روز 25 دسامبر، روز جشن اصلی آیین مهرپرستی، یعنی <big>روز زایش آفتاب شکست ناپذیر</big> بود. در چنین روزی جشنهای بسیاری بر پا میشد و گرایندگان بسیاری به انجام مراسم و شعایری میپرداختند. [[کشیشان|کشیشان]] و [[کلیسا|کلیسا]] از این موقعیت استفاده کردند و بدون توجه به مخالفتهای بسیار که ابراز شد<ref>مسیحیان ابتدا ششم ژانویه را به عنوان تولد مسیح جشن میگرفتند و کلیسای شرق، کلیسای غرب را به خاطر اعلام 25 دسامبر به عنوان روز تولد عیسی محکوم و به خورشیدپرستی متهم کرد. همان، ص 148</ref>، این روز را روز تولد عیسی اعلام، و بدین وسیله، از جریانی مخالف جلوگیری کردند<ref>هاشم رضی، ادیان بزرگ جهان، ص 471</ref>. | ||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
== محل تولد و زندگی حضرت عیسی == | == محل تولد و زندگی حضرت عیسی == | ||
از عهد جدید برمیآید که حضرت مریم در شهری به نام ناصره در استان جلیل از [[ملائکه|فرشتهی]] [[وحی]] باردار شد، ولی فرزندش را در [[بیت لحم]] به دنیا آورد: | از عهد جدید برمیآید که حضرت مریم در شهری به نام ناصره در استان جلیل از [[ملائکه|فرشتهی]] [[وحی]] باردار شد، ولی فرزندش را در [[بیت لحم|بیتلحم]] به دنیا آورد: | ||
در ماه ششم [[جبرائیل|جبرائیل]] فرشته از جانب خدا به شهری به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دختری که در عقد مردی به نام یوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... ای کسی که مورد لطف هستی، خدا با تو است... . ای مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نام او را عیسی خواهی گذارد...<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32</ref>. | در ماه ششم [[جبرائیل|جبرائیل]] فرشته از جانب خدا به شهری به نام ناصره که در استان جلیل واقع است به نزد دختری که در عقد مردی به نام یوسف از خاندان [[حضرت داود]] بود، فرستاده شد. نام این دختر مریم بود. فرشته وارد شد و به او گفت: «سلام... ای کسی که مورد لطف هستی، خدا با تو است... . ای مریم; نترس زیرا خداوند به تو لطف فرموده است. تو آبستن خواهی شد و پسری خواهی زایید و نام او را عیسی خواهی گذارد...<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 32</ref>. | ||
در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای مردم، فرمانی از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتی دور اول این سرشماری انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[سوریه|سوریه]] بود. پس برای سرشماری هر کس به شهر خود میرفت و یوسف نیز از شهر ناصره | در آن روزها به منظور یک سرشماری عمومی در سراسر دنیای مردم، فرمانی از طرف امپراطور <big>اوغطس</big> صادر شد. وقتی دور اول این سرشماری انجام گرفت، کرینیوس فرماندار کل [[سوریه|سوریه]] بود. پس برای سرشماری هر کس به شهر خود میرفت و یوسف نیز از شهر ناصره جلیل به یهودیه آمد تا در شهر داود که بیتلحم نام داشت، نام نویسی کند، زیرا او از خاندان داود بود. او مریم را که در این موقع در عقد او و باردار بود، همراه خود برد. هنگامی که در آن جا اقامت داشت، وقت تولد طفل فرارسید و مریم اولین فرزند خود را که پسر بود به دنیا آورد. اورا در قنداق پیچید و در آخوری خوابانید، زیرا در مسافرخانه جایی برای آنان نبود<ref>انجیل لوقا، 2: 1 ـ </ref>. | ||
مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را | مسیحیان، بر اساس تعالیم [[کتاب مقدس]]، اصرار دارند که محل تولد عیسی را بیتلحم، و محل پرورش او را ناصره، بدانند زیرا میخواهند بشارات و پیشگوییها در مورد رهبر بنی اسرائیل و مسیح موعود را بر حضرت عیسی تطبیق نمایند. | ||
هیرودیس پادشاه، از ستاره شناسان میپرسد: طبق پیشگویی پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟ ایشان پاسخ دادند: باید در | هیرودیس پادشاه، از ستاره شناسان میپرسد: طبق پیشگویی پیامبران، مسیح در کجا باید به دنیا آید؟ ایشان پاسخ دادند: باید در بیتلحم متولد شود زیرا میکال نبی چنین پیشگویی کرده است: ای بیتلحم، ای شهر کوچک، تو در یهودیه دهکدهای بیارزش نیستی، زیرا از تو پیشوایی ظهور خواهد کرد که قوم بنی اسرائیل را رهبری خواهد نمود<ref>انجیل متی، 2: 5 و 6</ref>. | ||
[[انجیل متی|انجیل متی]] وقتی که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر میدهد، اضافه میکند: | [[انجیل متی|انجیل متی]] وقتی که از سکونت عیسی و والدینش در ناصره خبر میدهد، اضافه میکند: | ||
باز در اینجا پیشگویی [[انبیا|انبیا]] جامه | باز در اینجا پیشگویی [[انبیا|انبیا]] جامه عمل پوشید که: او ناصری خوانده خواهد شد<ref>انجیل متی، 23</ref>. | ||
لکن تطبیق آن اخبار [[بنی اسرائیل]] بر حضرت عیسی دشوار مینماید، زیرا: | لکن تطبیق آن اخبار [[بنی اسرائیل]] بر حضرت عیسی دشوار مینماید، زیرا: | ||
<big>اولاً</big>، [[مجوسیان|مجوسیان]] یا [[زرتشتیان|زرتشتیان]] پارسی، | <big>اولاً</big>، [[مجوسیان|مجوسیان]] یا [[زرتشتیان|زرتشتیان]] پارسی، آدمپرست نبودند تا برای پرستش کودکی از شرق به بیتلحم سفر کنند. این در حالی است که متی مینویسد: | ||
چند مجوس ستارهشناس از مشرق زمین به [[اورشلیم|اورشلیم]] آمده پرسیدند: کجاست کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره | چند مجوس ستارهشناس از مشرق زمین به [[اورشلیم|اورشلیم]] آمده پرسیدند: کجاست کودکی که باید پادشاه یهود گردد؟ ما ستاره او را در سرزمینهای دوردست شرق دیده ایم و آمده ایم تا او را بپرستیم<ref>انجیل متی، 2</ref>. | ||
<big>ثانیاً</big>، مشخص نیست هنگامی که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره | <big>ثانیاً</big>، مشخص نیست هنگامی که آنها این کودک را یافتند، چرا او را ترک گفتند و نه بشارت او را به مجوسیان دیگر دادند و نه خود آنها در زمره حواریون آن حضرت قرار گرفتند. | ||
<big>ثالثاً</big>، نه تنها عیسی(علیهالسلام) به تشکیل دولت [[اسرائیل|اسرائیل]] نپرداخت و اسرائیلیان پراکنده را جمع نکرد، بلکه پس از تولد و آغاز فعالیت او، یهودیان پراکنده تر شده، و اورشلیم نابود و [[فلسطین|فلسطین]] منهدم گردید. | <big>ثالثاً</big>، نه تنها عیسی(علیهالسلام) به تشکیل دولت [[اسرائیل|اسرائیل]] نپرداخت و اسرائیلیان پراکنده را جمع نکرد، بلکه پس از تولد و آغاز فعالیت او، یهودیان پراکنده تر شده، و اورشلیم نابود و [[فلسطین|فلسطین]] منهدم گردید. | ||
<big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره | <big>رابعاً</big>، گزارش لوقا درباره سرشماری و اجبار والدین عیسی به حضور در بیتلحم، نه از نظر تاریخی صحیح است و نه از نظر منطقی. در تاریخ هیچ اثری از این سرشماری وجود ندارد. | ||
در مورد [[ناصری]] بودن حضرت عیسی نیز ملاحظاتی وجود دارد: | در مورد [[ناصری]] بودن حضرت عیسی نیز ملاحظاتی وجود دارد: | ||
<big>اولاً</big>، این پیش گویی از انبیا در دست نیست که شخصی ناصری ظهور خواهد کرد. | <big>اولاً</big>، این پیش گویی از انبیا در دست نیست که شخصی ناصری ظهور خواهد کرد. | ||
<big>ثانیاً</big>، اصلا شهری به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه | <big>ثانیاً</big>، اصلا شهری به نام ناصره، در زمان میلاد حضرت مسیح وجود نداشته است. بله، قریه کوچکی (که به هیچ وجه نمیتوان آن را شهر نامید) وجود داشته که از قرن چهارم میلادی [[زیارتگاه|زیارتگاه]] مسیحیان شده است. | ||
<big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از | <big>ثالثاً</big>، احتمالاً مراد از پیشگوییها، <big>ناضری</big> بودن به معنای <big>نذر و وقف خدا بودن</big> یا به معنای «مواظب بر اجرای دقیق مراسم دینی بودن» است، نه ناصری به معنای انتساب به شهر ناصره<ref>جلالالدین آشتیانی، تحقیقی در دین مسیح، ص 151 و نیز ر. ک: محمدر ضا زیبایی نژاد، مسیحیت شناسی مقایسه ای، ص 47</ref>. | ||
== نام حضرت عیسی == | == نام حضرت عیسی == | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
== نبوت حضرت عیسی == | == نبوت حضرت عیسی == | ||
حضرت عیسی (علیهالسلام) به سوی بنی اسرائیل گسیل شد و مامور شد تا ایشان را به سوی دین [[توحید]] بخواند، و ابلاغ کند که من | حضرت عیسی (علیهالسلام) به سوی بنی اسرائیل گسیل شد و مامور شد تا ایشان را به سوی دین [[توحید]] بخواند، و ابلاغ کند که من آمدهام به سوی شما و با [[معجزه]]<nowiki/>ای از ناحیه پروردگارتان آمدهام و آن این است که برای شما (و پیش رویتان) از گل چیزی به شکل مرغ میسازم و سپس در آن میدمم، به اذن خدا مرغ زندهای میشود و من کور مادرزاد و برصی غیر قابل علاج را شفا میدهم و مردگان را به اذن خدا زنده میکنم و بدانچه میخورید و بدانچه در خانههایتان ذخیره میکنید خبر میدهم، که در این برای شما آیتی است بر این که خدا رب من و رب شما است و باید او را بپرستید. | ||
عیسی (علیهالسلام) مردم را به [[شریعت]] جدید خود که همان تصدیق شریعت [[حضرت موسی|موسی (علیهالسلام)]] است دعوت میکرد، چیزی که هست بعضی از احکام [[حضرت موسی|موسی]] را نسخ نمود و آن حرمت پارهای از چیزها است که در [[تورات]] به منظور گوشمالی و سختگیری بر [[یهود]] [[حرام]] شده بود و بارها میفرمود: من با حکمت به سوی شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز میفرمود: ای بنی اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شمایم، در حالی که تورات را که کتاب آسمانی قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالی که بشارت میدهم به رسولی که بعد از من میآید و نامش احمد است. | عیسی (علیهالسلام) مردم را به [[شریعت]] جدید خود که همان تصدیق شریعت [[حضرت موسی|موسی (علیهالسلام)]] است دعوت میکرد، چیزی که هست بعضی از احکام [[حضرت موسی|موسی]] را نسخ نمود و آن حرمت پارهای از چیزها است که در [[تورات]] به منظور گوشمالی و سختگیری بر [[یهود]] [[حرام]] شده بود و بارها میفرمود: من با حکمت به سوی شما گسیل شده ام، تا برایتان بیان کنم آن چه را که مورد اختلاف شما است و نیز میفرمود: ای بنی اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شمایم، در حالی که تورات را که کتاب آسمانی قبل از من بوده تصدیق دارم و در حالی که بشارت میدهم به رسولی که بعد از من میآید و نامش احمد است. | ||
عیسی (علیهالسلام) به | عیسی (علیهالسلام) به وعدههایی که داده بود که فلان و فلان [[معجزه]] را آوردهام وفا کرد، هم مرغ خلق کرد و هم مردگان را زنده کرد و هم کور مادرزاد و برصی را [[شفا]] داد و هم به اذن خدا از غیب خبر داد. | ||
عیسی (علیهالسلام) همچنان بنی اسرائیل را به [[توحید]] خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتی که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتی طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی که به وی ایمان آورده بودند چند نفر [[حواری]] انتخاب کرد تا او را در راه خدا یاری کنند. | عیسی (علیهالسلام) همچنان بنی اسرائیل را به [[توحید]] خدا و شریعت جدید دعوت کرد تا وقتی که از ایمان آوردنشان مایوس شد، و وقتی طغیان و عناد مردم را دید و استکبار کاهنان و احبار یهود از پذیرفتن دعوتش را مشاهده کرد، از میان عده کمی که به وی ایمان آورده بودند چند نفر [[حواری]] انتخاب کرد تا او را در راه خدا یاری کنند. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی (علیهالسلام) در آنها آمده است: | چند نمونه از آیاتی که نام حضرت عیسی (علیهالسلام) در آنها آمده است: | ||
*{{متن قرآن |إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ |سوره = آل عمران |آیه = ۴۵ }}: یاد کن هنگامیرا که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به | *{{متن قرآن |إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِیحُ عِیسَی ابْنُ مَرْیَمَ وَجِیهًا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ |سوره = آل عمران |آیه = ۴۵ }}: یاد کن هنگامیرا که فرشتگان گفتند: ای مریم، خداوند تو را به کلمهای از جانب خود که نامش مسیح، عیسی بن مریم است مژده میدهد، در حالی که او در دنیا و آخرت آبرومند و از مقربان است. | ||
*{{متن قرآن |وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَیٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ |سوره = انعام |آیه = ۸۵ }}: و زکریا و [[حضرت یحیی|یحیی]] و عیسی و الیاس را یاد کن که جملگی از شایستگان بودند. | *{{متن قرآن |وَزَکَرِیَّا وَیَحْیَیٰ وَعِیسَیٰ وَإِلْیَاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ |سوره = انعام |آیه = ۸۵ }}: و زکریا و [[حضرت یحیی|یحیی]] و عیسی و الیاس را یاد کن که جملگی از شایستگان بودند. | ||
*{{متن قرآن |إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |سوره = آل عمران |آیه = ۵۹ }}: در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. | *{{متن قرآن |إِنَّ مَثَلَ عِیسَیٰ عِنْدَ اللَّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ |سوره = آل عمران |آیه = ۵۹ }}: در واقع مثل عیسی نزد خدا همچون مثل خلقت آدم است که او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: باش پس وجود یافت. | ||
== حضرت عیسی در روایات == | == حضرت عیسی در روایات == | ||
# [[امام صادق (علیهالسلام)]]: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است<ref> الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶</ref>. | # [[امام صادق (علیهالسلام)]]: بدانید که اگر کسی عیسی بن مریم را انکار کند و به نبوت دیگر پیامبران اعتراف نماید، ایمان نیاورده است<ref> الأنوار الساطعة فی شرح الزیارة الجامعة، ج۴، ص۴۹۶</ref>. | ||
# [[امام علی(علیهالسلام)]] در وصف عیسی (علیهالسلام): و اگر خواهی، از عیسی بن مریم (علیهالسلام) برایت بگویم. او سنگ را بالش خود میکرد و جامه خشن میپوشید و نان خشک و گلوآزار میخورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتاب گیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان میرویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او<ref> سیره نبوی «منطق عملی»، مصطفی دلشاد تهرانی، ج۱، ص۲۹۲</ref>! | # [[امام علی(علیهالسلام)]] در وصف عیسی (علیهالسلام): و اگر خواهی، از عیسی بن مریم (علیهالسلام) برایت بگویم. او سنگ را بالش خود میکرد و جامه خشن میپوشید و نان خشک و گلوآزار میخورد. خورش او گرسنگی بود و چراغش در شب، ماه و سرپناهش در زمستان، آفتاب گیرهای صبح و عصر و میوه و سبزیجاتش، علف و گیاهانی که زمین برای چهار پایان میرویاند. نه زنی داشت که مایه گرفتاری او باشد و نه فرزندی که اندوهگینش سازد و نه مال و ثروتی که دل او را به خود مشغول گرداند و نه طمعی که به خواریش اندازد. مرکب او دو پایش بود و خدمتکارش دو دست او<ref> سیره نبوی «منطق عملی»، مصطفی دلشاد تهرانی، ج۱، ص۲۹۲</ref>! | ||
# پیامبر خدا (صلی الله علیه): ای ام ایمن، مگر نمیدانی که برادرم عیسی شامی را برای صبحانه نگه نمیداشت و صبحانهای را برای شام؟ از برگ درختان تغذیه میکرد و از آب باران میآشامید، پلاس میپوشید و هر جا شب میرسید همان جا بیتوته میکرد و میگفت: هر روزی، روزی خود را میآورد<ref>حکم النبی الأعظم صلی الله علیه و آله و سلم (محمدی ری شهری)، ج۲، ص۲۸۱</ref>. | |||
# پیامبر خدا (صلی الله علیه): ای ام ایمن، مگر نمیدانی که برادرم عیسی شامی را برای صبحانه نگه نمیداشت و | # سخنان نجواآمیز خدای تعالی با (علیهالسلام): ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش میکنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی میدهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با [[نافله]]<nowiki/>ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها میگذارم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۸۹</ref>. | ||
# سخنان نجواآمیز خدای تعالی با (علیهالسلام): ای عیسی، چونان شخص دلسوز و مهربان، تو را به مهربانی سفارش میکنم تا با طلب شادی و خشنودی من، سزاوار دوستی من شوی. تو در بزرگی و در خردی برکت داده شدی و هر جا بودی با برکت بودی. گواهی میدهم که تو بنده من و زاده کنیز من هستی، با [[نافله]] ها به من نزدیک شو و به من توکل کن تا تو را کفایت کنم و غیر مرا به ولایت و دوستی برمگزین که تو را تنها میگذارم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۸۹</ref>. | |||
# امام صادق (علیهالسلام): یکی از روشهای عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی (علیهالسلام) همراهی میکرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی (علیهالسلام) از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی (علیهالسلام) رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید<ref>بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۵۴</ref>. | # امام صادق (علیهالسلام): یکی از روشهای عیسی بن مریم گشت و گذار در شهرها بود. روزی با یکی از یاران خود که مردی کوته اندام بود و غالباً با عیسی (علیهالسلام) همراهی میکرد، برای سیاحت بیرون رفت. چون عیسی به دریا رسید با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد. مرد کوتاه قد چون دید عیسی (علیهالسلام) از آب گذشت با یقین درست گفت: به نام خدا و بر روی آب حرکت کرد تا به عیسی (علیهالسلام) رسید. در این هنگام دچار خودبینی و غرور شد... لذا در آب فرو رفت. پس از عیسی کمک خواست و آن حضرت دستش را گرفت و او را از آب بیرون کشید<ref>بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۲۵۴</ref>. | ||
# [[پیامبر خدا(ص)|پیامبر خدا(صلی الله علیه)]]: عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب میکشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمیشود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب میشد و امسال که از آن میگذرم دیگر عذاب نمیکشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روحالله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم<ref> البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانی)، ج۳، ص۷۱۱</ref>. | |||
# [[پیامبر خدا(صلی الله علیه)]]: عیسی بن مریم بر گوری گذشت که صاحب آن عذاب میکشید. سال بعد نیز بر همان گور گذشت و دید دیگر عذاب نمیشود. عرض کرد: پروردگارا، پارسال از این گور عبور کردم و صاحبش عذاب میشد و امسال که از آن میگذرم دیگر عذاب نمیکشد؟ خداوند جل جلاله به او وحی فرمود: ای روحالله، فرزند صالحی از او بزرگ شد و راهی را درست کرد و یتیمی را سرپرستی نمود و من به خاطر این کارهای فرزندش، او را آمرزیدم<ref> البرهان فی تفسیر القرآن (سید هاشم بحرانی)، ج۳، ص۷۱۱</ref>. | |||
# به عیسی بن مریم (علیهالسلام) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref>. | # به عیسی بن مریم (علیهالسلام) عرض شد: چه کسی تو را ادب آموخت؟ فرمود: هیچ کس ادبم نیاموخت، بلکه زشتی نادانی را دیدم و از آن دوری گزیدم<ref> بحارالأنوار (علامه مجلسی)، ج۱۴، ص۳۲۶</ref>. | ||
== عیسی از نظر کتاب مقدس == | == عیسی از نظر کتاب مقدس == | ||
قدیمیترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی(علیهالسلام) [[انجیل|کتاب عهد جدید]] است. در رسالههای پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشتههای | قدیمیترین منبع موجود در مورد هویت حضرت عیسی(علیهالسلام) [[انجیل|کتاب عهد جدید]] است. در رسالههای پولس و انجیل مرقس که نخستین نوشتههای مسیحیاند سخنی از اصل و نسب آن حضرت نیست، که این مطلب میتواند دلیلی بر ناآشنایی این دو نویسنده با گذشته تاریخی وی باشد. | ||
در نامههای پولس، عیسی(علیهالسلام) نه یک بشر، بلکه خداوندی است که برای آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از [[مصلوب]] شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازی به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد. | در نامههای پولس، عیسی(علیهالسلام) نه یک بشر، بلکه خداوندی است که برای آمرزش گناهان بشر از آسمان به زمین نزول کرده و پس از [[مصلوب]] شدن، مجدداً به آسمان بازگشته است; بنابراین او نیازی به تاریخ و گذشته و خانواده ندارد. | ||
اما نویسندگان اناجیل متی و لوقا برای پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجرهنامهای از حضرت عیسی ذکر میکنند<ref>انجیل متی، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref>. | اما نویسندگان اناجیل متی و لوقا برای پر کردن خلأ موجود در انجیل مرقس شجرهنامهای از حضرت عیسی ذکر میکنند<ref>انجیل متی، 1: 1 ـ 18; انجیل لوقا، 3: 23 ـ 28</ref>. | ||
درباره | درباره شجرهنامه حضرت عیسی(علیهالسلام) لازم است به نکاتی توجه شود: | ||
# شجرهنامه | # شجرهنامه متی منشأ تاریخی و دقت لازم را ندارد و از درون سسست است; مثلا اجداد حضرت عیسی را به سه دسته چهارده نفری تقسیم نموده است، در حالی که در دسته سوم سیزده نفر ذکر شدهاند; بنابراین افتادگی یا اشتباهی صورت گرفته است. | ||
# این شجرهنامه با شجرهنامهای که لوقا ذکر میکند تفاوتهایی دارد و معلوم نمیشود کدام یک صحیح اند. البته شجرهنامهای که لوقا ذکر میکند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بیان میکند که بیشتر شبیه تخیّل است و محققان به خود اجازه تأیید آن را نمی دهند. | |||
# این شجرهنامه با شجرهنامهای که لوقا ذکر میکند تفاوتهایی دارد و معلوم نمیشود کدام یک صحیح اند. البته شجرهنامهای که لوقا ذکر میکند نسبت حضرت عیسی را تا حضرت آدم ابوالبشر بیان میکند که بیشتر شبیه تخیّل است و محققان به خود اجازه | # شجرهنامه مذبور اگر هم صحیح باشد، شجرهنامه یوسف، شوهر مریم است، نه شجرهنامه عیسی; زیرا مسیحیان معتقدند که عیسی از روحالقدس است، نه از یوسف<ref>انجیل لوقا، 1: 26 ـ 37; انجیل متی، 1: 18 ـ 22</ref>. | ||
# شجرهنامه | |||
مسیحیان اصرار دارند که در شجرهنامه بر دو مطلب تأکید گردد: | مسیحیان اصرار دارند که در شجرهنامه بر دو مطلب تأکید گردد: | ||
یکی رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پیش گویی عهد عتیق را در مورد [[منجی]] و مصلحی که از نسل داود خواهد آمد و پادشاهی او را زنده خواهد کرد<ref>اشعیاء، 11: 1، و 2: 4</ref>، بر حضرت عیسی تطبیق دهند; و دیگری، رساندن نسب وی به اسحاق; زیرا در کتاب مقدس آمده است: | یکی رساندن نسب عیسی به داود، تا بتوانند پیش گویی عهد عتیق را در مورد [[منجی]] و مصلحی که از نسل داود خواهد آمد و پادشاهی او را زنده خواهد کرد<ref>اشعیاء، 11: 1، و 2: 4</ref>، بر حضرت عیسی تطبیق دهند; و دیگری، رساندن نسب وی به اسحاق; زیرا در کتاب مقدس آمده است: | ||
«ابراهیم، اسحاق را برای قربانی به قربانگاه برد و خداوند گوسفندی فدیه | «ابراهیم، اسحاق را برای قربانی به قربانگاه برد و خداوند گوسفندی فدیه او کرد تا با زنده ماندنش مصلح جهانی از نسل او پدید آید.» <ref>برگرفته از: پیدایش، 22: 1، یهودیان و مسیحیان معتقدند که حضرت ابراهیم، اسحقاق را به قربانگاه برد، برخلاف مسلمانان که معتقدند حضرت اسماعیل، ذبیح الله است</ref> | ||
ولی طبق آن شجرهنامه، این دو پیامبر از اجداد یوسف، شوهر مریم میشوند، نه خود عیسی; مگر این که به سبب قرابت خانوادگی یوسف و مریم، آن دو را از اجداد مریم هم به حساب آوریم. | ولی طبق آن شجرهنامه، این دو پیامبر از اجداد یوسف، شوهر مریم میشوند، نه خود عیسی; مگر این که به سبب قرابت خانوادگی یوسف و مریم، آن دو را از اجداد مریم هم به حساب آوریم. | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۵۲: | ||
== عروج حضرت عیسی به روایت حدیث == | == عروج حضرت عیسی به روایت حدیث == | ||
حدیث موثقی از [[حضرت رضا(علیهالسلام)]] منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از | حدیث موثقی از [[حضرت رضا(علیهالسلام)]] منقول است که: «مشتبه نشد امر کشته شدن و مردن احدی از پیغمبران و حجتهای خدا بر مردم به غیر از عیسی بن مریم که او را زنده از زمین بالا بردند و روحش را در میان آسمان و زمین قبض کردند و چون به آسمان رسید حق تعالی روحش را به بدنش باز گردانید...» <ref> مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصههای قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۹۳</ref> | ||
== چگونگی وفات حضرت عیسی == | == چگونگی وفات حضرت عیسی == | ||
خط ۱۶۹: | خط ۱۵۸: | ||
نسبت به وفات حضرت عیسی (علیهالسلام) اختلاف نظر وجود دارد و لذا مرحوم [[علامه مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله علامه مجلسی</ref> بعد از ذکر آیه ۵۵ سوره آل عمران <ref> آل عمران/سوره۳، آیه۵۵</ref> که درباره حضرت عیسی (علیهالسلام) <big>توّفی</big> به کار برده شده میفرماید: | نسبت به وفات حضرت عیسی (علیهالسلام) اختلاف نظر وجود دارد و لذا مرحوم [[علامه مجلسی]]<ref>ر. ک:مقاله علامه مجلسی</ref> بعد از ذکر آیه ۵۵ سوره آل عمران <ref> آل عمران/سوره۳، آیه۵۵</ref> که درباره حضرت عیسی (علیهالسلام) <big>توّفی</big> به کار برده شده میفرماید: | ||
در تفسیر این آیه بعضی گفتهاند <big>توّفی</big> به معنی مرگ است و خداوند اول او را میمیراند و بعد از سه ساعت او را زنده کرده و به آسمان میبرد و بعضی گفتهاند که مردن آن حضرت بعد از | در تفسیر این آیه بعضی گفتهاند <big>توّفی</big> به معنی مرگ است و خداوند اول او را میمیراند و بعد از سه ساعت او را زنده کرده و به آسمان میبرد و بعضی گفتهاند که مردن آن حضرت بعد از آمدن به زمین در آخرالزمان خواهد بود. <ref>مجلسی، محمدباقر، تاریخ پیامبران و بعضی از قصههای قرآن (حیوة القلوب ج۲)، ص۱۱۸۷</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == |