پرش به محتوا

حدیث طیر مشوی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۴٬۴۷۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۷ ژوئن ۲۰۲۳
خط ۳۴۱: خط ۳۴۱:


=== اقرار برخی خلفا بر عدم برتری بر دیگران ===
=== اقرار برخی خلفا بر عدم برتری بر دیگران ===
ابوبكر و عمر: ما بر هیچ یك از اصحاب برتری نداریم ابن أبی داود سجستانی در كتاب الزهد، در روایتی كه تمام راویان آن از روات بخاری یا مسلم هستند، نقل كرده است كه:
خلیفه اول و دوم اقرار داشته اند که ما بر هیچ یك از اصحاب برتری نداریم: ابن أبی داود سجستانی در كتاب الزهد، در روایتی كه تمام راویان آن از روات بخاری یا مسلم هستند، نقل كرده است كه:
نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْهُذَلِیُّ أَبُو مَعْمَرٍ، نا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمٍ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: خَطَبَنَا أَبُو بَكْرٍ، قَالَ: " وُلِّیتُ أَمَرَكُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِكُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی...<ref>السجستانی الأزدی، ابوداود سلیمان بن الأشعث (متوفای 275هـ)، الزهد، ص5، ح8، ناشر: دار المشكاة ـ القاهرة، الطبعة: الأولی، 1993م.</ref> از قیس نقل شده است كه ابوبكر برای ما خطبه خواند و گفت: من امر شما را بر عهده گرفتم؛ درحالی‌که بهترین شما نیستم، اگر درستكار بودم، یاریم كنید؛ اگر بد كردم، جلوی مرا بگیرید؛ چرا كه من شیطانی دارم كه همواره مرا گول می‌زند.<br>
خَطَبَنَا أَبُو بَكْرٍ، قَالَ: " وُلِّیتُ أَمَرَكُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِكُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی...<ref>السجستانی الأزدی، ابوداود سلیمان بن الأشعث (متوفای 275هـ)، الزهد، ص5، ح8، ناشر: دار المشكاة ـ القاهرة، الطبعة: الأولی، 1993م.</ref> از قیس نقل شده است كه ابوبكر برای ما خطبه خواند و گفت: من امر شما را بر عهده گرفتم؛ درحالی‌که بهترین شما نیستم، اگر درستكار بودم، یاریم كنید؛ اگر بد كردم، جلوی مرا بگیرید؛ چرا كه من شیطانی دارم كه همواره مرا گول می‌زند.<br>


بلاذری در انساب الأشراف، ابن قتیبه دینوری در عیون الأخبار، طبری و ابن كثیر در تاریخشان و بسیاری دیگر از بزرگان اهل‌سنت، نقل کرده‌اند كه وقتی ابوبكر به خلافت رسید، در نخستین سخنرانی خود به همه مردم اعلام كرد كه من بهترین شما نیستم:
بلاذری در انساب الأشراف، ابن قتیبه دینوری در عیون الأخبار، طبری و ابن كثیر در تاریخشان و بسیاری دیگر از بزرگان اهل‌سنت، نقل کرده‌اند كه وقتی ابوبكر به خلافت رسید، در نخستین سخنرانی خود به همه مردم اعلام كرد كه من بهترین شما نیستم:
لَمَّا وُلِّیَ أَبُو بَكْرٍ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَی عَنْهُ، خَطَبَ النَّاسُ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَی عَلَیْهِ، ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعْدُ، أَیُّهَا النَّاسُ فَقَدْ وُلِّیتُكُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِكُمْ<ref>البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفای279هـ) أنساب الأشراف، ج1، ص254؛الدینوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، عیون الأخبار، ج1، ص34؛الطبری، أبی جعفر محمد بن جریر (متوفای310هـ)، تاریخ الطبری، ص237 ـ 238، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت.</ref> و چون ابوبكر به خلافت رسید برای مردم سخنرانی كرد و پس از حمد و ثنای الهی گفت: ای مردم من رهبر شما شده ام؛ ولی بهترین شما نیستم.
لَمَّا وُلِّیَ أَبُو بَكْرٍ رَضِیَ اللَّهُ تَعَالَی عَنْهُ، خَطَبَ النَّاسُ فَحَمِدَ اللَّهَ وَأَثْنَی عَلَیْهِ، ثُمَّ قَالَ: أَمَّا بَعْدُ، أَیُّهَا النَّاسُ فَقَدْ وُلِّیتُكُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِكُمْ<ref>البلاذری، أحمد بن یحیی بن جابر (متوفای279هـ) أنساب الأشراف، ج1، ص254؛الدینوری، أبو محمد عبدالله بن مسلم ابن قتیبة (متوفای276هـ)، عیون الأخبار، ج1، ص34؛الطبری، أبی جعفر محمد بن جریر (متوفای310هـ)، تاریخ الطبری، ص237 ـ 238، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت.</ref> و چون ابوبكر به خلافت رسید برای مردم سخنرانی كرد و پس از حمد و ثنای الهی گفت: ای مردم من رهبر شما شده ام؛ ولی بهترین شما نیستم.
 
این خطبه با سندهای صحیح نقل شده است؛ ابن كثیر دمشقی سلفی، بعد از نقل این خطبه می‌نویسد: وهذا إسناد صحیح. سند این حدیث صحیح است<ref>القرشی الدمشقی، إسماعیل بن عمر بن كثیر أبو الفداء (متوفای774هـ)، البدایة والنهایة، ج6، ص301، ناشر: مكتبة المعارف - بیروت.</ref>
این خطبه با سندهای صحیح نقل شده است؛ ابن كثیر دمشقی سلفی، بعد از نقل این خطبه می‌نویسد:
وهذا إسناد صحیح. سند این حدیث صحیح است<ref>القرشی الدمشقی، إسماعیل بن عمر بن كثیر أبو الفداء (متوفای774هـ)، البدایة والنهایة، ج6، ص301، ناشر: مكتبة المعارف - بیروت.</ref>
 
محمد بن سعد با سند معتبر نقل می‌کند كه ابوبكر گفت: من از هیچ یك از صحابه برتر نیستم:
محمد بن سعد با سند معتبر نقل می‌کند كه ابوبكر گفت: من از هیچ یك از صحابه برتر نیستم:
قال أخبرنا وهب بن جریر قال أخبرنا أبی سمعت الحسن قال لمّا بویَعَ أبو بكرَ قامَ خطیباَ:... وإنما أنا بشرٌ ولست بخیرٍ من أحدٍ منكم فراعونی فإذا رأیتمونی إسْتَقَمْتُ فاتَّبِعُونِی وإن رأیتمونی زِغْتُ فقَوِّمُونی واعْلموا أنّ لی شیطاناً یَعْتَرِیْنِی...ref>الزهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله البصری (متوفای230هـ)، الطبقات الكبری، ج3، ص212، ناشر: دار، صادر - بیروت.الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن كثیر بن غالب (متوفای310)، تاریخ الطبری، ج2، ص244، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت.الصنعانی، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج11، ص336، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المكتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ.ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفای 597 هـ)، المنتظم فی تاریخ الملوك والأمم، ج4، ص69، ناشر: دار، صادر - بیروت، الطبعة: الأولی، 1358.ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفای 728 هـ)، منهاج السنة النبویة، ج8، ص266، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة: الأولی، 1406هـ.السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بكر (متوفای911هـ)، تاریخ الخلفاء، ج1، ص71، تحقیق: محمد محی الدین عبد الحمید، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولی، 1371هـ - 1952م.</ref><br>.
قال أخبرنا وهب بن جریر قال أخبرنا أبی سمعت الحسن قال لمّا بویَعَ أبو بكرَ قامَ خطیباَ:... وإنما أنا بشرٌ ولست بخیرٍ من أحدٍ منكم فراعونی فإذا رأیتمونی إسْتَقَمْتُ فاتَّبِعُونِی وإن رأیتمونی زِغْتُ فقَوِّمُونی واعْلموا أنّ لی شیطاناً یَعْتَرِیْنِی...ref>الزهری، محمد بن سعد بن منیع ابوعبدالله البصری (متوفای230هـ)، الطبقات الكبری، ج3، ص212، ناشر: دار، صادر - بیروت.الطبری، أبو جعفر محمد بن جریر بن یزید بن كثیر بن غالب (متوفای310)، تاریخ الطبری، ج2، ص244، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت.الصنعانی، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفای211هـ)، المصنف، ج11، ص336، تحقیق حبیب الرحمن الأعظمی، ناشر: المكتب الإسلامی - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1403هـ.ابن الجوزی الحنبلی، جمال الدین ابوالفرج عبد الرحمن بن علی بن محمد (متوفای 597 هـ)، المنتظم فی تاریخ الملوك والأمم، ج4، ص69، ناشر: دار، صادر - بیروت، الطبعة: الأولی، 1358.ابن تیمیه الحرانی الحنبلی، ابوالعباس أحمد عبد الحلیم (متوفای 728 هـ)، منهاج السنة النبویة، ج8، ص266، تحقیق: د. محمد رشاد سالم، ناشر: مؤسسة قرطبة، الطبعة: الأولی، 1406هـ.السیوطی، جلال الدین أبو الفضل عبد الرحمن بن أبی بكر (متوفای911هـ)، تاریخ الخلفاء، ج1، ص71، تحقیق: محمد محی الدین عبد الحمید، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولی، 1371هـ - 1952م.</ref><br>.
خط ۳۶۲: خط ۳۵۹:
==== بررسی سند روایت هشیم بن بشیر: ====  
==== بررسی سند روایت هشیم بن بشیر: ====  
از روات بخاری مسلم و سایر صحاح سته:
از روات بخاری مسلم و سایر صحاح سته:
5979 هشیم بن بشیر أبو معاویة السلمی الواسطی حافظ بغداد عن عمرو بن دینار وأبی الزبیر وعنه أحمد وابن معین وهناد إمام ثقة مدلس عاش ثمانین سنة توفی 183 ع.<ref>الكاشف ج2، ص338</ref> هشیم بن بشیر، امام و ثقه بود و تدلیس می‌كرد.
هشیم بن بشیر، امام و ثقه بود و تدلیس می‌كرد<ref>الكاشف ج2، ص338</ref>.


مجالد بن سعید: از روات مسلم و سایر صحاح سته:
مجالد بن سعید: از روات مسلم و سایر صحاح سته:
4519 مجالد بن سعید بن عمیر الهمدانی أبو عمرو الكوفی أحد الأعیان عن الشعبی وأبی الوداك وطائفة وعنه ابنه إسماعیل والثوری وابن المبارك وخلق<ref>لسان المیزان ج7، ص349.</ref> مجالد بن سعید، یكی از بزرگان بود.
مجالد بن سعید، یكی از بزرگان بود.<ref>لسان المیزان ج7، ص349.</ref>  
 
عامر بن شراحیل:
عامر بن شراحیل: 2531 عامر بن شراحیل أبو عمرو الشعبی أحد الأعلام ولد زمن عمر وسمع علیا وأبا هریرة والمغیرة وعنه منصور وحصین وبیان وابن عون قال أدركت خمسمائة من الصحابة وقال ما كتبت سوداء فی بیضاء ولا حدثت بحدیث إلا حفظته وقال مكحول ما رأیت أفقه من الشعبی وقال آخر الشعبی فی زمانه كابن عباس فی زمانه مات سنة ثلاث أو أربع ومائة ع<ref>الكاشف ج1، ص522.</ref>. عامر بن شراحیل، یكی از مشاهیر بود، او گفته: من پانصد نفر از صحابه را ملاقات كرد، هیچ سیاهی را در سفیدی ننوشتم، هیچ روایتی را نقل نكردم؛ مگر این كه آن را حفظ كرده بودم. مكحول گفته: من داناتر از شعبی ندیدم. دیگری گفته: شعبی در زمان خودش، همانند ابن عباس در زمانش بود.
عامر بن شراحیل، یكی از مشاهیر بود، او گفته: من پانصد نفر از صحابه را ملاقات كرد، هیچ سیاهی را در سفیدی ننوشتم، هیچ روایتی را نقل نكردم؛ مگر این كه آن را حفظ كرده بودم. مكحول گفته: من داناتر از شعبی ندیدم. دیگری گفته: شعبی در زمان خودش، همانند ابن عباس در زمانش بود<ref>الكاشف ج1، ص522.</ref>.  
 
سایر علمای اهل‌سنت این روایت را با تعبیرهای دیگر نقل کرده‌اند. ماوردی بصری شافعی می‌نویسد كه عمر گفت:
سایر علمای اهل‌سنت این روایت را با تعبیرهای دیگر نقل کرده‌اند. ماوردی بصری شافعی می‌نویسد كه عمر گفت:
كل الناس أفقه من عمر حتی امرأة<ref>الماوردی البصری الشافعی، علی بن محمد بن حبیب (متوفای450هـ)، الحاوی الكبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی وهو شرح مختصر المزنی، ج9، ص331، تحقیق الشیخ علی محمد معوض - الشیخ عادل أحمد عبد الموجود، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت - لبنان، الطبعة: الأولی، 1419 هـ -1999م.</ref>همه مردم حتی یك زن از عمر داناتر هستند.<br>
كل الناس أفقه من عمر حتی امرأة<ref>الماوردی البصری الشافعی، علی بن محمد بن حبیب (متوفای450هـ)، الحاوی الكبیر فی فقه مذهب الإمام الشافعی وهو شرح مختصر المزنی، ج9، ص331، تحقیق الشیخ علی محمد معوض - الشیخ عادل أحمد عبد الموجود، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت - لبنان، الطبعة: الأولی، 1419 هـ -1999م.</ref>همه مردم حتی یك زن از عمر داناتر هستند.<br>
 
سرخسی در كتاب المبسوط و علاء الدین بخاری در كشف الأسرار می‌نویسد: فبقی عمر رضی الله عنه باهتا وقال كل الناس أفقه من عمر حتی النساء فی البیوت: همه مردم از عمر داناترند؛ حتی زنانی كه در خانه‌ها هستند<ref>السرخسی الحنفی، شمس‌الدین ابوبكر محمد بن أبی سهل (متوفای483هـ )، المبسوط، ج10، ص153، ناشر: دار المعرفة - بیروت؛البخاری، علاء الدین عبد العزیز بن أحمد (متوفای 730هـ)،كشف الأسرار عن أصول فخر الإسلام البزدوی، ج3، ص346، تحقیق: عبدالله محمود محمد عمر، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت - 1418هـ - 1997م.</ref><br>
سرخسی در كتاب المبسوط و علاء الدین بخاری در كشف الأسرار می‌نویسد: فبقی عمر رضی الله عنه باهتا وقال كل الناس أفقه من عمر حتی النساء فی البیوت<ref>السرخسی الحنفی، شمس‌الدین ابوبكر محمد بن أبی سهل (متوفای483هـ )، المبسوط، ج10، ص153، ناشر: دار المعرفة - بیروت؛البخاری، علاء الدین عبد العزیز بن أحمد (متوفای 730هـ)،كشف الأسرار عن أصول فخر الإسلام البزدوی، ج3، ص346، تحقیق: عبدالله محمود محمد عمر، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت - 1418هـ - 1997م.</ref> عمر، مبهوت ماند و گفت: همه مردم از عمر داناترند؛ حتی زنانی كه در خانه‌ها هستند.<br>
 
از این گذشته، خود عمر بن الخطاب به جان خودش قسم خورده است كه كسانی از اصحاب و ام المؤمنات كه در بقیع دفن شده بودند، از او برتر هستند.
از این گذشته، خود عمر بن الخطاب به جان خودش قسم خورده است كه كسانی از اصحاب و ام المؤمنات كه در بقیع دفن شده بودند، از او برتر هستند.
حاكم نیشابوری و إبن أبی شیبه كوفی با سند صحیح نقل کرده‌اند كه:
حاكم نیشابوری و إبن أبی شیبه كوفی با سند صحیح نقل کرده‌اند كه به جانم قسم كه در بقیع كسانی از اصحاب رسول‌ِخدا و همسران پیامبر دفن شده‌اند كه از عمر بهتر هستند<ref>الحاكم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرك علی الصحیحین، ج3، ص99، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، 1411هـ - 1990م.إبن أبی شیبة الكوفی، ابوبكر عبدالله بن محمد (متوفای235 هـ)، الكتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج7، ص440، تحقیق: كمال یوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولی، 1409هـ.</ref>
حَدَّثَنَا أَبُو سَعِیدٍ الثَّقَفِیُّ، وَأَبُو بَكْرِ بْنُ بَالَوَیْهِ، قَالا: ثنا الْحَسَنُ بْنُ عَلِیٍّ الْمَعْمَرِیُّ، ثنا الْوَلِیدُ بْنُ شُجَاعٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ، ثنا مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرِو، قَالَ: حَدَّثَ أَبُو سَلَمَةَ، وَیَحْیَی بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ حَاطِبٍ، وَأَشْیَاخُنَا، أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ لَمَّا طُعِنَ، قَالَ لِعَبْدِ اللَّهِ: " اذْهَبْ إِلَی عَائِشَةَ فَأَقْرِئْ عَلَیْهَا مِنِّی السَّلامَ، وَقُلْ: إِنَّ عُمَرَ یَقُولُ لَكِ: إِنْ كَانَ لا یَضُرُّكِ وَلا یُضَیِّقُ عَلَیْكِ، فَإِنِّی أُحِبُّ أَنْ أُدْفَنَ مَعَ صَاحِبَیَّ، وَإِنْ كَانَ ذَلِكَ یَضُرُّكِ وَیُضَیَّقُ عَلَیْكِ، فَلَعَمْرِی لَقَدْ دُفِنَ فِی هَذَا الْبَقِیعِ مِنْ اصحاب رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) وَأُمَّهَاتِ الْمُؤْمِنِینَ مَنْ هُوَ خَیْرٌ مِنْ عُمَرَ»، فَجَاءَهَا الرَّسُولُ، فَقَالَتْ: إِنَّ ذَلِكَ لا یَضُرُّنِی وَلا یُضَیِّقُ عَلَیَّ، قَالَ: «فَادْفِنُونِی مَعَهُمَا»<ref>الحاكم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرك علی الصحیحین، ج3، ص99، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، 1411هـ - 1990م.إبن أبی شیبة الكوفی، ابوبكر عبدالله بن محمد (متوفای235 هـ)، الكتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج7، ص440، تحقیق: كمال یوسف الحوت، ناشر: مكتبة الرشد - الریاض، الطبعة: الأولی، 1409هـ.</ref> ابوسلمه و یحیی بن حاطب و اساتید ما نقل کرده‌اند كه عمر بن خطاب وقتی خنجر به خورد به عبدالله گفت: پیش عائشه برو، سلام من را برسان و بگو: عمر به تو گفت: اگر به تو ضرر نمی‌رسد و جای تو را تنگ نمی‌‌كند، من دوست دارم كه با دو رفیقم دفن شوم. اگر ضرر می‌زند و جایت را تنگ می‌کند، به جانم قسم كه در بقیع كسانی از اصحاب رسول‌ِخدا و همسران پیامبر دفن شده‌اند كه از عمر بهتر هستند.<br>


این روایات ثابت می‌کند كه به اعتراف خود ابوبكر و عمر، آنها از دیگر اصحاب برتر نبوده‌اند و حتی عمر سوگند یاد كرده است كه در بقیع افرادی بهتر از آنها دفن شده‌اند.<br>
این روایات ثابت می‌کند كه به اعتراف خود ابوبكر و عمر، آنها از دیگر اصحاب برتر نبوده‌اند و حتی عمر سوگند یاد كرده است كه در بقیع افرادی بهتر از آنها دفن شده‌اند.<br>
 
روایات دال بر رعایت <nowiki>شایسته‌سالاری</nowiki> هم دلالت بر لزوم رعایت تقدیم افضل است.
حال اگر كسی از اهل‌سنت سؤال كند كه چرا شما به جای پیروی از امیرمؤمنان (علیه‌السلام)كه محبوب‌ترین مخلوق نزد خدا و رسول او است، از كسانی دیگری پیروی می‌كنید كه به اعتراف خود آنها از هیچ یك از افراد اصحاب برتر نیستند، چه پاسخی خواهید داد؟<br>
وانگهی، خداوند متعال در قرآن كریم وجدان‌های بیدار را به قضاوت فرا میخواند و می‌فرماید:
 
اگر رسول‌ِخدا در قیامت از شما سؤال كند چه پاسخی برای آن حضرت خواهید داشت؟
جالب است كه علمای اهل‌سنت روایات فراوانی نقل کرده‌اند كه اگر كسی شخصی را به امارت یك منطقه یا جمعیتی بگمارد كه می‌داند در جامعه، شخصی بهتر از او وجود دارد، به خدا، رسول و تمام مؤمنان خیانت كرده است.
علاء الدین كاشانی در كتاب بدائع الصنایع، و شمس‌الدین سرخسی در كتاب المبسوط و ابن عابدین حنفی در حاشیة رد المختار، می‌نویسد كه رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) فرمود:
مَنْ قَلَّدَ إنْسَانًا عَمَلًا وفی رَعِیَّتِهِ من هو أَوْلَی منه فَقَدْ خَانَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَجَمَاعَةَ الْمُؤْمِنِینَ.هر كسی كه انسانی را به كاری بگمارد كه می‌داند در رعیتش شایسته‌تر از او وجود دارد؛ به‌درستی كه به خدا، رسول‌ِخدا و تمام مؤمنان خیانت كرده است.<ref>الكاسانی الحنفی، علاء الدین أبی بكر بن مسعود بن احمد الشاشی الملقب بملك العلماء (متوفای 587هـ)، بدائع الصنائع فی ترتیب الشرائع، ج1، ص228، ناشر: دار الكتاب العربی - بیروت، الطبعة: الثانیة، 1982م؛السرخسی الحنفی، شمس‌الدین ابوبكر محمد بن أبی سهل (متوفای483هـ )، المبسوط، ج1، ص172، ناشر: دار المعرفة - بیروت؛ ابن عابدین الحنفی، محمد أمین بن عمر (متوفای1252هـ)، حاشیة رد المختار علی الدر المختار شرح تنویر الأبصار فقه أبو حنیفة، ج5، ص364، ناشر: دار الفكر للطباعة والنشر. - بیروت. - 1421هـ - 2000م.</ref>
و حاكم نیشابوری متوفای 405، به نقل از ابن عباس می‌نویسد كه رسول‌ِخدا (صلی‌الله عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) فرمود:
مَنْ إسْتَعْمَلَ رَجُلاً مِنْ عِصَابَةٍ وفی تلك العصابةِ مَنْ هُو أرضی لله منه فقد خان اللهَ وخان رسولَه وخان المؤمنینَ.
اگر كسی، شخصی را بر گروهی بگمارد كه در آن گروه، فردی دیگری وجود دارد كه خداوند از او راضی تر است، به‌درستی كه به خدا، رسول او و مؤمنان خیانت كرده است.
حاكم نیشابوری بعد از نقل روایت می‌گوید:
هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه.<ref>الحاكم النیسابوری، ابو عبدالله محمد بن عبدالله (متوفای 405 هـ)، المستدرك علی الصحیحین، ج4، ص104، تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت الطبعة: الأولی، 1411هـ - 1990م.</ref> سند این روایت صحیح است؛ ولی بخاری و مسلم نقل نكرده‌اند.
 
و خطیب بغدادی می‌نویسد كه رسول‌ِخدا فرمود:
ومن استعمل رجلا وهو یَجِدُ غیرَهُ خیراً منه وأعْلَمَ مِنْه بكتابِ الله وسنةً نَبِیّه فقد خان الله ورسولَه وجمیعِ المؤمنین<ref>البغدادی، ابوبكر أحمد بن علی بن ثابت الخطیب (متوفای463هـ)، تاریخ بغداد، ج6، ص76، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت.</ref> اگر كسی مردی را بگمارد؛ درحالی‌که بهتر از او و داناتر از او را به كتاب خدا و سنت پیامبرش می‌یابد، به‌درستی كه به خدا، رسول‌ِخدا(صلی‌الله عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) و تمام مؤمنان خیانت كرده است.
بیهقی (متوفای 458هـ) در سنن كبرای خود می‌نویسد:
عن بن عباس رضی الله عنهما عن رسول‌الله (صلی‌الله علیه وسلم) من استعملَ عاملا من المسلمین وهو یعلمُ أن فیهم أولی بذلك منه وأعلم بكتاب الله وسنة نبیه فقد خان الله ورسوله وجمیع المسلمین.<ref>البیهقی، أحمد بن الحسین بن علی بن موسی ابوبكر (متوفای 458هـ)، سنن البیهقی الكبری، ج10، ص118، ح20151، ناشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة، تحقیق: محمد عبد القادر عطا، 1414 - 1994.</ref>
از إبن عباس از رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) نقل شده است كه فرمود: هر كسی فرمانداری از مسلمانان را بگمارد؛ درحالی‌که می‌داند شایسته‌تر از او در میان مسلمانان و داناتر از او به كتاب خدا و سنت پیامبرش وجود دارد، به راستی كه به خدا، رسول‌ِخدا(صلی‌الله عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ) و تمام مسلمانان خیانت كرده است.<br>
 
همین روایت را ابن عساكر دمشقی در كتاب تاریخ مدینة دمشق و متقی هندی، در كتاب كنز العمال، با عبارت دیگر نقل کرده‌اند<ref>بن عساكر الدمشقی الشافعی، أبی القاسم علی بن الحسن إبن هبة الله بن عبدالله (متوفای571هـ)، تاریخ مدینة دمشق وذكر فضلها وتسمیة من حلها من الأماثل، ج53، ص256، تحقیق: محب الدین أبی سعید عمر بن غرامة العمری، ناشر: دار الفكر - بیروت - 1995؛الهندی، علاء الدین علی المتقی بن حسام الدین (متوفای975هـ)، كنز العمال فی سنن الأقوال والأفعال، ج16، ص38، تحقیق: محمود عمر الدمیاطی، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی، 1419هـ - 1998م.</ref>.<br>
 
محمد بن الطیب الباقلانی در تمهید الأوائل می‌نویسد:
وقوله «مَن تَقَدَّمَ علی قومٍ من المسلمین یَری أنَّ فیهم من هو أفضلُ منه فقد خانَ اللهَ ورسولَه والمسلمین» فی أمثال هذه الأخبار مما قد تواترت علی المعنی وإن اختلفت ألفاظها<ref>الباقلانی، ابوبكر محمد بن الطیب (متوفای403هـ)، تمهید الأوائل فی تلخیص الدلائل، ج1، ص474، تحقیق: عماد الدین أحمد حیدر، ناشر: مؤسسة الكتب الثقافیة - لبنان، الطبعة: الأولی، 1407هـ - 1987م.</ref>این گفته رسول‌ِخدا (صلی‌الله‌ علیه‌ و‌آله‌ وسلّم) «هر كس خود را بر گروهی از مسلمانان مقدم كند؛ درحالی‌که می‌داند در میان آن قوم كسی بهتر از او وجود دارد، به‌درستی كه به خدا، رسول او و مسلمانان خیانت كرده است» همانند این روایات، از نظر معنوی به صورت متواتر نقل شده؛ اگر چه الفاظ آنها مختلف هستند.<br>
 
چرا راه دور برویم، خداوند متعال در قرآن كریم وجدان‌های بیدار را به قضاوت فرا میخواند و می‌فرماید:
أَ فَمَنْ یَهْدی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدی فَما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ<ref>یونس/35.</ref> یا كسی كه هدایت به سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است، یا آن كس كه خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش كنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌كنید؟!<br>
أَ فَمَنْ یَهْدی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاَّ أَنْ یُهْدی فَما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ<ref>یونس/35.</ref> یا كسی كه هدایت به سوی حق می‌کند برای پیروی شایسته‌تر است، یا آن كس كه خود هدایت نمی‌شود مگر هدایتش كنند؟ شما را چه می‌شود، چگونه داوری می‌كنید؟!<br>
کسی که برتر نیست و دستمایه شیطان می شود<ref>الصحيح المسند من آثار الصحابة في الزهد والرقائق والأخلاق والأدب (الخليفي، عبد الله) ، جلد : 1 ، صفحه : 48 و الزهد لأبي داود السجستاني رقم 31 ص 54 قال محققه إسناده حسن.</ref> قطعا نسبت به امیرمؤمنان (علیه‌السلام)كه محبوب‌ترین مخلوق نزد خدا و رسول است، شایسته و سزاوار پیروی نیست. فَما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ؟<br>


خلیفه اول به صراحت می‌گوید كه: أخرج أبو داود بسنده عن قيس: خطبنا أبو بكر رضي الله عنه قال: وُلّيتُ أمركم ولست بخيركم. فإن أنا أحسنت فأعينوني. وإن أنا أسأت فسددوني وإن لي شيطاناً يعتريني فإذا رأيتموني غضبت فاجتنبوني لا اوثر في أجسادكم ولا أبشاركم<ref>الصحيح المسند من آثار الصحابة في الزهد والرقائق والأخلاق والأدب (الخليفي، عبد الله) ، جلد : 1 ، صفحه : 48 و الزهد لأبي داود السجستاني رقم 31 ص 54 قال محققه إسناده حسن.</ref> من امر شما را بر عهده گرفتم؛ درحالی‌که بهترین شما نیستم، اگر درستكار بودم، یاریم كنید؛ اگر بد كردم، جلوی مرا بگیرید؛ چرا كه من شیطانی دارم كه همواره مرا گول می‌زند.<br>
ازآنجایی‌که روایت طیر فضیلت بی نظیری را برای امیرمؤمنان (علیه‌السلام)و از طرف دیگر بطلان هر مذهبی غیر مذهب اهل بیت علیهم‌السلام را به روشنی اثبات می‌نماید، اكثر بزرگان اهل‌سنت در برابر آن موضع گرفته و تلاش کرده‌اند كه آن را تضعیف نمایند؛ تا جائی كه برخی از راویان موثق اهل‌سنت، تنها به‌خاطر نقل همین روایت به شدت تضعیف شده‌اند.
 
أبو محمد عبدالله بن محمد بن عثمان الواسطی، مشهور به إبن سقا، یكی از این روایان است. ابن سقاء... سلفی گفته است: از حافظ خمیس حوزی در مورد ابن سقاء سوال كردم، پس گفت: او از مزینه از قبیله مضر است؛ و سقا نبود؛ بلكه به این لقب مشهور بود؛ او سر شناس مردم واسط و صاحب ثروت و حافظه‌ای خوب بود؛ پدرش او را به مسافرت برد، پس از ابی‌خلیفه و ابی‌یعلی و ابن زیدان بجلی و مفضل بن جندی روایت شنید، و خداوند نیز به او در علم و عمرش بركت داد؛ و روزی از روزها داشت حدیث طیر املاء می‌كرد؛ اما مردم نتوانستند كه این روایت را تحمل كنند، پس به او هجوم آورده و او را از جای خویش بلند كردند و جای او را آب كشیدند. <ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، تذكرة الحفاظ، ج3، ص966، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی.</ref>  
آیا چنین كسی شایسته و سزاوار پیروی است یا امیرمؤمنان (علیه‌السلام)كه محبوب‌ترین مخلوق نزد خدا و رسول است. ای وجدان‌های بیدار و ای جستجوگران حقیقت، تشنگان هدایت: فَما لَكُمْ كَیْفَ تَحْكُمُونَ؟<br>
 
اگر رسول‌ِخدا در قیامت از ما شیعیان سؤال كند كه چرا علی بن ابی‌طالب را بیش از همه مردم دوست دارید، چرا ولایت او را پذیرفتید، جواب ما روشن و حجت و برهان ما قاطع است، با سربلندی و افتخار عرضه خواهیم داشت كه:
ای پیام آور خدا! ما امیرمؤمنان را دوست داریم، چرا كه خداوند او را بیش از تمام مخلوقاتش دوست دارد. ما امامت او را پذیرفته‌ایم؛ چون او برترین اصحاب بعد از شما بود، این شما بودید كه به ما دستور دادید علی بن ابی‌طالب را دوست بداریم.
اما كسانی كه از علی بن ابی‌طالب پیروی نكرده‌اند، به جای دوست داشتنش، با او جنگیده‌اند، یاران و دوستان او را به شهادت رسانده‌اند، بر منابر مساجد و در خطبه‌های نماز او را سب کرده‌اند و ناسزا گفته‌اند، چه پاسخی خواهند داشت؟
دیدگاه‌های بزرگان اهل‌سنت درباره اسناد روایت: ازآنجایی‌که روایت طیر فضیلت بی نظیری را برای امیرمؤمنان (علیه‌السلام)و از طرف دیگر بطلان هر مذهبی غیر مذهب اهل بیت علیهم‌السلام را به روشنی اثبات می‌نماید، اكثر بزرگان اهل‌سنت در برابر آن موضع گرفته و تلاش کرده‌اند كه آن را تضعیف نمایند؛ تا جائی كه برخی از راویان موثق اهل‌سنت، تنها به‌خاطر نقل همین روایت به شدت تضعیف شده‌اند.
أبو محمد عبدالله بن محمد بن عثمان الواسطی، مشهور به إبن سقا، یكی از این روایان است. ابن السقاء الحافظ الامام محدث واسط أبو محمد عبدالله بن محمد بن عثمان الواسطی... قال السلفی سألت الحافظ خمیسا الحوزی عن ابن السقاء فقال: هو من مزینة مضر ولم یكن سقاء بل لقب له، موجوه الواسطیین وذوی الثروة والحفظ، رحل به أبوه فأسمعه من أبی خلیفة وأبی یعلی وابن زیدان البجلی والمفضل ابن الجندی وبارك الله فی سنه وعلمه، واتفق انه أملی حدیث الطیر فلم تحتمله نفوسهم فوثبوا به وأقاموه وغسلوا موضعه.
ابن سقاء... سلفی گفته است: از حافظ خمیس حوزی در مورد ابن سقاء سوال كردم، پس گفت: او از مزینه از قبیله مضر است؛ و سقا نبود؛ بلكه به این لقب مشهور بود؛ او سر شناس مردم واسط و صاحب ثروت و حافظه ای خوب بود؛ پدرش او را به مسافرت برد، پس از ابی خلیفه و ابی یعلی و ابن زیدان بجلی و مفضل بن جندی روایت شنید، و خداوند نیز به او در علم و عمرش بركت داد؛ و روزی از روزها داشت حدیث طیر املاء می‌كرد؛ اما مردم نتوانستند كه این روایت را تحمل كنند، پس به او هجوم آورده و او را از جای خویش بلند كردند و جای او را آب كشیدند. <ref>الذهبی الشافعی، شمس‌الدین ابوعبدالله محمد بن أحمد بن عثمان (متوفای 748 هـ)، تذكرة الحفاظ، ج3، ص966، ناشر: دار الكتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولی.</ref>  
تعدادی از علمای سنی، دچار سردرگمی شده‌اند، در برخی از كتاب‌ها صحت روایت را پذیرفته و در برخی دیگر با شك و تردید به آن نگریسته‌اند.
تعدادی از علمای سنی، دچار سردرگمی شده‌اند، در برخی از كتاب‌ها صحت روایت را پذیرفته و در برخی دیگر با شك و تردید به آن نگریسته‌اند.


confirmed
۲٬۱۹۰

ویرایش