confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۵: | خط ۵: | ||
=== معنای لغوی سنت در زبان فارسی === | === معنای لغوی سنت در زبان فارسی === | ||
در زبان فارسی سنت دارای چندین مترادف است، از جمله: آداب، آیین، رسم، رسوم، عرف، مذهب، راه، روش، سیره، ختنه، ختنه سوران. دهخدا سنت را به راه و روش، طریقه، قانون، روش، آیین، رسم و نهاد معنا کرده و جمع آن را سنن دانسته است <ref>لغتنامه دهخدا</ref>. | در زبان فارسی سنت دارای چندین مترادف است، از جمله: آداب، آیین، رسم، رسوم، عرف، مذهب، راه، روش، سیره، ختنه، ختنه سوران. دهخدا سنت را به راه و روش، طریقه، قانون، روش، آیین، رسم و نهاد معنا کرده و جمع آن را سنن دانسته است <ref>لغتنامه دهخدا</ref>. | ||
=== معنای لغوی سنت در زبان عربی === | === معنای لغوی سنت در زبان عربی === | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
صاحب تهذیب اللغه مینویسد: «و السنة الطریقة المستقیمة المحمودة، ولذلک قیل: فلان من أهل السنة <ref>محمد الأزهری، تهذیب اللغة، ج 12، ص 210.</ref>)؛ سنت عبارت از راه پسندیده مستقیم است و این که میگویند فلانی اهل سنت است یعنی اهل راه مستقیم و پسندیده است». | صاحب تهذیب اللغه مینویسد: «و السنة الطریقة المستقیمة المحمودة، ولذلک قیل: فلان من أهل السنة <ref>محمد الأزهری، تهذیب اللغة، ج 12، ص 210.</ref>)؛ سنت عبارت از راه پسندیده مستقیم است و این که میگویند فلانی اهل سنت است یعنی اهل راه مستقیم و پسندیده است». | ||
برخی نیز معتقدند بنمایه اصلی واژه سنت از این گفتار اعراب گرفته شده است که میگویند «سنت الماء اذا والیت فی صبه؛ عرب به ریزش پیاپی آب، سنت میگوید<ref>، محمد تقی الحکیم، السنة فی الشریعة الاسلامیة، ص7.</ref> پس بُن معنایی آن جریان مداوم و مستمر است. | برخی نیز معتقدند بنمایه اصلی واژه سنت از این گفتار اعراب گرفته شده است که میگویند «سنت الماء اذا والیت فی صبه؛ عرب به ریزش پیاپی آب، سنت میگوید<ref>، محمد تقی الحکیم، السنة فی الشریعة الاسلامیة، ص7.</ref> پس بُن معنایی آن جریان مداوم و مستمر است. | ||
== سنت به معنای روش یا روش خوب؟ == | == سنت به معنای روش یا روش خوب؟ == | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته میشود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲.)</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br>سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ «<ref>(نساء،26)</ref>که اشاره به سنتهای (صحیح) پیشینیان است. و نیز آیه کریمه «لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ <ref>(حجر،13)</ref>که اشاره به روش سیئه و اشتباه دارد. | سنت در یک معنی به راه و روش و طریق گفته میشود <ref>(قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۱ ش، ششم، ج۳، ص۳۴۲.)</ref> بر این مبنا به روشی که مردم از آن پیروی کنند و برای آنان به صورت عادت در آمده باشد (چه نیکو و چه ناپسند) سنت گفته میشود.<br>سنت در قرآن به هر دو به هر دو معنا به کار رفته است: «یُرِیدُ اللَّهُ لِیُبَیِّنَ لَکُمْ وَیَهْدِیَکُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَیَتُوبَ عَلَیْکُمْ ۗ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ «<ref>(نساء،26)</ref>که اشاره به سنتهای (صحیح) پیشینیان است. و نیز آیه کریمه «لَا یُؤْمِنُونَ بِهِ ۖ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِینَ <ref>(حجر،13)</ref>که اشاره به روش سیئه و اشتباه دارد. | ||
اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> | اما برخی سنت را راه و روش پسندیده میدانند، طبق این معنا، سنت به معنای شیوه و روش نیکو است و برای اینکه شیوه نادرست و ناپسند را افاده کند، باید مقید به قید سیئه شود<ref>[جرجانی، محمد ابن علی، کتاب التعریفات، ص۱۲۲.</ref> . | ||
== سنت الله == | == سنت الله == | ||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
واژۀ سنت در قرآن کریم به خداوند و نیز به گذشتگان نسبتدادهشده است؛ چنانکه میفرماید: سُنَّةَ اللّٰهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّٰهِ تَبْدِیلاً؛ <ref>فتح آیه 23.</ref> «سنّت الهی، بر این بوده [که حقّ بر باطل غالب شود] و ابداً در سنّت خدا تغییر نخواهی یافت.<br>بنابراین سنتهای الهی آن بخش از تدبیر و سازماندهی خداوند را در بردارد که استمرار داشته و رویه و روش غیرقابل تبدیل و تحویل خداوند است. سنت در این معنای وسیع، دربرگیرنده تمام موجودات، از جمله انسان و زندگی فردی و اجتماعی اوست و بر هر موجودی در هر زمان و تحت هر شرایط، یک یا چند «سنة الله» حکومت میکند. <ref>احمد حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن، ص14.</ref> سنتهای الهی قوانین مدیریت جهان و انسان توسط خداوند متعال هستند. | واژۀ سنت در قرآن کریم به خداوند و نیز به گذشتگان نسبتدادهشده است؛ چنانکه میفرماید: سُنَّةَ اللّٰهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّٰهِ تَبْدِیلاً؛ <ref>فتح آیه 23.</ref> «سنّت الهی، بر این بوده [که حقّ بر باطل غالب شود] و ابداً در سنّت خدا تغییر نخواهی یافت.<br>بنابراین سنتهای الهی آن بخش از تدبیر و سازماندهی خداوند را در بردارد که استمرار داشته و رویه و روش غیرقابل تبدیل و تحویل خداوند است. سنت در این معنای وسیع، دربرگیرنده تمام موجودات، از جمله انسان و زندگی فردی و اجتماعی اوست و بر هر موجودی در هر زمان و تحت هر شرایط، یک یا چند «سنة الله» حکومت میکند. <ref>احمد حامد مقدم، سنتهای اجتماعی در قرآن، ص14.</ref> سنتهای الهی قوانین مدیریت جهان و انسان توسط خداوند متعال هستند. | ||
سنت الله در تعبیر دیگری همان احکام الهی و اوامر و نواهی خداوند است، ابن منظور معتقد است سنت خداوند به معنای احکام، اوامر و نواهی خداوند است: «وسنة الله: أحکامه و أمره و نهیه؛ <ref>لسان العرب، ج13، ص225</ref> وی در ادامه افزوده: «و سن الله سنة أی بین طریقاً قویماً؛ خداوند برای مردم سنت نهاد، یعنی راه صحیح و درستی را بیان کرد.» | سنت الله در تعبیر دیگری همان احکام الهی و اوامر و نواهی خداوند است، ابن منظور معتقد است سنت خداوند به معنای احکام، اوامر و نواهی خداوند است: «وسنة الله: أحکامه و أمره و نهیه؛ <ref>لسان العرب، ج13، ص225</ref> وی در ادامه افزوده: «و سن الله سنة أی بین طریقاً قویماً؛ خداوند برای مردم سنت نهاد، یعنی راه صحیح و درستی را بیان کرد.» | ||
== سنت در اصطلاح == | == سنت در اصطلاح == | ||
در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست میآید، سنت میگویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز دلایل قرآنی مثل: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ <ref>نساء،59</ref> لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ <ref>احزاب، 21</ref> و وما ینطِقُ عَنِ الهَوَی * إنْ هُوَ إلاّ وَحْیٌ یُوحَی)<ref>(النجم: 3، 4)</ref> و نیز «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا <ref>حشر، 7</ref>حجیت دارد و باید مورد اتّباع قرار گیرد. <br>علیرغم وحدت قول همه مسلمانان که سنت پیامبر متّبَع و حجت است، اینکه سنت واقعی پیامبر چگونه و با چه واسطهای به ما میرسد، مورد وفاق نیست که در صفحه [[منابع دین در نگاه فریقین]] باید مورد بحث واقع شود و نیز بحثی لازم است در اینکه علاوه بر سنت خود پیامبر، سنت چه کسانی مورد وثوق و حجت است. | در اصطلاح راه و روش و سیره هر کس را که از قول و فعل و تقریر او به دست میآید، سنت میگویند و مسلمانان اتفاق نظر دارند که قول و فعل و تقریر پیامبر اکرم به دلایل عقلی و نیز دلایل قرآنی مثل: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ <ref>نساء،59</ref> لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ <ref>احزاب، 21</ref> و وما ینطِقُ عَنِ الهَوَی * إنْ هُوَ إلاّ وَحْیٌ یُوحَی)<ref>(النجم: 3، 4)</ref> و نیز «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا <ref>حشر، 7</ref>حجیت دارد و باید مورد اتّباع قرار گیرد. <br>علیرغم وحدت قول همه مسلمانان که سنت پیامبر متّبَع و حجت است، اینکه سنت واقعی پیامبر چگونه و با چه واسطهای به ما میرسد، مورد وفاق نیست که در صفحه [[منابع دین در نگاه فریقین]] باید مورد بحث واقع شود و نیز بحثی لازم است در اینکه علاوه بر سنت خود پیامبر، سنت چه کسانی مورد وثوق و حجت است. | ||
== سنت در دیدگاه شیعه == | == سنت در دیدگاه شیعه == | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
شیعه، امامان دوازدهگانه و حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را مستند به برخی از آیات قرآن مجید مثل آیه ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ﴾ <ref>(النساء: ۵۹)</ref> و آیه تطهیر، آیه ولایت و... و نیز احادیث متواتر پیامبر اسلام، مثل: حدیث ثقلین، حدیث جابر و ... معصوم میدانند و قول و فعل و تقریر آنان را تفسیر و تبیین و تفریع سنت نبوی شمرده و آن را حجت میشمارند، حدیث متواتر ثقلین که در کتاب «حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت:» نوشته احمد ماحوزی، از بیش از بیست و پنج نفر از صحابه از پیامبر اکرم)(صلیالله علیه وآله وسلّم) مثل: امام علی (علیهالسلام)، ابوذر غفاری، ابو سعید خدری، زید بن ارقم، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله، حذیفه بن أسید و حتی ابوهریره نقل شده است<ref>نسائی، السنن الکبری، ج۵، ص۴۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۶؛ ترمذی، سنن الترمذی، ح ۳۸۷۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۳۷۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، صص ۱۸۳ و ۱۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۶۶؛ ترمذی، صحیح ترمذی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۵، ص۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۸۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، صص ۱۳، ۱۷، ۲۶ و ۵۹؛ العقیلی، ضعفاء الکبیر، ج۴، ص۳۶۲؛ البزار، البحر الزخار، ص۸۸، ح ۸۶۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۷۷، ح ۳۷۹۸۱؛ دارقطنی، المؤتلف و المختلف، ج۲، ص۱۰۴۶؛ الهیثمی، کشف الاستار، ج۳، ص۲۲۳، ح ۲۶۱۷؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۳، ص۲۱۹، ش ۲۹۰۷؛ البانی، ظلال الجنة، ح ۱۴۶۵؛ ینابیع المودة قندوزی، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷ و عسقلانی، ابنحجر، الاصابه، ج۷، ص۲۷۴-۲۴۵.</ref>. | شیعه، امامان دوازدهگانه و حضرت فاطمه سلاماللهعلیها را مستند به برخی از آیات قرآن مجید مثل آیه ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الأَمْرِ مِنْکمْ﴾ <ref>(النساء: ۵۹)</ref> و آیه تطهیر، آیه ولایت و... و نیز احادیث متواتر پیامبر اسلام، مثل: حدیث ثقلین، حدیث جابر و ... معصوم میدانند و قول و فعل و تقریر آنان را تفسیر و تبیین و تفریع سنت نبوی شمرده و آن را حجت میشمارند، حدیث متواتر ثقلین که در کتاب «حدیث الثقلین و مقامات اهل البیت:» نوشته احمد ماحوزی، از بیش از بیست و پنج نفر از صحابه از پیامبر اکرم)(صلیالله علیه وآله وسلّم) مثل: امام علی (علیهالسلام)، ابوذر غفاری، ابو سعید خدری، زید بن ارقم، زید بن ثابت، جابر بن عبدالله، حذیفه بن أسید و حتی ابوهریره نقل شده است<ref>نسائی، السنن الکبری، ج۵، ص۴۵؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۸۶؛ ترمذی، سنن الترمذی، ح ۳۸۷۶؛ حاکم نیشابوری، المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۴، ص۳۷۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۵، صص ۱۸۳ و ۱۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۱۶۶؛ ترمذی، صحیح ترمذی، ج۵، ص۳۲۸؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۶۶؛ طبرانی، المعجم الاوسط، ج۵، ص۸۹؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۸۰؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۳، صص ۱۳، ۱۷، ۲۶ و ۵۹؛ العقیلی، ضعفاء الکبیر، ج۴، ص۳۶۲؛ البزار، البحر الزخار، ص۸۸، ح ۸۶۴؛ متقی هندی، کنز العمال، ج۱۴، ص۷۷، ح ۳۷۹۸۱؛ دارقطنی، المؤتلف و المختلف، ج۲، ص۱۰۴۶؛ الهیثمی، کشف الاستار، ج۳، ص۲۲۳، ح ۲۶۱۷؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ج۳، ص۲۱۹، ش ۲۹۰۷؛ البانی، ظلال الجنة، ح ۱۴۶۵؛ ینابیع المودة قندوزی، ج۱، ص۱۰۶-۱۰۷ و عسقلانی، ابنحجر، الاصابه، ج۷، ص۲۷۴-۲۴۵.</ref>. | ||
در نهایت میتوان گفت در بین شیعیان سنت به قول و فعل و تقریر معصوم (علیهالسّلام) اطلاق میشود | در نهایت میتوان گفت در بین شیعیان سنت به قول و فعل و تقریر معصوم (علیهالسّلام) اطلاق میشود <ref>مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، قم، بوستان کتاب، ۱۴۱۵ه ق، ج۲، ص۶۳. <br> | ||
</ref><br>در حدیثی از حضرت امام علی (علیهالسلام): در تعریف سنت آمده است که: | </ref>.<br>در حدیثی از حضرت امام علی (علیهالسلام): در تعریف سنت آمده است که: | ||
اَلسُّنَّة - و اللّه - سُنَّةُ مُحمِّدٍ(صلیالله علیه وآله وسلّم) وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَة - وَ اللّه - مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا. <ref>(کتاب سلیم بن قیس الهلالی ج۲، ص ۹۶۴)</ref> | اَلسُّنَّة - و اللّه - سُنَّةُ مُحمِّدٍ(صلیالله علیه وآله وسلّم) وَ الْبِدْعَةُ ما فارَقَها وَ الْجَماعَة - وَ اللّه - مُجامَعَةُ اَهْلِ الْحَقِّ وَ اِنْ قَلّوا وَ الْفُرقَةُ مُجامَعَةُ اَهْلِ الْباطِلِ وَ اِنْ کَثُروا. <ref>(کتاب سلیم بن قیس الهلالی ج۲، ص ۹۶۴)</ref> | ||
به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد (صلیالله علیه وآله وسلّم) است و بدعت آنچه خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن با اهل حق است هرچند اندک باشند و تفرقه، همدستی با اهل باطل است هرچند بسیار باشند. | به خدا سوگند، سنّت، همان سنّت محمّد (صلیالله علیه وآله وسلّم) است و بدعت آنچه خلاف آن باشد و به خدا قسم، جماعت، همدست شدن با اهل حق است هرچند اندک باشند و تفرقه، همدستی با اهل باطل است هرچند بسیار باشند. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== سنت در اصطلاح اهل تسنن == | == سنت در اصطلاح اهل تسنن == | ||
اهلسنت هم مدعی هستند که فقهشان را از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) اخذ کردند نه از خلفای اربعه و یا ائمه چهارگانه، لذا صحابه و ائمه چهارگانه، علما و مجتهدین امت بودند که بر اساس اقوال و افعال رسولالله مسائل فقهی را پایهگذاری و تدوین کردند و در هیچ موردی این مجتهدین دیدگاهی از جانب خود وضع نکردهاند مگر اینکه آنجا سخنی از پیامبر یا فعلی از پیامبر خدا وجود داشته است، بهاینترتیب پیروی از فقه تدوین شده آنها پیروی از آن حضرت صلیالله علیه و آله و سلم بهحساب میآید، و اگر چنانچه یکی از امامان چهارگانه اهلسنت موردی را برخلاف سنت رسولالله وضع کرده باشند، بهاتفاق علمای اهلسنت قابل پذیرش نمیباشد چرا که اصل دین اتباع از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) است، البته برخی از علمای اهلسنت، سنت صحابه را نیز همچون سنت پیامبر حجت دانستهاند<ref>(ر. ک شاطبی در الموافقات، ج ۴، ص ۷۴.)</ref> و برخی از اهل سنت معتقدند هر کس اطلاق نام صحابی بر او صحیح باشد، عادل است | اهلسنت هم مدعی هستند که فقهشان را از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) اخذ کردند نه از خلفای اربعه و یا ائمه چهارگانه، لذا صحابه و ائمه چهارگانه، علما و مجتهدین امت بودند که بر اساس اقوال و افعال رسولالله مسائل فقهی را پایهگذاری و تدوین کردند و در هیچ موردی این مجتهدین دیدگاهی از جانب خود وضع نکردهاند مگر اینکه آنجا سخنی از پیامبر یا فعلی از پیامبر خدا وجود داشته است، بهاینترتیب پیروی از فقه تدوین شده آنها پیروی از آن حضرت صلیالله علیه و آله و سلم بهحساب میآید، و اگر چنانچه یکی از امامان چهارگانه اهلسنت موردی را برخلاف سنت رسولالله وضع کرده باشند، بهاتفاق علمای اهلسنت قابل پذیرش نمیباشد چرا که اصل دین اتباع از رسولالله (صلیالله علیه و آله و سلم) است، البته برخی از علمای اهلسنت، سنت صحابه را نیز همچون سنت پیامبر حجت دانستهاند<ref>(ر. ک شاطبی در الموافقات، ج ۴، ص ۷۴.)</ref> و برخی از اهل سنت معتقدند هر کس اطلاق نام صحابی بر او صحیح باشد، عادل است<ref>الاصابة فی تمییز الصحابة، ج ۱، ص ۱۶۲</ref>. | ||
== سنت در ادبیات تقریبی == | == سنت در ادبیات تقریبی == | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
=== سنت به معنی فرهنگ === | === سنت به معنی فرهنگ === | ||
سنت در مفهوم غیردینی معمولاً به صورت جمع و مترادف با آداب و رسوم به کار میرود و عبارت است از اعمال و رفتارهایی که در خانواده، قبیله و جامعه از زمانهای گذشته به ارث مانده و برای انجام آن، دلیل منطقی، دستور صریح و یا قانون مدونی وجود ندارد و همین مفهوم است که در انسانشناسی فرهنگی مدنظر است | سنت در مفهوم غیردینی معمولاً به صورت جمع و مترادف با آداب و رسوم به کار میرود و عبارت است از اعمال و رفتارهایی که در خانواده، قبیله و جامعه از زمانهای گذشته به ارث مانده و برای انجام آن، دلیل منطقی، دستور صریح و یا قانون مدونی وجود ندارد و همین مفهوم است که در انسانشناسی فرهنگی مدنظر است <ref>امان الله قرایی مقدم، انسانشناسی فرهنگی (مردمشناسی فرهنگی)، (تهران: ابجد، 1382ش)، ص102.</ref>. | ||
== سنت به معنای عام فرهنگ == | == سنت به معنای عام فرهنگ == | ||
سنت ارزشها، هنجارها، قواعد و اصول معینی هستند که توسط جامعه پذیرفته شدهاند و باید و نبایدهای زندگی اجتماعی را مشخص میکنند.. سنت از عناصر اصلی شکلدهی به فرهنگ است و حتی به نحوی آن را میتوان منبع اصلی زایش ارزشها، هنجارها و باورها و تفکرات مشترک بین اعضای یک جامعه به حساب آورد. سنت به این معنا با معنای عام فرهنگ هم معنا است. | سنت ارزشها، هنجارها، قواعد و اصول معینی هستند که توسط جامعه پذیرفته شدهاند و باید و نبایدهای زندگی اجتماعی را مشخص میکنند.. سنت از عناصر اصلی شکلدهی به فرهنگ است و حتی به نحوی آن را میتوان منبع اصلی زایش ارزشها، هنجارها و باورها و تفکرات مشترک بین اعضای یک جامعه به حساب آورد. سنت به این معنا با معنای عام فرهنگ هم معنا است. | ||
== در جامعهشناسی: سنت به معنای اخلاقیات نهادینه شده == | == در جامعهشناسی: سنت به معنای اخلاقیات نهادینه شده == | ||
سنت عبارت است از نمونههای اخلاق جامعه که در فرهنگ آن جامعه دارای ثبات و نهادینه شده باشد. | سنت عبارت است از نمونههای اخلاق جامعه که در فرهنگ آن جامعه دارای ثبات و نهادینه شده باشد. | ||
== در جامعه در جامعهشناسی دین: سنت به معنای دستورات دینی به ثبات رسیده == | == در جامعه در جامعهشناسی دین: سنت به معنای دستورات دینی به ثبات رسیده == | ||
سنت عبارت از مجموعه دستورات دینی و اخلاقیاتی است که در جماعتهای مذهبی به ثبات رسیده باشد. | سنت عبارت از مجموعه دستورات دینی و اخلاقیاتی است که در جماعتهای مذهبی به ثبات رسیده باشد. | ||
== در فقه اسلامی: سنت(مستحب) به معنای یکی از احکام خمسه == | == در فقه اسلامی: سنت(مستحب) به معنای یکی از احکام خمسه == | ||
به هر حکم شرعیای که برای انجامدادن آن ثواب هست و برای انجام ندادن آن گناه و عقابی نیست گفته میشود. با این تعریف سنت یکی از احکام خمسهٔ تکلیفی میباشد. سنت در اصطلاح فقها عبارت است از: | به هر حکم شرعیای که برای انجامدادن آن ثواب هست و برای انجام ندادن آن گناه و عقابی نیست گفته میشود. با این تعریف سنت یکی از احکام خمسهٔ تکلیفی میباشد. سنت در اصطلاح فقها عبارت است از: | ||
همه مسلمانان به عصمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عقیده دارند، بدین جهت قول، فعل و تقریر او نزد همۀ مسلمانان سنت به شمار میرود. از آن جا که شیعه به عصمت ائمه اهلبیت علیهمالسلام اعتقاد دارد قول، فعل و تقریر آنان نیز داخل در سنت خواهد بود. راه اثبات سنت نقل است که دوگونه میباشد: متواتر و غیر متواتر. | همه مسلمانان به عصمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله عقیده دارند، بدین جهت قول، فعل و تقریر او نزد همۀ مسلمانان سنت به شمار میرود. از آن جا که شیعه به عصمت ائمه اهلبیت علیهمالسلام اعتقاد دارد قول، فعل و تقریر آنان نیز داخل در سنت خواهد بود. راه اثبات سنت نقل است که دوگونه میباشد: متواتر و غیر متواتر. | ||
== در اصطلاح اصولیون: سنت به معنای مجموع افعال و اقوال و تقاریر حجت الهی == | == در اصطلاح اصولیون: سنت به معنای مجموع افعال و اقوال و تقاریر حجت الهی == | ||
مجموع قول و فعل و تقریر یک شخص که نشان از موافقت وی با آن نظر یا عمل باشد و از لحاظ شرعی برای دیگران حجت باشد را سنت آن شخص میگویند و مجموع افعال و اقوال و تقاریر پیامبر اسلام که حجت شرعی بر صحت آن قول یا فعل از نگاه شارع و رضایت شارع مقدس نسبت به آن است سنت نبوی نامیده میشود. | مجموع قول و فعل و تقریر یک شخص که نشان از موافقت وی با آن نظر یا عمل باشد و از لحاظ شرعی برای دیگران حجت باشد را سنت آن شخص میگویند و مجموع افعال و اقوال و تقاریر پیامبر اسلام که حجت شرعی بر صحت آن قول یا فعل از نگاه شارع و رضایت شارع مقدس نسبت به آن است سنت نبوی نامیده میشود. | ||
از جهت حجیت دلالت بر احکام شرعی سنت بعد از قرآن دومین مرتبه را داراست چون «مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّه» <ref>نساء/۸۰</ref> هر که از پیغمبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است و خداوند فرموده که «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا<ref>»<big>[حشر/۷]</big></ref> چیزهایی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجرا کنید، و از چیزهایی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید و خداوند جایی برای مشاقه با رسول نگذاشته است. | از جهت حجیت دلالت بر احکام شرعی سنت بعد از قرآن دومین مرتبه را داراست چون «مَّنْ یُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللّه» <ref>نساء/۸۰</ref> هر که از پیغمبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است و خداوند فرموده که «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا<ref>»<big>[حشر/۷]</big></ref> چیزهایی را که پیغمبر برای شما (از احکام الهی) آورده است اجرا کنید، و از چیزهایی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید و خداوند جایی برای مشاقه با رسول نگذاشته است. | ||
== در علم حقوق: سنت به معنای قانون مقبول عرف جامعه == | == در علم حقوق: سنت به معنای قانون مقبول عرف جامعه == | ||
در برخی کشور پایه حقوق با مراجعه به عرف به دست میآید(کامن لاو)و «عرف یا سنت» چیزی است که لااقل از یکی دو نسل قبل در جامعه و بین مردم مشهور و معمول بوده و مقبول همگانی است، در نگاه آنها سنتی که بر حسب ملاحظات ملی، مذهبی یا قومی شکل گرفته، میتواند شاخص رفتارهای عرفی باشد. البته زمان در این تعریف بسیار حائز اهمیت است، چراکه سنتها در مقاطع مختلف تاریخی قابل تبدیل هستند، هرچند غالباً سنت حاکم بر یک جامعه دارای پایداری نسبی است. | در برخی کشور پایه حقوق با مراجعه به عرف به دست میآید(کامن لاو)و «عرف یا سنت» چیزی است که لااقل از یکی دو نسل قبل در جامعه و بین مردم مشهور و معمول بوده و مقبول همگانی است، در نگاه آنها سنتی که بر حسب ملاحظات ملی، مذهبی یا قومی شکل گرفته، میتواند شاخص رفتارهای عرفی باشد. البته زمان در این تعریف بسیار حائز اهمیت است، چراکه سنتها در مقاطع مختلف تاریخی قابل تبدیل هستند، هرچند غالباً سنت حاکم بر یک جامعه دارای پایداری نسبی است. | ||
== سنت به معنای نگاه دینی در مقابل نگاه مدرنیته == | == سنت به معنای نگاه دینی در مقابل نگاه مدرنیته == | ||
سنت اشاره به جوهرهای است که رابطه میان انسان و خدا را توضیح میدهد، این برداشت از سنت قرین با مفهوم دین است و در مقام تعارض مدرنیته با دین از این اصطلاح استفاده میشود. | سنت اشاره به جوهرهای است که رابطه میان انسان و خدا را توضیح میدهد، این برداشت از سنت قرین با مفهوم دین است و در مقام تعارض مدرنیته با دین از این اصطلاح استفاده میشود. | ||
== معنای سنت در نسبت با محافظهکاری == | == معنای سنت در نسبت با محافظهکاری == | ||
سنت در یکی از تعاریف رایج در بین مردم، انتقال به گذشته و پافشاری در حفظ شرایط موجود است سنت به این اصطلاح نوعی محافظهکاری محسوب میشود، در این اصطلاح سنت حقیقتی است که در گذشته وجود داشته و تلاش میشود مجدداً احیا شود یا جامعه به شرایط پیشینی عودت داده شود و این سنت پایه اساسی محافظهکاری است که محافظهکارها در صدد حفظ آن است. و در نگاه مدرنیستها این معنا از سنت در تقابل با تغییر و اصلاح اجتماعی است. | سنت در یکی از تعاریف رایج در بین مردم، انتقال به گذشته و پافشاری در حفظ شرایط موجود است سنت به این اصطلاح نوعی محافظهکاری محسوب میشود، در این اصطلاح سنت حقیقتی است که در گذشته وجود داشته و تلاش میشود مجدداً احیا شود یا جامعه به شرایط پیشینی عودت داده شود و این سنت پایه اساسی محافظهکاری است که محافظهکارها در صدد حفظ آن است. و در نگاه مدرنیستها این معنا از سنت در تقابل با تغییر و اصلاح اجتماعی است. | ||
== سنت در بحث مشروعیت رهبر و حاکم == | == سنت در بحث مشروعیت رهبر و حاکم == | ||
سنت در قبال دو نوع دیگر اقتدار یعنی اقتدار کاریزماتیک و قانونی قرار نمیگیرد در این اصطلاح سنت اقتداری است که از قبل مورد همراهی مردم بوده و استمرار یافته است. | سنت در قبال دو نوع دیگر اقتدار یعنی اقتدار کاریزماتیک و قانونی قرار نمیگیرد در این اصطلاح سنت اقتداری است که از قبل مورد همراهی مردم بوده و استمرار یافته است. | ||
== نسبت سنت و عقلانیت == | == نسبت سنت و عقلانیت == | ||
در مبحث سنت و عقلانیت در بیان غربی ها، سنت مجموعهای از احساسات و گزارههای غیرعقلایی یا ضدعقلانی است (دگماتیسم)در قبال مدرنیته که محور اساسی آن، عقلانیت و خردورزی خود بنیاد است<ref>لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «دگماتیسم».</ref> | در مبحث سنت و عقلانیت در بیان غربی ها، سنت مجموعهای از احساسات و گزارههای غیرعقلایی یا ضدعقلانی است (دگماتیسم)در قبال مدرنیته که محور اساسی آن، عقلانیت و خردورزی خود بنیاد است<ref>لغتنامهٔ دهخدا، سرواژهٔ «دگماتیسم».</ref> <big>نگاه مدرنیته در همه موارد، مورد نقد است</big> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
[[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] | [[رده:مفاهیم و اصطلاحات اسلامی]] |