۸۸٬۱۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'زمینة' به 'زمینه') |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
مرور بر آثار بیضاوی بهخوبی نشان میدهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[کرّامیه|کرّامیه]] و از دیدگاهها یفرق گوناگون [[شیعه]] از [[امامیه]] و [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] و حتی برخی فرق کمشناخته چون [[فضیلیه]]، آگاه بوده است. اما او خود به موضع اشاعره پایبند بوده است و با بهرهگیری از دانش پیشینیان این مکتب، بهویژه تحت تأثیر اندیشمندانی چون امام غزالی و [[فخرالدین رازی]] و با نگاهی عقلگرایانه به تألیف آثاری در حوزههای متنوع علوم اسلامی پرداخته است. | مرور بر آثار بیضاوی بهخوبی نشان میدهد که وی از آرای [[مذاهب]] و فرق گوناگون همچون [[معتزله]]، [[مرجئه]] و [[کرّامیه|کرّامیه]] و از دیدگاهها یفرق گوناگون [[شیعه]] از [[امامیه]] و [[زیدیه]] و [[اسماعیلیه]] و حتی برخی فرق کمشناخته چون [[فضیلیه]]، آگاه بوده است. اما او خود به موضع اشاعره پایبند بوده است و با بهرهگیری از دانش پیشینیان این مکتب، بهویژه تحت تأثیر اندیشمندانی چون امام غزالی و [[فخرالدین رازی]] و با نگاهی عقلگرایانه به تألیف آثاری در حوزههای متنوع علوم اسلامی پرداخته است. | ||
بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و [[فلسفی]] به جایگاه عقل در حوزة معارف دینی توجهی ویژه مبذول داشته، و آرای خود درباره عقل و نظر را در مجموعة «طوالعالانوار» بهتفصیل آورده است. ایشان در مباحث دینی، از عقلگرایی به سوی میراث نقلی گراییده است، ازهمینرو، نباید انتظار داشت که وی در منظومة کلامی خویش وجه تمایز شاخصی با متکلّمان پیشین داشته باشد؛ اما کوشش وی در جهت تلفیق میان عقل و نقل، نه تنها | بیضاوی با تلفیق مفاهیم کلامی و [[فلسفی]] به جایگاه عقل در حوزة معارف دینی توجهی ویژه مبذول داشته، و آرای خود درباره عقل و نظر را در مجموعة «طوالعالانوار» بهتفصیل آورده است. ایشان در مباحث دینی، از عقلگرایی به سوی میراث نقلی گراییده است، ازهمینرو، نباید انتظار داشت که وی در منظومة کلامی خویش وجه تمایز شاخصی با متکلّمان پیشین داشته باشد؛ اما کوشش وی در جهت تلفیق میان عقل و نقل، نه تنها زمینه اصلی در پیدایش آثار متنوّع او بوده، که برخی تحلیلها و مواضع خاصی را برای او نیز ایجاب کرده است. | ||
در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی بهعنوان یک فارسیزبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است. | در سخن از برخورد بیضاویبا [[حدیث]]، شایان توجه است که وی بهعنوان یک فارسیزبان، در نقل حدیث، اگرچه نقل عین عبارت عربی را «اولی» دانسته، امّا برخلاف هنجارهای [[محدّثین]]، نقل معنای آن به فارسی را نیز روا شمرده است. |