پرش به محتوا

مالک بن نبی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - 'مسئلة' به 'مسئله'
جز (جایگزینی متن - 'زمینة' به 'زمینه')
جز (جایگزینی متن - 'مسئلة' به 'مسئله')
خط ۴۱: خط ۴۱:
=مشکل اساسی جهان اسلام از نگاه او=
=مشکل اساسی جهان اسلام از نگاه او=


او که‌ از همان‌ آغاز به‌ تحولات‌ پیرامون‌ خویش‌ با دیدی‌ تحلیلی‌ می‌نگریست‌، علت‌ اصلی‌ ضعف‌ و عقب‌ماندگی‌ جهان‌ اسلام‌ را مسئلة‌ تمدن‌ تشخیص‌ داد و کتاب‌هایی‌ دربارة‌ «مشکلات‌ تمدن‌» به‌ رشتة‌ تحریر درآورد. بن‌نبی‌ در 1335 ش‌/ 1956 از فرانسه‌ به‌ قاهره رفت‌ و پس‌ از تماس‌ با بسیاری‌ از استادان‌ و دانشمندان‌ و ملاقات‌ با [[جمال عبدالناصر]] به‌ ترجمة‌ کتاب‌های‌ خود به‌ زبان‌ عربی‌ اقدام‌ کرد و از آن‌ پس‌ نوشته‌هایش‌ را به‌ زبان‌ عربی‌ منتشر نمود.
او که‌ از همان‌ آغاز به‌ تحولات‌ پیرامون‌ خویش‌ با دیدی‌ تحلیلی‌ می‌نگریست‌، علت‌ اصلی‌ ضعف‌ و عقب‌ماندگی‌ جهان‌ اسلام‌ را مسئله‌ تمدن‌ تشخیص‌ داد و کتاب‌هایی‌ دربارة‌ «مشکلات‌ تمدن‌» به‌ رشتة‌ تحریر درآورد. بن‌نبی‌ در 1335 ش‌/ 1956 از فرانسه‌ به‌ قاهره رفت‌ و پس‌ از تماس‌ با بسیاری‌ از استادان‌ و دانشمندان‌ و ملاقات‌ با [[جمال عبدالناصر]] به‌ ترجمة‌ کتاب‌های‌ خود به‌ زبان‌ عربی‌ اقدام‌ کرد و از آن‌ پس‌ نوشته‌هایش‌ را به‌ زبان‌ عربی‌ منتشر نمود.


=فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی=
=فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی=
خط ۸۱: خط ۸۱:
=اندیشه‌ها=
=اندیشه‌ها=


اندیشه‌ها و مبارزات‌ علمی‌ بن‌نبی‌ او را در زمرة‌ اندیشمندان‌ اصلاح‌طلبی‌ مانند [[[[رشید رضا|محمدرشید رضا]]]]، [[اقبال لاهوری|محمد اقبال‌ لاهوری‌]] و [[ابن‌بادیس‌]] قرار داده‌ است‌<ref>جدعان‌، ص‌ 603ـ604</ref>. وی‌ از مهمترین‌ اندیشمندان‌ اسلامی‌ است‌ که‌ به‌ مسئلة‌ تمدن‌ پرداخته‌ و با آنکه‌ اندیشه‌های‌ او به‌ گونه‌ای‌ ژرف‌ تحت‌تأثیر نظریات‌ جدید در فلسفة‌ تمدن‌ است‌، ابن‌خلدون‌ را باید نخستین‌ استاد و بزرگترین‌ الهام‌بخش‌ وی‌ دانست‌<ref>جدعان‌، ص‌ 416</ref>.
اندیشه‌ها و مبارزات‌ علمی‌ بن‌نبی‌ او را در زمرة‌ اندیشمندان‌ اصلاح‌طلبی‌ مانند [[[[رشید رضا|محمدرشید رضا]]]]، [[اقبال لاهوری|محمد اقبال‌ لاهوری‌]] و [[ابن‌بادیس‌]] قرار داده‌ است‌<ref>جدعان‌، ص‌ 603ـ604</ref>. وی‌ از مهمترین‌ اندیشمندان‌ اسلامی‌ است‌ که‌ به‌ مسئله‌ تمدن‌ پرداخته‌ و با آنکه‌ اندیشه‌های‌ او به‌ گونه‌ای‌ ژرف‌ تحت‌تأثیر نظریات‌ جدید در فلسفة‌ تمدن‌ است‌، ابن‌خلدون‌ را باید نخستین‌ استاد و بزرگترین‌ الهام‌بخش‌ وی‌ دانست‌<ref>جدعان‌، ص‌ 416</ref>.


به‌ عقیدة‌ بن‌نبی‌ «جوهر مشکل‌ هر ملت‌، در مسئلة‌ تمدن‌ آن‌ است‌ و هیچ‌ ملتی‌ قادر به‌ فهم‌ و حلّ مشکل‌ خود نخواهد بود، مگر آنکه‌ اندیشة‌ خود را تا سطح‌ تحولات‌ بزرگ‌ بشری‌ ارتقا بخشد و عوامل‌ ظهور و سقوط‌ تمدن‌ها را عمیقاً درک‌ کند»<ref>بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 21</ref>.بن‌نبی‌، شیفتة‌ جنبش‌ اصلاحی‌ «[[جمعیت‌ العلماء المسلمین‌]]» [[الجزایر]] به‌ رهبری‌ ابن‌بادیس‌ بود و در آن‌ ویژگی‌هایی‌ می‌دید که‌ حرکت‌ اصلاحی‌ [[عبده‌|شیخ‌محمد عبده‌]] فاقد آن‌ بود؛ چه‌، عبده‌ به‌ اصلاحات‌ صرفاً کلامی‌ بسنده‌ می‌کرد، اما ابن‌بادیس‌ برنامة‌ عملی‌ کاملی‌ را به‌ استناد آیة‌ شریفه‌ «اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْم‌ حَتّ'ی‌ یُغَیِّروُا م'ا بِأنْفُسِهِم‌» (رعد: 11) پذیرفته‌ بود.
به‌ عقیدة‌ بن‌نبی‌ «جوهر مشکل‌ هر ملت‌، در مسئله‌ تمدن‌ آن‌ است‌ و هیچ‌ ملتی‌ قادر به‌ فهم‌ و حلّ مشکل‌ خود نخواهد بود، مگر آنکه‌ اندیشة‌ خود را تا سطح‌ تحولات‌ بزرگ‌ بشری‌ ارتقا بخشد و عوامل‌ ظهور و سقوط‌ تمدن‌ها را عمیقاً درک‌ کند»<ref>بن‌نبی‌، 1992، ص‌ 21</ref>.بن‌نبی‌، شیفتة‌ جنبش‌ اصلاحی‌ «[[جمعیت‌ العلماء المسلمین‌]]» [[الجزایر]] به‌ رهبری‌ ابن‌بادیس‌ بود و در آن‌ ویژگی‌هایی‌ می‌دید که‌ حرکت‌ اصلاحی‌ [[عبده‌|شیخ‌محمد عبده‌]] فاقد آن‌ بود؛ چه‌، عبده‌ به‌ اصلاحات‌ صرفاً کلامی‌ بسنده‌ می‌کرد، اما ابن‌بادیس‌ برنامة‌ عملی‌ کاملی‌ را به‌ استناد آیة‌ شریفه‌ «اِنَّ اللّهَ لایُغَیِّرُ ما بِقَوْم‌ حَتّ'ی‌ یُغَیِّروُا م'ا بِأنْفُسِهِم‌» (رعد: 11) پذیرفته‌ بود.


بر این‌ اساس‌، «کلید حلّ مشکل‌ در روح‌ امت‌ قرار دارد»؛ لذا «ایجاد تمدن‌ یک‌ پدیدة‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ در شرایطی‌ درست‌ همانند شرایط‌ پیدایش‌ نخستین‌، ممکن‌ می‌شود». با این‌ حال‌، بن‌نبی‌ از جمعیت‌ العلماء المسلمین‌ الجزایر انتقاد و آن‌ را به‌ انحراف‌ از برنامة‌ مصوب‌ متهم‌ کرد، زیرا این‌ جمعیت‌ پذیرفته‌ بود که‌ همراه‌ یک‌ کاروان‌ سیاسی‌ در 1315 ش‌/ 1936 برای‌ مذاکره‌ با فرانسویان‌ به‌ پاریس‌ برود. به‌ عقیدة‌ بن‌نبی‌، اصلاح‌ وضع‌ جامعه‌ از طریق‌ سیاست‌ و حکومت‌ ممکن‌ نیست‌، زیرا حکومت‌ تابعی‌ از شرایط‌ اجتماعی‌ است‌ و جامعه‌ای‌ که‌ در آن‌ روحیة‌ «استعمارپذیری‌» حاکم‌ باشد، بناچار دارای‌ حکومتی‌ استعماری‌ خواهد بود.
بر این‌ اساس‌، «کلید حلّ مشکل‌ در روح‌ امت‌ قرار دارد»؛ لذا «ایجاد تمدن‌ یک‌ پدیدة‌ اجتماعی‌ است‌ که‌ در شرایطی‌ درست‌ همانند شرایط‌ پیدایش‌ نخستین‌، ممکن‌ می‌شود». با این‌ حال‌، بن‌نبی‌ از جمعیت‌ العلماء المسلمین‌ الجزایر انتقاد و آن‌ را به‌ انحراف‌ از برنامة‌ مصوب‌ متهم‌ کرد، زیرا این‌ جمعیت‌ پذیرفته‌ بود که‌ همراه‌ یک‌ کاروان‌ سیاسی‌ در 1315 ش‌/ 1936 برای‌ مذاکره‌ با فرانسویان‌ به‌ پاریس‌ برود. به‌ عقیدة‌ بن‌نبی‌، اصلاح‌ وضع‌ جامعه‌ از طریق‌ سیاست‌ و حکومت‌ ممکن‌ نیست‌، زیرا حکومت‌ تابعی‌ از شرایط‌ اجتماعی‌ است‌ و جامعه‌ای‌ که‌ در آن‌ روحیة‌ «استعمارپذیری‌» حاکم‌ باشد، بناچار دارای‌ حکومتی‌ استعماری‌ خواهد بود.
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
توجه‌ و اهتمام‌ بن‌نبی‌ به‌ قرآن‌ بسیار زیاد است‌. نخستین‌ کتاب‌ وی‌، الظاهرة‌ القرآنیة‌، که‌ اصل‌ آن‌ به‌ زبان‌ فرانسوی‌ است‌، نشان‌دهندة‌ این‌ دیدگاه‌ وی‌ است‌. وی‌ در این‌ کتاب‌ و در کتاب‌های‌ بعدی‌ خود همواره‌ می‌کوشد مبانی‌ افکار خویش‌ را از قرآن‌ و سنّت‌ نبوی‌ استنباط‌ کند. هدف‌ اساسی‌ بن‌نبی‌ از تألیف‌ الظاهرة‌ القرآنیة‌، ایجاد اصلاحی‌ روش‌شناختی‌ در تفسیر قرآن‌ و کمک‌ به‌ برداشت‌های‌ نوین‌ قرآنی‌ برای‌ روشنفکران‌ و تحصیل‌کردگان‌ مسلمانی‌ بود که‌ در برابر فرهنگ‌ غربی‌ به‌ دنبال‌ پایگاهی‌ محکم‌ در میراث‌ گذشتة‌ خویش‌ بودند. او در مقدمه‌ای‌ که‌ بر ترجمة‌ عربیِ این‌ کتاب‌ افزوده‌ است‌ به‌ دو انگیزة‌ اصلی‌ خود اشاره‌ می‌کند: ایجاد زمینه‌ و فرصتی‌ برای‌ جوانان‌ مسلمان‌ تا به‌ درستی‌ در دین‌ نظر کنند؛ و اصلاحی‌ شایسته‌ در شیوة‌ سنّتی‌ تفسیر قرآن‌<ref>ص‌ 53</ref>.  
توجه‌ و اهتمام‌ بن‌نبی‌ به‌ قرآن‌ بسیار زیاد است‌. نخستین‌ کتاب‌ وی‌، الظاهرة‌ القرآنیة‌، که‌ اصل‌ آن‌ به‌ زبان‌ فرانسوی‌ است‌، نشان‌دهندة‌ این‌ دیدگاه‌ وی‌ است‌. وی‌ در این‌ کتاب‌ و در کتاب‌های‌ بعدی‌ خود همواره‌ می‌کوشد مبانی‌ افکار خویش‌ را از قرآن‌ و سنّت‌ نبوی‌ استنباط‌ کند. هدف‌ اساسی‌ بن‌نبی‌ از تألیف‌ الظاهرة‌ القرآنیة‌، ایجاد اصلاحی‌ روش‌شناختی‌ در تفسیر قرآن‌ و کمک‌ به‌ برداشت‌های‌ نوین‌ قرآنی‌ برای‌ روشنفکران‌ و تحصیل‌کردگان‌ مسلمانی‌ بود که‌ در برابر فرهنگ‌ غربی‌ به‌ دنبال‌ پایگاهی‌ محکم‌ در میراث‌ گذشتة‌ خویش‌ بودند. او در مقدمه‌ای‌ که‌ بر ترجمة‌ عربیِ این‌ کتاب‌ افزوده‌ است‌ به‌ دو انگیزة‌ اصلی‌ خود اشاره‌ می‌کند: ایجاد زمینه‌ و فرصتی‌ برای‌ جوانان‌ مسلمان‌ تا به‌ درستی‌ در دین‌ نظر کنند؛ و اصلاحی‌ شایسته‌ در شیوة‌ سنّتی‌ تفسیر قرآن‌<ref>ص‌ 53</ref>.  


به‌ نظر بن‌نبی‌، بزرگترین‌ خطری‌ که‌ فرهنگ‌ و تفکر اسلامی‌ را تهدید می‌کند استشراق‌ است‌ که‌ مسلمانان‌ هنوز حیله‌های‌ آن‌ را درنیافته‌ و تأثیر آن‌ را در جای‌جایِ زندگیِ فرهنگی‌ و شئون‌ انسانی‌ خود حسّ نکرده‌اند؛ بویژه‌ آنکه‌ اکنون‌ این‌ پدیده‌ در لباس‌ دانشگاهی‌ و بر زبان‌ و قلم‌ پاره‌ای‌ از مشاهیر مسلمان‌ جاری‌ است‌. وقتی‌ توجه‌ کنیم‌ که‌ هر ساله‌ دانشجویان‌ سوری‌ و مصری‌ ـ یعنی‌ اساتید آیندة‌ فرهنگ‌ عربی‌ و بانیان‌ نهضت‌ اسلامی‌ ـ تنها در دانشگاه‌ پاریس‌ رساله‌های‌ فراوانی‌ عرضه‌ می‌کنند و در آنها بر بسط‌ و شرحِ آرای‌ استادان‌ غربی‌ خویش‌ پای‌ می‌فشرند، بزرگی‌ خطر را درمی‌یابیم‌. همین‌ جا او بر طه‌حسین‌ به‌ دلیل‌ تألیف‌ کتاب‌ فی‌الشعر الجاهلی‌ حمله‌ می‌برد و تبعیّت‌ وی‌ از مارگلیوث‌ را نکوهش‌ می‌کند که‌ با تشکیک‌ در وثاقت‌ شعر جاهلی‌ و درستی‌ انتساب‌ آن‌ به‌ شعرای‌ جاهلیت‌ راه‌ را برای‌ کمرنگ‌ کردن‌ اهمیت‌ اعجاز قرآنی‌ هموار می‌کنند (ص‌ 54 ـ57). نخستین‌ و مهمترین‌ چالش‌ ِ رویارویِ بن‌نبی‌ برای‌ اثبات‌ اعتبار و وثاقت‌ قرآن‌، مسئلة‌ اعجاز و غیربشری‌ بودنِ این‌ کتاب‌ است‌. وی‌ علی‌الاصول‌ دیدگاه‌ مفسّران‌ سنتی‌ را در زمانِ کنونی‌ نمی‌پسندد که‌ برای‌ اثباتِ الوهیتِ منشأ و مصدرِ قرآن‌ کریم‌ به‌ اعجاز بیانی‌ و ادبی‌ قرآن‌ تمسّک‌ می‌کنند و هنوز می‌کوشند فصاحت‌ و اوجِ ادبی‌ و بلاغی‌ قرآن‌ را دلیلِ اعجاز و مبنای‌ تحدّی‌ قرآن‌ قرار دهند. این‌ روش‌ تنها برای‌ نخبگانِ فرهنگی‌ جوامعِ عرب‌ کارآمد است‌. در غالبِ کشورهای‌ اسلامی‌ و بویژه‌ در ممالک‌ غیرعربی‌ کمتر کسی‌ یافت‌ می‌شود که‌ بتواند میان‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ و نظم‌ یا نثری‌ از ادبِ جاهلی‌ مقایسه‌ و داوری‌ کند. مدتهاست‌ که‌ دیگر ما آن‌ نبوغ‌ زبانِ عربی‌ را از دست‌ داده‌ایم‌ و در این‌ باب‌ صرفاً به‌ باورهایی‌ تقلیدی‌ قناعت‌ می‌کنیم‌<ref>ص‌ 58 ـ59؛ برای‌ نقد این‌ دیدگاه‌ و دفاع‌ از اعجاز بیانی‌ و بلاغی‌ رجوع کنید به مقدمة‌ محمود محمد شاکر بر همان‌ کتاب‌، ص‌ 15ـ 28</ref>.
به‌ نظر بن‌نبی‌، بزرگترین‌ خطری‌ که‌ فرهنگ‌ و تفکر اسلامی‌ را تهدید می‌کند استشراق‌ است‌ که‌ مسلمانان‌ هنوز حیله‌های‌ آن‌ را درنیافته‌ و تأثیر آن‌ را در جای‌جایِ زندگیِ فرهنگی‌ و شئون‌ انسانی‌ خود حسّ نکرده‌اند؛ بویژه‌ آنکه‌ اکنون‌ این‌ پدیده‌ در لباس‌ دانشگاهی‌ و بر زبان‌ و قلم‌ پاره‌ای‌ از مشاهیر مسلمان‌ جاری‌ است‌. وقتی‌ توجه‌ کنیم‌ که‌ هر ساله‌ دانشجویان‌ سوری‌ و مصری‌ ـ یعنی‌ اساتید آیندة‌ فرهنگ‌ عربی‌ و بانیان‌ نهضت‌ اسلامی‌ ـ تنها در دانشگاه‌ پاریس‌ رساله‌های‌ فراوانی‌ عرضه‌ می‌کنند و در آنها بر بسط‌ و شرحِ آرای‌ استادان‌ غربی‌ خویش‌ پای‌ می‌فشرند، بزرگی‌ خطر را درمی‌یابیم‌. همین‌ جا او بر طه‌حسین‌ به‌ دلیل‌ تألیف‌ کتاب‌ فی‌الشعر الجاهلی‌ حمله‌ می‌برد و تبعیّت‌ وی‌ از مارگلیوث‌ را نکوهش‌ می‌کند که‌ با تشکیک‌ در وثاقت‌ شعر جاهلی‌ و درستی‌ انتساب‌ آن‌ به‌ شعرای‌ جاهلیت‌ راه‌ را برای‌ کمرنگ‌ کردن‌ اهمیت‌ اعجاز قرآنی‌ هموار می‌کنند (ص‌ 54 ـ57). نخستین‌ و مهمترین‌ چالش‌ ِ رویارویِ بن‌نبی‌ برای‌ اثبات‌ اعتبار و وثاقت‌ قرآن‌، مسئله‌ اعجاز و غیربشری‌ بودنِ این‌ کتاب‌ است‌. وی‌ علی‌الاصول‌ دیدگاه‌ مفسّران‌ سنتی‌ را در زمانِ کنونی‌ نمی‌پسندد که‌ برای‌ اثباتِ الوهیتِ منشأ و مصدرِ قرآن‌ کریم‌ به‌ اعجاز بیانی‌ و ادبی‌ قرآن‌ تمسّک‌ می‌کنند و هنوز می‌کوشند فصاحت‌ و اوجِ ادبی‌ و بلاغی‌ قرآن‌ را دلیلِ اعجاز و مبنای‌ تحدّی‌ قرآن‌ قرار دهند. این‌ روش‌ تنها برای‌ نخبگانِ فرهنگی‌ جوامعِ عرب‌ کارآمد است‌. در غالبِ کشورهای‌ اسلامی‌ و بویژه‌ در ممالک‌ غیرعربی‌ کمتر کسی‌ یافت‌ می‌شود که‌ بتواند میان‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ و نظم‌ یا نثری‌ از ادبِ جاهلی‌ مقایسه‌ و داوری‌ کند. مدتهاست‌ که‌ دیگر ما آن‌ نبوغ‌ زبانِ عربی‌ را از دست‌ داده‌ایم‌ و در این‌ باب‌ صرفاً به‌ باورهایی‌ تقلیدی‌ قناعت‌ می‌کنیم‌<ref>ص‌ 58 ـ59؛ برای‌ نقد این‌ دیدگاه‌ و دفاع‌ از اعجاز بیانی‌ و بلاغی‌ رجوع کنید به مقدمة‌ محمود محمد شاکر بر همان‌ کتاب‌، ص‌ 15ـ 28</ref>.


به‌ اعتقاد بن‌نبی‌ مردم‌ در بدوِ ظهور اسلام‌ به‌ دلیل‌ هویت‌ ادبی‌ و زبانی‌شان‌، اعجاز قرآن‌ را با «ذوق‌ فطری‌» خویش‌ لمس‌ می‌کردند؛ پس‌ از آن‌ تا حدودِ دورة‌ عباسی‌ «ذوق‌ علمیِ» ادیبان‌ و دانشمندان‌ برای‌ درک‌ الوهیت‌ و اعجاز قرآن‌ کافی‌ بود. امروزه‌ با توجه‌ به‌ آیة‌ «قُلْ م'ا کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الْرُّسُلِ» (احقاف‌: 9) می‌توان‌ رسالت‌ پیامبر اکرم‌ را همچون‌ سایر رسالتها، پدیده‌ای‌ ـ به‌ معنای‌ علمیِ کلمه‌ ـ دانست‌ که‌ در ظروف‌ زمانی‌ و مکانیِ مشابه‌ آثار و نتایج‌ مشابه‌ به‌ همراه‌ دارد. در واقع‌، اعجاز شخصِ پیامبر در زمان‌ خودش‌ همان‌ دلایلی‌ است‌ که‌ برای‌ اسکات‌ منکران‌ ارائه‌ می‌دهد، اما اعجاز دین‌ یکی‌ از ابزارهای‌ تبلیغ‌ آن‌ است‌. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ «معجزه‌» باید برای‌ همة‌ مخاطبان‌ قابل‌فهم‌ و، در عین‌ حال‌، برتر از توانایی‌ همه آنان‌ باشد. از آن‌ مهمتر، معجزه‌ باید در تمام‌ دورة‌ زمانی‌ مفروض‌ دین‌، استمرار یابد تا تبلیغ‌ دین‌ همواره‌ تحقق‌ پذیرد. ازاین رو، اعجاز قرآن‌ در آغاز ظهور اسلام‌ با ذوق‌ فطری‌ و بعدها با ذوق‌ علمی‌ دریافت‌ می‌شد؛ اما امروز، فردِ مسلمان‌ ناگزیر است‌ که‌ این‌ اعجاز را در صورتی‌ دیگر بیابد و آن‌ بررسی‌ محتوای‌ پیام‌های‌ قرآن‌ ـ و نه‌ ظاهرِ عباراتِ آن‌ ـ است‌ <ref>ص‌ 62، 71</ref>.
به‌ اعتقاد بن‌نبی‌ مردم‌ در بدوِ ظهور اسلام‌ به‌ دلیل‌ هویت‌ ادبی‌ و زبانی‌شان‌، اعجاز قرآن‌ را با «ذوق‌ فطری‌» خویش‌ لمس‌ می‌کردند؛ پس‌ از آن‌ تا حدودِ دورة‌ عباسی‌ «ذوق‌ علمیِ» ادیبان‌ و دانشمندان‌ برای‌ درک‌ الوهیت‌ و اعجاز قرآن‌ کافی‌ بود. امروزه‌ با توجه‌ به‌ آیة‌ «قُلْ م'ا کُنْتُ بِدْعاً مِنَ الْرُّسُلِ» (احقاف‌: 9) می‌توان‌ رسالت‌ پیامبر اکرم‌ را همچون‌ سایر رسالتها، پدیده‌ای‌ ـ به‌ معنای‌ علمیِ کلمه‌ ـ دانست‌ که‌ در ظروف‌ زمانی‌ و مکانیِ مشابه‌ آثار و نتایج‌ مشابه‌ به‌ همراه‌ دارد. در واقع‌، اعجاز شخصِ پیامبر در زمان‌ خودش‌ همان‌ دلایلی‌ است‌ که‌ برای‌ اسکات‌ منکران‌ ارائه‌ می‌دهد، اما اعجاز دین‌ یکی‌ از ابزارهای‌ تبلیغ‌ آن‌ است‌. این‌ بدان‌ معناست‌ که‌ «معجزه‌» باید برای‌ همة‌ مخاطبان‌ قابل‌فهم‌ و، در عین‌ حال‌، برتر از توانایی‌ همه آنان‌ باشد. از آن‌ مهمتر، معجزه‌ باید در تمام‌ دورة‌ زمانی‌ مفروض‌ دین‌، استمرار یابد تا تبلیغ‌ دین‌ همواره‌ تحقق‌ پذیرد. ازاین رو، اعجاز قرآن‌ در آغاز ظهور اسلام‌ با ذوق‌ فطری‌ و بعدها با ذوق‌ علمی‌ دریافت‌ می‌شد؛ اما امروز، فردِ مسلمان‌ ناگزیر است‌ که‌ این‌ اعجاز را در صورتی‌ دیگر بیابد و آن‌ بررسی‌ محتوای‌ پیام‌های‌ قرآن‌ ـ و نه‌ ظاهرِ عباراتِ آن‌ ـ است‌ <ref>ص‌ 62، 71</ref>.
Writers، confirmed، مدیران
۸۶٬۳۱۴

ویرایش