۸۷٬۷۷۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'جمال الدین' به 'جمالالدین') |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
وى روى مسائل نژادى تعصبات عربى خاصى داشته و به خصوص نسبت به ایرانیان بیشتر بدان دلیل که مختار را همراهى کرده بودند، نظرى بدبینانه داشت<ref> جعفریان، رسول؛ تاریخ خلفا، قم، انتشارات دلیل ما، 1383ش، چاپ سوم، ص 642.</ref>. | وى روى مسائل نژادى تعصبات عربى خاصى داشته و به خصوص نسبت به ایرانیان بیشتر بدان دلیل که مختار را همراهى کرده بودند، نظرى بدبینانه داشت<ref> جعفریان، رسول؛ تاریخ خلفا، قم، انتشارات دلیل ما، 1383ش، چاپ سوم، ص 642.</ref>. | ||
مصعب پس از کشته شدن مختار و تسلط بر کوفه دو همسر مختار که یکى "ثابت دختر سمره بن جندب" و دیگرى "عمره دختر نعمان بن بشیر انصاری" بود را نزد خود خواند چون هر دو حاضر شدند، مصعب از هر دو پرسید شما درباره مختار چه عقیده دارید، امثابت گفت: «هر عقیده که تو دارى من هم دارم.» او را آزاد کرد. اما عمره با رشادت تمام گفت: «خدایش بیامرزد. او بندهاى از بندگان خوب خدا بود.» مصعب او را زندانى کرد و به برادر خود عبدالله بن زبیر نامه نوشت که زن مختار ادعا مىکند که او پیغمبر بوده است. عبدالله دستور قتل وى را صادر کرد و آن زن را شبانه در محلى میان کوفه و حیره به قتل رساندند<ref> ابو حنیفه دینورى، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه | مصعب پس از کشته شدن مختار و تسلط بر کوفه دو همسر مختار که یکى "ثابت دختر سمره بن جندب" و دیگرى "عمره دختر نعمان بن بشیر انصاری" بود را نزد خود خواند چون هر دو حاضر شدند، مصعب از هر دو پرسید شما درباره مختار چه عقیده دارید، امثابت گفت: «هر عقیده که تو دارى من هم دارم.» او را آزاد کرد. اما عمره با رشادت تمام گفت: «خدایش بیامرزد. او بندهاى از بندگان خوب خدا بود.» مصعب او را زندانى کرد و به برادر خود عبدالله بن زبیر نامه نوشت که زن مختار ادعا مىکند که او پیغمبر بوده است. عبدالله دستور قتل وى را صادر کرد و آن زن را شبانه در محلى میان کوفه و حیره به قتل رساندند<ref> ابو حنیفه دینورى، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمالالدین شیال، قم، منشورات الرضى، 1368ش، ص 309 و ابن الأثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر - دار بیروت، 1385، ج 4، ص 275.</ref>. وی رفتار مناسبی با [[شیعیان]] نداشت و برخی از شیعیان، همچون عمران بن حذیفه بن یمان و فرزندان حجر بن عدی به نامهای عبدالرحمن و عبدالرب را به [[شهادت]] رساند<ref>ابن اثیر، همان، ج 4، ص 280. </ref>. | ||
== ازدواج مصعب با سکینه بنت الحسین == | == ازدواج مصعب با سکینه بنت الحسین == |