۸۷٬۸۱۰
ویرایش
Wikivahdat (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' های ' به 'های ') |
جز (جایگزینی متن - 'جمال الدین' به 'جمالالدین') |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
پدر امام شامل علی بن دینگو در سال 1796 میلادی در روستای گیمری داغستان در یک خانواده آواری نژاد با اصالتی قوموقی از [[ترکیه]] به دنیا آمد. مادرش باهو میسادو نیز یک آواری نژاد بود<ref>Халилов А. М. , Идрисов М. М. Шамиль в истории Северного Кавказа и народной памяти. — Махачкала, 1998. — 119 с</ref>. او را بنا به رسم قفقازی به نام شامل میخواندند، زیرا او بسیار مریض بود و تغییر نام برای راندن ارواح خبیث بود، از این رو به شامل یا ساموئیل ملقب شد. او یک خواهر و یک دوست خاص به نام کوناک دارد که چند سال از شامل بزرگتر بود و به امام غازی ملا معروف شد. | پدر امام شامل علی بن دینگو در سال 1796 میلادی در روستای گیمری داغستان در یک خانواده آواری نژاد با اصالتی قوموقی از [[ترکیه]] به دنیا آمد. مادرش باهو میسادو نیز یک آواری نژاد بود<ref>Халилов А. М. , Идрисов М. М. Шамиль в истории Северного Кавказа и народной памяти. — Махачкала, 1998. — 119 с</ref>. او را بنا به رسم قفقازی به نام شامل میخواندند، زیرا او بسیار مریض بود و تغییر نام برای راندن ارواح خبیث بود، از این رو به شامل یا ساموئیل ملقب شد. او یک خواهر و یک دوست خاص به نام کوناک دارد که چند سال از شامل بزرگتر بود و به امام غازی ملا معروف شد. | ||
شامل با بیش از دو متر قداسبی اصیل و سیاه رنگ داشت. شامل با لباس سیاه و سفیدش با کتی گشاد و عمامه اش سربند قرمز داشت و پرچمی سیاه رنگ داشت. شامل [[زبان عربی]]، [[فلسفه]]، [[فقه]] و ادبیات عرب را نزد استادش | شامل با بیش از دو متر قداسبی اصیل و سیاه رنگ داشت. شامل با لباس سیاه و سفیدش با کتی گشاد و عمامه اش سربند قرمز داشت و پرچمی سیاه رنگ داشت. شامل [[زبان عربی]]، [[فلسفه]]، [[فقه]] و ادبیات عرب را نزد استادش جمالالدین آموخت و به [[تصوف]] پرداخت. او نزد دوستش غازی محمد در شهر براگل در مرکز مریدیه به تحصیل تصوف پرداخت. | ||
== ازدواج == | == ازدواج == | ||
امام شامل پنج بار ازدواج کرد و شش پسر ( | امام شامل پنج بار ازدواج کرد و شش پسر (جمالالدین، محمد قاضی، محمد سعید، محمد شافی، جمالالدین و محمد کمال) و پنج دختر (فاطمه، نفیسه، نجوة، باخو میسیدو و صفیه) داشت. . | ||
شامل عاشق فاطمه بنت عبدالعزیز، دختر یکی از چهرههای مشهور قفقاز بود و با او ازدواج کرد. او در سال 1810 در آنستیکول به دنیا آمد و در سال 1845 در آلوسندا درگذشت. او پنج فرزند داشت. | شامل عاشق فاطمه بنت عبدالعزیز، دختر یکی از چهرههای مشهور قفقاز بود و با او ازدواج کرد. او در سال 1810 در آنستیکول به دنیا آمد و در سال 1845 در آلوسندا درگذشت. او پنج فرزند داشت. | ||
سپس با دجافارات (جوهرة) که در سال 1821 در گمری به دنیا آمد و در سال 1839 میلادی در آخولکو درگذشت و این ازدواج خوبی بود ولی او در جوانی درگذشت. | سپس با دجافارات (جوهرة) که در سال 1821 در گمری به دنیا آمد و در سال 1839 میلادی در آخولکو درگذشت و این ازدواج خوبی بود ولی او در جوانی درگذشت. | ||
سپس با زایدات (زاهدة) بنت | سپس با زایدات (زاهدة) بنت جمالالدین الغمقی الحسینی (-1869) ازدواج کرد که در سال 1823 میلادی در غازی کاموخ به دنیا آمد و در سال 1870 میلادی در [[مدینه منوره]] درگذشت و از او صاحب سه فرزند شد. | ||
همسر چهارم شامل آنا ایوانوا اولخانوف (شوانیت) ارمنی الاصل بود که در سال 1821 میلادی متولد شد و در سال 1876 میلادی درگذشت و از او یک دختر به نام صوفی دارد و آخرین همسرش آمنه چچنی از قبیله کیست بود اما به دلیل نازا بودن او را طلاق داد. | همسر چهارم شامل آنا ایوانوا اولخانوف (شوانیت) ارمنی الاصل بود که در سال 1821 میلادی متولد شد و در سال 1876 میلادی درگذشت و از او یک دختر به نام صوفی دارد و آخرین همسرش آمنه چچنی از قبیله کیست بود اما به دلیل نازا بودن او را طلاق داد. | ||
شامل در سال 1870 در سن 74 سالگی اجازه سفر به [[مکه]] را گرفت. او با کشتی از عنابه به [[استانبول]] رفت و سلطان عبدالعزیز عثمانی با استقبال رسمی از او پذیرایی کرد و به او قصرهایی پیشنهاد داد تا یکی از آنها را انتخاب کند اما او نپذیرفت و سلطان از او خواست که برای میانجیگری در درگیری شدید [[ترکیه]] و [[مصر]] به قاهره برود و او این وظیفه را با موفقیت انجام داد و سپس به همراه خانواده و همراهانش به مکه که تحت کنترل بودقوه قضائیه عثمانی رفت و در اواخر سال 1870 میلادی مکه را به مقصد مدینه ترک کرد و در آنجا در خانه شیخ احمد الرفاعی ساکن شد. او در 4 فوریه 1871 میلادی، مطابق با 25 ذی القعده 1287 هجری قمری، پس از مغرب و قبل از عشاءدرگذشت و در [[قبرستان بقیع]] در مدینه به خاک سپرده شد. | شامل در سال 1870 در سن 74 سالگی اجازه سفر به [[مکه]] را گرفت. او با کشتی از عنابه به [[استانبول]] رفت و سلطان عبدالعزیز عثمانی با استقبال رسمی از او پذیرایی کرد و به او قصرهایی پیشنهاد داد تا یکی از آنها را انتخاب کند اما او نپذیرفت و سلطان از او خواست که برای میانجیگری در درگیری شدید [[ترکیه]] و [[مصر]] به قاهره برود و او این وظیفه را با موفقیت انجام داد و سپس به همراه خانواده و همراهانش به مکه که تحت کنترل بودقوه قضائیه عثمانی رفت و در اواخر سال 1870 میلادی مکه را به مقصد مدینه ترک کرد و در آنجا در خانه شیخ احمد الرفاعی ساکن شد. او در 4 فوریه 1871 میلادی، مطابق با 25 ذی القعده 1287 هجری قمری، پس از مغرب و قبل از عشاءدرگذشت و در [[قبرستان بقیع]] در مدینه به خاک سپرده شد. |