confirmed، مدیران
۳۷٬۲۰۱
ویرایش
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
از قرآن کریم چنین استنباط میشود که خدای انسان آفرین، آدمی را فطرتاً «حی متألّه» آفریده است. از منظر شریف قرآن، انسان حقیقی کسی است که در محدوده حیات حیوانی و طبیعی نایستد؛ حتی انسانیت خویش را تنها به نطق یا تفکّر محدود نکند، بلکه باید حیات الهی، جاودانی، تألّه و خدا خواهی فطری خویش را به فعلیت برساند و همچنان در سیر بی انتهای تألّه گام بردارد و مراحل تکامل انسان را تا مقام خلافت و مظهریت اسمای حسنای الهی و تخلّق به اخلاق الله بپیماید. | از قرآن کریم چنین استنباط میشود که خدای انسان آفرین، آدمی را فطرتاً «حی متألّه» آفریده است. از منظر شریف قرآن، انسان حقیقی کسی است که در محدوده حیات حیوانی و طبیعی نایستد؛ حتی انسانیت خویش را تنها به نطق یا تفکّر محدود نکند، بلکه باید حیات الهی، جاودانی، تألّه و خدا خواهی فطری خویش را به فعلیت برساند و همچنان در سیر بی انتهای تألّه گام بردارد و مراحل تکامل انسان را تا مقام خلافت و مظهریت اسمای حسنای الهی و تخلّق به اخلاق الله بپیماید. | ||
در نگاه فطری و باطنی، همه انسانها «حی متألّه» اند؛ یعنی حیات الهی و تألّه ملکوتی در فطرت همه انسانها نهادینه شده است؛ ولی با نظر به مسیر شکوفایی و تکاملی فطرت، بسیاری حیات متألّهانه فطری خویش را زیر خاکهای تیره و ظلمانی جهل و عصیان مدفون کرده و تألّه خدادادی خویش را در قالب نامقدّس بردگی خویشتن و سرسپردگی به امیالِ اغیار و شیاطین، زنده به گور کردهاند. اینان را قرآن «حی» نمیداند، بلکه خارج از جرگه حیات قلمداد میکند: | در نگاه فطری و باطنی، همه انسانها «حی متألّه» اند؛ یعنی حیات الهی و تألّه ملکوتی در فطرت همه انسانها نهادینه شده است؛ ولی با نظر به مسیر شکوفایی و تکاملی فطرت، بسیاری حیات متألّهانه فطری خویش را زیر خاکهای تیره و ظلمانی جهل و عصیان مدفون کرده و تألّه خدادادی خویش را در قالب نامقدّس بردگی خویشتن و سرسپردگی به امیالِ اغیار و شیاطین، زنده به گور کردهاند. اینان را قرآن «حی» نمیداند، بلکه خارج از جرگه حیات قلمداد میکند: {{متن قرآن |لِینْذِرَ مَنْ کَانَ حَیا وَیحِقَّ الْقَوْلُ عَلَی الْکَافِرِینَ |سوره = یس |آیه = 70 }} تقابل «حی» و «کافر» در این آیه نشان میدهد که حیّ، غیر کافر است و کافر، غیر حی و حیات واقعی ندارد، بنابراین مرده است. | ||
البته در قرآن کریم در مواردی، از تغییر خلق و تبدیل نعمت سخن به میان آمده است، چنان که پیروان شیطان را از سوی او، مأمور دگرگون ساختن خلق خدا معرفی کرد و چنین فرمود: | البته در قرآن کریم در مواردی، از تغییر خلق و تبدیل نعمت سخن به میان آمده است، چنان که پیروان شیطان را از سوی او، مأمور دگرگون ساختن خلق خدا معرفی کرد و چنین فرمود: {{متن قرآن |فَلَیغَیرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ |سوره = نساء |آیه = 119 }} نیز با اشاره به عقاب شدید آل فرعون فرمود: این کیفر سخت از آن روست که خدا هیچ نعمتی از مردمان را دگرگون نمیسازد، مگر آنکه آنان به تغییر خود بپردازند: {{متن قرآن |ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ یکُ مُغَیرًا نِعْمَهً أَنْعَمَهَا عَلَی قَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ |سوره = انفال |آیه = 53 }} چنین معنایی را در جای دیگر این گونه بیان فرمود: {{متن قرآن |إِنَّ اللَّهَ لَا یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ |سوره = رعد |آیه = 11 }} | ||
باید توجه داشت که در همه این موارد که از تغییر خلقت سخن به میان میآید، تضعیف فطرت مراد است؛ نه اعدام و تبدیل آن؛ از این رو در هنگامه خطر و قطع همه اسباب ظاهری، نه تنها مؤمنان، بلکه ملحدان و مشرکان نیز متوجه مبدأ هستی میشوند و با تخلیص از آلودگیهای اعتقادی و عملی، و رهایی از هر چه غیر خداست، مخلصانه به سوی معبود یگانه رو میکنند. | باید توجه داشت که در همه این موارد که از تغییر خلقت سخن به میان میآید، تضعیف فطرت مراد است؛ نه اعدام و تبدیل آن؛ از این رو در هنگامه خطر و قطع همه اسباب ظاهری، نه تنها مؤمنان، بلکه ملحدان و مشرکان نیز متوجه مبدأ هستی میشوند و با تخلیص از آلودگیهای اعتقادی و عملی، و رهایی از هر چه غیر خداست، مخلصانه به سوی معبود یگانه رو میکنند. | ||
قرآن کریم دراینباره، از کشتی نشستگانی یاد میکند که به هنگام خطر و هجوم امواج سهمگین دریا، خدایی را که همواره انکار کردهاند، مخلصانه میخوانند؛ اگرچه پس از نجات الهی و رهیابی به ساحل، راه دیگر میروند و شرک، ستم و طغیان را، چون گذشته، پیش میگیرند: | قرآن کریم دراینباره، از کشتی نشستگانی یاد میکند که به هنگام خطر و هجوم امواج سهمگین دریا، خدایی را که همواره انکار کردهاند، مخلصانه میخوانند؛ اگرچه پس از نجات الهی و رهیابی به ساحل، راه دیگر میروند و شرک، ستم و طغیان را، چون گذشته، پیش میگیرند: {{متن قرآن |فَإِذَا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّئهُمْ إِلَی الْبَرِّ إِذَا هُمْ یشْرِکُونَ |سوره = عنکبوت |آیه = 65 }}؛ {{متن قرآن |وَإِذَا غَشِیهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّئهُمْ إِلَی الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ |سوره = لقمان |آیه = 32 }}؛ {{متن قرآن |هُوَ الَّذِی یسَیرُکُمْ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ حَتَّی إِذَا کُنْتُمْ فِی الْفُلْکِ وَجَرَینَ بِهِمْ بِرِیحٍ طَیبَهٍ وَ فَرِحُوا بِهَا جَاءَتْهَا رِیحٌ عَاصِفٌ وَ جَاءَهُمُ الْمَوْجُ مِنْ کُلِّ مَکَانٍ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ أُحِیطَ بِهِمْ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ لَئِنْ أَنْجَیتَنَا مِنْ هَذِهِ لَنَکُونَنَّ مِنَ الشَّاکِرِینَ * فَلَمَّا أَنْجَئهُمْ إِذَا هُمْ یبْغُونَ فِی الْأَرْضِ بِغَیرِ الْحَقِّ... |سوره = یونس |آیه = 22- 23 }}. | ||
== اشکال تعریف حیّ متألّه == | == اشکال تعریف حیّ متألّه == |