پرش به محتوا

سید حسن صدر: تفاوت میان نسخه‌ها

(۲۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:
| نام = سید حسن صدر
| نام = سید حسن صدر
| نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه افقی |محدث |کاظمینی |ح‍س‍ن‌ ال‍ص‍در |ص‍درال‍دی‍ن‌ ع‍ام‍ل‍ی‌ |ح‍س‍ن‌ ع‍ام‍ل‍ی‌ ک‍اظم‍ی‍ن‍ی‌ |ح‍س‍ن‌ ص‍درال‍دی‍ن‌ ک‍اظم‍ی‌ م‍وس‍وی‌ |ح‍س‍ن‌ م‍وس‍وی‌ |ص‍درال‍دی‍ن‌ ح‍س‍ن‌ ‌م‍وس‍وی‌ ع‍ام‍ل‍ی‌ ک‍اظم‍ی‌ |سیدحسن صدر موسوی کاظمی }}
| نام‌های دیگر = {{فهرست جعبه افقی |محدث |کاظمینی |ح‍س‍ن‌ ال‍ص‍در |ص‍درال‍دی‍ن‌ ع‍ام‍ل‍ی‌ |ح‍س‍ن‌ ع‍ام‍ل‍ی‌ ک‍اظم‍ی‍ن‍ی‌ |ح‍س‍ن‌ ص‍درال‍دی‍ن‌ ک‍اظم‍ی‌ م‍وس‍وی‌ |ح‍س‍ن‌ م‍وس‍وی‌ |ص‍درال‍دی‍ن‌ ح‍س‍ن‌ ‌م‍وس‍وی‌ ع‍ام‍ل‍ی‌ ک‍اظم‍ی‌ |سیدحسن صدر موسوی کاظمی }}
| سال تولد =  
| سال تولد = 1272 ق
| تاریخ تولد = [[رمضان]]، ۱۲۷۲ق.
| تاریخ تولد = [[رمضان]]
| محل تولد =  [[کاظمین]]
| محل تولد =  [[کاظمین]]، [[عراق]]
| سال درگذشت =  
| سال درگذشت = 1354 ق
| تاریخ درگذشت = ۱۳۵۴ق.
| تاریخ درگذشت =
| محل درگذشت = کاظمین
| محل درگذشت = کاظمین، عراق
| استادان = {{فهرست جعبه عمودی |سید محمدحسن شیرازی |ملاحسینقلی همدانی |باقر بن محمد حسن آل یاسین |سید باقر بن الحیدر |محمد بن الحاج کاظم |میرزا باقر سلماسی |محمدباقر شکی |محمدتقی بایکانی }}
| استادان = {{فهرست جعبه افقی |سید محمدحسن شیرازی |ملاحسینقلی همدانی |باقر بن محمد حسن آل یاسین |سید باقر بن الحیدر |محمد بن الحاج کاظم |میرزا باقر سلماسی |محمدباقر شکی |محمدتقی بایکانی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه عمودی |[[محمد جواد بلاغی]] |ميرزا باقر سلماسی |مرتضی آل یاسین کاظمی }}
| شاگردان = {{فهرست جعبه افقی |[[محمد جواد بلاغی]] |ميرزا باقر سلماسی |مرتضی آل یاسین کاظمی }}
| دین = [[اسلام]]
| دین = [[اسلام]]
| مذهب = [[شیعه]]
| مذهب = [[شیعه]]
خط ۱۸: خط ۱۸:
| وبگاه =  
| وبگاه =  
}}
}}
'''سید حسن صدر'''[[فقیه]]، [[اصولی]]، [[محدث]] و از [[مراجع تقلید|مراجع تقلید شیعی]]، مشهور به محدث کاظمینی بود. وی از عالمان دینی بسیاری [[اجازه روایت]] دریافت کرد. او فقیهی آگاه، مورّخی خبیر، رجالی برجسته و محدّثی بصیر بود که در دفاع از مکتب [[تشیع]]، آثار ارزشمندی چون «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام» را به یادگار گذاشت.


=خـانـدان صـدر=
'''سید حسن صدر''' [[فقیه]]، [[اصولی]]، [[محدث]] و از [[مرجع تقلید|مراجع تقلید شیعی]]، مشهور به محدث کاظمینی بود. وی از عالمان دینی بسیاری [[اجازه روایت]] دریافت کرد. او فقیهی آگاه، مورّخی خبیر، رجالی برجسته و محدّثی بصیر بود که در دفاع از مکتب [[تشیع]]، آثار ارزشمندی چون «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام» را به یادگار گذاشت.  
منطقه [[جبل عامل]] [[لبنان]] زادگاه فقیهان پارسایی است که نیاکان سید حسن صدر نیز از آن جمله‌اند. روستاهای «شدغیث» و «معرکه» که اکنون خرابه ای از آنها باقی است محل زندگی خاندان صدر بود. کوچ سید صالح به [[عراق]] سبب گشت خاندان صدر به سه گروه تقسیم شوند عده‌ای در منطقه جبل عامل باقی بمانند، عده‌ای در [[کاظمین]] ماندگار شوند و بعضی به [[اصفهان]] هجرت کنند. خاندان صدر از شخصیت‌های بزرگ در علم و اخلاق بودند.


نسب سید حسن صدر با سی واسطه به [[امام موسی بن جعفر]] می‌رسد. به همین جهت به او موسوی می‌گفتند. وی را «ابو محمّد» نیز می‌خواندند زیرا نام فرزند بزرگش محمّد بود. سید حسن صدر چون در کاظمین به دنیا آمده و بیش تر عمرش را در آن‌جا سپری کرده بود، به کاظمینی نیز مشهور بود<ref>اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج5، ص325 تأسیس الشیعه، ص 29 ریحانة الادب، علی مدرس تبریزی، ج3، ص425 موسوعة العتبات المقدسه، ج10، ص ,102 و علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، م. جرفادقانی ص 328.</ref>.
== خاندان صدر ==
منطقه [[جبل عامل]] [[لبنان]] زادگاه فقیهان پارسایی است که نیاکان سید حسن صدر نیز از آن جمله‌اند. روستاهای «شدغیث» و «معرکه» که اکنون خرابه‌ای از آنها باقی است محل زندگی خاندان صدر بود. کوچ سید صالح به [[عراق]] سبب گشت خاندان صدر به سه گروه تقسیم شوند عده‌ای در منطقه جبل عامل باقی بمانند، عده‌ای در [[کاظمین]] ماندگار شوند و بعضی به [[اصفهان]] هجرت کنند. خاندان صدر از شخصیت‌های بزرگ در علم و اخلاق بودند.
 
نسب سید حسن صدر با سی واسطه به امام موسی بن جعفر می‌رسد. به همین جهت به او موسوی می‌گفتند. وی را «ابو محمّد» نیز می‌خواندند زیرا نام فرزند بزرگش محمّد بود. سید حسن صدر چون در کاظمین به دنیا آمده و بیش تر عمرش را در آن‌جا سپری کرده بود، به کاظمینی نیز مشهور بود<ref>اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج5، ص325 تأسیس الشیعه، ص 29 ریحانة الادب، علی مدرس تبریزی، ج3، ص425 موسوعة العتبات المقدسه، ج10، ص ,102 و علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، م. جرفادقانی ص 328.</ref>.


== پـدر ==
== پـدر ==
پدرش، [[علامه سید هادی صدر]] (متوفی: 1316هـ. ق) از دانشمندان عصر خود به شمار می‌رفت. از وی کراماتی نقل شده، از جمله این‌که علاّمه [[سید هادی صدر]] گفته است در سال 1278هـ.ق. آب رودخانه [[دجله]] طغیان کرد و اطراف [[کاظمین]] را فرا گرفت. همه خانه‌های اطراف رودخانه تخریب گشت و راه ها مسدود شد. بعد از چند روزی که آب رودخانه فرو نشست، اطراف رودخانه تبدیل به گل و لای و باتلاق شده بود. به همین جهت، مردم نمی‌توانستند از رودخـانه آب بردارند. از کنـاره شهر تا ساحل رودخانه، راه باریکی به وسیله سنگی چینی احداث شده بود، اما عرض آن خیلی کم بود و فقط یک نفر می‌توانست از آن عبور کند. روزی نزدیک غروب آفتاب، متوجه شدم در خانه آبی برای نوشیدن نداریم. ظرف آب را برداشتم و با عجله از هـمان راه باریک خود را به ساحل رودخانه رساندم. هوا تاریک شـده بود. ظرف را از آب رودخـانه پر کردم و به سوی خانه حرکت کردم. هنگام بازگشت، راه را گم کردم. به هر جـا که قدم می‌گذاشتم، در گل و لای فرو می‌رفتم. از ادامه راه ناامـید شدم و خـود را به کنار ساحل رساندم. متوسل به [[موسی بن جعفر|باب الحوائج]]، [[موسی بن جعفر]] شدم. صدایی مـرا متوجه خود کرد. نگاهی به اطراف انداختم، مردی را دیـدم که از میان باغ‌ها به طرف من آمد و سلام کرد. من ضمن این که جواب سلام او را دادم، از این که لباس‌هایم پر از گل و لای بود، خجالت کشیدم. او پرسید: این جا چه می‌کنی؟
پدرش، [[سید هادی صدر|علامه سید هادی صدر]] (متوفی: 1316هـ. ق) از دانشمندان عصر خود به شمار می‌رفت. از وی کراماتی نقل شده، از جمله این‌که علاّمه سید هادی صدر گفته است در سال 1278هـ.ق. آب رودخانه [[دجله]] طغیان کرد و اطراف [[کاظمین]] را فرا گرفت. همه خانه‌های اطراف رودخانه تخریب گشت و راه‌ها مسدود شد. بعد از چند روزی که آب رودخانه فرو نشست، اطراف رودخانه تبدیل به گل و لای و باتلاق شده بود. به همین جهت، مردم نمی‌توانستند از رودخـانه آب بردارند. از کنـاره شهر تا ساحل رودخانه، راه باریکی به وسیله سنگی چینی احداث شده بود، اما عرض آن خیلی کم بود و فقط یک نفر می‌توانست از آن عبور کند. روزی نزدیک غروب آفتاب، متوجه شدم در خانه آبی برای نوشیدن نداریم. ظرف آب را برداشتم و با عجله از هـمان راه باریک خود را به ساحل رودخانه رساندم. هوا تاریک شـده بود. ظرف را از آب رودخـانه پر کردم و به سوی خانه حرکت کردم. هنگام بازگشت، راه را گم کردم. به هر جـا که قدم می‌گذاشتم، در گل و لای فرو می‌رفتم. از ادامه راه ناامـید شدم و خـود را به کنار ساحل رساندم. متوسل به [[موسی بن جعفر (کاظم)|باب الحوائج]]، [[موسی بن جعفر (کاظم)]] شدم. صدایی مـرا متوجه خود کرد. نگاهی به اطراف انداختم، مردی را دیـدم که از میان باغ‌ها به طرف من آمد و سلام کرد. من ضمن این که جواب سلام او را دادم، از این که لباس‌هایم پر از گل و لای بود، خجالت کشیدم. او پرسید: این جا چه می‌کنی؟


داستان را برایش شرح دادم. ظرف آب را برداشت و به راه افتاد. من نیز از پشت سرش حرکت کردم، تا به اول راه رسیدیم. به او گفتم: اجرت با خدا، ظرف آب را بده! او جواب داد: تو نمی‌دانی ظرف آب را چگونه برداری! من که شرمنده شده بودم، از او خواستم به خانه‌اش برگردد. او ظرف آب را تا اواخر راه باریک برایم آورد. سپس ظرف آب را به من داد. من به سوی خانه حرکت کردم. به پشت سر برگشتم تا از او تشکر کنم، ولی کسی را ندیدم. آنگاه به خود آمدم که خانه‌ای در این اطراف نیست و متوجه شدم که او از بندگان صالح خدا بود<ref>موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، ج 10، ص102، فوائد الرضویه، عباس قمی، ص 124.</ref>.
داستان را برایش شرح دادم. ظرف آب را برداشت و به راه افتاد. من نیز از پشت سرش حرکت کردم، تا به اول راه رسیدیم. به او گفتم: اجرت با خدا، ظرف آب را بده! او جواب داد: تو نمی‌دانی ظرف آب را چگونه برداری! من که شرمنده شده بودم، از او خواستم به خانه‌اش برگردد. او ظرف آب را تا اواخر راه باریک برایم آورد. سپس ظرف آب را به من داد. من به سوی خانه حرکت کردم. به پشت سر برگشتم تا از او تشکر کنم، ولی کسی را ندیدم. آنگاه به خود آمدم که خانه‌ای در این اطراف نیست و متوجه شدم که او از بندگان صالح خدا بود<ref>موسوعة العتبات المقدسه، جعفر خلیلی، ج 10، ص102، فوائد الرضویه، عباس قمی، ص 124.</ref>.


== ولادت ==
== ولادت ==
[[روز جمعه]] 29 [[ماه مبارک رمضان]] سال 1272هـ.ق. بود که نوزادی زیباروی، از خانواده‌ای روحانی، در شهر مقدس کاظمین چشم به جهان گشود. پدرش او را حسن نامید<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی ص 5، ترجمه تأسیس الشیعه سید حسن صدر، ص 1 و گنجینه دانشمندان، محمّد شریف رازی، ج 6، ص 303.</ref>.
[[روز جمعه]] 29 [[ماه مبارک رمضان]] سال 1272هـ.ق. بود که نوزادی زیباروی، از خانواده‌ای روحانی، در [[کاظمین|شهر مقدس کاظمین]] چشم به جهان گشود. پدرش او را حسن نامید<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی ص 5، ترجمه تأسیس الشیعه سید حسن صدر، ص 1 و گنجینه دانشمندان، محمّد شریف رازی، ج 6، ص 303.</ref>.


== مراحل تحصیل ==
== مراحل تحصیل ==
خط ۳۹: خط ۴۰:
سید حسن صدر به امر پدر، به نجف اشرف مهاجرت نمود تا هرچه بیش تر از علوم و معارف الهی بهره‌مند گردد. وی هفده سال در [[حوزه علمیه نجف]]، [[حکمت]]، [[کلام]]، [[فقه]]، [[اصول]] و سایر علوم اسلامی را فرا گرفت. و در [[فقه]] و [[اصول]] [[مجتهد]] شد.
سید حسن صدر به امر پدر، به نجف اشرف مهاجرت نمود تا هرچه بیش تر از علوم و معارف الهی بهره‌مند گردد. وی هفده سال در [[حوزه علمیه نجف]]، [[حکمت]]، [[کلام]]، [[فقه]]، [[اصول]] و سایر علوم اسلامی را فرا گرفت. و در [[فقه]] و [[اصول]] [[مجتهد]] شد.


=مهاجرت به سامرا=
== مهاجرت به سامرا ==
آیت‌الله‌العظمی [[سید محمد حسن شیرازی]] در سال 1291هـ.ق. از نجف به [[سامرا]] هجرت کرد. عده بسیاری از شاگردان او نیز به آن جا مهاجرت کردند. سید حسن صدر نیز در سال 1297هـ.ق. برای بهره بردن از محضر مرجع بزرگ [[شیعه]]، به سامرا مهاجرت نمود و مدت هفده سال در آن جا اقامت گزید. وی ضمن استفاده از درس آیت‌الله شیرازی، خود نیز به تدریس پرداخت. بیان شیوا و گیرایش توجه همه را به وی جلب کرد. مرجع [[شیعیان]] نیز ارادت و عنایت خاصی نسبت به وی ابراز می‌داشت. دو سال از رحلت آیت‌الله سید محمدحسن شیرازی گذشته بود که ـ در سال 1314هـ.ق. ـ سید حسن صدر همراه پسر عمویش، سید اسماعیل صدر به زادگاهش کاظمین بازگشت<ref>شیعه و پایه‌گذاری، ص 8 ـ 5 و ص 4 ـ 1 و 11 ـ 10 علمای معاصرین، ملاّ علی واعظ تبریزی، ص 171 ـ 170 صیام وقایع الایام ـ ملاّ علی تبریزی، ص 665 معارف و معاریف، سید مصطفی خمینی، ج 6، ص 661 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 304.</ref>.
آیت‌الله‌العظمی [[محمد حسن شیرازی|سید محمد حسن شیرازی]] در سال 1291هـ.ق. از نجف به [[سامرا]] هجرت کرد. عده بسیاری از شاگردان او نیز به آن جا مهاجرت کردند. سید حسن صدر نیز در سال 1297هـ.ق. برای بهره بردن از محضر مرجع بزرگ [[شیعه]]، به سامرا مهاجرت نمود و مدت هفده سال در آن جا اقامت گزید. وی ضمن استفاده از درس آیت‌الله شیرازی، خود نیز به تدریس پرداخت. بیان شیوا و گیرایش توجه همه را به وی جلب کرد. مرجع [[مذهب شیعه|شیعیان]] نیز ارادت و عنایت خاصی نسبت به وی ابراز می‌داشت. دو سال از رحلت آیت‌الله سید محمدحسن شیرازی گذشته بود که ـ در سال 1314هـ.ق. ـ سید حسن صدر همراه پسر عمویش، سید اسماعیل صدر به زادگاهش کاظمین بازگشت<ref>شیعه و پایه‌گذاری، ص 8 ـ 5 و ص 4 ـ 1 و 11 ـ 10 علمای معاصرین، ملاّ علی واعظ تبریزی، ص 171 ـ 170 صیام وقایع الایام ـ ملاّ علی تبریزی، ص 665 معارف و معاریف، سید مصطفی خمینی، ج 6، ص 661 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و گنجینه دانشمندان، ج 6، ص 304.</ref>.


== استادان ==
== استادان ==
سید حسن صدر علم صرف و نحو را از علامه باقربن [[محمد حسن آل یاسین]] و علامه [[سید باقربن الحیدر]] علم معانی و بیان و بدیع را از شیخ علامه عطار و علم منطق را از شیخ محمّدبن الحاج کاظم و میرزا باقر سلماسی فرا گرفت. او [[حکمت]] و کلام را از پدرش، شیخ محمّدباقر شکی، شیخ محمّدتقی بایکانی شیخ عبدالنبی نوری طبرسی و محمّدتقی گلپایگانی  فرا گرفت فقه و اصول را نیز از پدرش، عبدالحسین بن نعمة الطریحی  و [[میرزای شیرازی]] اخلاق را از [[ملاحسینقلی همدانی]] و علوم غریبه را نزد [[شیخ عبدالحسین هندی]] فرا گرفت.
سید حسن صدر علم صرف و نحو را از علامه باقربن [[محمد حسن آل یاسین]] و علامه [[سید باقربن الحیدر]] علم معانی و بیان و بدیع را از شیخ علامه عطار و علم منطق را از شیخ محمّدبن الحاج کاظم و میرزا باقر سلماسی فرا گرفت. او [[حکمت]] و کلام را از پدرش، شیخ محمّدباقر شکی، شیخ محمّدتقی بایکانی شیخ عبدالنبی نوری طبرسی و محمّدتقی گلپایگانی  فرا گرفت فقه و اصول را نیز از پدرش، عبدالحسین بن نعمة الطریحی  و [[محمد حسن شیرازی|میرزای شیرازی]] اخلاق را از [[ملاحسینقلی همدانی]] و علوم غریبه را نزد [[شیخ عبدالحسین هندی]] فرا گرفت.


استادان وی، همگی از بزرگان حوزه بودند، امّا به عنوان نمونه، به زندگی دو استادش اشاره می‌شود:
استادان وی، همگی از بزرگان حوزه بودند، امّا به عنوان نمونه، به زندگی دو استادش اشاره می‌شود:
خط ۴۹: خط ۵۰:
'''میرزای شیرازی'''
'''میرزای شیرازی'''


وی در نیمه [[جمادی الاول]] سال 1230 هـ .ق. در [[اصفهان]] دیده به دنیا گشود. وی تحصیلاتش را از [[اصفهان]] آغاز کرد. در سال 1295 هـ. ق. در 29 سالگی عازم [[نجف اشرف]] شد. و پس از سال ها تحصیل، از صاحب جواهر گواهی [[اجتهاد]] مطلق گرفت. [[مرجعیت]] شیعه بعد از [[شیخ مرتضی انصاری]] به او سپرده شد. وی فقیهی با درایت بود که قاطعانه در مقابل نقشه‌های شوم استکبار ایستاد و نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرد. وی در سال 1312 هـ. ق. در سامرّا درگذشت<ref> ریحانة الادب، ج 3، ص 425.</ref>.
وی در نیمه [[جمادی الاول]] سال 1230 هـ .ق. در [[اصفهان]] دیده به دنیا گشود. وی تحصیلاتش را از [[اصفهان]] آغاز کرد. در سال 1295 هـ. ق. در 29 سالگی عازم [[نجف اشرف]] شد. و پس از سال‌ها تحصیل، از صاحب جواهر گواهی [[اجتهاد]] مطلق گرفت. [[مرجعیت]] شیعه بعد از [[مرتضی انصاری|شیخ مرتضی انصاری]] به او سپرده شد. وی فقیهی با درایت بود که قاطعانه در مقابل نقشه‌های شوم استکبار ایستاد و نقشه‌های آنان را نقش بر آب کرد. وی در سال 1312 هـ. ق. در سامرّا درگذشت<ref> ریحانة الادب، ج 3، ص 425.</ref>.


'''ملاحسینقلی همدانی'''
'''ملاحسینقلی همدانی'''


او سال ها از محضر [[شیخ انصاری]] استفاده کرد. وی فقیهی آراسته به اخلاق دینی و حکیم و عارفی بریده از دنیا بود. او در تهذیب نفس بسیار کوشید و از مقام و ریاست دوری گزید. هر روز صبح در خانه‌اش [[اخلاق]] و [[عرفان]] درس می‌داد. بسیاری از تشنگان حقیقت در درس او شرکت می‌کردند. او نماز جماعت را در خانه‌اش به پا می‌داشت. وی در سال 1311 هـ. ق. که برای [[زیارت]] قبر [[سیدالشهدا]] ,به [[کربلا]] رفته بود، به دیار باقی شتافت و در حجره چهارم، در صحن شریف به خاک سپرده شد<ref>تأسیس الشیعه، ص 5.</ref>.
او سال‌ها از محضر [[مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] استفاده کرد. وی فقیهی آراسته به اخلاق دینی و حکیم و عارفی بریده از دنیا بود. او در تهذیب نفس بسیار کوشید و از مقام و ریاست دوری گزید. هر روز صبح در خانه‌اش [[اخلاق]] و [[عرفان]] درس می‌داد. بسیاری از تشنگان حقیقت در درس او شرکت می‌کردند. او نماز جماعت را در خانه‌اش به پا می‌داشت. وی در سال 1311 هـ. ق. که برای [[زیارت]] قبر [[حسین بن علی (سید الشهدا)|سیدالشهدا]]؛ به [[کربلا]] رفته بود، به دیار باقی شتافت و در حجره چهارم، در صحن شریف به خاک سپرده شد<ref>تأسیس الشیعه، ص 5.</ref>.


== شاگردان ==
== شاگردان ==
علاّمه [[محمد جواد بلاغی]] (متوفای: 1313 هـ .ش)<ref> گلشن ابرار، ج 2، ص 543.</ref>، [[شیخ مرتضی آل یاسین کاظمی]] و بسیاری از فرزانگان جزو شاگردان سید حسن صدر بودند.
علاّمه [[محمد جواد بلاغی]] (متوفای: 1313 هـ .ش)<ref> گلشن ابرار، ج 2، ص 543.</ref>، [[مرتضی آل یاسین کاظمی|شیخ مرتضی آل یاسین کاظمی]] و بسیاری از فرزانگان جزو شاگردان سید حسن صدر بودند.


سید حسن صدر از کارشناسان [[علم حدیث]] بود و به همین سبب، به محدث کاظمینی مشهور بود. کسانی که وی از آنها حدیث نقل کرده است، دو گروهند:  
سید حسن صدر از کارشناسان [[علم حدیث]] بود و به همین سبب، به محدث کاظمینی مشهور بود. کسانی که وی از آنها حدیث نقل کرده است، دو گروهند:  


گروه اول، کسانی هستند که بدون اجازه کتبی از آنان حدیث نقل می‌کرد، که عبارتند از: میرزا حسن شیرازی (متوفای: 1312 هـ .ق.)، [[میرزا حبیب الله رشتی]] (متوفای: 1313 هـ .ق.)، [[محمد حسن بن هاشم کاظمی]](متوفای: 1308 هـ .ق.) [[محمد ایروانی]](متوفای: 1306 هـ .ق.)، محمّد حسن آل یاسین کاظمی و [[سید هادی صدر]] (متوفای: 1316 هـ .ق).
گروه اول، کسانی هستند که بدون اجازه کتبی از آنان حدیث نقل می‌کرد، که عبارتند از: میرزا حسن شیرازی (متوفای: 1312 هـ .ق.)، [[میرزا حبیب الله رشتی]] (متوفای: 1313 هـ .ق.)، [[محمد حسن بن هاشم کاظمی]] (متوفای: 1308 هـ .ق.) [[محمد ایروانی]] (متوفای: 1306 هـ .ق.)، محمّد حسن آل یاسین کاظمی و سید هادی صدر (متوفای: 1316 هـ .ق).


گروه دوم، عالمانی که به او اجازه کتبی برای نقل حدیث داده‌اند، که عبارتند از: شیخ ملاّ علی بن خلیل رازی (متوفای: 1297 هـ .ق.) سید مهدی قزوینی حلّی، میرزا محمّد هاشم بن زین‌العابدین اصفهانی (متوفای: 1318 هـ. ق).
گروه دوم، عالمانی که به او اجازه کتبی برای نقل حدیث داده‌اند، که عبارتند از: شیخ ملاّ علی بن خلیل رازی (متوفای: 1297 هـ .ق.) سید مهدی قزوینی حلّی، میرزا محمّد هاشم بن زین‌العابدین اصفهانی (متوفای: 1318 هـ. ق).
خط ۶۶: خط ۶۷:
سید حسن صدر محدث بزرگی بود. او به عده زیادی اجازه کتبی نقل حدیث داده است که به نام برخی اشاره می‌شود: آیت‌الله شیخ محمّدحسین غروی اصفهانی متوفای: 1321 هـ .ش[، علاّمه سردار کابلی (متوفای: 1331 هـ .ش)، سیّد شرف الدین عاملی(متوفای: 1337 هـ .ش)، شیخ آقا بزرگ تهرانی(متوفای: 1348 هـ .ش)، شیخ عباس قمی(متوفای: 1319 هـ .ش)، آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی (متوفای: 1325 هـ. ش)، شیخ هادی آل کاشف‌الغطاء، ابوالحسن نقوی، سید رضا هندی، میرزا محمّد علی اردوبادی نجفی(متوفای: 1380 هـ. ق) میرزا هادی خراسانی، شیخ آقا رضا اصفهانی (متوفای: 1322 هـ. ق)<ref> تأسیس الشیعه، ص 23 ـ 22 و ص 25 گلشن ابرار، ج 2، ص 580، ص 625 و 655 معارف الرجال، ج 1، ص 249 علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 338 و شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 18 ـ 17.</ref>. نویسنده کتاب نقد فلسفه که در اصفهان سکونت داشته است و سید صدرالدین صدر.
سید حسن صدر محدث بزرگی بود. او به عده زیادی اجازه کتبی نقل حدیث داده است که به نام برخی اشاره می‌شود: آیت‌الله شیخ محمّدحسین غروی اصفهانی متوفای: 1321 هـ .ش[، علاّمه سردار کابلی (متوفای: 1331 هـ .ش)، سیّد شرف الدین عاملی(متوفای: 1337 هـ .ش)، شیخ آقا بزرگ تهرانی(متوفای: 1348 هـ .ش)، شیخ عباس قمی(متوفای: 1319 هـ .ش)، آیت‌الله ابوالحسن اصفهانی (متوفای: 1325 هـ. ش)، شیخ هادی آل کاشف‌الغطاء، ابوالحسن نقوی، سید رضا هندی، میرزا محمّد علی اردوبادی نجفی(متوفای: 1380 هـ. ق) میرزا هادی خراسانی، شیخ آقا رضا اصفهانی (متوفای: 1322 هـ. ق)<ref> تأسیس الشیعه، ص 23 ـ 22 و ص 25 گلشن ابرار، ج 2، ص 580، ص 625 و 655 معارف الرجال، ج 1، ص 249 علمای بزرگ شیعه از کلینی تا خمینی، ص 338 و شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 18 ـ 17.</ref>. نویسنده کتاب نقد فلسفه که در اصفهان سکونت داشته است و سید صدرالدین صدر.


=مرجعیت=
== مرجعیت ==
میرزای شیرازی در سال 1312 هـ. ق. به دیار باقی شتافت و شیعیان را در غم هجران خود سوگوار ساخت. بسیاری از مقلّدان میرزای شیرازی به علّامه سید حسن صدر رجوع کردند و تقاضا کردند که وی رساله عملیه خود را منتشر سازد. سید حسن صدر پیشنهاد آنان را رد کرد و مردم را به آیت‌الله‌العظمی سید اسماعیل صدر ارجاع داد. سید اسماعیل صدر در سال 1338 هـ. ق. به دیار باقی شتافت. بار دیگر مردم به آیت‌الله‌العظمی سید حسن صدر مراجعه کردند و تقاضای خود را تکرار کردند. سرانجام ایشان رساله عملیه خود را به نام «رؤوس المسائل المهمه» منتشر ساخت. دو کتاب دیگر وی با عنوان‌های «نجاة العباد» و «حاشیه بر عروة الوثقی» نیز در اختیار مقلّدانش قرار گرفت. وی در 66 سالگی مسؤلیت سنگین مرجعیت را بر عهده گرفت<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8 ـ 5 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و صیام وقایع الایام، ص 665.</ref>.
میرزای شیرازی در سال 1312 هـ. ق. به دیار باقی شتافت و شیعیان را در غم هجران خود سوگوار ساخت. بسیاری از مقلّدان میرزای شیرازی به علّامه سید حسن صدر رجوع کردند و تقاضا کردند که وی رساله عملیه خود را منتشر سازد. سید حسن صدر پیشنهاد آنان را رد کرد و مردم را به آیت‌الله‌العظمی سید اسماعیل صدر ارجاع داد. سید اسماعیل صدر در سال 1338 هـ. ق. به دیار باقی شتافت. بار دیگر مردم به آیت‌الله‌العظمی سید حسن صدر مراجعه کردند و تقاضای خود را تکرار کردند. سرانجام ایشان رساله عملیه خود را به نام «رؤوس المسائل المهمه» منتشر ساخت. دو کتاب دیگر وی با عنوان‌های [[نجاة العباد]] و [[حاشیه بر عروة الوثقی]] نیز در اختیار مقلّدانش قرار گرفت. وی در 66 سالگی مسؤلیت سنگین [[مرجع تقلید|مرجعیت]] را بر عهده گرفت<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8 ـ 5 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و صیام وقایع الایام، ص 665.</ref>.


=علامه ای کم‌نظیر=
== علامه‌ای کم‌نظیر ==
وی از استادان فقه، اصول، تفسیر، حدیث، رجال و درایه بود و در صرف، نحو، معانی، بدیع، بیان، لغت و منطق تبحّر داشت و در فلسفه، کلام، هیئت، حساب، تاریخ، جغرافیا، اخلاق و نسب‌شناسی نیز سرآمد عصر خود بود<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.
وی از استادان فقه، اصول، تفسیر، حدیث، [[رجال]] و [[درایه]] بود و در صرف، نحو، معانی، بدیع، بیان، لغت و منطق تبحّر داشت و در فلسفه، کلام، هیئت، حساب، تاریخ، جغرافیا، اخلاق و نسب‌شناسی نیز سرآمد عصر خود بود<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.


=در عرصه فرهنگ=
== در عرصه فرهنگ ==
# '''پیمان مقدس''': [[جرجی زیدان]]، تاریخ نویس معروف (متوفای: 1914 م) در کتاب (تاریخ آداب اللغة العربیه) که در چهار جلد منتشر شد، نوشت: شیعه طایفه ای کوچک بود که آثار قابل اعتنایی نداشت و اکنون شیعه ای در دنیا وجود ندارد.» وقتی این خبر به سید حسن صدر رسید، با [[شیخ آقا بزرگ تهرانی]] و [[محمد حسین کاشف‌الغطاء]] هم‌پیمان شد تا به معرّفی شیعه بپردازد. علاّمه سید حسن صدر درباره فعالیت‌های علمی شیعه و نقش آنان در تأسیس و تکمیل علوم اسلامی تحقیق کرد و کتاب معروف خود به نام [[تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام]]، را تألیف کرد، که در سال 1370 هـ. ق. در 445 صفحه به چاپ رسید. شیخ آقا بزرگ تهرانی با تألیف [[الذریعة الی تصانیف الشیعه]] در 29 جلد به معرفی آثار و تألیفات شیعه در علوم مختلف پرداخت. علاّمه شیخ محمّد حسین کاشف‌الغطاء نیز نقدی بر [[تاریخ آداب اللغة العربیه]] نوشت<ref> شیخ آقابزرگ تهرانی، محمّدرضاحکیمی، ص 23 ـ 22.</ref>.
# '''پیمان مقدس''': [[جرجی زیدان]]، تاریخ نویس معروف (متوفای: 1914 م) در کتاب (تاریخ آداب اللغة العربیه) که در چهار جلد منتشر شد، نوشت: شیعه طایفه‌ای کوچک بود که آثار قابل اعتنایی نداشت و اکنون شیعه‌ای در دنیا وجود ندارد.» وقتی این خبر به سید حسن صدر رسید، با [[محمدمحسن بن‌ علی ‌منزوی تهرانی|شیخ آقا بزرگ تهرانی]] و [[محمد حسین کاشف الغطاء|محمد حسین کاشف‌الغطاء]] هم‌پیمان شد تا به معرّفی شیعه بپردازد. علاّمه سید حسن صدر درباره فعالیت‌های علمی شیعه و نقش آنان در تأسیس و تکمیل [[علوم اسلامی]] تحقیق کرد و کتاب معروف خود به نام [[تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام]]، را تألیف کرد، که در سال 1370 هـ. ق. در 445 صفحه به چاپ رسید. شیخ آقا بزرگ تهرانی با تألیف [[الذریعة الی تصانیف الشیعه]] در 29 جلد به معرفی آثار و تألیفات شیعه در علوم مختلف پرداخت. علاّمه شیخ محمّد حسین کاشف‌الغطاء نیز نقدی بر [[تاریخ آداب اللغة العربیه]] نوشت<ref> شیخ آقابزرگ تهرانی، محمّدرضاحکیمی، ص 23 ـ 22.</ref>.
#
# '''غیرت دینی''': فعالیت‌های فرهنگی [[وهابیت]] روز به روز گسترش می‌یافت. علاّمه سید حسن صدر برای دفع این فتنه، کتابی تحت عنوان «رسالة الشریفه فی الردّ علی فتاوی الوهابین» نگاشت<ref> تأسیس الشیعه، ص 20.</ref>.
# '''غیرت دینی''': فعالیت‌های فرهنگی [[وهابیت]] روز به روز گسترش می‌یافت. علاّمه سید حسن صدر برای دفع این فتنه، کتابی تحت عنوان «رسالة الشریفه فی الردّ علی فتاوی الوهابین» نگاشت<ref> تأسیس الشیعه، ص 20.</ref>.
#
# '''گنجینه جاویدان''': کتابخانه‌ای ماندگار، علاّمه سید حسن صدر علاقه بسیار شدیدی به خرید و جمع‌آوری کتاب داشت. این علاقه به قدری شدید بود که برای خرید یک کتاب از هزینه‌های ضروری زندگی چشم‌پوشی می‌کرد. وی کتاب‌های قدیمی و خطی را جمع‌آوری می‌کرد و اگر کتابی بدون نام مؤلف بود، آن قدر تحقیق و تفحص می‌کرد تا نویسنده را بشناسد. اکنون کتابخانه‌اش شامل بیش از 1000 جلد کتاب نفیس است<ref>همان، ص 22 ـ 21 و اعیان الشیعه، ج 5، ص 325.</ref>.
# '''گنجینه جاویدان''': کتابخانه‌ای ماندگار، علاّمه سید حسن صدر علاقه بسیار شدیدی به خرید و جمع‌آوری کتاب داشت. این علاقه به قدری شدید بود که برای خرید یک کتاب از هزینه‌های ضروری زندگی چشم‌پوشی می‌کرد. وی کتاب‌های قدیمی و خطی را جمع‌آوری می‌کرد و اگر کتابی بدون نام مؤلف بود، آن قدر تحقیق و تفحص می‌کرد تا نویسنده را بشناسد. اکنون کتابخانه‌اش شامل بیش از 1000 جلد کتاب نفیس است<ref>همان، ص 22 ـ 21 و اعیان الشیعه، ج 5، ص 325.</ref>.


نویسنده پرتلاش، [[علامه سید شرف الدین]] می‌گوید: من از آیت‌الله سید حسن صدر شنیدم که وی در ایّام جوانی شب ها را (معمولا) برای مطالعه بیدار بود و در روز، خواب قبل یا بعد از ظهر را نمی‌شناخته. خودم نیز مشاهده کردم او در سال‌های پیری، شب و روز در کتابخانه‌اش قلم به دست راست و کاغذ در دست چپ، مشغول تحقیق و تألیف بود. به جرأت می‌گویم که آن بزرگوار یک چهارم عمرش را خوابید و باقی عمرش را بیدار بود بر عکس عموم مردم که فقط یک چهارم عمرشان را بیدارند<ref> علمای معاصرین، ص 170.</ref>.
نویسنده پرتلاش، [[سید عبدالحسین شرف ‌‌الدین|علامه سید شرف الدین]] می‌گوید: من از آیت‌الله سید حسن صدر شنیدم که وی در ایّام جوانی شب‌ها را (معمولا) برای مطالعه بیدار بود و در روز، خواب قبل یا بعد از ظهر را نمی‌شناخته. خودم نیز مشاهده کردم او در سال‌های پیری، شب و روز در کتابخانه‌اش قلم به دست راست و کاغذ در دست چپ، مشغول تحقیق و تألیف بود. به جرأت می‌گویم که آن بزرگوار یک چهارم عمرش را خوابید و باقی عمرش را بیدار بود بر عکس عموم مردم که فقط یک چهارم عمرشان را بیدارند<ref> علمای معاصرین، ص 170.</ref>.


=آثار<ref> همان، ص 172.</ref>=
== آثار<ref> همان، ص 172.</ref> ==
 
{{پانویس رنگی}}
# اصول دین و اخلاق: الدُررالموسویّه فی شرح العقائد الجعفریّه. وی در این کتاب، ضمن تبیین اصول دین، امامت را از منابع اهل سنت اثبات می‌کند.
# اصول دین و اخلاق: الدُررالموسویّه فی شرح العقائد الجعفریّه. وی در این کتاب، ضمن تبیین اصول دین، امامت را از منابع اهل سنت اثبات می‌کند.
# سبیل الصالحین. این کتاب هفت راه سیر و سلوک و عبادت خدا را بیان می‌کند.
# سبیل الصالحین. این کتاب هفت راه سیر و سلوک و عبادت خدا را بیان می‌کند.
خط ۱۲۸: خط ۱۲۵:
# تعریف الجنان فی حقوق الاخوان.
# تعریف الجنان فی حقوق الاخوان.
# رسالة فی المناقب که از جامع الصغیر سیوطی استخراج شده است.
# رسالة فی المناقب که از جامع الصغیر سیوطی استخراج شده است.
# النصوص المأثوره، در مورد [[حضرت مهدی]].
# النصوص المأثوره، در مورد [[حجت بن حسن (مهدی)]].
# صحیح الخبر فی الجمع بین الصلاتین فی الحضر.
# صحیح الخبر فی الجمع بین الصلاتین فی الحضر.
# الحقائق فی فضائل اهل البیت من طریق الجمهور.
# الحقائق فی فضائل اهل البیت من طریق الجمهور.
خط ۱۷۱: خط ۱۶۸:
# محاسن الرسائل فی معرفة الاوائل<ref>تأسیس الشیعه، ص 21 ـ 14 اعیان الشیعه، ج 5، ص 326 و الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 19، ص 370.</ref>.
# محاسن الرسائل فی معرفة الاوائل<ref>تأسیس الشیعه، ص 21 ـ 14 اعیان الشیعه، ج 5، ص 326 و الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 19، ص 370.</ref>.


=شاعری گمنام=
== شاعری گمنام ==
[[شیخ عباس قمی]] در کتاب الکنی و الالقاب شعر معروف به "قصیده‌ هائیه" را که به شاعر بزرگ، شیخ کاظم ازری منسوب است، متعلق به سید حسن صدر می‌داند و می‌گوید: این شعر بیش از 1000 بیت بوده که بر زبان سید حسن صدر جاری گشته، اما از بین رفته و منتشر نگشته مگر همان مقداری که صدرالدین العاملی آورده است<ref> موسوعة العتبات المقدسه، ج 10، ص 79.</ref>.


[[شیخ عباس قمی]] در کتاب الکنی و الالقاب شعر معروف به قصیده هائیه را که به شاعر بزرگ، شیخ کاظم ازری منسوب است، متعلق به سید حسن صدر می‌داند و می‌گوید: این شعر بیش از 1000 بیت بوده که بر زبان سید حسن صدر جاری گشته، اما از بین رفته و منتشر نگشته مگر همان مقداری که صدرالدین العاملی آورده است<ref> موسوعة العتبات المقدسه، ج 10، ص 79.</ref>.
== از منظر بزرگان ==
شیخ مرتضی آل یاسین می‌گوید: آن عالم بزرگوار نویسنده‌ای دانشمند و دارای بیانی شیوا بود که میوه همان درخت پاک اهل بیت بود. بی شک، او مصداق این شعر است<ref>علمای معاصرین، ص 174.</ref>..


=از منظر بزرگان=
{{شعر}}{{ب |علماء ائمة حکماء |یهتدی النجم باتباع هُداها }}{{پایان شعر}}
شیخ مرتضی آل یاسین می‌گوید: آن عالم بزرگوار نویسنده ای دانشمند و دارای بیانی شیوا بود که میوه همان درخت پاک اهل بیت بود. بی شک، او مصداق این شعر است.
دانشوران پیشوایانی فرزانه‌اند که ستارگان با پیروی از هدایت آنان راه را پیدا می‌کنند.
 
علماء ائمة حکماء *** یهتدی النجم باتباع هُداها
 
دانشوران پیشوایانی فرزانه اند که ستارگان با پیروی از هدایت آنان راه را پیدا می‌کنند<ref>علمای معاصرین، ص 174.</ref>.


علاّمه نقوی هندی در مقدمه‌ای که بر کتاب نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین چنین آورده است: با این که معمولا تألیفات بسیار با تحقیق جامع سازگاری ندارد، اما این عالم بزرگوار هر دو را با هم انجام داد. او با قلم موشکافش مشکلات علمی را حل کرد. و پرده ابهام بعضی مطالب را زدود. و برای همیشه دانشجویان را مرهون خدمات خود نمود<ref>شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.
علاّمه نقوی هندی در مقدمه‌ای که بر کتاب نزهة اهل الحرمین فی عمارة المشهدین چنین آورده است: با این که معمولا تألیفات بسیار با تحقیق جامع سازگاری ندارد، اما این عالم بزرگوار هر دو را با هم انجام داد. او با قلم موشکافش مشکلات علمی را حل کرد. و پرده ابهام بعضی مطالب را زدود. و برای همیشه دانشجویان را مرهون خدمات خود نمود<ref>شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 8.</ref>.
خط ۱۸۶: خط ۱۸۱:
علاّمه سید شرف الدین: چهره او به شدت انسان را تحت تأثیر قرار می‌داد به طوری که اگر کسی ناراحت بود و به تبسم آن عالم بزرگوار نگاه می‌کرد، غم از دلش رخت بر می‌بست<ref>تأسیس الشیعه، ص 23.</ref>.
علاّمه سید شرف الدین: چهره او به شدت انسان را تحت تأثیر قرار می‌داد به طوری که اگر کسی ناراحت بود و به تبسم آن عالم بزرگوار نگاه می‌کرد، غم از دلش رخت بر می‌بست<ref>تأسیس الشیعه، ص 23.</ref>.


=درگذشت=
== درگذشت ==
هشتاد و دو سال از عمر این اسوه تقوی گذشته بود که حالش دگرگون شد و مریض گشت. وی را به منزل پسرش واقع در محله کرخِ بغداد بردند، تا کار مداوا راحت تر انجام شود. اما هنگام سفرِ آخرت فرا رسیده بود. وی هنگام غروب خورشید روز پنج‌شنبه 11 [[ربیع الاول]] سال 1354 هـ. ق. چشم از دنیا فرو بست و به دیار یار شتافت.
هشتاد و دو سال از عمر این اسوه تقوی گذشته بود که حالش دگرگون شد و مریض گشت. وی را به منزل پسرش واقع در محله کرخِ بغداد بردند، تا کار مداوا راحت تر انجام شود. اما هنگام سفرِ آخرت فرا رسیده بود. وی هنگام غروب خورشید روز پنج‌شنبه 11 [[ربیع الاول]] سال 1354 هـ. ق. چشم از دنیا فرو بست و به دیار یار شتافت.


خط ۱۹۲: خط ۱۸۷:


وقتی خبر درگذشت این مرجع والامقام به گوش مردم و مقلدان وی رسید، پرچم‌های حزن و ماتم بر پا شد. در سوگ او در نجف اشرف مراسم متعددی برگزار شد. به دستور مرجع شیعیان، آیت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، سه روز عزای عمومی اعلام شد. شیعیان در [[عراق]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[هندو]] دیگر کشورهای در سوگ او عزاداری کردند<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 17 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و معارف الرجال، ج 1، ص 251. لغت نامه دهخدا، ج 26، ص 4 ـ 163.</ref>.
وقتی خبر درگذشت این مرجع والامقام به گوش مردم و مقلدان وی رسید، پرچم‌های حزن و ماتم بر پا شد. در سوگ او در نجف اشرف مراسم متعددی برگزار شد. به دستور مرجع شیعیان، آیت‌الله [[سید ابوالحسن اصفهانی]]، سه روز عزای عمومی اعلام شد. شیعیان در [[عراق]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[ایران]]، [[ترکیه]]، [[افغانستان]]، [[هندو]] دیگر کشورهای در سوگ او عزاداری کردند<ref> شیعه و پایه‌گذاری علوم اسلامی، ص 17 اعیان الشیعه، ج 5، ص 325 و معارف الرجال، ج 1، ص 251. لغت نامه دهخدا، ج 26، ص 4 ـ 163.</ref>.
== پانویس ==
{{پانویس}}


== منابع ==
== منابع ==
[http://pajoohe.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B5%D8%AF%D8%B1__a-47808.aspx برگرفته از سایت سید حسن صدر (آیت‌الله صدر) - پژوهشکده باقرالعلومhttp://pajoohe.ir]
[http://pajoohe.ir/%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%AD%D8%B3%D9%86-%D8%B5%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D8%B5%D8%AF%D8%B1__a-47808.aspx برگرفته از سایت سید حسن صدر (آیت‌الله صدر) - پژوهشکده باقرالعلومhttp://pajoohe.ir]


== پانویس ==
{{علمای اسلام}}
{{پانویس}}
 
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:محدثان شیعه]]
[[رده:مراجع تقلید]]