۸۷٬۷۸۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
== تاریخچه مسجد جامع == | == تاریخچه مسجد جامع == | ||
در [[عربستان]] پیش از [[اسلام]] هر قبیله برای گردآمدن مردم، بزرگان قوم و رئیسان خود در مناسبت ها یا به گاه ضرورت، مکانی را اختصاص داده بود. این وعده گاههای قبیله ای را عموماً سقیفه و در شهر [[مکه]]، دارالنّدوه میخواندند. با ظهور اسلام و هجرت [[محمد ( | در [[عربستان]] پیش از [[اسلام]] هر قبیله برای گردآمدن مردم، بزرگان قوم و رئیسان خود در مناسبت ها یا به گاه ضرورت، مکانی را اختصاص داده بود. این وعده گاههای قبیله ای را عموماً سقیفه و در شهر [[مکه]]، دارالنّدوه میخواندند. با ظهور اسلام و هجرت [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|نبی اکرم (صلی الله علیه)]] به [[یثرب]]، آن حضرت در اولین اقدام خود بنای مسجدی را گذاشت که [[مسجد النبى|مسجدالنبی]] نام گرفت و مرکز اصلی فعالیتهای عبادی، اجتماعی، سیاسی، اداری و تعلیمی [[مدینه]] شد. گسترش مدینه بر اثر [[هجرت]] نومسلمانان به این شهر، موجب شد که [[محمد بن عبدالله (خاتم الانبیا)|پیامبر (صلی الله علیه)]] به درخواست مردم و برای راحتی آنان اجازة ساخت مساجد دیگر را بدهد. به این ترتیب دوگونه [[مسجد]] ایجاد شد: [[مسجد النبى|مسجد نبوی]] که مسجد اصلی شهر و مقرّ رئیس حکومت بود و مساجد قبیله ای یا محلی که بیشتر کاربرد عبادی و تعلیمی داشت برای آگاهی از برخی مساجد محلی و قبیله ای مدینه<ref>ابن شبّه نمیری، تاریخ المدینة المنورة، ج1، ص57ـ75.</ref>. | ||
گویا کاربرد «مسجد جماعت» در فرمان [[عمر بن خطاب]] به والیان خود<ref>مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ج2، ص246.</ref>، | گویا کاربرد «مسجد جماعت» در فرمان [[عمر بن خطاب]] به والیان خود<ref>مقریزی، السلوک لمعرفة دول الملوک، ج2، ص246.</ref>، زمینهساز رواج اصطلاح جامع بوده است. در روایتی از وی، [[نماز جماعت]] و نماز مستحبی مسجد جامع برتر از [[حج]] و عمره مستحبی دانسته شده است<ref> بحشل، تاریخ واسط، ص179.</ref>. در زمان [[خلافت]] حضرت [[علی بن ابیطالب|علی بن ابی طالب]] به [[مسجد کوفه]]، جامع میگفتند<ref> ابن بابویه، علل الشرایع، 1386، ج2، ص593.</ref>. در روایاتی از آن حضرت، [[اعتکاف]] فقط در مساجد جامع روا دانسته شده است <ref>کلینی، ج4، ص176. برای فضیلت نشستن در مسجد جامع رجوع کنید به نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص358.</ref>. بنابراین در صورت صحت این احادیث میتوان سابقه کاربرد اصطلاح جامع و اطلاق آن بر مسجد اصلی و مرکزی شهر را به دوره خلفای نخست بازگرداند. | ||
== نخستین مساجد جامع == | == نخستین مساجد جامع == | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
== نحوه ساخت مساجد جامع اولیه == | == نحوه ساخت مساجد جامع اولیه == | ||
تبدیل معابد غیرمسلمانان به مساجد جامع با تغییراتی نه چندان اساسی یکی دیگر از روشهای ساخت جوامع اولیه در شهرهای فتح شده بود. مسلمانان زمانی که به شهرها وارد میشدند، از یک سو فرصت و امکانات ساخت مساجد جامع را که با معابد [[مسیحیان]] و [[زرتشتیان|زردشتیان]] برابری کند، نداشتند و از سوی دیگر معابد پیروان دیگر ادیان را برای عبادت [[مسلمانان]] مناسب نمیدانستند؛ بنابراین راه حل را در آن دیدند که با تغییراتی گاه جزئی کنیسهها، آتشکدهها و بتکدهها را به مسجد جامع تبدیل کنند و بعد در فرصتی فراختر مسجدهای مناسب بسازند. | تبدیل معابد غیرمسلمانان به مساجد جامع با تغییراتی نه چندان اساسی یکی دیگر از روشهای ساخت جوامع اولیه در شهرهای فتح شده بود. مسلمانان زمانی که به شهرها وارد میشدند، از یک سو فرصت و امکانات ساخت مساجد جامع را که با معابد [[مسیحیان]] و [[زرتشتیان|زردشتیان]] برابری کند، نداشتند و از سوی دیگر معابد پیروان دیگر ادیان را برای عبادت [[مسلمان|مسلمانان]] مناسب نمیدانستند؛ بنابراین راه حل را در آن دیدند که با تغییراتی گاه جزئی کنیسهها، آتشکدهها و بتکدهها را به مسجد جامع تبدیل کنند و بعد در فرصتی فراختر مسجدهای مناسب بسازند. | ||
نمونههای فراوانی از تغییر معابد غیرمسلمانان به مسجد جامع، در منابع گزارش شده است. در فتح [[دمشق]] مسلمانان کلیسای بزرگ شهر را به دو بخش تقسیم و نیمة شرقی آن را به مسجد جامع تبدیل کردند و در حمص یک چهارم کنیسه یوحنّا، به مسجد جامع تبدیل شد<ref>بلاذری، ص179.</ref>. جامع قرطبه در [[اندلس (اسپانیا)|اندلس]] نیز در اصل نیمی از کلیسای بزرگ شهر بود. بعدها که دیگر گنجایش این جامع برای انبوه نمازگزاران کفایت نمیکرد، عبدالرحمانِ داخل در 168 نیمه دیگر [[کلیسا]] را نیز به مسجد افزود<ref>مقری، نفح الطیب، ج1، ص560ـ561.</ref>. | نمونههای فراوانی از تغییر معابد غیرمسلمانان به مسجد جامع، در منابع گزارش شده است. در فتح [[دمشق]] مسلمانان کلیسای بزرگ شهر را به دو بخش تقسیم و نیمة شرقی آن را به مسجد جامع تبدیل کردند و در حمص یک چهارم کنیسه یوحنّا، به مسجد جامع تبدیل شد<ref>بلاذری، ص179.</ref>. جامع قرطبه در [[اندلس (اسپانیا)|اندلس]] نیز در اصل نیمی از کلیسای بزرگ شهر بود. بعدها که دیگر گنجایش این جامع برای انبوه نمازگزاران کفایت نمیکرد، عبدالرحمانِ داخل در 168 نیمه دیگر [[کلیسا]] را نیز به مسجد افزود<ref>مقری، نفح الطیب، ج1، ص560ـ561.</ref>. |