confirmed
۲٬۲۰۰
ویرایش
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
بنا بر پژوهش ''دقاق''، حدیث غدیرخم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دستهبندی مذهبی نبوده است. مجموعهٔ جامعی از نقل قولها و احادیث در مورد غدیرخم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل، تاریخ مدینات دمشق ابنعساکر، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر. این حدیث در برخی منابع تاریخی [[اهلسنت]] نظیر ''سیرهٔ ابنهشام'' ''تاریخ طبری'' و ''طبقات الکبری'' ''ابنسعد'' نیامده، اما در ''انساب الاشراف بلاذری'' ذکر شده است. به نوشتهٔ شاه کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در [[بغداد]] در سدهٔ سوم هجری این حدیث را ساختگی میدانستند، ''محمد بن جریر طبری'' کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد. | بنا بر پژوهش ''دقاق''، حدیث غدیرخم در برخی از منابع شیعه و برخی از منابع سنی آمده، اما نقل یا عدم نقل آن بر مبنای دستهبندی مذهبی نبوده است. مجموعهٔ جامعی از نقل قولها و احادیث در مورد غدیرخم در سه کتاب اهل سنت وجود دارد. این سه اثر عبارتند از کتاب مُسند احمد بن حنبل، تاریخ مدینات دمشق ابنعساکر، و کتاب البدایة و النهایة ابن کثیر. این حدیث در برخی منابع تاریخی [[اهلسنت]] نظیر ''سیرهٔ ابنهشام'' ''تاریخ طبری'' و ''طبقات الکبری'' ''ابنسعد'' نیامده، اما در ''انساب الاشراف بلاذری'' ذکر شده است. به نوشتهٔ شاه کاظمی، زمانی که گروهی از اهل حدیث افراطی در [[بغداد]] در سدهٔ سوم هجری این حدیث را ساختگی میدانستند، ''محمد بن جریر طبری'' کتابی با نام «الولایة» نگاشت که اسناد حدیث غدیر را با جزئیات بیان نمود و تردیدناپذیری این رخداد را نشان داد. | ||
=== هدف از واقعه غدیر === | |||
بنا به روایتِ یکصد و ده نفر از بزرگان صحابه پیغمبر (صلیالله علیه و آله وسلم) و هشتاد و چهار نفر از تابعین (طبقه بعد از صحابه) و نقل حدّاقل چهارصد نفر از اعلام حدیثی، تفسیری، تاریخی، رجالی و دیگر شخصیتهای علمی و ادبی معتبر اهلتسنن<ref>جهت آگاهی دقیق و مفصّل بر اسامی ناقلین و آدرس نقلیّات صحابه و تابعین و سیصد و شصت نفر از علما و معرّفی 26 جلد کتاب ویژه غدیر مراجعه شود به الغدیر علاّمه امینی، ج1، ص14 تا 158، و احقاق الحق و ملحقات آن: ج2 ص415 تا 501 و دیگر مجلّدات - به شرح فهرست آن - که بیانگر معرّفی ناقلین و مدارک اضافه بر 360 نفر فوق است تا برسد به حدود 400 نفر، و اختصاص 184 جلد کتاب و رساله به زبانهای مختلف عربی، فارسی، اردو، انگلیسی درباره واقعه «غدیر» که اکثرا چاپ و منتشر گردیده و گاهی برای پنجمین بار چاپ شده، الغدیر علامه محقق طباطبایی: ص 23 - 233 شامل معرّفی 184 جلد کتاب و رساله اختصاصی درباره غدیر خم چاپ بیروت. | |||
پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله وسلم) هنگام برگشتن از حجّة الوداع در سال دهم هجری، بهمنظور اکمال دین (که در امر سرنوشتساز تعیین خلیفه بعد از خود و رهبری مسلمانان خلاصه میشد)</ref> دستور داد که مسلمانان در آن موضع فرود آیند. به فرمان حضرت، آن دسته از کاروانها که گذشته بودند برگشتند و آنان که هنوز به آن جا نرسیده بودند، رسیدند و بالاخره تجمع و گردهمایی حدود یکصد و بیست هزار نفر از حجّاج مناطق مختلف در گرمای شدید نیمروز حجاز و در روی ریگهای داغ بیابان تشکیل شد. به فرمان پیامبر (صلیالله علیه و آله وسلم) منبری از جهاز شترها فراهم کردند تا آن حضرت به هنگام خطبه بر همه حاضران مشرف باشند. | |||
آنگاه بر فراز منبر ایستادند و امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) را فراخواندند و خطبه مفصّلی که شامل جمله: | |||
«من کنت مولاه فهذا علیّ مولاه، اللهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله...» ایراد فرمودند و علی (علیهالسلام) را همانند خود بهعنوان مولی و صاحباختیار و واجبالاطاعه و خلیفه بعد از خود معرّفی و اعلام فرمود و بهخاطر پیشگیری از شیطنت و شبههافکنی منافقان و دشمنان درباره «مولی» و خلیفه معرّفی شده، علی (علیهالسلام) را بر سر دست بالا برد و به حاضرین نشان داد، آنگاه در حق موالیان علی (علیهالسلام) و یاریکنندگان او دعا کرد و در حق دشمنان و خوار کنندگانشان نفرین. | |||
سپس از حاضران در صحنه خواست یکیک آنها با علی (علیهالسلام) دست بیعت دهند، تا از طریق «بیعت» اعلام تسلیم و تندادن به خلافت او کرده باشند، و این کار از ظهر تا غروب به طول انجامید، و حتّی زوجات پیغمبر که همراه آن حضرت و حاضردرصحنه بودند و دیگر زنها با زدن دست در طشت آبی که بر در خیمهای نهاده شده و دست علی از داخل خیمه در آن قرار داشت مراسم بیعت را انجام دادند و همه ملتزم به پیروی و اطاعت از امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) شدند. | |||
==== دو نکته مهم : ==== | |||
اول آنکه: عدّه زیادی از اعلام حدیثی و بزرگان مورّخین سنّی که حدیث غدیر را نقل کرده یا رساله و کتاب اختصاصی درباره آن نوشتهاند قبل از همه ابوبکر و عمر و عثمان را بهعنوان راوی حدیث غدیر و مخصوصاً جمله «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» معرّفی و از آنها نام بردهاند. | |||
دوّم آنکه: حدّاقل حدود شصت نفر از علما و محدّثین و تاریخنگاران نقل کردهاند که: پس از انجام مراسم غدیر از ناحیه پیغمبر و اعلام مقام مولویّت علی و دستور الزامی حضرتش مبنی بر بیعت با علی، ابوبکر و عمر با ایراد کلمه «بخٍّ بخٍّ لک یا علیّ» یا کلمه «أصبحت و امسیت مولی کلّ مؤمن و...» به علی تبریک و تهنیت گفتند. | |||
=== حدیث «من کنت مولاه» از زبان ابوبکر === | |||
برخی کسانی که واقعه غدیر و حدیث «من کنت مولاه» را از ابوبکر نقل کردهاند، عبارتاند از: | |||
# 1 - حافظ ابن عقده (متوفای 333 ق) در کتاب «حدیث الولایه» - یکصد و پنج نفر از صحابه ناقل حدیث غدیر خم را با اسم و رسم و هجده نفر، بدون ذکر نام و مشخّصات معرّفی میکند و نخستین کسی را که بهعنوان راوی و ناقل حدیث «من کنت مولاه فعلیٌّ مولاه» معرفی و از وی نامبرده، ابوبکر بن ابی قحافه تیمی (متوفای 13 ق) است.( به نقل اسد الغابه ابن اثیر: 3/274، اصابه ابن حجر: 2/382، طرائف ابن طاوس: ص140. | |||
# 2 - ابوبکر جعابی (متوفای بعد 356) در «نخب المناقب» - یکصد و بیست و پنج نفر راوی حدیث غدیر را معرفی و ابوبکر را یکی از راویان حدیث غدیر خم دانسته و از وی نام برده است.( به نقل مناقب سروی 3/25 و بحارالانوار علامه مجلسی 37/157 بهواسطه صاحب بن عباد، و 78 نفر صحابی ناقل حدیث از جمله ابوبکر، عمر، عثمان، علی، طلحه و زبیر. | |||
# 3 - منصور لائی (آبی) رازی (از اعلام قرن پنجم) در کتاب «حدیث الغدیر» راویان حدیث را که به ترتیب حروف نوشته و ابوبکر را از جمله راویان «من کنت مولاه» ذکر نموده است.( به نقل مناقب سروی: 3/25 و الغدیر علامه امینی: 1/17 و53 و155 و جهت آگاهی بر مشخّصات سه مصدر فوق رجوع شود به الغدیر علامه طباطبایی ص81. | |||
# 4 - علامه ابن مغازلی شافعی (متوفای 484) مینویسد حدود یکصد نفر از جمله عشره مبشّره - ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر... - آن را نقل کردهاند و حدیث ثابتی باشد که هیچ علّت و نقطهضعفی برای آن سراغ ندارم و علی یگانه کسی است که بدین فضیلت نائل گردیده است.( مناقب: ص27. | |||
# 5 - شمسالدین جزری شافعی در «اسنی المطالب» ص3 و در «اسمی المناقب فی تهذیب اسنی المطالب» ص25. | |||
# 6 - علامه مورخ زینی دحلان از ابوبکر نقل نموده و او از پیامبر (صلیالله علیه و آله وسلم) که فرمود:«من کنت مولاه فعلیّ مولاه،اللّهمّ وال من والاه، وعاد من عاداه، واحبّ من احبّه، و ابغض من ابغضه، و انصر من نصره، و اخذل من خذله، وادر الحقّ معه حیث دار<ref>فتح المبین فی فضائل الخلفاء الرّاشدین، چاپ حاشیه سیرة النّبویّة، ج2 ص161 و162.</ref>. | |||
هر کس که من مولای او هستم، پس علی (علیهالسلام) هم مولای اوست. بار الها موالات فرما نسبت به هر کس که با او موالات نماید و دشمن بدار هر که را که با او دشمنی ورزد، و دوست بدار کسی را که او را دوست دارد، و مبغوض بدار کسی را که با او بغض و کینه نشان دهد، و یاری فرما کسی را که یاریاش کند و خوار فرما کسی که او را خوار نماید و بگردان حق را با علی (علیهالسلام) به هر سمتی که او بگردد. | |||
=== حدیث «من کنت مولاه» از زبان عمر === | |||
به شرحی که ذیل نام ابوبکر پیرامون غدیر خم و حدیث «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» به نظر رسید طبق مدارک موجود، عمر نیز یکی از حاضران در صحنه غدیر خم بوده که حدیث «من کنت مولاه» را با فرازهای قبل و بعدش از پیغمبر (صلیالله علیه و آله وسلم) شنیده و نقل کرده است<ref>مناقب امیرالمؤمنین، احمد حنبل - به نقل ابن کثیر و محب طبری کتاب الولایه، ابن جریر طبری، بیانگر نقل 75 نفر صحابی از جمله عمر حدیث غدیر را - به نقل ابن کثیر - کتاب الولایة، ابن عقده، شامل معرفی 105 نفر صحابی ناقل حدیث غدیر که عمر بن خطاب دومین آنها میباشد. به نقل طرائف ابن طاوس، ص 140 نخب المناقب، ابوبکر جعابی، شامل معرفی 125 نفر ناقلان حدیث غدیر از جمله عمر الغدیر، منصور آبی رازی، به نقل الغدیر علامه امینی 1/155 بعنوان لائی رازی مناقب ابن مغازلی شافعی، ص22 به دو طریق فضائل الصحابه سمعانی، به نقل الغدیر علامه امینی 1/56 و ملحقات احقاق 6/250 مقتلالحسین، خطیب خوارزمی، ص47 بیانگر اسامی 30 نفر صحابی ناقل حدیث غدیر که عمر اولین آنها باشد. مناقب خوارزمی، ص19 تاریخ دمشق ابن عساکر - بخش امام علی - 2/79 شماره 581 ریاض النضره محب طبری، 2/161، چ مصر و 2/244 چ بیروت به نقل از احمد و ابن سمان ذخائر العقبی محب طبری، ص67 به نقل از احمد و شعبه البدایة والنهایه ابن کثیر، 5/213 و 7/349، چ مصر و 350 چ بیروت مودة القربی سید علی همدانی، موده پنجم، حدیث 4 و در چاپ مندرج در ینابیع المودة، ص297 فصل الخطاب، خواجه پارسا، به نقل الغدیر، 1/56 اسنی المطالب، شمسالدین جزری، ص3 مناقب المرتضویه، محمّد صالح کشفی ترمذی، ص125 چ بمبی لئالی المنتشره فی الاحادیث المتواتره، محمّد مرتضی زبیدی ص205، شامل معرفی21 نفر ناقل حدیث از جمله عمر. تشنیف الآذان، احمد بن محمّد صدیق غماری، ص77 شامل معرفی 54 نفر صحابی ناقل حدیث غدیر از جمله عمر ارجح المطالب عبیداله امرتسری حنفی، ص425 و565 .</ref> | |||
مولویَّت علی (علیهالسلام) را بر هم نزند مگر ... | |||
علامه سید شهابالدین همدانی و محمّد صالح ترمذی حدیث غدیر را با اضافهای بدینگونه از عمر بن خطاب نقل نمودهاند که گفت: | |||
رسول خدا (صلیالله علیه و آله وسلم) علی را به مقام عَلَمیَّت و پیشوائی نصب کرد، آنگاه فرمود: | |||
«من کنت مولاه فعلیّ مولاه، أللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه، و اخذل من خذله وانصر من نصره، أللّهمّ أنت شهیدی علیهم». | |||
سپس نوشتهاند: | |||
قال عمر بن الخطاب: یا رسولالله - و کان فی جنبی شابّ حسن الوجه طیّب الریح قال لی: یا عمر لقد عقد رسولالله عقداً لایحلّه إلاّ منافق، فاخذ رسولالله بیدی فقال: یا عمر انّه لیس من وُلد آدم، لکنّه جبرائیل یؤکد علیکم ما قلته فی علیّ<ref>مودة القربی، موده پنجم حدیث 4 و در چاپ نجف مندرج در ینابیع الموده، ص297 کوکب الدّری ترمذی، ص131، منقبت 154 .</ref>. | |||
عمر گفت: یا رسولالله درحالیکه شما سرگرم خطبه خواندن بودید جوان خوشسیمای خوشبوئی پهلوی من نشسته بود، پس به من گفت: ای عمر! بدون شک رسولالله قرار دادی را منعقد فرمود که هیچکس آن را بر هم نزد مگر منافق. | |||
رسول خدا دست مرا گرفت و فرمود: ای عمر! بدون شک او از فرزندان آدم نبود، همانا جبرئیل بود که خواست آنچه را من درباره علی گفتم بر شما تأکید نماید. | |||
توضیح اینکه: پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله وسلم) پس از خطبه خواندن، و اعلام مقام خلافت مطلقه و بلافصل علی (علیهالسلام) با ایراد «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» و دیگر فرازهای مربوطه، از حاضران در صحنه غدیر خواست یکیک آنها با علی (علیهالسلام) دست بیعت دهند، تا از طریق بیعت عملاً اعلام تسلیم و قبولی خلافت او کرده باشند. حتّی زنها با زدن دست در طشت آبی - که به دستور پیامبر کنار خیمهای نهاده شد و دست علی (علیهالسلام) از داخل خیمه در آن قرار داشت - مراسم بیعت را انجام دادند و همه ملتزم به پیروی و اطاعت از امام علی بن ابیطالب (علیهالسلام) شدند. | |||
خوب است حقجویان بدانند به نوشته حداقل چهل نفر از اعلام مورخین و محدّثین، ابوبکر و عمر هر دو به هنگام بیعت با امام امیرمؤمنان علی (علیهالسلام) با کلماتی از قبیل «بخٍّ بخٍّ» یا «هنیئاً لک» و امثال آن، مقام ولایت و خلافت را به ایشان تبریک و تهنیت گفتند. | |||
اینک بهخاطر آگاهی خوانندگان به ذکر نمونههایی از تعبیراتی که در این زمینه نقل شده و بیانگر اهمیت مراسم غدیر خم است میپردازیم. | |||
امّا تعبیری که از ابوبکر و عمر با هم نقل شده عبارت است از: | |||
أَمسَیتَ یابن أبی طالب، مولی کلّ مؤمن و مؤمنة. | |||
==== ناقلان تعبیر أَمسَیتَ یابن أبی طالب، مولی کلّ مؤمن و مؤمنة از دو خلیفه: ==== | |||
# 1 - حافظ احمد بن عقده کوفی (متوفای 333) در «کتاب الولایة» شامل معرفی یکصد و پنج نفر از صحابه ناقل حدیث غدیر [تهذیب التهذیب ابن حجر 7/337 و دیگر مصادر مندرج در الغدیر 1/153] | |||
# 2 - حافظ علی بن عمر دار قطنی بغدادی (متوفای 385) [صواعق المحرقة ابن حجر، ص26] | |||
# 3 - حافظ احمد بن محمّد عاصمی از اعلام قرن پنجم در «زین الفتی» ج2 ص263 | |||
# 4 - حافظ ابوعبداللّه گنجی شافعی (658) در «کفایة الطالب - باب اول ص62» به نقل از ابن عقده. | |||
# 5 - احمد بن حجر هیثمی (932) در «صواعق المحرقه»، ص26 | |||
# 6 - شمسالدین مناوی شافعی (1031) در «فیض القدیر»، 6/218 | |||
# 7 - ابوعبداللّه زرقانی مالکی (1122) در «شرح المواهب 7/13» هرسه به نقل از دارقطنی | |||
# 8 - سید احمد زینی دحلان مالکی شافعی (1304) در «فتوحات الاسلامیه»، 2/306. | |||
==== تعابیر نقل شده از عمر در روز غدیر: ==== | |||
# 1 - أصبحتَ مولی کلّ مؤمن. | |||
# 2 - بخٍّ بخٍّ لک یا ابن أبی طالب، أصبحت مولای و مولی کلّ مؤمن و مؤمنة. | |||
# 3 - بخٍّ بخٍّ لک یا علی، أصبحت و أمسیت. | |||
# 4 - بخٍّ بخٍّ لک یا ابا الحسن، لقد أصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنة. | |||
# 5 - بخٍّ بخٍّ یا ابن ابیطالب، أصبحت مولای و مولی کلّ مسلم. | |||
# 6 - بخٍّ بخٍّ یابن ابیطالب، أصبحت مولای و مولی کلّ مؤمن ومؤمنة. | |||
# 7 - طوبیلک یا ابا الحسن! أصبحت مولای و مولی کلّ مؤمن ومؤمنة. | |||
# 8 - طوبیلک یا علی! أصبحت مولی کلّ مؤمن و مؤمنة. | |||
# 9 - هنیئاً لک، أصبحت مولی کلّ مؤمن و مؤمنة. | |||
# 10 - هنیئاً لک أصبحت و أمسیت مولی کلّ مؤمن و مؤمنة. | |||
# 11 - هنیئاً لک یا ابا الحسن، أصبحت مولی کلّ مسلم. | |||
# 12 - هنیئاً لک یابن ابیطالب، أصبحت مولی کل مؤمن و مؤمنة. | |||
# 13 - هنیئاً لک یابن ابیطالب، أصبحت مولای و مولی جمیع المؤمنین والمؤمنات. | |||
# 14 - هنیئاً لک یابن ابیطالب، أصبحت مولای و مولی کل مؤمن و مؤمنة. | |||
# 15 - هنیئاً لک یابن ابیطالب، أصبحت الیوم ولیّ کل مؤمن. | |||
# 16 - هنیئاً لک یابن ابیطالب، أصبحت الیوم ولیُّ کل مؤمن و مؤمنة. | |||
# 17 - یابن ابیطالب أصبحت الیوم ولی کلّ مؤمن | |||
==== مصادر تعبیرات عمر ==== | |||
# 1 - مصنف ابوبکر بن ابی شیبه [الغدیر، 1/272]. | |||
# 2 - المعیار و الموازنة ابوجعفر اسکافی، ص212. | |||
# 3 - مسند احمد حنبل، 4/281 چ6 جلدی و 5/355 بشماره 18011 چ9 جلدی. | |||
# 4 - مسند کبیر ابویعلی موصلی - به نقل صراط السوی فی مناقب آل النبی، محمود شیخانی قادری -. | |||
# 5 - تفسیر محمّد بن جریر طبری، 3/428. | |||
# 6 - شرح المصطفی ابوسعید خرگوشی [الغدیر، 1/274]. | |||
# 7 - الکشف و البیان ثعلبی [نیز الغدیر، 1/274]. | |||
# 8 - تاریخ بغداد خطیب، 8/290. | |||
# 9 - مناقب ابن مغازلی، ص 19. | |||
# 10 - شواهد التنزیل حسکانی ص157، شماره 210 وص158، شماره213. | |||
# 11 - زین الفتی در تفسیر سوره هل أتیّ ابومحمّد عاصمی، ج2 ص265. | |||
# 12 - سرّ العالمین ابوحامد غزالی، ص9. | |||
# 13 - ملل و نحل ابو الفتح شهرستانی، 1/191 زیر عنوان «الإمامیه». | |||
# 14 - مناقب خطیب خوارزمی، باب 14، ص93. | |||
# 15 - تاریخ دمشق ابن عساکر 2/76 - 78 شمارههای 577، 579، 580 . | |||
# 16 - مفاتیحالغیب فخر رازی - ذیل یا أیّها الرسول - 3/443. | |||
# 17 - نهایه مجدالدین ابن اثیر شیبانی، 4/246. | |||
# 18 - اسد الغابه عزّالدین ابن اثیر، 4/28. | |||
# 19 - تذکرة الخواص سبط ابن جوزی، ص29. | |||
# 20 - ریاض النضره محبالدین طبری، 2/113. | |||
# 21 - ذخائر العقبی محبالدین طبری، ص67. | |||
# 22 - فرائد السمطین شیخ الاسلام حموینی، باب 13، ج2، ص77. | |||
# 23 - تفسیر نیشابوری، 6/170. | |||
# 24 - مشکاة المصابیح ولی الدین خطیب، ص557 . | |||
# 25 - نظم درر السمطین جمالالدین زرندی مدنی، ص109. | |||
# 26 - البدایة والنهایة، ابوالفداء، ابن کثیر شامی، 5/210. | |||
# 27 - مودة القربی، سیّدعلی همدانی، موده پنجم - چاپ مندرج در ینابیع الموده، ص297. | |||
# 28 - بدیع المعانی، نجم الدین اذرعی - معروف به ابن عجلون - شافعی، ص75. | |||
# 29 - جامع الاحادیث، جلال الدین سیوطی [به شرح کنز العمّال] . | |||
# 30 - وفاء الوفاء باخبار دار المصطفی، نور الدّین سمهودی شافعی، 2/173. | |||
# 31 - مواهب اللدینه، شهابالدین قسطلانی، 2/13. | |||
# 32 - تفسیر سیّد عبدالوهاب بخاری ذیل آیه «قل لا أسئلکم...» . | |||
# 33 - کنز العمّال، متقی هندی، 13/134. | |||
# 34 - روضة الصفاء ابن خاوند شاه، جزء دوّم از ج1، ص173. | |||
# 35 - حبیب السیر غیاث الدین خاندمیر، جزء سوم ازج1، ص144. | |||
# 36 - صراط السوی فی مناقب آل النبی سیّد محمود شیخانی قادری مدنی [الغدیر 1/281] . | |||
# 37 - مرافض الروافض حسام الدّین سهارنپوری [الغدیر، 1/142-143]. | |||
# 38 - مرآة المؤمنین فی مناقب سیّد المرسلین، ولی اللّه سهاوی لکهنوی [الغدیر، 1/282]. | |||
# 39 - مجمع بحار الأنوار، محمّد طاهر فتنی هندی، 3/465. | |||
# 40 - ذخائر المواریث، عبدالغنی نابلسی، 1/57 . | |||
اکنون باتوجهبه شرحی که دررابطهبا پایهگذاری مسئله خلافت در غدیر خم اجمال آن به نظر رسید و مشروح همهجانبه آن از صدها مصدر حدیثی، تفسیری، تاریخی، کلامی و ادبی اهلتسنن با ذکر آدرس دقیق در ده جلد «عبقات الانوار» محقق بینظیر میرحامد حسین لکهنوی، و یازده جلد «الغدیر» علاّمه بزرگوار امینی و تعداد 162 کتاب مفصل و مختصرِ دیگر به زبانهای مختلف ازاینقبیل جهت آگاهی و شناخت 184 جلد کتابهای اختصاصی درباره غدیر خم رجوع شود به کتاب ارزنده «الغدیر فی التراث الاسلامی» علامه محقق حاج سید عبدالعزیز طباطبائی اُفست قم، چاپ بیروت خلاصه شده است . | |||
حافظ ابن حجر عسقلانی به نقل از ابن جوزی مینویسد: | |||
هنگامی که رسول خدا (صلیالله علیه و آله وسلم) فرمود: «من کنت مولاه فعلی مولاه» ابوبکر و عمر تغییر چهره دادند و قیافهشان دگرگون شد و در همین موقع آیه شریفه«فلمّا رأوه زلفة سیئت وجوه الّذین کفروا<ref>سوره ملک، 67/27.</ref> نازل گردید<ref>لسان المیزان، ج1، ص432، ضمن ترجمه اسفندیار بن موفق، شماره 1220.</ref> و علامه مناوی در شرح حدیث «من کنت مولاه فعلی مولاه» که از مندرجات جامع صغیر سیوطی است، کلام ابن حجر عسقلانی را مبنی بر تغییر چهره ابوبکر و عمر بیان نموده، آنگاه به بحث پیرامون اسناد حدیث غدیر پرداخته و به نقل از دارقطنی روایت «امسیت یابن ابیطالب مولی کلّ مؤمن و مؤمنة» را از ابوبکر و عمر نقل کرده است<ref>فیض القدیر شرح جامع صغیر، 6/217 - 218.</ref> | |||
اکنون این سؤال مطرح است که چرا با ایراد کلمه «من کنت مولاه»ابوبکر و عمر با شنیدن آن ناراحت شده و رنگ صورتشان سرخ و سیاه شد؟! | |||
== عید غدیر در اسلام == | == عید غدیر در اسلام == |